دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

پاسخ به یک پرسش: اگر تو زن بودی؟

یکی از دوستانم در وبلاگ پرسیده: فکر میکنی اگر زن بودی باز هم در موقعیت فعلی بودی؟

واقعیت این است که پاسخ این سوال مشخص نیست و هرگز مشخص نخواهد شد. چون این فرض در عمل قابل سنجش نیست.

اما یک پاسخ برای دوست خوبم دارم.

فکر میکنم سوال، سوال خوبی نیست. چون مقایسه، مقایسه ی خوبی نیست.

به فرض که من موفق محسوب شوم – که خودم چنین فرضی را قبول ندارم – موفقیت برای تو این نیست که در موقعیت من باشی، موفقیت برای تو این است که از دختران دیگری که وضعیت مشابه تو داشته اند، بالاتر باشی.

من هم هرگز خودم را با پسرهای پولداری که امروز سوار بنز و پورش در خیابانها می چرخند مقایسه نمیکنم،

من خودم را با تمام پسرهایی که از خانواده کارگر و طبقه متوسط رو به پایین جامعه بوده اند و در سالهای پایانی دهه پنجاه متولد شده اند میسنجم و میکوشم در بین آنها در حد توانم برتر باشم.

معیار قضاوت ما در زندگی راجع به خودمان و دیگران، نباید وضعیت فعلی باشد،

مهم فاصله ای است که از نقطه آغاز تا وضعیت فعلی طی کرده ایم…

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


29 نظر بر روی پست “پاسخ به یک پرسش: اگر تو زن بودی؟

  • mohammad گفت:

    اينگونه مقايسه از ريشه غلطه…

  • هیوا گفت:

    در مورد این دو جمله:
    “معیار قضاوت ما در زندگی راجع به خودمان و دیگران، نباید وضعیت فعلی باشد،

    مهم فاصله ای است که از نقطه آغاز تا وضعیت فعلی طی کرده ایم…”

    به نظر من مسافتی که طی کردیم معیار مهمیه اما
    معیار مهمتر مسافتی است که طی کردیم نسبت به مسافتی که میتوانستیم طی کنیم(نرمالایزشده معیار بالا).

    سوالی که پیش میاد اینه که آیا “نقطه ای که الان هستیم” با “نقطه ای که که می توانستیم باشیم” فرق داره یا نه؟(همان بحث جبر و اختیار)
    پاسخ درست این سوالو هنوز نمیدونم ولی فکر میکنم جواب “نه” دادن به این سوال مفیدتره و مارو تواناتر میکنه در طی مسیر.

    • شهرزاد گفت:

      چه پست جالبي بود. نديده بودمش!!
      به نظر من هم اصلا مرد بودن يا زن بودن يا از چه خانواده اي بودن يا نبودن، يا چه سني داشتن يا نداشتن، يا چه در چه موقعيتي بودن يا نبودن يا … مهم نيست.
      چيزي كه مهمه اينه كه انسان بدونه كه در حد توانش تلاشش رو كرده و ميكنه و در مسير روياهاي قشنگش قرار داره …
      يه جمله ي خيلي شگفت انگيز از كتاب «الف» (پائولوكوئيلو) يادمه كه من عاشقشم … ( اصلا من عاشق همه ي حرفهاي پائولو كوئيلو هستم:)…)
      ميگه:
      “همه ي ما لحظه اي قبل از مرگ به دليل واقعي زندگيمان پي مي بريم و از همان يك لحظه است كه بهشت و جهنم متولد مي شود…. جهنم زماني است كه در مي يابيم كه فرصتي را براي تكريم معجزه زندگي از دست داده ايم. … بهشت وقتي است كه مي تواني بگوييم: اشتباهاتي كرده ام. اما جبون و ترسو نبودم. زندگي را كرده ام و كاري كه بايد انجام دادم…”
      راستي … هيواي عزيز. خوبين؟ 🙂

      • هیوا گفت:

        ممنونم شهرزاد مهربون
        به نظر من تعداد کسایی که به قول پائولو کوئیلیو، جهنم دریافتن اینکه فرصت تکریم معجزه زندگی را از دست داده اند رو تجربه کرده اند، بسیار بسیار کمه.
        (البته من ترجبح مبدم به جای فرصت تکریم معجزه زندگی، بگم فرصت “ساختن” معجزه زندگی. تفاوت ظریفی دارن این دو. چرا که خارج از ما چنبن معجزه ای وجود نداره مگه اینکه ما بسازیمش و حسش کنیم)

        همینطور فکر میکنم که تعداد آدم هایی که می تونن ادعا کنند که تمام آنچه را که در توانشون بوده، انجام داده اند، از اون هم کمتره. ما توانایی عجیبی در این داریم که خودمون رو عمیقاً گول بزنیم و بگیم تمام تلاشمون رو کرده ایم.

        اینها بخشی از دغدغه های تلخ چند ماه اخیر منه 😉
        __________________________
        از لطفت و از اینکه نقل قول زیبای پائولو رو گذاشتی ممنون

        • شهرزاد گفت:

          هيواي دقيق.
          (يادمه يه بار محمدرضا جان اينطوري خطابتون كرده بودن 🙂 )
          منم ممنونم كه به كامنتم پاسخ دادي.
          دقيقا همينطوره كه ميگين. و من فكر ميكنم پائولوي نازنين هم با اشاره به تكريم معجزه ي زندگي ميخواد به ما بگه كه بايد از لحظه لحظه ش به بهترين نحو استفاده كنيم…
          در هر حال اميدارم دغدغه ها و تجربه هاي زندگيت هميشه شيرين و دلچسب باشه.:)

  • طیبه گفت:

    مارک نچسبونیم روی خودمون برای اینکه توجیه کنیم در جا زدنمونو….نه اینکه شعار بدم….توی تنگنا بودم که میگماااا…ولی هیچوقت از خودم نپذیرفتم این عقب ماندگی رو اونم به دلیل زن بودن….

  • نسیم گفت:

    سلام همه ی حرف های شما قبول اما…من در یکی از نوشته های شما دیدم که از بچه ای صحلت کردید که هرگز نداشته اید خوب این حق شماست که خودتان انتخاب کنید که ازدواج کنید یا نه.اما حالا فکر کنید یکی مثل من در اینده به نتیجه شما برسد خوب ایا نگاه اطرافیانم نسبت به من مانند نگاه دیگران نسبت به شماست .مسلما نه!اگر مرد بودم و ازدواج نمی کردم می گفتند سر عقل می اید فرصت زیاد است !اما اگر این تصمیم برای من رخ بدهد همه ان قدر حرف می زنند پشت سر ادم که نگو تازه مادر و پدرم نیز شرمنده جلو جمع می شوند که نتوانسته اند دختر شان را عروس کنند پس حضور من در اجتماع تمام میشود !تازه اگر من در سن مثلا بالایی بفهمم که اشتباه کرده ام دیگر کسی با من ازدواج نخواهد کرد اما در مورد مردها این طور نیست!میبینید این نمونه کوچکی از تفاوت بین مرد وزن است!

  • کودک درون گفت:

    مهم زن یا مرد بودن ویا فلان جایگااه اجتماعی را دااشتن نیست مهم انسان خوب بودنه چون بقیه به دمی بنده و تمام میشه

  • رضا گفت:

    توضیح قشنگی بود مهندس
    من هم همیشه در مورد خودم همینطور قضاوت میکنم

  • Neda.sh گفت:

    سلام محمد رضا با پاسختون كاملا موافقم
    مقايسه با انسانهايي كه از خودت بالاتر باشن باعث احساس حقارت ، ضعف و خودكم بيني و از دست دادن اعتماد به نفس ميشه همچنين مقايسه با انسانهايي پاينتر از خودت باعث غرور كاذب،قضاوت اشتباه،بي انگيزه شدن و سست شدن ميشه بهترين نوع مقايسه همون مقايسه با هم سطح و هم جنس خودمونه اما متاسفانه بيشتر آدمها خودشون رو با كساني كه بالاتر از اونها وايسادن مقايسه ميكنن و فقط مكان ايستادنش رو نگاه ميكنن و به مسيري كه اين فرد طي كرده و پله هايي رو كه شايد عبور كردن از هركدومش چند سال طول كشيده باشه رو نمي بينند و همين مقايسه اشتباه باعث ميشه راهي رو بريم كه متعلق به سطح و جنس ما نيست و فقط ما رو از مسير اصلي خودمون منحرف ميكنه

  • سارا.ر گفت:

    کاملا موافقم

  • الف گفت:

    سلام

    آقای مهندس لطفا در مورد تصمیم گیری در شرایط بحرانی (داشتن استرس و وسواس ) توضیح می دید ؟
    ممنون

  • حمیده گفت:

    سلام مهندس
    میشه یه پست واسه وارد شدن به بازار سهام و بورس بنویسید؟
    من میخام وارد شم،نمیدونم گام اولم چی باشه!
    بماندکه اصلا تو این کلاسها با هزینه های سرسام اورشونم نمیتونم شرکت کنم!

  • somaye گفت:

    این مطلبی که گذاشتد واقعا تامل برانگیز و شاید جواب خیلی از سوال های مبهم زندگیه هر کدوم از ماها باشه.
    و راجع به خودتون, استاد ادم نمیتونه همه موفقیتها رو یه جا کسب کنه اما یکی از خوشبختی که شما به اون رسیدید از خودگذشتگیتون و معلم بودنتون .
    که چیزهای رو که شاید خودتون بهای سنگینی دادین تا بهش برسید رو راحت در اختیار همه قرار میدین واین قابل ستایش

  • گیتی گفت:

    دستتون درد نکنه!

    واقعاً “LIKE”!!!

    خیلی عالی بود!

  • Ati گفت:

    سلام کامنتام در مورد این پست و پست قبلی به اسم ناشناس تو قسمت نظرات اومده بود خواستم تصحیح کنم موفق باشید و در پناه خدا

  • sahar گفت:

    خیلی عالی بود.
    من همیشه این فکرو میکردم ولی احساسم این بود که دارم خودم و توجیه میکنم.

  • anahita.s گفت:

    دقیقا حرفتو قبول دلرم فاصله ای که طی کردیم و هزینه ای را که کرده ایم تا به یک نقطه برسیم خیلی مهمه…

  • جواد گفت:

    سلام محمدرضا
    آویزه ی گوش کردن همین یکی دو جمله ی کلیدی می تواند انسان را به عرش آرزوها و خواسته ها برساند .
    البته به شرطی که همواره آویزه ی گوش باشد و نصب العین و نه به مثابه ی گوشواره ای که گاه آویزندگان ان به گوش ، حسی نسبت به ان ندارند و یا به مانند عینکی که نصابان آن بر چشم به هیچ وجه ان را نمی بینند .

  • مهرنوش گفت:

    حرفاتون به من آرامش داد.

  • پگاه گفت:

    جمله اخر بسییی به دلمان چسبید…مهم فاصله است و مسیر…
    ولی خب اگر زن بودید و به فرض اینکه تو مملکت و همین شرایط خودتون متولد میشدید…شاید در موقعیت الان نبودیدو مطمینا خیلی خیلی خسته تر ……بعد اگر زن بودید حتما ظاهرتون تا یه حدی در پیشرفتتون دخیل بود چون میدونید که اکثر مدیران ما آقا هستن مخصوصا تو رشتهای فنی و خب حتما مجبور می شدید دماغتون و عمل کنید و خب من فکر نمی کنم اگر شما زن هم بودید زیر بار همچین عمل جراحی میرفتیتد این بود که مسلما اون آقایی که یه بار ازشون تعریف کردید چه لطفی در زندگی بهتون کرده شاید شما رو حمایت میکرد ولی نه در اون حد و مسلما برای رفتن به کشور دیگه تواون سن نیاز داشتین خیلی زیاد با خانوادتون کلنجار برید در صورتی که شوهر نداشته باشید که اگر داشتید مجبور بودید ازش اجازه بگیرید که وکالت بده تا پاسپورت شما صادر بشه و خب اگر زن بودید اینقدر مشکلات ریزاینطوری داشتید که به احتمال زیاد رو یکی از چیزایی که کار میکردید تغییر فرهنگ و دید اینچنینی نسبت به زنا می بود البته من شدیدا اعتقاد دارم از ماست که بر ماست ..:)

  • پرویز گفت:

    جالب هست یه زمانی یه خانمی به من گفت که خوش به حالت توی مسیر موفقیتی؟!
    همون روز بهش گفتم تا معیار ما از موفقیت چی باشه؟

    خیلی گذشته، شاید هم نگذشته! اما مدتهاست که فکر میکنم من باید خودم رو باخودم مقایسه کنم و راستش به این نتیجه رسیده‌ام که اگر توی زندگی‌ات نتونی کار درست رو بکنی و یا حداقل توی اون مسیر قدم برداری مطمئناً بازنده‌ای…

    دارم برنامه‌ات رو دانلود می‌کنم اگر مثل همیشه خوب نباشه بهت می‌گم چه ایرادی داشت….
    موفق و مؤید باشی

  • ناشناس گفت:

    سلام با اینکه مقایسه از نظر جنسیتی بجا نیست موافقم اما یه واقعیت وجود داره که زن بودن محدودیت میاره حتی توی موفق بودن هم محدودی که به قول شما در حد زن بودنت موفق باشی در حالی که اگه بخوایم موفقیت شما رو فقط از جنبه انسان بودن با یه خانوم مقایسه کنیم ونه از جنبه
    جنسیت موضوع فرق میکنه ….تنها چیزی که میتونه در من باعث ترک کردن کشورم بشه همین تفاوت گذاشتین و تبعیض بین مرد و زنه که ناخوداگاه در همه ی ما نهادینه شده وقتی میبینم تو جاهای دیگه چقدر به وجودم احترام گذاشته میشه مخصوصا از جنبه حقوقی واقعا به سرم میزنه که شاید رفتن حداقل برای ماها خیلی بهتر از موندنه .

  • الهام گفت:

    این حرفت شدیدا به دلم نشست ….
    یه جورایی خیلی بجا بود ،
    تو موقعیتیم که نیاز داشتم این حرفو بشنوم ..

    ممنون که هستی ..

  • عباس ملكشاه گفت:

    سلام مهندس شعبانعلي عزيز
    به ملاك بسيار خوبي اشاره كرديد. نمي گم اي كاش همه اين طور فكر كنند، بلكه مي خوام حواسم باشه كه خودم هميشه در مورد خودم و بعد در مورد ديگران اين طور فكر كنم. من مسئول فكر نادرست مردم نيستم

    راستي برنامه امشبتون هم خيلي خوب بود، گرچه دوست داشتم يه خورده از اون محمد رضاي شوخ و
    cpu usage %100
    بيشتر در برنامه بيشتر هويدا بود

  • صفورا گفت:

    سلام
    به نظر منم آدم باید خودشو با هم سطح و هم جنس خودش و حتی هم محیط خودش بسنجه منظورم اینه اگه توی یه شهر کوچیک باشی با امکانات خاص اونجا بسنجی نه با یه هم سن توی یه شهر بزرگ یا یه کشور دیگه من خودمو با دوستام میسنجم میبینم تقریبا موفق ترم اما میشد بهتر از این باشم البته تجربه الان رو اگه داشتم اما لازمه داشتن تجربه یکی اش اینه که زمان بگذره و متاسفانه زمان منفی نمیشه و نمیتونی به عقب برگردی
    خدا رو شکر میکنم که تونستم تحصیل کنم برم سر کار استقلال مالی داشته باشم موقعیت اجتماعی داشته باشم اما اینا شرط کافی موفقیت نیست اما شرط لازم میتونه باشه

  • نسیم گفت:

    اقای شعبانعلی سلام.من موقعی این سوال را پرسیدم که هدقم را در زندگی گم کرده بودم.ان موقع دانش اموز سوم دبیرستانی بودم که تعریفی دیگر از موفقیت داشت و نا امیدی در وجودش بود شما گفتید موفقیت یعنی فاصله از مبدا تا توان دارم این فاصله را بیشتر خواهم کرد .فقط امیدوارم تاثیر حرف شما تا دو سال دیگر در وجودم بماند تا بتوانم با رسیدن به رشته مورد علاقه ام(دندانپزشکی )که یکی از هدف های زندگی ام است زندگی ام را تغییر دهم .برایتان روز های خوشی ارزومندم.

  • سلام محمدرضای عزیز
    منم گاهی به بعضی آدما میگم خوشبحالتون اما بعدش که فکر میکنم میبینم اصلن شرایط ما دو نفر خیلی باهم فرق داشته اینکه من نتونستم مثه اون آدم باشم خب بسته به شرایطمون داره ما چه بخایم چه نخایم تو موقعیت فعلی خودمونو پیدا کردیم حالا از اینجا به بعده که باید سعی کنیم اونی که میخایم باشیم اونی که در توانمونه نه حتی بیش از اون

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser