مهمانی امشب را در زیر این پست برگزار میکنیم.
ظاهراً دو تا موضوع تا حالا مطرح شده. پیشنهاد من رویا پردازی بود که توضیحاتی هم در موردش نوشتم.
بچه ها در مورد «صداقت، روراستی و یکرنگی» و این نوع مفاهیم هم پیشنهاد داشتند.
شاید موضوعات دیگری هم مطرح شود…
به هر حال من هم مثل شما منتظرم.
تازه به خانه رسیده ام. یک استراحت کوتاه بکنم و ۱۰ بیایم پیش شما…
همیشه دلم می خواست نظرتون راجب مثبت اندیشی و هر طوری فکر کنی همون می شه بپرسم ، اما می گفتم یه روزی بپرسم که سر حال باشه نظر به درویش بینوا کنه
خواهش میکنم .میخوام نظر یک آدم موفق بدونم
خیلی بهش اعتقاد دارم. به شرطی که مانع تلاش نشه.
من همیشه به اون جمله ای که از حضرت عیسی نقل میشه باور داشته ام:
چاله را بکنید – حتی اگر در بیابان – باران خواهد آمد!
هئییییییی
محمد جان
پزشکی نگو بلا بگو
یه زمانی” رویا ” شو داشتیم
الان اما خفتمونو گرفته هی ما میگیم ول کن ول نمیکنه!
آخه اینم ” رویا” بود ما داشتیم!
به هر حال من میخوام پز تو رو بدم زهرا.
به هیچی هم کاری ندارم.
میگم دوست صمیمی منه!
اینم کامنت هاش تو سایتم!
باشه؟
سلام به دوستان
به نظز من رویا باید به هدف خیلی نزدیک باشه وگرنه رویا بدرد نمی خوره(مثل زهر می مونه)
شده رویای چیزی و در سر داشته باشید که بدونید تقریبا رسیدن بهش غیر ممکنه؟ چه باید کرد؟
سلام استاد
شب خوش قسمت دل نوشته ها منتظر بودم اینجا پیداتون کردیم
اگه اجازه بدید منم وارد بحث شم
سلام. کجایی علیرضا. یک مدته کم سر میزنی خونه من.
دلخور میشم ازت!
پس با این حساب رویاها هیچ وقت به حقیقت نمیرسه … ولی به واقعیت رسیدنش هم خیلی خووبه…. حداقل شاید یکم از ریخت و قیافه بیافته ولی بازم خوبه
ولی نمیدونم چرا رویاها تا وقتی رویان لذت بخش ترن…وقتی میان بیرون دیگه جذابیت ندارن و باید رفت دنبال یه رویای دیگه :دی
چون دیر اومدم نمیتونم بیام تو بحث…راستش درسم دارم….فقط این نوشته رو میذارم براتون که وقتی تو خیال کسی که بودم برای دلم نوشتم،برای اون….برای نبودنش کنارم:
زمانی که می آیی
دیگر فکرم از برای من نیست
هوای نمناک خاطراتت
مرا تا دوردست ها می برد
تصویر زیبای لبخندت
سکوت افکار من است
سکوتی که در نبودنت
به مانند…..
هیاهویی ازلبخندهاست
شبتون ناز.
elena jon vaghean ghashang bod…shereto man mifahmam
ممنون زهرا جان چون منم دارم واسه ژنتيك پزشكي ارشد خودمو آماده ميكنم
شايد ما هم مايه ي مباهات استاد بشيم يه روز :دي
سمانه. من دوستت دارم. همینطوری هم مغرورم که مهمون خونه منی.
سلام
بالاخره سعادت نصیب ماشدتاسروقت به این مهمونی خودمونی و دسته جمعی بیایم.
خیلی هیجان انگیز که هرکی یه جای این دنیاست و کیلومترها باهم فاصله داریم اما وقتی میایم به کافه انلاین اصلا این فاصله ها احساس نمیشه .
یه سوال:اگه یه شب همه حضورا مهمون شما باشیم جابرای همه هست؟
فاطمه و فهیمه عزیز. سر وقت نیومدید و دیر رسیدید!
اما من این بالا براتون جا دارم!
من آرزومه که یه بار کنار همه شماها باشم.
به نظرم به زودی هم میتونیم این کار رو بکنیم.
دنبال فرصتش میگردم.
وای خدای من ! فکرکنم یکی از رویاهام داره تبدیل به واقعیت میشه.میتونیم هممون ازنزدیک مهمون محمدرضای عزیز باشیم
اااااااااااااااااااااااا قبول نیست
اون وقت مهمونی میشه برای بچه های تهران و حومه که نزدیکن.
ماها آدم نیستیم؟دل نداریم؟
من به یکی از رویاهام رسیدم
امروز با خودم فکر می کردم کاش همه این دوستا نو رو یکبار از نزدیک می دیدم مخصوصا ستاره رو
ستاره اگه همچین اتفاقی افتاد بیا بینم روی ماهتو مادر جان
مرسی معصومه جان
میترسم منو ببینی تو ذوقت بخوره.
فکر نکنم هیچ وقت این رویای من به حقیقت بپیونده،چون من خیلی دورم خیلی ی ی ی ی
کجایی عزیزم – مطمئنم که تو ذوقم نمی خوره من حس قوییه دارم با کسی به راحتی دوست نمی شم اما تو رو دوست دارم نوشته هاتو دوست دارم
ستاره صادقانه می نویسی
از لطفت خیلی ممنونم عزیزم
واقعا” از بودن در کنارتون لذت میبرم حتی تو دنیای مجازی ،دیگه واقعیت که جای خودش رو داره.
من ساکن بندرعباسم،برای همین میگم دورم
ماخیلی زود اومدیم.رومون نشد بیایمتو.پشت در منتظر بودیم تا همه بیان.
آخیییی.
من خیلی شرمندم.
خونه کوچولو مشکلات اینطوری هم که داره.
ایشالا با هم پول میگذاریم یک ویلای بزرگ میگیریم.
ایشالا ایشالا…
فقط باید ۱۰۰۰ متری باشه تا جا شیم…
شماها کدوم شهر زندگی میکنین فهیمه و فاطمه؟
چی شد که این سوال رو پرسیدین؟
زیر سایه شما
ازتهران به سمت غرب ایران در اتوبان تهران-همدان که حرکت کنید۱۹۰ کیلومتر مونده برسین به مقصد ما اونجاییم.(پشت کوه_شهرشهیدپرور غَرق اباد)
من دوست دارم بدونم اونایی که خونه من میان، خونه خودشون کجاست.
تازه خونه شماها رو جزو خونه های خودم میدونم و همیشه خیالم راحته که هر جای ایران برم، یک خونه دارم!
ما مشتاقانه منتظر شما اییم
همیشه تو خونمون حرف شماست
ازماه رمضون که با شما اشنا شدیم خیلی نمی گذره ولی شمارو به اندازه صمیمی ترین افراد خانوادمون دوست داریم.
اوه اوه اوه مهندس!؟
پارتی بازی ممنوووع
چرا بالای خونه واسه مسعود؟
هر کی زودتر بیاد
والا!
زهرا. تو که کنار من نشستی شلوغ نکن!
آیا باواقعیت میشه به حقیقت رسید؟
یافتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
یورکاااااا!
مرضیه جان به نظرم باید رویا را خودت برای خودت ایجاد کنی… گاهی آنچه در آینده برات اتفاق خواهد افتاد بصورت یک رویا از ذهنت بارها عبور میکنه..
بچچه ها چرا هرچی خوبه زود تموم میشه ؟؟؟
منظورم همین رویاهامونه اگه بخوابیم تموم میشه اگه وسط روز باشه یه کاری پیش میاد که باید تمومش کنیم
با تاخیر۳۵ دقیقه ای. سلام محمدرضای عزیز و دوستان عزیز
کامنتارو سریع یه مرور کردم. رویای بچگی برای من هم موضوع جذابیه. محمدرضا به نظرت ارتباطی بین رویای بچگی مون و زندگی حال حاضرمون وجود داره؟
استاد چه رؤیای فوق العاده ای دارید…
از صمیم قلب آرزو میکنم تحققشو ببینم
در دنیا برای همه ۱ حقیقت وجود داره.ولی به تعداد آدمها واقعیت وجود داره.پس رویاها به واقعیت برسند بهتره
شما فلسفه میخونی؟؟؟؟
یه جکه میگه فیلسوفا میگن:حتی اگه خدا روبه روی ادم وایساده باشه و بگه این راه راسته بازم ادما گمراه میشن چون دست راست خدا دست راست ادما میشه
مرتضی میشه بیشتر بگی که منظورت از “بودن ها” چیه؟
هنوز داری سلام تعارف میکنی؟! ۵۳تا مهمون اومدن بخاطر خوب بودن و بزرگ بودن صاحب خونه ای که بزرگتر از سنشه
آبراهام کجایی یه سوال انداختین با محمدرضا تو ذهنه من
من یه جا جوابشو نوشتم الان فاطمه. اما اگه میتونی پیداش کن!
منم یه جواب دادم بهش ولی استاد نمیدونم چقد درسته
من موافق تو هستم آناهیتا
فك ميكنم اينطورباشه
حال خوب احسن الحال يعني همه ي زندگي آدم
اگه حاله خوب نباشه هيچي معني نداره
چقدر شلوغه اینجا محمدرضا کاش اینجا همش اتومات آپ میشد نمیشد یه چت روم بذاری برا این کافه؟
فائزه دیدی که. یکی از بچه ها گفته برام انجام میده.
اما باید وقت کنم هماهنگ کنم.
حتماً تو این هفته انجام میدم.
قول میدم به خدا.
سلام به صاحبخونه و همه ی مهمون ها . شب همگی خوش.
رویاهام به من انرژی و امید میدن بهم جهت میدن .یه جور نیرو یه محرکه . نمی تونم زندگی بدون آرزو و رویا رو تصور کنم .
اما از زندگی در رویا(خیال پردازی بیهوده) به جای زندگی در دنیای واقعی و لحظه حال بیزارم .
راستی می تونم پیشنهاد بدم در مورد زیستن در لحظه حال به جای فرو رفتن در خیالات بیهوده و رویا پردازی (همون اتلاف وقت) هم صحبت کنیم.
سمانه جونم پزشکی میخونم ژنتیک علوم پایه اس
خوب پس یک دوست دکتر هم پیدا کردیم بالاخره.
خوبه زهرا. جایی لازم شد پز تو رو میدیم.
روزگار هرچقدر ظالم و بی رحم باشه ولی برای هممون داره میگذره.خوب یا بد داره میره تا عمرمون تموم شه.اگر از شادی های کوچیکی که توزندگی داریم لذت نبریم یا اینکه نهایت استفاده رو ازشادی های کوچیک داشته باشیم درهرصورت قافله عمر داره میره.حالا تصمیم باخودمونه…
با اجازه من جواب بدم… حقیقت یک چیز ذهنی که ما برای ملموس کردن آن سعی میکنیم به واقعیت عینی تبدیلش کنیم.. البته نظر منه…
محمدرضاا من تو چیزایی که تجربه کردم انگار فقط کتاب که میتونه آروم خیلی آروم آدمو ببره سمت چیزایی که رویای خود آدمن کم کم میبنی از یه جایی شروع میکنی میرسی به یه جای جدیدی به یه جایی که خودت ساختی نه بقیه
کتاب معجزه میکنه حامد.
بهتر از یک شراب خوب.
چون هر دو رو امتحان کردم با اطمینان میگم!!!!
من نمیخوام در مورد جذب و اینجور چیزا حرف بزنم ولی به این حرف امام علی ایمان دارم :
مراقب افکارت باش که گفتارت می شود . مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود . مراقب رفتارت باش که عادتت می شود .
مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود . مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود .
رو همین حساب به نظرم اگه رویا و رویاپردازی خیلی جالب و شیرینم باشه ولی باید کنترل شده باشه
بنظر من رویا هرچقدرم بزرگ باشه ولی نتونیم بهش برسیم،بازم خوبه.حداقل اینه که آدمو مجبور به تلاش میکنه و باعث انگیزه میشه.باعث میشه آدم یه قدم روبه جلو برداره.
سلام شب بخیر
من هنوز به رویاهام نرسیدم ولی امیدوارم.
در مورد صداقت کسی پیدا می شه بگه من صادق یا یکرنگ نیستم؟
کجا بودی تو ای الف عزیز؟
سلام
اره من گاهی صادق نبودم باخودم با دوستانم ، با خدا ،با همسرم و….
نمیدونم چرا یه لحظه غرق رویاهام شدم ولی گیج شدم که الان کدومو دلم میخواد…. دلم تنگ شد …