همیشه دفترچهی یادداشتی همراه خودم دارم و هر چه به ذهنم میرسد آنجا مینویسم تا در آینده به نوشتهای تبدیل شود. گاهی از نوشتن آنها صرفنظر میکنم. گاه بارها و بارها، عنوان نوشته را تغییر میدهم. گاهی نظرم تغییر میکند و اصلاً برعکس میشود. گاهی این فهرست کذایی را میخوانم و موضوعات دیگری برایم تداعی میشود. گاهی به یک توییت صد و چهل کاراکتری بسنده میکنم. گاهی به مقالهای در متمم تبدیل میشود. گاهی در رسانهها منتشر میشود و گاهی پاره میشود و دور ریخته میشود. احساس کردم، فضای روزنوشتهها، آن قدر صمیمی هست که بشود آن دستنوشتهها را به صورت دیجیتال نگهداری کرد و دوستان خوبم هم بتوانند نگاهی به آنجا بیندازند. شاید هم دلشان بخواهد به من کمکی کنند. نظری بدهند. منبعی معرفی کنند و هر چیز دیگری. سرفصلی به نام چرکنوشته ها […]
یک هدیه خوب: کارت پستال شخصی من
سال گذشته، دوست خوبم شعیب ابوالحسنی، در کنار لوگوتایپی که امروز همه جا مورد استفاده قرار میدهیم، لطف کرد و به عنوان هدیه کارتی برای من طراحی کرد با طرح آسمان که آن را به بهانههای مختلف به بسیاری از دوستانم هدیه دادهام. امسال نرگس رحمانی، دوست عزیزم، تصویر زیبایی را طراحی کرد و به من هدیه داد که آن را خیلی دوست دارم. حاصل لطف او، کارتی است که امسال، در سمینار مذاکره، در کنار سایر اسناد و محتوایی که به شرکتکنندگان ارائه میکنیم، تقدیم خواهیم کرد. برخی هدیهها برای همیشه جایی را در زندگی انسان به خودشان اختصاص میدهند. این کار هم برای من، نمونهای از آنهاست. با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ […]
نامه به رها: رهای عزیزم شجاع باش…
رهای عزیزم. ارزشهای زیادی است که انسانها در کلام، مقدس میشمارند، اما در عمل، جرات اتکا به آنها را ندارند. ایمان یکی از آنهاست. عصیان یکی دیگر. صداقت و شهامت هم ازین گروهند. نسل بشر، داستان شگفتانگیزی را در این هزاران سال، تجربه کرده است. در طول این تاریخ طویل، آنها که شهامت داشتند دنیا را به شکل دیگری بفهمند و ببینند، آنها که جرات داشتند سرزمینهای ناشناخته را بپیمایند، آنها که شجاعت داشتند به باورهای نادرست پیشینیان خود بخندند، آنها که تبر در دست گرفتند و در معابد نیرنگ و فریب، بتهای شرک را شکستند، آنها که جرات پرسش داشتند، یکی پس از دیگری، در آتش انتقام سوزانده شدند و به طناب اعدام آویخته شدند و به شمشیر نفاق، دو تکه شدند و در بهترین حالت، در سکوت استبداد، خفه شدند. قسمت غالب آنچه […]
نامهای به مریم میرزاخانی: مریم جان! ما را جدی نگیر
پیش نوشت: زمانی که در اردوی تابستانی مرکز المپیاد، برای المپیاد فیزیک شرکت میکردم، مریم میرزاخانی هم آنجا بین ما بود. همه میدانستند دانش آموز مستعدی است. با دانش آموزان دیگری که آنجا بودند به طرز معناداری فاصله داشت. پسرها آن روزها بین خودشان، او را «میم – میم» صدا میکردند و برایش جوک میساختند. البته زیبا و مودبانه و معمولاً با تاکیدی بر هوش خوبش. حدود صد نفر در اردوی تابستانی در رشتههای مختلف حضور داشتند که قرار بود از میان آنها تیم های هفت نفره برای هر یک از رشتهها انتخاب شود. آن روزها، هر کدام از ما در سادهاندیشی کودکانه خود، فکر میکردیم یک نابغهایم. فکر میکردیم قرار است سرنوشت کشور را عوض کنیم! بعد از عبور از چند مرحله آزمون های مختلف، باورمان شده بود که با بقیه جامعه فرق داریم. […]
حرفهایی که گفته نشد: سرشت و سرنوشت (۳)
پیش نوشت یک: لطفاً اگر نوشته اول و نوشته دوم درباره سرشت و سرنوشت را نخواندهاید، قبل از مطالعه این نوشته سری به آنها بزنید. پیش نوشت دو: مطالب این سری، ارزش علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی، شخصی و شغلی ندارند و صرفاً تراوشات ذهنی پراکنده و شطحیاتی هستند که در لحظهی نگارش به قلم نویسنده آمدهاند و خود او هم، ممکن است بعضی از اینها را حتی درست در لحظهی پایان نگارش متن، قبول نداشته باشد. بنابراین صرفاً «محرکی برای اندیشیدن» هستند و نه یک «اندیشه»! امنیت و شگفتی: دو خمیرمایهای که در کنار یکدیگر، طعم زندگی ما را میسازند. امنیت، به ما احساس تسلط بر محیط را میدهد و شگفتی، لذت بازی را. در همیشهی تاریخ، این دو در کنار یکدیگر بودهاند. برای انسان قدیمی، که در غار زندگی میکرد، امنیت سرپناهی بود که […]
فایل صوتی سخنرانی در سمینار مدیریت اجرایی
امسال نیز، سمینار مدیریت اجرایی مانند هر سال، به همت دوستان خوبم در گروه نما، برگزار شد و من هم این فرصت را داشتم تا حدود نیم ساعت، دربارهی «مشتریهای بالقوه و بالفعل به عنوان یک منبع سازمانی» صحبت کنم. شادی قلیپور، به نمایندگی دوستان این خانهی مجازی، وقت گذاشت و آمد و فایل صوتی را ضبط کرد تا دوستان به آن دسترسی داشته باشند. از طریق لینک زیر میتوانید اسلایدهای سمینار را دانلود کنید: لینک دانلود اسلایدهای سمینار محمدرضا شعبانعلی در کنفرانس مدیریت اجرایی همینطور فایل صوتی سخنرانی را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید: لینک دانلود فایل صوتی سخنرانی محمدرضا شعبانعلی در کنفرانس مدیریت اجرایی دوستانی که در متمم عضو هستند، بخشهای اولیه این گفتگو را در نوشتههای متمم خواندهاند و برایشان نوعی تکرار و یادآوری محسوب خواهد شد. با متمم:درباره تاریخچه […]
تسلیت به یک دوست
حلقهی تلخیها به گرد ما هر روز تنگ و تنگتر میشود. این هواپیمای نفرین شده که زمانی با غرور «ایران-۱۴۰» خوانده میشد و امروز بی صدا «آنتونوف – ۱۴۰» نامیده میشود، گویی بیش از هر زمان دیگری، دوستان و آشنایان مستقیم و باواسطهی من را جابجا میکرده است. زمان سقوط، پیامکی از یکی از خوانندگان خاموش این خانهی مجازی گرفتم که میگفت: برادرش در آن پرواز بوده است. صبح فردا، پدر و مادری که فرزند شهید داشتند و دومین فرزندشان هم، قربانی شده بود و با من تماس گرفتند که او تو را دوست داشت و حرفهایت را هر شب برای ما میخواند. بی آنکه دلیلی داشته باشد، یا اینکه بدانم شمارهام چگونه در دست آنهاست، سکوت کردم و کلامی هم نگفتم. و امروز، تلخترین خبر ممکن را شنیدم. پدر علیرضا کاشانی ثابت، یکی از […]
حرفهایی که گفته نشد: سرشت و سرنوشت (۲)
پیش نوشت: از دوستان عزیزی که قسمت اول این نوشته را مطالعه نکردهاند، تقاضا میکنم قبل از خواندن این متن، قسمت اول را بخوانند. در ادامهی نظرهای شخصی که قبلاً نوشتم، بر این باور هستم که آثار عظیم و ریشهای تمدن بشر را، قبل از آنکه بتوان در بناهای عظیم و ساختمانهای بزرگ، در کارخانجات معظم و تجهیزات پیشرفته، در شهرها و خیابان و کوچه و محله، جستجو کرد، میتوان در «واژهها» جست. بناها و دستاوردهای شاخص و عظیم تمدن بشری، عموماً یا در پی تامین نیازهای کوتاه مدت عصر خود بودهاند، یا در پی «دهن کجی» به «نسل قبل». یکی کاخی ساخته و دیگری برای اینکه ضعف او را به رخ بکشد، «کاخی عظیمتر» بنا کرده است. یکی تا ماه رفته و دیگری برای اینکه موقعیتی برتر بیابد، مریخ را هدف قرار داده است. […]
چند نظر شخصی در مورد انتخاب رشته
کسانی که این روزها، درگیر انتخاب رشته هستند، به هر کسی میرسند در اینباره سوال میکنند. کسانی هم هستند که تا به کسی میرسند که قرار است انتخاب رشته کند، در این زمینه توصیه میکنند! من تقریباً جزو گروه دوم هستم. البته راستش قرار نبود در این باره چیزی بنویسم اما تعداد زیاد ایمیلهایی که بچهها برایم ارسال کردند باعث شد که متن کوتاهی بنویسم. لازم است که مثل همیشه تاکید کنم که نکاتی که اینجا مینویسم کاملاً یک نظر شخصی است و ارزش دیگری ندارد! نکته اول: در مورد صبر کردن و یکسال دیگر کنکور دادن خیلی از ما ممکن است به هر دلیل فکر کنیم که نتیجهای که به دست آوردهایم در حد ما نبوده است و حق ما بیشتر از این بوده و حالا به این فکر میکنیم که بهتر است امسال […]
دانلود فایلهای صوتی مدیریت و زندگی در عصر ایران
اگر خوانندهی عصر ایران باشید احتمالاً میدانید که ما آنجا مدت کوتاهی است یک بخش جدید به نام «رادیو عصر ایران» راه اندازی کردهایم و من هم آنجا، دو روز یک بار، در یک فایل صوتی پنج یا شش دقیقهای، نکتهی سادهای را تحت عنوان «مدیریت و زندگی» شرح میدهم. برای کسانی که همهی فایلهای صوتی من را گوش دادهاند حدود سی یا چهل درصد موضوعات تکراری است. اما فکر میکنم پادکستهای پنج دقیقهای روش خوبی برای فکر کردن به یک موضوع است. با هر سطحی از حوصله میتوان آنها را گوش داد. این فایلها اکنون برای دانلود رایگان، در رادیو متمم قرار داده شدهاند. با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه […]
آخرین دیدگاه