بعد از یک توقف نسبتاً طولانی، دوباره فرصت مناسب پیدا شد و میتوانم به تألیف کتاب پیچیدگی ادامه دهم.
تغییراتی که این نسخه نسبت به نسخهی قبلی دارد:
- اضافه شدن اشارهای به داگلاس آدامز در ابتدای بحثِ جستجوی پاسخ (صفحه ۲۲۲) که برای خودم بسیار مهم است.
- بازنویسی و اصلاح صفحات ۲۲۲ تا ۲۲۶
- صفحات ۲۲۷ تا ۲۳۷ هم اضافه شدهاند که در آنها مقدمهای بر بحث بهینهسازی و الگوریتم ژنتیک مطرح شده (مطالب اضافه شده، هم ناقص هستند و هم هنوز، خودم حس میکنم تا روان و شفاف شدن، فاصلهی زیادی دارند. اما به هر حال، انتشار در همین وضعیت، مرا بیشتر به اصلاح و ویرایش و تکمیل متن، ترغیب میکند).
دانلود کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده (فایل PDF)
دربارهی کامنتها
تعدادی از کامنتها را جواب ندادهام که بخشی از آن به خاطر تراکم کارها بوده و بخشی دیگر به خاطر اینکه میخواستم پشت سر هم دربارهی پیچیدگی حرف نزنم و ننویسم تا فضای وبلاگ خستهکننده نشود.
به هر حال، چون همهی کامنتها تجمیع شده، خیالم راحت است که چیزی گم نمیشود و میشود به تدریج دربارهی همهی آنها صحبت کرد.
مقدمه ای که پیش از شروع نگارش کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده نوشته شد
عمر و فرصت زندگی محدود است و هرگز نمیدانیم که جملهای که مینویسیم به پایان خواهد رسید یا نه.
این فرصت محدود، همیشه و همه جا باعث شده که شتابزدگی عجیبی بر زندگی من حاکم باشد.
این شتابزدگی به معنای دویدن و حرص زدن نبوده و نیست. بلکه اتفاقاً به ندویدن و حرص نزدن و نشستن و خواندن و نوشتن منتهی شده است.
مدتی است که قصد دارم کتابی در زمینه پیچیدگی و سیستمهای پیچیده بنویسم. اما چون نمیدانم که عمر تا چه حد کفاف میدهد – و از سوی دیگر نوشتن این کتاب برایم مهم است – تصمیم گرفتم در طول مدت نوشتن، تا هر جا که مینویسم با شما به اشتراک بگذارم.
قصد ندارم این کتاب را بفروشم. دلم میخواهد رایگان باشد تا هر کسی خواست بتواند بخواند و از سوی دیگر، برای نوشتنش احساس بهتری داشته باشم و آن را نوعی زکات مطالعههای سالهای اخیر تلقی کنم.
تا هر جا که عمر و فرصت بود، مینویسم و به تدریج نسخههای کاملتر آن را در همینجا میگذارم.
برآوردهای اولیهی من نشان میدهد که این مطلب را بتوان در چیزی حدود ۲۰۰۰ صفحه، به سر و سامان رساند.
مطالب مرتبط دیگر که تا این لحظه روی روزنوشته منتشر شده:
- فیلم ادوارد ویلسون و مطالعات او در مورد مورچهها
- کلیپ ویدئویی بازی زندگی (جان هورتون کانوی)
- نمونه دیگری از موجودات بازی زندگی کانوی (قطار دودی)
- کلیپ مکانیزم لوکوموشن عنکبوت (حرکت با نیروی باد)
- کلیپ کپک مخاطی در جستجوی غذا (با مانع U شکل)
(مطالب مکمل به تدریج افزایش خواهند یافت و فهرستشان تکمیل خواهد شد)
برخی از نسخه های قبلی کتاب پیچیدگی (آرشیو)
لینک دانلود نسخه PDF کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده (۴۵۰۰۰ کلمه)
لینک دانلود نسخه PDF کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده (۲۹۰۰۰ کلمه)
لینک دانلود نسخه PDF کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده (۲۵۵۰۰ کلمه)
لینک دانلود نسخه ۹۵۰۰ کلمه ای کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده
لینک دانلود نسخه ۹۵۰۰ کلمه ای کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده
نسخه ۱۲۰۰۰ کلمهای کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده (PDF)
محمدرضای عزیز؛
سلام و عرض ادب دارم خدمتت.
پس از طی کردن درسهای تفکر سیستمی متمم و با توجه به مسیر شغلی که در پیش دارم، در خودم این نیاز رو احساس میکنم که با سیستمهای پیچیده و ماهیت پیچیدگی آشنایی بیشتری پیدا کنم.
فکر میکنم مفهوم پیچیدگی، ذهن من رو برای روبرو شدن با سیستمهای بیولوژیکی و بدن انسان در مسیر تشخیص و درمان بیماریها در پزشکی بازتر میکنه و مدل ذهنی شفافتری در اختیارم قرار میده.
با توجه به اینکه نزدیک به ۵ سال از انتشار این مطلب میگذره، میخواستم جسارت کنم و بپرسم آیا برنامهای برای بهروز کردن و تکمیل این بحث در برنامهات قرار داره؟ چه نقشه راهی برای تکمیل این بحث در ذهنت هست و چه پیشنهادی برای من میتونه وجود داشته باشه برای طی کردن این مسیر؟
ممنونم از توجهی که به خرج میدی معلم عزیزم.
ارادتمندم.
محمدجواد عزیزم.
فقط خواستم بگم که فایل هدفگذاری که پسفردا ارسال بشه، بعدش دقیق جواب این سوال تو رو میدم و کامنتهای موندهٔ بقیهٔ بچهها رو هم با نظم بیشتر جواب میدم. این مدت سه تا پروژهٔ بزرگم با هم گره خورده بود و خیلی سخت مشغول کار بودم و هستم.
این جواب رو هم از این جهت نوشتم که دیدم عبارت «جسارت کنم» رو نوشتی (که میدونم از ادب خیلی خیلی زیاد توست). و گفتم حداقل در حد چند جمله بگم که خیلی هم خوشحال شدم این رو پرسیدی. فکر نکنی حسم بده.
اگر نمینوشتم تا سه چهار روز دیگه ممکن بود یه کوچولو گوشهٔ ذهنت این باشه که محمدرضا گاهی کاملاً بیمنطق از چیزهای ریز شاکی میشه. الان نگه چرا اومدی این رو پرسیدی.
محمدجواد جان. دوباره سلام. تأخیر من رو ببخش.
من جواب تو رو در سه بخش بدم. اولی و دومی مربوط به خودمه. سومی مربوط به تو و مسیر مطالعاتی تو.
بخش اول در مورد خودم:
همونطور که یه جای دیگه هم در کامنتها اشاره کردم، برنامهٔ من برای سالهای پیش رو – به فرض که هم زنده باشم، هم موانع و محدودیتهایی برام وجود نداشته باشه – اینه که موازی با سبک فعلی نوشتنم، حرفهای قبلیم رو سر و سامان بدم و جمعوجور کنم. یه تجربهٔ اولیه داشتم که خیلی اصطکاک و استهلاک داشت و انرژیم رو گرفت (کتابِ از کتاب). الان تقریباً تموم شده. به نظرم گامهای بعدی رو میتونم با صرف انرژی کمتر بردارم.
قاعدتاً توی برنامهام این موضوع پیچیدگی هم هست. خصوصاً اینکه یه قدم اولیهٔ کوچیک در مسیرش برداشته شده و چهارصد پونصد صفحه درفت دم دسته. اینه که میشه به ادامه دادنش امید داشت. برآورد خودم اینه که در فصل سوم سال جاری دوباره کمکم ادامهاش بدم.
بخش دوم در مورد خودم:
تجربهٔ من این بوده که منتشر کردن مطالب در قالب PDF کار خوب و موثریه. چیزی که در مورد پیچیدگی انجام دادم. به چند علت (امیدوارم تو و بچهها هم موافق باشید):
اول اینکه یه جورایی یه مومنتوم و تکانه و فشاری برای ادامه دادن کار هست. همین پیچیدگی، درسته فعلاً رها شده، اما قبل از رها شدن، چندصد صفحه جلو رفته. بسیاری از موضوعات دیگهای که در روزنوشته رها شدهان، معادل پنج یا ده صفحه هم نیستن.
دوم اینکه تا همونجایی هم که منتشر میشه، میتونه انگیزهای برای دیگران باشه. این کتاب پیچیدگی من، به فرض که هیچوقت کامل نشه (امیدوارم بشه)، تا همینجا هم تعدادی از بچهها رو علاقهمند یا تشویق کرده که این موضوع رو جدیتر دنبال کنن. همین برای من دستاورد بزرگیه. خصوصاً برای کسی مثل من که عمیقاً معتقدم کار اصلی معلم، یاد دادن نیست. ایجاد شوق یاد گرفتنه.
سوم هم اینکه وقتی کمی فرمت رسمیتر پیدا میکنه، قابل پیگیری میشه. دقیقاً به همین شکل که تو میای میگی: خب. چی شد؟ و همین میتونه انگیزهٔ بیشتری برای ادامه دادن باشه.
علاقهمندم که در اولین فرصت، همین کار رو با چت جی پی تی هم بکنم (منظورم تبدیل به فرمت PDF و کمی تمیز کردن چارچوبش هست). نه اینکه خودم رو متخصص اینجور موضوعات بدونم. بیشتر به این علت که بستر بسیار مناسبیه برای حرف زدن از موضوعاتی که علاقه داشتهام همیشه در موردشون حرف بزنم. خودت سبک من و موضوعات مورد علاقهام رو میدونی و قطعاً حرف من رو میفهمی.
بخش سوم حرفهام. در مورد تو:
ببین. اونقدر که من میفهمم (و ممکنه کاملاً غلط بفهمم) موضوعی که تو در نهایت باید خیلی خوب بفهمی (برای منظوری که گفتی) Non-equilibrium Dynamics هست. هر چقدر بیشتر درکش کنی، قاعدتاً نگاهت به انسان، موجودات زنده و بیماریها بازتر میشه. البته این رو هم میدونی که الان هنوز بعضی از زیرمجموعههای این بحث، جزو بخشهای باز و لبههای تحقیق در سیستمهای پیچیده است.
من فکر میکنم در میانمدت و بلندمدت تو «باید» این کتابها (یا کتابهایی با محتوای مشابه) رو خونده باشی:
یکی کتاب At home in the universe استورات کاوفمن که پیش از این هم ازش اسم بردم (معرفی چند کتاب پیچیدگی)
یکی هم کتاب Origins and Evolution of Life نوشتهٔ Muriel Gargaud و همکارانش.
اینها کتابهای جدیدی نیستن. اما Insight میدن و ذهن رو باز میکنن. کتابها و مقالات دیگهای که بعد از اینها بخونی، قشنگ میرن سر جای خودشون توی ذهنت میشینن.
اما متأسفانه خود این دو تا کتاب، خیلی کتابهای شوقبرانگیزی نیستن. خوندنشون برای کسی که هنوز خیلی با این بحثها مأنوس نشده جذاب نیست.
یه کتاب قدیمی دیگه هست که به نظرم کمی بهتره. مال ریچارد سول. خیلی هم ساده است. به اسم Signs of Life. اون رو بخونی یه سری کلمات و اصطلاحات این بحث برات آشناتر میشن و باهاشون دوستتر میشی.
و اگر این کتابها رو برای شروع دوست نداشتی و نپسندیدی، پیشنهادم همون کتابیه که چند ساله دارم ازش اسم میبرم: کتاب مقیاس (Scale) نوشتهٔ Geoffrey West. از بحثی که مد نظر تو هست کمی فاصله داره. اما میتونه شوق و انگیزه برای مطالعهٔ بیشتر دربارهٔ پیچیدگی رو ایجاد کنه و بعدش دوباره بری سراغ کتابهای دیگه.
من، جدا از اینکه زبانم در حد عرضهٔ ترجمه باکیفیت کتاب نیست، اساساً برای ترجمه بیانگیزه و کمی بیحوصلهام. اما اگر – به فرض تقریباً محال – قرار بود کتابی ترجمه کنم، احتمالاً جفری وست رو ترجمه میکردم.
اگر چیز دیگهای توی ذهنت بوده که نگفتی، یا من حرفت رو کامل متوجه نشدم و باید توضیح دیگهای بدم، بهم بگو.
سلام محمدرضا جان
وقتتون بخیر
من هم می خواستم در مورد ادامه دادن نگارش کتاب پیچیدگی، یک مطلبی بنویسم ولی چون در دیدگاه هایتان در دوره مقدمه ای بر تفکر سیستمی اشاره کرده بودید که نسبت به ادامه نگارش این کتاب، بی انگیزه شده اید، چیزی ننوشتم.
ولی الان که گفتید قصد دارید این کتاب را ادامه بدهید، مطلبم را می گویم.
در فایل برنامه ریزی سال جدید در روزنوشته ها یک سوالی مطرح شده بود (( که اگر امسال، سال آخر زندگی شما باشد چه کاری را باید انجام بدهید؟)) من فقط نوشتم اتمام مطالعه کتاب پیچیدگی
[…] است و نوشته های استاد عزیز در قالب کتابی الکترونیک (در این آدرس) منتشر شده و به مرور تکمیل خواهد شد. ترتیب ارائه این […]
[…] پینوشت لینکی: یکی از لذتهای من در یک سال اخیر، خواندن کتاب تازۀ محمدرضا در عمیقترین لحظات خلوت و تنهایی است. گفتم شاید شما هم دوست داشته باشید کتاب پیچیدگی را بخوانید: کتاب پیچیدگی و سیستم های پیچیده […]
[…] پیچیدگی و سیستم های پیچیده ترجمه محمد رضا شعبانعلی […]
[…] کتاب الکترونیکی آشنایی با سیستم های پیچیده […]
تو کل درسهایی که تو کارشناسی و ارشد خوندم، ترمودینامیک رو از همه بیشتر دوست داشتم و از مباحث ترمودینامیک عاشق آنتروپی بودم.یادمه وقتی داتشجوی ارشد بودم و سر کلاس ترمو پیشرفته نشسته بودم و استاد بی میل به تدریس داشت ترمودینامیک آماری رو درس می داد و اون رابطه بزرگ انتراگلالی رو، رو تخته نوشت، پیش خودم گفتم حیف اون رابطه های قشنگ آنتروپی نبود که انقدر نامفهوم و زشتش کردن؟
ولی الان که دارم پیچدگی رو می خونم تازه دارم به زیبایی اون رابطه های انتگرالی طولانی که اون موقع درکش نکردم، پی می برم. ممنون از اینکه پیچدگی رونوشتی.
[…] به نظرم اگر دوست دارید بیشتر درباره پیچیدگی بدانید(که مطلب بالا به آن مرتبط است)، خواندن کتاب محمدرضا شعبانعلی را از دست ندهید (اینجا را کلیک کنید) […]
سلام
محمدرضا جان ممنون از این که به اشتراک گذاری این دسترنج ارزشمندت.
اولین بار که چنین مفاهیمی نظر من رو جلب کرد زمانی بود که معلم ریاضی ما سخنی از بزرگی را نقل کرد : علم مانند یک نقطست که جاهلان آن را پراکنده (نشر) می دهند. در واقع جاهلان اینجا استعاره از دانشمندان است ، بعدها وقتی راجع به وحدت و کثرت هم خوندم همیشه دنبال منبعی بودم که به زبانی زمینی تر این مفاهیم را برایم معنا کند و البته در دوران دانشگاه وقتی با اصول ترمودینامیک آشنا شدم خیالم راحت شد که قوانین فیزیک و جامعه و … از یک جنس هستند.
و با آشنایی با این کتاب از کوره راهها به مسیر اصلی رسیدم.
امیدوارم با توسعه این جهانبینی و ایجاد ابزار متناسب آن مسئولیت پذیری و حس نوع دوستی حداقل از مرز همشهری و هم خانواده به مرز ما زمینی ها گسترده شود و مفاهیم موفقیت و توسعه با نگاه به کرانه های رود جامعه دیدی جامع نگر تر پیدا کند.
ممنون از اینکه مرزهای علم رو که با تلاش فراوان به دست میاری به زبانی ساده ولی کامل عرضه میکنی.