دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

امشب می نشینم در وبلاگم…

یکی از مشکلات وبلاگها و از جمله وبلاگ من، این است که ارتباط مستقیم و مشخص با نویسنده برقرار نمیشود. کامنتی گذاشته میشود و با تأخیر فردای آنروز تأیید میشود یا اینکه پرسشی مطرح میشود و به علت تنگی وقت پاسخی نمیگیرد و …

تصمیم گرفتم امشب در سایتم بنشینم! یعنی امشب (چهارشنبه ۳ آبان) از ساعت ۱۰ تا ۱۲ شب، آنلاین باشم و کامنت های زیر این پست را بخوانم و همانجا جواب بدهم و اینطوری کمی بیشتر دوستان خوبم را ببینم.

اگر این کار موفق بود، میشود هر هفته یک شب تکرارش کنیم و اگر جمع شدنمان در زیر یک پست وبلاگ (!) لذت بخش بود، من ماژول چت را به سایت اضافه خواهم کرد تا راحت تر کنار هم باشیم.

برای اینکه موضوعی برای بحث کردن داشته باشیم، من یک پیشنهاد اولیه دارم. سوالی که در آغاز برنامه آموزشی سفر از جهنم از دوستانم میپرسم:

«اگر قرار بود دوباره به دنیا بیایید و همه چیز در اختیار شما بود، کدام مقطع تاریخ، کدام نقطه جغرافیا و کدام جنسیت را انتخاب میکردید؟»

میروم و ساعت ۱۰ شب برمیگردم…

خوب. ساعت به ده نزدیک میشود و وقت آن شده که من هم جواب سوال بالا را (از نظر خودم) بنویسم:

در مورد جنسیت:

من زن بودن را جنس برتر میدانم. مولد بودن، آرام بودن، احساس عمیق، درک بهتر دیگران، همدلی، زیبایی شناسی همه ویژگیهای این جنس برتر است. دنیا را میتوانم بدون مردان تصور کنم اما بدون زنان هرگز.

با این وجود به دلیل اینکه از اکثر ویژگیهای فوق بهره ای نبرده ام، اگر زن بودم، افتخاری برای جامعه زنان محسوب نمیشدم. ضمن اینکه طاقت تحمل  این همه فشار و تحقیر تاریخی را که هزاران سال است بر این جنس میرود نداشتم. این است که ترجیح میدهم همچنان مرد باشم.

در مورد کشور:

ایران را دوست دارم. اگر وطن پرست باشیم، باید ایران را انتخاب کنیم و اگر نباشیم و مدعی جهان وطنی باشیم، این روزها جز ایران کمتر نقطه ای در جهان وجود دارد که آباد کردنش، وضعیت عمومی کل جهان را به میزان قابل ملاحظه ای بهتر کند (چندان که ویران کرده ایم این خاک را…). این است که در هر حال پاسخ من ایران است.

در مورد زمان:

هر چه بیشتر در آینده باشد، راضی ترم. تکامل فیزیکی و معنوی و تکنولوژیک را با محور زمان همسو میدانم. هر چه دیرتر بهتر…

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


411 نظر بر روی پست “امشب می نشینم در وبلاگم…

  • ثنا گفت:

    دنیای مردا رو دوس ندارم، به نظرم دنیاشون خیلی کوچیکه، ولی بدم نمیاد اندازه یکی دو ساعت تجربه ش کنم، فقط واسه رفع کنجکاوی اونم یه لحظات خاصیشونو،من چون متولد مهرم یا شاید بواسطه شغلم و محیط کارم- رشته عمران- تا حدودی در ارتباط با روحیات زنانه و مردانه، تعادل حس می کنم در خودم ولی دنیای عمیق و وسیع زنانه رو با هیچ چیز تو دنیا عوض نمی کنم.

  • ثنا گفت:

    غیر از زن بودن دوست داشتم بقیه ش تصادفی باشه، اینجوری هیجانش بیشتره

  • negR گفت:

    من همین جنسیت رو انتخاب می‌کردم، هرچند توی شرایط‌های مختلف محدودیت‌های بیشتری رو به آدم تحمیل می‌کنه. شاید سی سال پیش و توی پاریس زندگی می‌کردم. جایی که شرایط راحت‌تری داشتم تا علایقم رو ادامه بدم. یا حتی توی ایران دهه ۵۰٫
    اما در کل ترجیح می‌دم توی مکان و زمانی بودم که می‌تونستم یه حرکت موثر کنم، یه قدم خوب. جوری که بودن و نبودنم فرق کنه. حالا چه توی گذشته چه توی آینده

  • من این کامنت رو دیر خوندم ولی دوست دارم جواب سوال رو بدم .

    من دوست داشتم همین کسی باشم که الان هستم ولی اینجا (ایران امروز) نباشم … به قول اخوان عزیز ((هر جا که اینجا نیست)) به این خاطر که ((من ایجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم ))

  • مهتاب.ص گفت:

    سلام
    من همیشه میگم ما دهه شصتی ها نسل سوخته ایم…به هزارتادلیل.اما بازم سال ۶۶ روبرای تاریخ تولدم انتخاب میکنم.بازم به هزارتادلیل.جنسیت هم famale.دوست داشتم الان آبان سال ۸۴ بود تامیتونستم بهترین تصمیمها وبهترین انتخابها روبرای زندگیم داشته باشم.بعضی وقتها واقعا غصه میخورم که چرا زنگی ماآدمها دکمهbackwardنداره…

  • گیتی گفت:

    چه سوال خوبی!

    همین سنی که هستم
    همین جوری که هستم miss
    اما آمریکا!

    مرسی از سوالتون…

    • Neda.sh گفت:

      سلام محمد رضا جان خيلي كار جالبيه مثل اينه كه بيايم خونه شما مهموني و شما خودتون در رو به رومون باز كنيد يه حس خيلي خوبيه براي من مرسي
      زمان و مكان برام مهم نيست اما زن بودنم خيلي برام مهمه و بهش اعتقاد كامل دارم در پاسخ سوال شما بايد بگم هر جا و هر زمان كه ميخواد باشه فقط انساني به معناي واقعي باشم كه در راه رضايت خالق و مخلوقاتش قدم بردارم ودر آخر هم دغدغه ها و دلبسته گيهامو با خودم داشته باشم فقط هميشه ميگم اي كاش با تجربه ها و آموخته هاي الانم برميگشتم به ده سال قبل
      ببخشيد توي ماژول چتي كه قراره راه اندازي بشه ارتباط چه طوري برقرار ميشه؟ مثل كامنتها كه در صورت تاييد همه ميخوانند يا فرق ميكنه؟

  • بهنام گفت:

    جا و زمان و جنس برام مهم نیست.
    فقط جایی باشه که به خدا اعتقاد دارن-شاد هستن-همه دل هاشون صافه و بهم اعتماد دارن-(که اینجور جایی هیچ جا نیست)

  • ریحانه گفت:

    من دوست داشتم زمان قاجار داخل ایران به دنیا می اومدم 🙂 جنسیتم هم همین بود 🙂

  • علي گفت:

    سلام دوست من
    از راديو مذاكره خبري نيست ؟؟؟؟

  • سارا.ر گفت:

    سلام نمیدونم امشب بتونم بیام تو بحث شرکت کنم یا نه واسه همین الان مینویسم
    سوال خوبی و مطرح کردید، با وجود محدودیت های فراوون همچنان زن بودن و ترجیح میدم.
    مثل هر ایرانی دیگه عاشق وطنمم عاشق زندگی تو کشوری که امروز مجبوریم به گذشتش افتخار کنیم، این به این معنی نیست که از شرایط الان راضیم اصلا، کشوری که تو اوج خواستن و تلاش واسه رسیدن به هدفت باید بین آدماش دنبال وسیله بگردی جای سختیه واسه زندگی کردن، متاسفانه ایران امروز ما داره بدترین روزاشو سپری میکنه البته این نظر شخصیه منه،جدای از منیت یه عده و بلایی که سر ایران آوردن که فکر نمیکنم حالا حالاها بتونه نه به جلو که به گذشتش برگرده من عاشق سرزمینمم اما برای بهترین سالهای جوونیم این دوره از تاریخ و نمیپسندم.

  • سمانه گفت:

    اگر دوباره به اين دنيا مي اومدم
    همين مقطع تاريخ
    همين جغرافيا
    ودوباره زن بودن رو انتخاب ميكردم
    اما با يك تفاوت
    اينكه بيشتر وبيشتر از آنچه تا امروز براي خودم ودنيايي كه در اون زندگي ميكنم
    تلاش ميكردم .
    “هميشه فرار از آنچه هستيم مارا به همان نقطه نزديك ميكند ”
    سلام
    آقاي شعبانعلي
    مدتهاست كه منتظر يه فرصت اين چنيني بودم تا مسقيم با شما ارتباط داشته باشم وخوشحالم كه ا ين اتفاق افتاد
    من اززماني كه شما به برنامه ماه عسل اومديد به سايت شما سر ميزنم وتاحدودي با نظرات وعقايد شما موافقم
    اما سولات زيادي هم به ذهنم خطور ميكنه !!!
    امشب در مورد سوالام با شما صحبت ميكنم

  • شیوا گفت:

    Or,Jeddah,K.S.A 2012,Male 🙂

  • شیوا گفت:

    LA,U.S 2012,Female

  • سمیه گفت:

    همین زمان و مکانی که دنیا اومدم…نه بیشتر نه کمتر .
    به نظرم زمانی که ما طی کردیم ، زمانی بین امکانات محدود و فراوانی امکانات بوده..
    من فرصت دیدن یه دنیا زیبایی در عین بی امکاناتی رو داشتم
    که شاید با یه دنیا شرایط عالی نتونی حسشون کنی

  • hadis گفت:

    سلام
    اول از همه باید بگم که با خوندن این پست واقعا ذوق زده شدم. این لطف بزرگی، خیلی ممنون
    در مورد سوالی که پرسیدین، من نمی تونم به این سوال به صورت یکپارچه جواب بدم
    تو شرایط فعلی زندگیم یعنی زمان و مکان فعلی، زمان هایی بوده که دوست داشتم پسر می بودم، به طور کلی از جنسیتم راضی هستم ولی خب تعداد دفعاتی که جمله « اگه من پسر بودم….» رو تکرار می کنم، کم نیست
    یه موقع هایی که تو مسائل اعتقادی به بن بست می خورم و مبهم بودن خیلی چیزها اذیتم می کنه، آرزو می کنم که کاش تو زمانی بودم پیامبر حضور داشت. یا حتی دوست دارم یه موقع هایی قیامت شه، همه حقایق آشکار شه.
    از لحاظ مکانی هم واسم فرقی نمی کنه، این رو می دونم که هر جایی بدنیا بیام بازم مثل الان دوست دارم زندگی تو جاهای دیگه رو هم تجربه کنم و شیوه زندگی، تفکرات، اعتقادات، تفریحات، امکانات و … طبقات، قشرها و نژادهای مختلف رو از نزدیک ببینم و لمس کنم

  • حامد احمدی گفت:

    سلام محمد رضا جان، وقت بخیر

    الان هم دست کمی از شب که میخواین آنلاین باشی، نداره 🙂

    فکر کنم، جواب دادن به این سوال تا حدودی برگرده به راضی بودن از شرایط فعلی حاکم بر جامعه و زندگی شخصی خودمان و تا حدی هم به مقصر دانستن خودمان یا جامعه در بوجود آمدن شرایط فعلی ( یا بعبارتی همون مرکز کنترل درونی/بیرونی). ؟؟!

    منکر این نمیشم که یکسری شرایط جامعه بر زندگی مان تأثیر گذار بوده و هست، مثلاً اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کشور در دوران سازندگی، اصلاحات و ۷سال اخیر، ولی معتقدم در نهایت به خودمون بستگی داره که چطور از زمان و شرایط مختلف استفاده کرده باشیم.

    به شخصه، مثل سابق انتخاب میکردم، دهه ۶۰، تهران و مرد، به جرأت میگم حتی جزئی تر از مقطع تاریخ، جغرافیا و جنسیت(نحوه تفریح کردن، درس خوندن و …).

  • امیر موسوی گفت:

    دهه ی ۶۰، ایران، تهران مذکر : )

  • بنفشه گفت:

    دقیقاً همین مقطع فعلی تاریخ و همین مملکت بی سر و سامون و همین جنسیت (مونث)…چون دیگه سخت تر از این نمیشه .. هر چند که فعلاً از وطن دورم اما وقتی به آدمای اینجا که در شرایط همه چی تموم دارن زندگی میکنن نگاه میکنم..اصلا آرزو نمیکنم کاش من هم اینجا زاده میشدم چون شاید در اون صورت ارزش خیییلی مسایل و امکانات رو تا این حد درک نمیکردم…اصولا هر چی سختی بیشتر ، رشد هم بیشتر (بگذریم از سایر عوامل تاثیر گذار )

  • Nasim گفت:

    با دیدی که الان به زندگی دارم ، برام فرقی نمیکرد که کی و کجا به دنیا بیام چون همه ما این اختیار رو داریم که هرجور که میخواهیم و هر کجا که دوست داریم زندگی کنیم و این در طول تاریخ همیشه وجود داشته ، مهم اینه که دنبال اصل زندگی باشیم ، اون حقیقتی که بخاطرش بوجود آمدیم اما ترجیح میدادم همین جنس لطیفی که خدا بهم هدیه داده رو داشته باشم .
    میخوام اینجا از فرصت استفاده کنم و ابیاتی که چند شب پیش به ذهنم رسید رو براتون بذارم :
    وصال رویت را اگر یک شب تو مهمانم کنی
    تا آخر عمرم تو را مستان جانان میشوم
    در حلقه ی دیوانگی غرق تماشا میشوم
    تنها ز تو میخوانم و یاری ز رندان میشوم

  • پرویز گفت:

    اگر انسانی نتواند در زمان و مکان خودش زندگی کند، چگونه می‌تواند در زمان و مکانی دیگر زندگی را تجربه کند؟
    من همین زمان را انتخاب می کنم چون به جملۀ بالا باور دارم، جایی که الآن هستم بهترین جای دنیا نیست در بهترین زمان تاریخ نیستم، اما اعتقاد راسخ دارم که اگر امروز پرویزی هستم که بهش در حد خودش افتخار می کنم نتیجۀ همین تجربیات تلخ، تأسف بار و یا شیرین و مسرت بخش هست که تا به امروز داشتم، از شرایط الآنم راضی نیستم ولی می دونم که در هر شرایط و زمانی باید تغییر کرد، حتی زمانی که همه چیز خوب هست! انسان بی تغییر مرده است چه در زمان چه در مکان حالا هر کجای دنیا که می خواد باشه و حتی در هر زمانی که فکر می کنه…

    پ.ن۱: دیشب Prometheus رو دیدم پیشنهاد می کنم ببینید نگاه جالبی پشتش هست شاید جواب این سئوال توش بود، جستجوی خالق و دلیل خلقت گاهی آدم رو به این سمت و سو هدایت می‌کنه…
    پ.ن۲: اگر تونستم شب زود به خونه برسم حتماً بهتون سر می‌زنم… ایدۀ خوبی هست.

  • مینا گفت:

    ببخشید من فکر کردم امروز ۴ آبان.

  • م.س گفت:

    همون سالی که به دنیا اومدم ،همون جنسیت، همون مکان!کلا از مشخصات شناسنامه ایم راضیم،من از آدمای اطرافم خیلی یاد گرفتم با اینکه سالهای جنگ دنیا اومدم، شیر خشک قاچاق خوردم، نسلم انفجار جمعیت داشته، کلی تحریم بوده و کلی دغدغه های خانوادگی داشتم ولی مطمئنم هیچ جا و هیچوقت دیگه ای نمیتونستم با سن و سال الانم به این مفهوم از زندگیم برسم! من از پیش فرضای برنامه راضیم.

    • shabanali گفت:

      یه جمله ای ویل دورانت داره توی اولین جلد تاریخ تمدن. نمیدونم خوندی یا نه. میگه «فرهنگ» و «تمدن» در سختی ها شکل میگیره. هیچ فرهنگ عمیق یا تمدن غنی رو نمیتوانید در جایی پیدا کنید که همه شرایط مساعد و سهل باشد.
      نمیخوام بگم حتماً جمله درستیه اما فکر میکنم ارزش فکر کردن داره. نظر تو من رو یاد این جمله ویل دورانت انداخت.

      • پگاه- گفت:

        خب اگر این جمله درسته امیدوارم این شرایط سخت همچین نتیجه ای رو داشته باشه تا الانش که هرچی جلوتر میریم بدتر تر میشه …وضعیت اخلاق تو این جامعه اصلا خوب نیست با تمام سختیهاش …میدونید من بیشتر از تحریمها و جنگها و نبودن کالاهای مصرفی از بی اخلاقی عادی شده تو جامعه میترسم….از فرهنگ دروغ و ریا و چاپلوسی

      • م.س گفت:

        نه نخوندم، من کلا ویل دوررانت رو از دور میشناسم! و آدم متفکری نیستم بهتر بگم وقتی مثل الان همه جمع شدن بیشتر به اینکه الان وقت پذیرایی هست فکر میکنم ، در ضمن انگار همه به این نتیجه رسیدن همینجا ، همین الان همه چی خوبه!

  • محمد گفت:

    من فک می کنم، روزی که خدا می خواسته روز و جای فرستادن ما رو به زمین تعیین کنه، نشسته برای تمام آدمایی که از ابد تا ازل قراره به دنیا بیان برنامه ریخته و برای تک تک آدم ها در جهت تبدیل شدن زمین به بهترین جای ممکن برای زندگی، یه رسالت تاریخی تعریف کرده و بعد با توجه به اون،استعدادایی را در وجودشون قرار داده و تاریخ و مکان تولد و جنسیتشون رو هم دقیقا مطابق همین ماموریت تعیین کرده، به قول هنری فورد ” زندگی مثل بافتن قالی از روی نقشه است” نقشه ی قالی سرنوشت ماست، و ما بافنده و استعدادها و زمان و مکان تولد نخ هایی اند که برای بافتن اون نقشه لازمه، نقشه قالی های مختلف با هم فرق می کنه اما لزوما هیچکدوم از بقیه قشنگتر نیست، اگه دل به کار بدیم، زندگی هرکدوم از ما فارغ از نقطه و مکان تولدمون تبدیل به یه اثر بی بدیل می شه. و اگه یه زمانی همه آدما رسالت تاریخیشونو پیدا کنند و مطابق اون عمل کنند دنیا تبدیل به بهترین جایی میشه که می تونیم تصورش کنیم.

  • مینا گفت:

    سلام .کاش زودتر اعلام میکردی که دیشب آنلاین هستی.اگه میدونستم حتما میومدم.

  • عليرضا گفت:

    دوستان قدر اين وقتي كه استاد براي دانشجوها و دوستان خود ميگذارند را بدانند كه اين روش بزرگان است و اميدوارم انشاءالله خداوند متعال محمدرضاي عزيز را هميشه براي اين كشور و براي اين جهان و براي خانواده و دوستان و دانشجويان و مردم نگهدارد انشاءالله

  • مهدی رجبی گفت:

    اگر قرار باشد در تغییر مقطع تاریخ به عقب برگردم کدام نقطه جغرافیا معنی پیدا میکند ولی گر قرار باشد به جلو برویم معلوم نیست که کدام نقطه جغرافیا بهتر باشد
    ولی به شخصه ترجیح میدادم در زمانی به دنیا بیایم که مهدی موعود ظهور کرده باشد در اون زمان دیگه مهم نبود که کدوم جنسیت وکدوم نقطه جغرافیا را انتخاب کنم زیرا در ان زمان این قدر درک وشعور مردم جهان بالا رفته است که میشود معنی عدل و عدالت واقعی را چشید

  • پرهام گفت:

    ّآینده- آمریکا- مرد

  • امیر از شیراز گفت:

    سلام محمدرضا.
    ببخش من امشب دسترسی به اینترنت ندارم.پس الان کامنت میذارم.
    این سوالی که پرسیدی رو همیشه موقعی که عرصه بهم خیلی تنگ میشه و نا امید میشم از خودم میپرسم.
    همیشه دوست داشتم همین امیر فعلی باشم.احساساتی ،عاشق و ساده.ولی خیلی دوست داشتم جایی زندگی میکردم که وقتی تو صف بانک جلو نمیزنی اونی بهت نگن احمق.وقتی فحش نمیدی بهت نگن بچه مثبت.وقتی با خوندن یه جمله پر معنی اشک میریزی بهت نگن ضعیف.
    وقتی توی خیابون راه میری بیشتر از اون که درخت ببینی پلیس امنیت اخلاقی ببینی که مثل گرگ منتظر طعمه هستن .جایی که پسرها کینه دخترها رو نداشته باشن و دخترها نیز
    نمیدونم کجای دنیا رو دوست دارم.؟بارسلون.نیویورک.پاریس؟…
    فقط میدونم ایران امروز رو که یه روزی خیلی دوستش داشتم جای خوبی نیست.هیچ چیزمون به هیچ چیزمون نمیاد.کاش واقعا میشد هرجا که دوست داشتی میبودی محمد رضا….
    فقط میدونم تو ایران امروز من که یه روزی حس خوبی از ایرانی بودنم داشتم

  • saeed گفت:

    Berlin, Germany 2012, Male

    • shabanali گفت:

      نمی دونم الان هم در برلین زندگی میکنی یا نه. من مقطع کوتاهی برلین بودم. مثل تو حس خوبی به اونجا دارم. راستش رو بخوای شرقش رو از غربش بیشتر دوست دارم.

  • پگاه- گفت:

    مقطعی از تاریخ که انسان به چنان آگاهی رسیده که چیزهایی مثل جنگ و خونریزی این حق مسلمهای احمقانه رو حتی تو بازی بچه هاشون هم دیده نمیشه یعنی دقیقا عصر ارتباطات و اطلاعات و رد کرده و آخرای عصر دانشه….
    نقطه جغرافیاش هم خوب اگر تو اون مقطع تاریخی باشه مسلما چیزی به اسم جهان اول و جهان سوم معنایی نداره ولی حالا واسه احتیاط یه کشور جهان اولی
    زن بودن رو.. با تمام سختیهاش زیباس…تنها چیزی که هیچوقت بابتش اعتراضی نداشتم اعتراضی هم بوده به خاطر اینکه زن بودن تو یه کشور جهان سوم خیل خیلی سخت تره ولی همونقدر زیباس…:)

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser