امروز آخرین جلسه درس تفکر سیستمی و دینامیک سیستم در موسسه آموزش عالی آزاد بهار برگزار شد. کلاس خوبی بود. حدود ده سال در موسسه بهار، تفکر سیستمی درس دادم. از زمانی که در کلاس استراتژی ، بازی نوشابه (Beer Game) را انجام میدادیم تا امروز که با نرم افزار، تاثیر زاد و ولد بی رویه صاحبان یک عقیده و اندیشه در یک جامعه را بر روی دیگرانی که آنقدر اهل زاد و ولد نیستند، شبیه سازی کردیم. از میان هزاران دانشجویی که تا کنون داشتهام، خوشحالم که با این گروه، درس تفکر سیستمی را برگزار کردم. درسی که در ابتدا قرار نبود این بار من تدریس کنم و به لطف مدرسی که در آخرین لحظات، آمدنش لغو شد و دانشجویانی که به من لطف داشتند، توانستم یک بار دیگر زیر عنوان «تفکر سیستمی»، برای […]
رادیو مذاکره: برند و برندسازی – دکتر شهریار شفیعی
در فایل جدید رادیو مذاکره، با دکتر شهریار شفیعی در خصوص برند و برندینگ (برند سازی) گفتگو کردهایم. دکتر شهریار شفیعی، تحصیلات رسمی خود را از حوزهی مهندسی آغاز نموده و با مدیریت به پایان بردهاند. اگر چه هنوز هم، پس از یک دهه فعالیت حرفهای در این حوزه، به یاد گرفتن و آموختن در حوزهی برند و برندینگ مشغول هستند. گفتگو با ایشان، به دلیل تلفیق زیبای دانش برند با ادبیات و اسطوره شناسی و روانشناسی، جذاب و آموزنده بوده و امیدواریم که برای مخاطبان سایت مفید باشد. لینک دانلود فایل جدید رادیو مذاکره: برند و برندسازی در گفتگو با دکتر شهریار شفیعی لینک مرتبط: سایت برندتک BrandTech متعلق به دکتر شهریار شفیعی با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به […]
دوست اردکها و رقیبی که به هر حال میباخت…
مسابقات المپیک ۱۹۲۸ آمستردام در جریان بود. بابی پیرس (Bobby Pearce) قایقران استرالیایی که شانس اول رقابتها محسوب میشد، در رقابت سنگین با ویکتور سارین فرانسوی بود. مسابقه تنها با حضور دو قایق برگزار میشد: پیرس و سارین. پیرس جلوتر از سارین بود که ناگهان صدای اردکی را شنید. متوجه شد که یک اردک با فرزندانش در حال عبور از رودخانه است. پیرس ایستاد و اردکها با حوصلهی تمام عبور کردند. ویکتور سارین با هیجان از کنار پیرس گذشت. پس از عبور اردکها، پیرس دوباره پارو زد. شتاب گرفت و دوباره از سارین عبور کرد. پیرس آن سال برندهی مدال المپیک شد. او رکورد هفت دقیقه و یازده ثانیه در رقابت ۲۰۰۰ متر را ثبت کرد که ۴۵ سال پس از آن شکسته شد! اما این روزها کمتر کسی او را با رکورد ۴۵ سالهاش […]
رادیو مذاکره: شخصیت شناسی و آزمون MBTI
در فایل جدید رادیو مذاکره با دکتر علیرضا شیری گفتگو کردهایم. دکتر شیری سالهاست در حوزهی شخصیت شناسی فعالیت دارند. عمدهی فعالیتها و آموزشهای ایشان با تاکید و نگاه ویژه به کارهای کارل گوستاو یونگ روانکاو شهیر سوییسی انجام شده است. دکتر شیری در این گفتگو ضمن اشاره به تلاشهایی که برای استاندارد کردن این آزمون در ایران انجام داده و میدهند، نکات آموزندهای را در مورد پیچیدگیهای استفاده از یک مدل شخصیت شناسی به شکل دقیق و علمی مطرح میکنند. لینک دانلود قسمت اول این برنامه رادیو مذاکره – گفتگو در مورد آزمون MBTI لینک دانلود قسمت دوم این برنامه از رادیو مذاکره – گفتگو در مورد آزمون MBTI پی نوشت: در تمام مدت ضبط این برنامه از رادیو مذاکره، از دکتر شیری با آب میوه پذیرایی شد. اما در مقطعی از برنامه که […]
احترام به انتخاب دیگران
خیلی از آدمها رو دیدهام که احساس میکنند بهتر از متوسط جامعه میفهمند و اعصاب و انرژیشون رو برای بهبود اوضاع مردم میگذارند. اما در نهایت میفهمند که «ندانستن و نفهمیدن» یک انتخاب است و انسان باید به انتخاب دیگران احترام بگذارد! با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار میآید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات | معرفی گراند نیوز زندگی در یک قطره آب | خاویر آزنار +۳۰۲ آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) […]
برای مامان نازنین زهرا
مامان نازنین زهرا، یکی از دوستان ما در این خانهی مجازی است. برای من در کامنت نوشتهی قبلی (آن پنجمین کتاب) متنی نوشت که خواندنش حالم رو خوب کرد. حال خوب در این روزگار نعمتی است که به سختی به دست میاد. منهم مثل مامان نازنین زهرا، نمیخوام از واژهی خوانندهی خاموش استفاده کنم. اما واژهی دیگهای نیست. مدتهاست به دلیل تراکم کارها، «خوانندهی خاموش» کامنتهای سایت خودم هستم! کمتر جواب می نویسم اگر چه با جان و دل نوشتههای دوستانم رو اینجا میخوانم. خواستم در جواب مامان نازنین زهرا، کمی حرف بزنم و بنویسم. دیدم که نازنین زهراها و مامانهای اونها کم نیستند. شاید خیلی از اونها، ساکت و آروم در میان ما زندگی میکنند. این بود که جواب اون کامنت رو اینجا مینویسم و با عذرخواهی شدید، کامنتهای این نوشته رو میبندم. چون […]
آن پنجمین کتاب…
این مطلب را برای عصر ایران نوشتم: آنچه اینجا مینویسم برداشت و نظر و تجربهی شخصی من است. قطعاً پخته نیست. اما دیواری است که امروز در تحلیلها و تصمیمهایم به آن تکیه می کنم. طولانی است. خواندنش حوصله میخواهد. شاید فایده هم ندارد. اما باید جایی مینوشتم. نمیدانم چرا. نمینویسم که بگویم این نگاه درست است. مینویسم که بگویم این نگاه هم وجود دارد: در مدل ذهنی من و در انتخاب استراتژیام برای یادگیری و زندگی. دوست دارم – به دلیلی که کمی پایینتر مینویسم – اگر زیر این نوشته کسی برایم چیزی نوشت، راجع به نگاه من به یادگیری نباشد. بلکه بیانی از نگاه خودش به یادگیری باشد. اما اگر هر انسانی را ایمانی باشد و ایمان چیزی باشد که هرکس حاضر است جانش را برای آن بدهد، میتوان گفت: آنچه مینویسم ایمان […]
همسکوتی…
سکوت سخت است. خیلی سخت. معمولاً نمیتوانیم سکوت طولانی را در میانهی یک گفتگو تحمل کنیم. این است که ترجیح میدهیم، اگر سکوت بر فضا حاکم شد، به هر شیوه و بهانهای، حرفی برای گفتن بیابیم. نخستین روزهای هر رابطه را ببینید. چگونه زن و مرد، میکوشند حرف بزنند. از همه چیز بگویند. از حرفهای مشترک. از دغدغههای غیرمشترک. از هر جملهای و عبارتی که بر فضای ساکت گفتگو مسلط شود. اما، به تدریج که عمق دوستی و رابطه بیشتر میشود، نه تنها میتوان سکوت را تحمل کرد، حتی میشود آن را دوست داشت. حالا کنار یکدیگر مینشینیم و هر از چند گاهی، چند کلامی هم حرف میزنیم. بی آنکه وظیفهای در کار باشد. دیگر اگر حرفی هم زده میشود، هدف انتقال مفهوم است، نه پر کردن خلاء وحشتناک سکوت. و زمانی که یک رابطه، […]
ما و ابزارها
با دستگاه ضبط و پخش mp3 که تازه خریده بود بازی میکرد و هر کاری میکرد نه صدایی از آن در میآمد و نه صدایی به آن فرو میرفت! همه دکمه ها را زد. همه دکمه ها را دوتا دوتا زد. حتی یکی دوبار به دستگاه ضربه زد. گفتم: خوب این دفترچه راهنما رو بردار. حتماً نوشته که چگونه کار میکنه. گفت: نه بابا. این دفترچه ها مال آدمای خنگه. اینقدر توش توضیح واضحات نوشته حوصلم سر میره. من الان خودم می فهمم چیکار کنم. و این حرکت ساده، میشود اساس فرهنگ رفتاری ما. ابزارها را میگیریم بی آنکه حاضر باشیم دستورالعملها را بخوانیم. گاهی هم خودمان دستورالعمل جدید مینویسیم. گاهی هم دستورالعمل خودمان را به سازنده ابزارها هدیه میدهیم تا اطلاعات و دانششان افزون شود. با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان […]
معلم بودن کسب و کار نیست
در هر کسب و کاری، رویای تو این است که روزی جلوتر از دیگران باشی. اما رویای یک معلم، این است که دیگران روزی جلوتر از او باشند. —————– پی نوشت: آرزویم این است که روزی معلم بشوم. نه اینکه خودم بگویم که اطلاق عنوان به خود، ساده است. اینکه وقتی نبودم، بگویند: معلم بود. بدون یک کلمه بیشتر یا کمتر. دو نوشتهی مرتبط: نوشته روز معلم (سال ۹۶) نوشته روز معلم (سال ۹۷) با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار میآید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار […]
آخرین دیدگاه