دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

برای بهروز ایمانی مهر: نکاتی درباره سئو متمم و سایر بحث‌های پراکنده دیگر

نوع مطلب: گفتگو با دوستان

پیش نوشت: این نوشته، حاوی برخی جزئیات و نکات و تجربه ها در مورد سئو و متمم است که ممکن است برای بخشی از دوستان، جذاب یا مفید نباشد.

دوست خوبم بهروز ایمانی مهر، مطلبی را مطرح کرده بود و گفته بود که توضیحاتی در مورد آنها بدهم. به دستور او اینها را می‌نویسم.

بهروز:

 دو تا سوال در مورد متمم داشتم.
سوال اول اینکه؛ قبلاً گفتین که کارگاه یا درس “تفکر انتقادی” هفته های ۲۳ تا ۲۵ در متمم آغاز میشه (اگه اشتباه نکرده باشم). الان که تقویم هفته های بعد رو نگاه کردم، این درس در اونها نیست. ممکنه بفرمایین این درس حدوداً چه هفته ای شروع میشه؟
و سوال دومم در مورد انتشار سری‌”پاراگراف انگلیسی پویا” است. این مجموعه موقتاً متوقف شده یا ممکن است ادامه پیدا کنه؟
* یک سوال خیلی بی‌ربط! دیگه هم داشتم (سوالی که برخی از معلمان عادت دارن به اون “کنجکاوی مزمن”! بگن ):
بعضی جاها متمم برای لینک دادن به منابع از “(+)” استفاده میکنه. آیا تو تمرین هایی که حل می‌کنیم لازمه ما هم همین کار رو کنیم (آخه فکر میکنم اگر به خاطر مسائل سئو باشه، شاید استفاده از این شیوه توسط ما هم بتونه به بهبود سئو متمم کمک کنه!)

***

بهروز جان.

در مورد نکاتی که گفتی سعی می‌کنم کمی بیشتر از چیزی که گفته بودی، بنویسم. چون فکر می‌کنم حالا که می‌خواهی وبلاگ نویسی را به صورت جدی دوباره آغاز کنی، شاید شاید شاید مفید باشد.

چون ربط دادن نکات در مورد سئو و همین‌طور موضوعات قبلی که گفتی و ایجاد یک متن پیوسته، الان برایم چندان ساده و مقدور نیست، نکته به نکته می‌نویسم آنها را از هم تفکیک می‌کنم. ناپیوستگی را ببخش. هدفم صرفاً مطرح کردن تمام نکاتی است که فکر می‌کنم شاید به دردت بخورد.

اول نکات مربوط به سئو را می‌نویسم و بعد از آن، نکات مربوط به متمم.

  • ماجرای سئو در دنیا (و به طور شدیدتری در ایران) به دو مکتب کلی تقسیم می‌شود: مکتبی که آن را بیشتر یک بحث تکنیکال می‌بینند و بیشتر به سمت Tag و MetaTag و H1 و H2 و این جور بحث‌ها می‌روند و مکتب دیگری که شعارشان Content is king است و معتقدند که سلطنت از آن محتواست و بحث‌های دیگر مهم نیست.
  • همان‌طور که در مورد بسیاری از این جدال‌ها (چه در حوزه‌های فنی و چه حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی و فلسفی) می‌توان حدس زد، هر یک از این دو مکتب بخشی از ماجرا را می‌بینند و دنیای سئو، عملاً ترکیبی از اینهاست. اما اینکه سهم این ترکیب چقدر است، خود محل اختلاف است. من طی این یازده سالی که می‌نویسم و گاهی هم بررسی می‌کنم، محتوا به شکل محسوسی، سهم بزرگتری دارد. ما هم در متمم هم در روزنوشته هم در وبلاگ انگلیسی و هم بست انسر و هم قسمت اصلی شعبانعلی، صفحاتی با خطاهای فاحش تکنیکال داشته‌ایم که تاثیر منفی این خطاها بر روی سئو بسیار کم بوده. اما هر جا گرفتار خطاهای فاحش محتوا شده‌ایم، هزینه‌های جدی برای آن داده‌ایم (احتمالاً می‌دانی که shabanali.com/en  و shabanali.com و shabanali.com/ms سه سایت کاملاً مستقل هستند که فقط در ظاهر و از لحاظ آدرس شبیه هم هستند. نقد‌هایی هم بر این نوع ساختار وجود دارد، اما برای ما مزایای بسیار بیشتری داشت و به همین علت انتخاب‌مان همیشه این بوده که اینها از ریشه جدا بمانند. حداقل مزیت هم اینکه الان تجربه‌ی ۵ سایت متفاوت با سبک‌ها و استراتژی‌های متفاوت را داریم).
  • نکته مهم دیگر این است که یادمان باشد طی سالهای اخیر، الگوریتم گوگل و یاهو و بینگ به عنوان سه مورد از موتورهای جستجوی قوی مطرح در دنیا، از سمت الگوریتم‌های مکانیکی به سمت Machine Learning رفته. به عبارت دیگر، امروز حتی خود این شرکت‌ها هم به طور دقیق نمی‌توانند در مورد سهم فاکتورها اظهار نظر کنند و ماتریسی پیچیده از ضرایب که دائماً با الگوریتم‌های هوشمند به روز می‌شود عملاً ارزیابی محتوا را انجام می‌دهد.
  • با توجه به این مسئله، عملاً هر جا هرچیزی در مورد سئو می‌خوانی، بیشتر تجربیات شخصی افراد است. در سایت‌هایی مانند Moz هم اگر تحقیقی می‌بینی، بیشتر از نوع محاسبه‌ی ضریب همبستگی است تا تحقیق رابطه علت و معلول (تفاوت نظریه علمی و واقعیت آماری را حتماً‌ یادت هست).
  • به عنوان مثال، در عموم این گزارش‌ها گفته می‌شود که طول محتوا ضریب همبستگی مثبت قابل توجهی با رتبه‌ی سئو دارد. اما اگر بیشتر بررسی کنی، می‌بینی که این طول محتوا نیست که در موتورهای جستجو برای آن محتوا اعتبار ایجاد کرده، بلکه نکات ریشه‌ای دیگری بوده که همزمان به طولانی شدن متن و نیز بهتر شدن رتبه در موتورهای جستجو کمک کرده.
  • شبیه همین ماجرا را هم در مورد لینک‌ها می‌توان مطرح کرد. اگر چه عموماً مطرح می‌شود که لینک بیشتر، به معنای موقعیت بهتر در سئو هست، اما این صرفاً یک بحث Correlational است و نه Causational.
  • بحث لینک را کلاً می‌توان به دو بخش جدا تفکیک کرد: Forlink و Backlink. همانطور که بهتر از من می‌دانی، Backlink لینک‌هایی است که از سایت‌ها و نوشته‌های دیگر به نوشته‌ی ما داده می‌شود و Forlink لینک‌هایی که از نوشته‌ی ما خواننده را به جاهای دیگر هدایت می‌کند.
  • مکانیزم گوگل در گذشته و حال، این بوده که بک لینک سایت‌های Affiliate را کم ارزش‌تر می‌دیده. به عبارتی، وقتی مالکیت متمم و روزنوشته، با یک فرد است (که تحلیل آن هم از لحاظ ترافیک ساده است و هم از لحاظ مالکیت اکانت‌های وبمستر و آنالیتیک)، لینک دادن از متمم به روزنوشته و از روزنوشته به متمم چندان اعتبار سئو ایجاد نمی‌کند و ارزش آن در حد لینک داخلی در سایت است.
  • اما نکته‌ی مهمی هم وجود دارد، بررسی‌های جدی من – هم مطالعه‌ی گزارش‌های دیگران هم بررسی‌های شخصی و عددی خودم – نشان می‌دهد که در کل، اعتبار بک لینک به سرعت رو به کاهش است. در گذشته گوگل این مسیر را شروع کرد و می‌گفت که اکثر بک لینک‌ها معامله هستند یا بحث رفاقت در آنها هست. پس اعتبار ایجاد نمی‌کنند. الان هم که سهم یادگیری ماشینی زیاد شده، ظاهراً سیستم‌های تحلیل رفتار مخاطب و تحلیل معنایی محتوا به همین نتیجه رسیده‌اند و می‌توانم با خیال راحت به تو بگویم که حتی برای دیده شدن در صفحه اول در بحث‌های کاملاً‌ رقابتی، لازم نیست منتظر لینک از سایت‌های دیگر باشی. نه اینکه مفید نیست. اما انقدر کم اهمیت است که می‌توان به آن فکر نکرد. به هر حال، اینکه حال دوست تو خوب باشد، در نتیجه‌ی آزمون تو تاثیر دارد، اما قطعاً بسیار جزئی‌تر از اینکه مثلاً‌ خودت درس خوانده باشی!
  • از سوی دیگر، اهمیت Forlink به سرعت در حال افزایش است. اینکه تو دیگران را به کجا هدایت می‌کنی. به خاطر همین اگر نگاه کنی، سایت‌های زرد ایرانی که از اینجا و آنجا مطلب برمی‌دارند و منتشر می‌کنند، در گذشته یاد گرفته بودند که لینک منبع نمی‌دادند. مثلاً‌ مطلب روزنوشته را بر می‌داشتند. می‌گذاشتند. بعد زیرش می‌نوشتند: نویسنده محمدرضا شعبانعلی. این اسم را هم به صفحه‌ی اول خودشان لینک می‌کردند! این تکنیک در سالهای گذشته یکی از موفق‌ترین تکنیک‌های سئو بود. چون باعث می‌شد که خواننده با کلیک بعدی از سایت خارج نشود و این امتیاز مهمی محسوب می‌شد (بانس پایین).
  • اما الان، ماندن در سایت یا بیرون رفتن، چندان مهم نیست. بعضی از صفحات بسیار رقابتی متمم، بانس بسیار بالایی دارند. اما بر روی کلمات بسیار کلیدی، جایگاه اول و دوم را دارند. چیزی که برای موتورهای جستجو و خصوصاً‌ گوگل مهم شده، این است که: تو دیگران را به جایی مفید بفرستی.
  • این مفید بودن خیلی مهم است. مهم نیست که سایتی که می‌فرستی،‌ رتبه‌ی الکسای چند دارد یا Page Rank گوگل آن چند است (احتمالاً می‌دانی که Page اینجا به معنای صفحه نیست. فامیلی Larry Page است. طفلکی از بچگی فامیلش با شغلش پیوند خورده بوده!). مهم این است که خواننده‌ی تو، وقتی روی لینک کلیک می‌کند، راضی باشد.
  • با همه‌‌ی این مقدمات می‌توانم علت استفاده از (+) را بگویم. ما قبلاً‌ همیشه متن را لینک می‌کردیم. اما چون منابع ما عموماً کتابها و سایت‌های انگلیسی زبان هستند، بخشی از خوانندگانمان، روی لینک کلیک می‌کردند و می‌رفتند و می‌دیدند مطلب انگلیسی است و بر می‌گشتند. گوگل احساس می‌کرد ما مخاطب را ناراضی کرده‌ایم و اعتبار مطلب ما کاهش پیدا می‌کرد. از سوی دیگر، ما نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم بدون ذکر منبع حرف بزنیم. برای حل مشکل، دو استراتژی را انتخاب کردیم:

*  اگر مطلبی انگلیسی است، حتماً‌ روی کلمات انگلیسی لینک می‌شود. با این شیوه، دوستان متممی حدس می‌زنند که اگر کلیک کنند، به مطلب انگلیسی می‌رسند و کسی که دوست دارد کلیک می‌کند و کسی که با انگلیسی راحت نیست کلیک نمی‌کند.

*  از سوی دیگر، جاهایی که تمایل نداریم از کلمات انگلیسی استفاده کنیم (چون معتقدیم رسم الخط فارسی را زشت می‌کند و گاهی خواننده را آزار می‌دهد) در انتهای متن (+) می‌گذاریم. اکثر این (+) ها هم به سایت‌های خارجی می‌روند و عموماً مقالات ژورنال‌ها یا سایت‌های بسیار معتبر هستند. کسی که متمم را می‌شناسد، صرفاً‌ با دیدن این علامت، می‌فهمد که منبع معتبری در کار است و کسی که نیازمند مطالعه‌ی بیشتر یا کار تحقیقاتی است، روی آن کلیک می‌کند و منبع مورد استفاده ما را به صورت دقیق‌تر و کامل‌تر می‌خواند.

  • اما در مورد مطالبی که احساس می‌کنیم کلیک کردن روی آنها برای همه مفید است و اگر کسی کلیک کند، ناراضی نمی‌شود، از لینک کردن استاندارد استفاده می‌کنیم.
  • خلاصه‌ی بحث اینکه بر خلاف تئوری‌های چند سال قبل که مثلاً می‌گفتند حالا که یوزر به سایت تو آمده، به یک شکلی به هر حال چند کلیک از او بگیر و بعد بیرونش کن‌(!) الان بحث این است که باید مطمئن باشی که وقتی کلیک کرد راضی می شود.
  • به نفع ماست که ۱۰۰۰ کلیک خواننده (که ۳۰۰ مورد آنها بعد از کلیک خوشحال می‌شوند و ۷۰۰ مورد آنها بعد از کلیک ناراحت می‌شوند) به ۴۰۰ کلیک کاهش یابد. اما ۳۰۰ نفر از این ۴۰۰ نفر کاملاً‌ خوشحال شوند.
  • حالا شاید بهتر بتوانی حدس بزنی که چرا کنار برخی مطالب متمم می‌نویسیم: فایل خلاصه‌ی کتاب … (نسخه PDF – انگلیسی). هدف ما این است که اگر کسی انتظار فایل فارسی دارد، کلیک نکند و دلگیر شود. چون این دلگیر شدن برای ما هزینه خواهد داشت.
  • بست انسر (بهترین پاسخ) هم در همین راستا ایجاد شد. ما قبلاً خیلی لینک به ویکی پدیای فارسی می‌دادیم. ویکی پدیای فارسی خیلی ضعیف و مغشوش و مخدوش است (لااقل در حوزه‌های تخصصی). گاهی هم چنان جزئیاتی را مطرح می‌کند که خواننده حوصله‌اش سر می‌رود. با بررسی زیاد به نتیجه رسیدیم که لینک دادن به ویکی پدیای فارسی، در کل، اعتبار متمم را در سئو کم می‌کند! بست انسر را درست کردیم تا اگر کسی کلیک کرد لااقل حتی درحد یک جمله هم، چیزی ببیند که برایش مفید یا جالب باشد. و البته یک نکته‌ی مهم در بست انسر را رعایت کردیم. مثل متمم و روزنوشته و وبلاگ انگلیسی من، هرگز از دیگران کپی نکردیم تا گوگل بداند که “اصالت حرف” در کنار “رضایت مخاطب” برای ما مهم است.

 همچنین به سرعت در حال حذف لینک‌ها به سایتهایی هستیم که محتوای آنها مخاطب را خوشحال نمی‌کند (البته ویکی انگلیسی هنوز رضایت بالایی در مخاطب ما ایجاد می‌کند).

حاصل هم در نخستین هفته‌ی استفاده این بود (کلیک های ورودی سئوی متمم):

نقش محتوای اوریجیتال در بهبود سئو

به وضوح بهبودی جدی در ورودی سئو داشتیم.

در نمودار فوق چهار هفته را می‌بینی و هفته‌ی آخر، مربوط به هفته‌‌ی اول راه اندازی سایت بهترین پاسخ  است. این کاهش‌هایی که می‌بینی مربوط به آخر هفته است که مردم ما کمتر سرچ می‌کنند. در مورد متمم که یک سایت مدیریتی و مهارتی است طبیعی است. با دوستانی که زرد کار می‌کنند صحبت کردم، آنها عکس نمودار ما را تجربه می‌کنند.

همه‌ی اینها را گفتم که بگویم:

در لینک دادن یا لینک ندادن در کامنت‌ها در متمم، اگر هدف تو سئو است (چه برای مطلب خودت و چه متمم)، به جایی لینک بده که مطمئن هستی مخاطب بعد از کلیک کردن، لبخند رضایت بر لبش می‌آید. همین لبخند، جدا از رضایت، به معنای رتبه‌ی بهتر متمم در سئو و پیدا شدن کامنت تو در موتورهای جستجو است.

کامنت‌های شهرزاد، مثال خوبی است. شهرزاد خیلی از لینک استفاده می‌کند. اما همیشه به شکلی توضیح می‌دهد که خواننده را وادار به کلیک کردن الکی نمی‌کند. تو ممکن است ده‌ها لینک را در کامنت‌های شهرزاد ببینی و کلیک نکنی. اگر هم جایی کلیک کنی، چون از قبل توضیح داده، می‌دانی به کجا هدایت می‌شوی. این شکل از لینک دادن، خیلی ارزشمند‌تر است.

آن سوی طیف‌، تبلیغات تلگرامی در گروه‌هاست: کلیک کن ضرر نمی‌کنی. قول میدم. کلیک کن. خودت می‌بینی! 😉

هر زمان در لینک دادن مطمئن نبودی می‌توانی توضیحاتی را اضافه کنی. کاری که ما زیاد انجام می‌دهیم:

Excerpts from connected (این مطلب چند جمله‌ی انگلیسی منتخب از کتاب Connected است)

برایمان مهم است که اگر کلیک کردی، بدانی با چه چیزی مواجه می‌شوی و بر این اساس تصمیم بگیری که کلیک می‌کنی یا نه.

خیلی حرف زدم.

در مورد پاراگراف پویای انگلیسی. این نوع محتوا فشار فنی زیادی را به ما تحمیل می‌کرده و می‌کند. چون محتوای صفحه باید برای چند هزار نفر به صورت جداگانه محاسبه و نمایش داده شود که این باعث می‌شود نتوانیم از مکانیزم‌های متعارف Cache کردن (که فشار را تا حد زیادی کاهش می‌دهد)‌ استفاده کنیم.

این به خودی خود مشکل نیست. مسئله این است که تعداد کسانی که به صورت مستمر این سلسله مطلب را دنبال می‌کردند، کم بود. ما کمی صبر کردیم تا تعداد به حدی برسد که ارائه‌ی درس اقتصادی باشد. اتفاقاً اخیراً تعداد کسانی که زیر این درس‌ها علامت زده‌اند که علاقمند آن هستند بیشتر شده و فکر می‌کنم از پاییز، به حدی برسد که دوباره آنها را ادامه دهیم.

در مورد تفکر نقادانه (Critical Thinking) این درس از هفته‌ی ۲۶ ارائه می‌شود. اگر می‌بینی در تقویم محتوا آن را نگذاشته‌ایم، علتش این است که ما سعی می‌کنیم تا حد امکان انحراف‌مان از برنامه اعلام شده کم باشد. الان هم که تا حدود ۶ -۷ هفته‌ی آتی را اعلام می‌کنیم، گاهی ۳۶ ساعت تا ۴۸ ساعت تاخیر داریم.

به همین علت، وقتی محتوا آماده می‌شود، اما هنوز ویرایش نهایی نشده و انتخاب و تهیه‌ی عکس و مصورسازی آن انجام نشده، آن را در تقویم قرار نمی‌دهیم.

همین می‌شود که اگر دقت کرده باشی تعداد درس‌هایی که در هفته ارائه می‌شود، کمی بیشتر از تعهد تقویمی ماست. درس‌های اضافه، درس‌هایی بوده‌اند که آماده بودند اما مصورسازی و ویرایش آنها انجام نشده بوده.

تفکر نقادانه هم مشمول همین ماجراست. به عبارتی، اگر چه ما رسماً تعهد آن را در تقویم نیاورده‌ایم اما از هفته‌ی ۲۶ ارائه می‌شود.

در مورد حافظه‌ی تو، درست می‌گویی. برنامه‌ی ما، آغاز آن در یکی از هفته‌های ۲۱ تا ۲۵ بود که به علت تصمیم به بازنشر ویرایش تعداد زیادی از درس‌ها که نیاز به اصلاحات اساسی و تکمیل داشتند، به هفته‌ی ۲۶ موکول شد.

پی نوشت: بهروز جان. هر وقت مطلبی روی وبلاگت نوشتی و خودت دوستش داشتی، لطفاً لینکش رو برای من هم بذار توی کامنت‌ها که من هم بخونم. طبیعتاً لازم هم نیست که به موضوع مرتبط باشه. امیدوارم بقیه‌ی بچه‌ها هم این کار رو بکنن.

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


35 نظر بر روی پست “برای بهروز ایمانی مهر: نکاتی درباره سئو متمم و سایر بحث‌های پراکنده دیگر

  • محمد گفت:

    سلام
    دوتا نکته هست که من رو کمی گیج کرده .یکی اینکه لینک دادن از وبسایت به کانال تلگرام از نظر سئو مناسبه؟
    دوم اینکه لینک دادن به وبسایت های فیلتر شده مثل یوتیوب چطور؟

  • […] Forlink را فقط در وبسایت محمدرضا شعبانعلی دیدم و کمی هم در وب سرچ کردم مطلبی راجع به آن […]

  • […] External link یا همان Forlink مهم است که به چه صورت انتخاب شود. […]

  • جعفر گفت:

    سلام. ظاهرا اگر سوالی برای ما پیش آمد که در متمم پاسخ را پیدا نکردیم کانال ارتباطی دیگه ای نداریم 🙂
    و چه جایی بهتر از اینجا که در عین بی ارتباط بودن با سوال به علت درخواست نویسنده که شما باشید میتوانم سوالات خود را بپرسم. و البته چون پست مربوط به مدتی قبل هست کمتر مزاحم دوستان میشم.
    ممنون میشم این سوال را در این آدرس مشاهده کنید. شاید زمانی فرصت کنید و پاسخی (هر چند کوتاه و در بین نوشته ها) به اون بدید.
    http://motamem.org/%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7/comment-page-5/#comment-98908
    بتدریج از پست های قدیمی به جدید را میخوانم ولی هنوز به پست اول نرسیده ام :). امیدوارم تا زمانی که به پست اول میرسم شما هم فرصت پاسخ را پیدا کنید.

    • جعفر گفت:

      سلام مجدد. شاید روزی هم فرصت کنید در مورد این مطلب من نظرتون را بنویسید و اگر اشتباهی در برداشت من وجود دارد تذکر لازم را بدهید. این مطلب برداشت من در خصوص تصمیم به تغییر است که تصمیم دارم طبق این برداشت عمل نمایم.
      http://motamem.org/user-content/140208301/

  • حسن کشاورز گفت:

    ممنون محمد رضا از بحث خوبی که با دوستان خوبم داشتی مطالب خوبی در گفتگو ها رد و بدل شد راستش تا اینجا چیزی زیادی علیرغم نوشت در فضای مجازی نمی دانستم بحث سئو را این حد درک نمی کردم اگر چه مطالعه داشتم البته با توجه به الگوریتم های پیچیده گوگل در تشخیص محتوای خوب کار سختی باید باشد برای من که درک پایینی از تفاوت محتوا خوب و محتوای زرد دارم (محتوای میکس شده که به خوردمان می دهند) اما شیوه شهرزاد را در بالارفتن رتبه محتوایش برایم جالب بود و فکر می کنم برای پیدا کردن محتوای خوب از این شیوه (تعداد لینک های استفاده شده در متن )فکر خوبی باشه اما واقعیتش خیلی متوجه ابر متن نشدم یعنی اینکه طرف چند تا سایت داره و همش به سایت های خودش لینک بده آیا جز محتوای خوب حساب می شه یا برای گول زدن و دور زدن تشخیص گوگل برای ارجاعات سایت و بالا بردن رتبه خودش است ؟

  • مونا برهانی گفت:

    چه قدر خوب بود این متن. کلی ازش یادگرفتم.
    یه چند روزیه که با خودم قرار گذاشتم که من هم دوباره وبلاگم رو راه اندازی کنم و آنلاین بنویسم. پیشنیازش رو هم برای خودم خوندن سری درسای “استراتژی محتوای” متمم گذاشتم. گفتم اینجا هم بنویسم که هیچ جوری روم نشه از زیرش در برم.
    راستش یه مدته برای انجام کارایی که می خوام برم سراغشون از این تکنیک استفاده می کنم. واسه رسیدن بهش واسه خودم پیشنیاز میذارم. نمی دونم از لحاظ علمی تکنیک درستیه یا نه، اما احساس می کنم باعث شده یه مقدار آدم کوشاتری بشم و کنارش از انجام اون کار هم لذت بیشتری ببرم! انگار که یه دست آورد داشتم و حسابی از رسیدن بهش کیف می کنم. D-:
    راستی چه قدر این فضای تعاملی اینجا لذت بخش و دوست داشتنی شده، خیلی خوشحال و شکرگزارم بابتش.

    • خوشحالم مونا که اینجا کامنت گذاشتی و منتظر می‌مونم که حرف‌هات رو هم اینجا هم توی وبلاگ خودت بخونم.
      حتماً یادت می‌مونه که لینک مطالبت رو هم برام بذاری.
      منم نمی‌دونم کار درستیه یا نه. اما هم از روش پیش‌نیاز گذاشتن استفاده می‌کنم و هم اعلام کردن به دوستانم که متعهد بشم. خیلی هم راضی هستم ازش.
      مثلاً از این هفته با خودم قرار گذاشتم که تا سه تا مطلب روی وبلاگ انگلیسی نباشه، ایمیل شنبه‌ها رو نفرستم.
      مهم نیست چی باشه. اصلاً یه خط باشه. اما سه تا مطلب باشه.
      چون بهانه‌ای میشه برای تمرین زبان. و گاهی هم برای بازخوانی کتابهام (که بتونم بخش‌های جالبش رو بذارم).
      (الانم دارم اینجا می نویسم که متعهد شم).
      در مورد درس‌های استراتژی محتوا، منم جزو برنامه‌ام هست که تا یک ماه، هر روز، یک ساعت براش وقت بذارم. یا بازخوانی و ویرایش درس‌ها و یا تکمیل و انتشار درس‌های جدید.
      این رو هم در راستای همون تعهد دادن در حضور دوستانم می‌نویسم.

  • طاهره گفت:

    یک سوال من هم بپرسم. البته به بحثی که اینجا هست خیلی نامربوطه.
    بعضی از اوقات در متن درس یه اشتباهات کوچک تایپی دیده میشه. آیا باید همیشه اونها رو گزارش داد؟
    راستش من یه مدتی کارم این بود. به محض اینکه یه غلط تو متن درس می دیدم یه پیام جداگانه زیر درس مربوطه می ذاشتم و خداییش مسئولین در اسرع وقت پی گیری و اصلاح می کردن. اما بعد از مدتی با خودم گفتم این چه کاریه، به جای اینکه بشینی درس رو به خوبی یاد بگیری داری غلط تایپی در میاری و گزارش می دی. برای همین دیگه این کار رو رها کردم.
    امروز دوباره در جمله ای که از طریق پیام اختصاصی برام فرستاده شده بود، یک غلط تایپی- گرامری، دیدم.
    گفتم حالا که اینجا بحث پرسش و پاسخ درباره متمم هست، شاید بهترین فرصته تا بیام این سوال رو از شما بپرسم؟
    البته می دونم که چنین اشتباهات کوچکی اجتناب ناپذیره و در محتوای غنی و ارزشمندی که متمم در حال تولیدش هست، کوچکترین خدشه ای وارد نمی کنه.
    این سوال من هم صرفا ریشه در کمال طلبی بی موردی داره که دوست داره همیشه همه چیز از همه لحاظ بی عیب و نقص باشه، حتی متن های متمم!

    • طاهره جان.
      اتفاقاً گزارش دادن این موارد خوبه.
      شاید برات جالب باشه که آقای ابراهیم صیادی رتبه‌ی اول این کار هستند و البته مهدی کیخا و هیوا و شهرزاد هم این کار را می‌کنند.
      مهدی کیخا چون ویراستار هم هست، جدا از غلط‌های تایپی، نکات جالبی را هم به ما یاد می‌دهد.
      این کار، اتفاقاً‌ به ما کمک می‌کند که اشتباهات را تا حد قابل قبولی کاهش دهیم.

      برای اعلام مشکلات از این دست، بهترین روش، این است که در باکس پیام اختصاصی، لینک درس را بگذارید و توضیح دهید.
      چون وقتی کامنت می‌گذارید، یک گام به فرایند آن اضافه می‌شود. اما پیام اختصاصی این نوع نظرات را از روی نحوه نگارش شما تشخیص می‌دهد و مستقیماً برای دوستانی که مسئول این قسمت هستند ارسال می‌کند.

  • فواد انصاری گفت:

    سلام
    مطلب خیلی عالی بود و ممنون از شما که توضیح دادید. به تجربه برام ثابت شده که قوانین سفت و سخت گوگل که برای همه واضح است بعضی وقتها برای سایتهای فارسی یا غیر انگلیسی اعمال نمیشه حالا شاید هم اینطوری نباشه. ولی من دیدم بعضی از سایتها با بک لینک درست کردن و گذاشتن متن مخفی یا لینک دادن به صفحات داخلی و سایر حقه ها توانستند سایت خودشان را برای یک کلمه خاص بالا بیارند و اتفاقا شرکتهای زیادی در این زمینه کار میکنند یعنی کافیه شما بگید من سایت رو میخوام با عینک دودی بیارم صفحه اول و اونها گوگل ترند رو نگاه میکننند و همین طور وضعیت رقبا را مثل تعداد بک لینک رقبا و … و بعد یک زمان و قیمتی را به شما میدن. یا در حال حاضر هم سایتهایی که با Crawler اخبار و مطالب مختلف را از جاهای دیگه جمع میکنند متاسفانه رتبه ی خوبی تو آلکسا دارند و توی صفحات اول گوگل هستند .
    البته فکر کنم این مشکل از گوگل نیست و مشکل از رفتار ما ایرانی ها میتونه باشه مثلا اگر ما یک ساعت توی سایت زرد هستیم و وول میخوریم گوگل چه خاکی تو سرش بریزه ! اون فکر میکنه خوب حتما این سایت معتبر و باارزشه من فکر میکنم دلیل اینکه هنوز این حقه ها تو ایران جواب میده و هنوز سایتهای زرد درآمد زیادی دارند و محتوای بی ارزشی دارند رفتار اشتباه کاربران است.
    کاش یک درسی توی متمم بود یا یه جایی توضیح میدادید که چه محتوایی ارزش مند است و به چه چیزی باید استناد کرد؟ کدام منبع با ارزش است و چرا؟ تا تفکیکی بین سایتها معتبر و متوسط و زرد به وجود بیاد.البته این خیلی ایده آلگرایی است که رفتار مردم را در وب تغییر داد و اونها را از سایتهای زرد و محتوای کپی شده و بی ارزش دور کرد ولی در این موارد خاص دوست دارم ایده آلیست باشم و فکر کنم یکی از مهمترین وظایف متمم هم نوشتن محتوای باارزش و معتبر است و به همین خاطر هم همراه این سایت هستیم. امیدوارم سایتهای مثل متمم روز به روز زیاد بشه و سایتهای زرد و به درد نخور هم روز به روز کمتر بشند و قدرت تشخیص و همین طور وسواس مخاطب در گزینش محتوا بالا بره . فکر کنم این تغییر نگرش کاربران ایرانی یتواند برنامه های بلند مدت و اهداف چند وزارتخانه را به شرعت پشت سر بگذارد و تاثیرش در فرهنگ و اقتصاد و رشد فکری غیر قابل تصور است اینکه سهم عقل رو روز به روز از هیجان بیشتر کنیم و به جای عنوان داغ به دنبال محتوای داغ باشیم.
    بازم ممنون از اینکه حوصله کردی و در خصوص SEO نوستید. قبلا دانشمندهایی بودند که در اکثر علوم خبره بودند مثل خوارزمی و ابن سینا و خیام و … بعضی وقتها شما رو هم اینطوری تصور میکنم یعنی کسی که میتواند به یک موضوع از چندین جنبه نگاه کند چون در چندین جنبه تخصص و معلومات دارد و فکر میکنم هر چقدر عینک ههای ما بیشتر باشد بهتر و عمیق تر میتوانیم یک موضوع را بفهمیم.

    • پیش نوشت: فواد جان. شوخی آخر متنت‌ رو جدی نمی‌گیرم 😉

      اما دو تا نکته:
      اول اینکه – در حد سواد من – تحلیلت در مورد رفتار کاربران درسته. چون یکی از معیارهای مهم گوگل در کنار تحلیل معنایی، رفتار کاربران هست. نمی‌دونم باید بگم متاسفانه یا خوشبختانه، کاربران ایرادی در ارزیابی ارزشمندی مطالب چندان قوی نیستند. البته یک علتش هم اینه که ما در مدرسه و دانشگاه چنین آموزشی رو نمی‌بینیم. همینه که مثلاً نمی‌دونیم خبرخوان، با وجود رتبه‌ی خوب ترافیک، یک مدل زرد کسب و کار آنلاین است. یا اینکه بعضی سایت‌ها، از نداشتن ابر محتوا خجالت نمی‌کشند.
      ابر محتوا یعنی اینکه شما داخل متن، حرفی که می‌زنی، انقدر در جاهای دیگه در موردش حرف زده باشی که بتونی دائماً‌به حرف‌های خودت لینک بدی.
      اما خیلی از سایت‌های زرد مطرح ما، فقط با Related کار می‌کنند. Related هم معنای مشخص داره: من مجموعه‌مطالبی را از اینجا و آنجا برداشته‌ام. یا به صورت کامل دزدیده‌ام یا بخش‌هایی را میکس و مونتاژ کرده‌ام.
      حالا چون “عقلم نمی‌رسد” که چی به چی ربط دارد، جرات ندارم داخل متنم مطلبی را به جای دیگری لینک دهم.
      بنابراین، همه چیز را به کدهای استاندارد واگذار می‌کنم تا به سلیقه‌ی خود چند مطلب مرتبط بگذارم.
      من خودم وقتی وارد سایتی می‌شوم که داخل متن‌هایش، جایی به بحث‌های دیگرش لینک نداده، میفهمم که نویسنده، یک تایپیست است که مشغول کپی کاری است و هرگز خواندن چنان سایتی را ادامه نمی‌دهم.

      یکی از نکاتی که می‌تواند حرف من را به نوعی تایید کند، این است که تو VPN روشن کن و بعد سرچ فارسی انجام بده.
      متوسط کاربران فارسی زبان بیرون ایران، متاسفانه ظاهراً شناخت عمیق‌تری از فضای وب دارند و نوع کلیک کردن آنها متفاوت است و گوگل، سایت‌ها را با ترتیب دیگری به آنها نشان می‌دهد.
      البته بحث فقط مربوط به ایران نیست.
      من برای سرچ‌های انگلیسی خودم هم از وی پی ان و آی پی کشورهای اسکاندیناوی استفاده می‌کنم.
      چون به تجربه احساس کرده‌ام آنها شناخت علمی بهتری (در حوزه‌های مورد علاقه‌ی من) دارند و ترجیح می‌دهم گوگل از عینک آنها به وب نگاه کند و به من گزارش بدهد تا مثلاً آمریکایی‌ها و در کل قوم انگلوساکسون.

      در مورد اعتبارسنجی سایت‌ها، مطالبی تنظیم کرده‌ایم که به صورت پراکنده، با توجه به معادلات پیام اختصاصی (که خودمان هم خیلی نمی‌فهمیم!) در حال نمایش داده شدن است. بعضی‌ها تا الان هم آنها را دیده‌اند. احتمالاً برای شما هم به زودی نمایش داده خواهد شد.

  • علیرضا حق گو گفت:

    پرسش و پاسخهای خیلی آموزنده ای بود . جا داشت از وقت که گذاشتید از شما و دوستان تشکر کنم . ممنونم

  • شهرزاد گفت:

    محمدرضا. ممنون بخاطر این پست و بخاطر اخبار و توضیحات خوب و دوست داشتنی و هیجان انگیزی که درباره ی متمم بهمون دادی.
    و خیلی خوشحال شدم بخاطر چیزی که در مورد کامنتهام گفتی. سعی میکنم به نکات خوب دیگری هم که در اینجا گفتی، باز بیشتر توی کامنتهام توجه کنم …. (راستش رو بخواهی موقع خوندن این پست، اونقدر در حال پرسه زدن توی یه فضای ناامیدی خاصی! بودم که وقتی اسمم رو توی نوشته ات دیدم اولش با خودم گفتم: حتما یه شهرزاد دیگه رو میگه!:) … محمدرضا. باور کن حس خیلی خوبیه که معلم آدم، از دست و از درس آدم! راضی باشه:)…)
    در مورد بست انسر، دلم میخواد بازم بگم که خیلی بخاطر تولدش خوشحال شدم. حس کردم یه عضو جدید و عزیز، به خانواده ی بزرگمون اضافه شده که باید هواش رو داشته باشیم تا بتونه مثل متمم رشد کنه و قد بکشه!
    بخاطر خبر راه اندازی دوباره ی پاراگراف انگلیسی پویا هم خیلی خوشحالم. و کلا، بخاطر هر خبر خوبی که از متمم میرسه.
    بازم ممنون و بذار بازم بگم: خوشحالم که هستی.

  • نیلوفر گفت:

    خیلی مطلب آموزنده ای بود. ممنون از بهروز عزیز که سوالات رو پرسید و مرسی از جواب بسیار مفید محمدرضا. حس کردم چقدر نیاز دارم گاهی مطالبی توی “حوزه” ی تکنولوژی بخونم تا یه کم از این بیسوادی مفرط و آزار دهنده ای که دارم کم بشه.
    چند تا سوال دارم که اگه دوستان و معلم عزیزم رو اذیت میکنه وباعث میشه ناشی بودن من بره روی اعصابشون ، جدا بخاطرشون عذر میخوام:
    رضایت مخاطب از یک محتوا و یا یک سایت چطوری ارزیابی و محاسبه میشه؟ یعنی همین که مخاطب زمانی رو برای اون مطلب خاص میذاره در نظر می گیرن یا کلا متد ارزیابی چیز دیگه ایه؟

    • سوالت خیلی سوال خوبیه.
      انقدر سوال خوبیه که هیچکس جواب دقیقش رو نمیدونه نیلوفر!
      این رو جدی می‌گم.
      مدل‌های متعددی برای سنجش رضایت مخاطب وجود داره که اما و اگرهای زیادی در هر کدوم هست و هر کدوم نقاط قوت و ضعف خودش رو داره.
      بنابراین، بعید می‌دونم کسی در این زمینه مدعی باشه که حرف آخر رو می‌دونه.
      اگه اجازه بدی، من یک بار در مطلب مستقل در این مورد بنویسم.
      یه چیزی هم شبیه این توی تقویم آتی متمم هست. اما خوب رسمی تره.
      یه بار چک می‌کنم اگر دیدم تلاقی نداره، اینجا شکل شخصی‌ترش رو می‌نویسم.

  • بهروز مطیع گفت:

    من وقتی میخوام “پاراگراف انگلیسی پویا” بخونم با خودم میگم فعلا بلیط ام را نسوزانم ، چون توضیحات درسی که یه بار خوندم دیگه برام باز نمیشه . بخاطر همین میگذارم اش برای یه وقت مناسب تر که البته خیلی وقتها هم اون وقت مناسب تر دیگه پیش نمیاد .
    شاید – برای مثال – اگه بعد از اینکه یه درس پاراگراف پویا را کامل خوندم و تموم کردم امکانش باشه که بتونم درخواست کنم اون درس برام تجدید بشه ته ذهنم دنبال وقت مناسب تر نگردم .
    البته اگر این کار با روح آموزش پاراگراف پویا – که برای من یه روش دوست داشتنی یادگیری واقعی هست – تناقض نداشته باشه

    • بهروز. یه نویسنده‌ای هست که من خیلی دوستش دارم.
      همه کتابهاش رو دارم.
      اما از ترس تموم شدن، روزی یه صفحه بیشتر نمی‌خونم.
      حالا دچار یه پارادوکس شدید هستم.
      اینکه اگه بمیرم و چند صفحه مونده باشه می‌بازم.
      از طرف دیگه، گاهی هم می‌گم اگه همه‌اش رو بخونم و تموم شه و باز نمرده باشم، می‌بازم!
      هیچی خلاصه هر شب با کلی بدبختی، می‌رم یه صفحه می‌خونم و بعد حواس خودم رو با کتابهای دیگه پرت می‌کنم.

      الان که حرف تو رو دیدم، یهو یاد اون افتادم.
      البته بلاتشبیه!
      خسیس بازی نکن.
      بخون. حداقل بفهمیم که استقبال چقدره. محتواهای بعدیش رو که تولید و انبار شده، منتشر کنیم.

      • هما گفت:

        یه سوال بکنم محمدرضا، میشه اسم نویسنده ای رو بگی که این قدر دوستش داری؟ ممنونم
        پی نوشت: خیلی از متنت لذت بردم، مثل همیشه عالی بود

        • نه نمیشه هما. تموم میشه یهو.
          گفتم که خسیس هستم در موردش 😉

          • هما گفت:

            محمدرضا تو که خسیس نبودی و نیستی ، باور کن اگر بگی نویسنده بهتری رو می تونی پیدا کنی 🙂
            پی نوشت ۱: لطفا بهم نگو سماجت کردم. راستش حس کنجکاوی مو خیلی فعال کردی!
            پی نوشت ۲: البته هر جور خودت صلاح می دونی، من حرف معلم مو گوش می کنم. باور کن دختر حرف گوش کنی ام 🙂

            • پیدا نمی‌کنم هما. می‌دونم. میگم. تموم میشه. بعد افسرده می‌شم!
              من توی حوزه‌ی مورد علاقه‌ام، هر چی (دقیقاً: هر چی) نویسنده مطرح در دنیا هست رو خونده‌ام و می‌شناسم.

              • هما گفت:

                من حاضر نیستم یکی از بهترین معلم های دنیا افسرده بشه. راستی خوشحالم از اینکه یه نویسنده ای هست که تو این قدر دوستش داری و ازش الهام می گیری. همیشه شاد باش محمدرضای عزیز

          • هیوا گفت:

            همینجوری نوشت:
            لَيسَ لِشَحيحٍ رَفيقٌ!
            آدم خَسيس هيچ دوست و رفيقي ندارد! (امام علی، فهرست غرر، ص ۳۰)

    • سامان گفت:

      بهروز، اون امكاني كه گفتي، هست (يعني بوده و هست). من امتحانش كردم
      يعني ميشه رفرش كني! و بري از اول بخونيش

      • سامان گفت:

        بهروز ، الان دوباره چك كردم ديدم نيست!
        فكر كنم يه مدت اين امكان بود كه دوباره از اول نمايش داده بشه.نميدونم شايدم اشتباه ميكنم.
        در هر صورت بابت سردرگم كردنت ،ببخش منو
        اگه لازم باشه صاحبش خودش توضيح ميده .پس من بيخودي پريدم وسط بحث 🙂

        • بهروز مطیع گفت:

          داشتم زیر کامنت ات مینوشتم . آفرین سامان ! کشف بزرگی کردی . هورااآ که یهو این کامنتت رو دیدم پنچر شدم. الانم دوباره رفرش کردم دیدم نمیشه
          من هنوز تو سومیش ام خیلی جا داره تا تموم بشه .
          فک کنم بهتره مثل بچه آدم بشینم مشقمو بنویسم
          خوبیش اینه که من کتاب نخونده انقد زیاد دارم که اگه دوبرابر اصحاب کهف هم عمر کنم بازم کمه 🙂

  • حمید طهماسبی نژاد گفت:

    من واقعا هم از سئو قوی متمم تشکر می کنم هم از این توضیح بسیار مفید دراین کامنت.
    علت تغییر url ها هم به فارسی فقط بحث سئو بود. درسته؟ اگر آره. به نظرم بهتر نیست بیشتر دقت بشه برای نوشتن url.
    راستی محمدرضا برنامه ای برای ادامه درس سئو در متمم داری؟
    گفته بودی زیر مجموعه بحث تجارت الکترونیک میشه.

    • حمید جان.
      برای بحث سئو نبود.
      سیستمی که ما برای کش کردن طراحی و پیاده سازی کردیم، Query های دیتابیس رو مستقل کش می‌کنه و صفحه‌ها رو مستقل.
      استفاده از Permanent Link به ما کمک می‌کرد که خیلی راحت‌تر این تفکیک رو انجام بدیم.
      احتمالاً ما در آینده تلاش می‌کنیم که به تدریج اسامی رو تغییر بدیم.
      در برخی URL ها هم این کار رو کردیم.
      اما به دو دلیل نمی‌خوایم سریع بریم:
      یکی اینکه گوگل در مورد صفحات رقابتی، خیلی از تغییر Permalink خوشحال نمیشه. فکر می‌کنه شاید Cheat شده.
      ما وقتی صفحه دوره MBA رو عوض کردیم، یه هفته ما رو Penalize کرده بود فکر می‌کرد داریم اذیتش می‌کنیم.
      بعدش دوباره ایندکسمون کرد و اون یه هفته لطمه‌های سختی به ما زد.
      طبیعتاً اگر در مقیاس بزرگ این کار رو بکنیم، تا مدت‌ها دلخور می‌شه (مستقل از اینکه با کراولر‌های گوگل چجوری برخورد کنیم یا خودمون دستی سابمیت کنیم یا نه).
      مشکل دوم اینه که لینک دادن داخلی توی متمم خیلی زیاده و ترکیبی از یک مکانیزم دستی و اتوماتیک هوشمند هست.
      تغییر اسم صفحه‌ها می‌تونه باعث شه که تعداد زیادی Broken Link ایجاد شه که واقعاً مدیریتش الان در توان و اولویت ما نیست.
      بر اساس برآوردهای ما، بر خلاف روند قدیم، اسم URL و Domain تاثیر چندانی در رتبه بندی نداره.
      الان توی مذاکره، “شعبانعلی” در ردیف‌های اول هست که به هیچ روی و با هیچ تفسیری از اون معنای “مذاکره” مستفاد نمی‌شه!
      در حالی که همه‌ی بزرگان سئو معتقد هستند و بودند که چنین دامینی، شانس چندانی برای موفقیت در سئو نداره. حداقل در مقایسه با محتواهای مشابه خودش.
      سهم رفتار یوزر به شدت بالا رفته در ارزیابی‌ها. در حدی که از من بپرسی، معتقدم که افزودن یک جمله‌ی مفید به متن، از مجموع: بک لینک گرفتن از سایت‌های برتر جهان + تغییر URL + افزودن تگ‌های هدر به مراتب موثره.
      البته ما به هر حال کم کم Permalink‌ها رو تغییر می‌دیم. اما نه با هدف سئو. بیشتر با این هدف که قدیم، چون فکر نمی‌کردیم هرگز سوییچ کنیم، در نامگذاری اونها از سیستم دیفالت وردپرس استفاده کردیم و الان بعضی از اسامی ارتباط چندانی با محتوا نداره و حتی گاه کاملاً نامربوطه.
      مشخصاً لینک و محتوا خیلی مهم هستند.
      الان در خیلی از کلمات، بست انسر به سادگی اومده بالا. در حالی که هیچ منطقی حکم نمی‌کنه به این سرعت بیاد بالا. با الکسای پرت.
      اما گوگل می بینه که بست انسر توی هر متنش به متمم ارجاع می‌ده.
      میگه حتماً بست انسر یک سایت حسابی هست که به سایت‌های معتبری مثل متمم ارجاع می‌ده!
      مهم‌ترین تکنیک ما در بست انسر همینه!
      بقیه‌اش هر چی بهمون و بهتون می‌گن به نظرم در اولویت‌های خیلی کمتره.

      در مورد E-Commerce به یک علت مشخص داریم عقبش می‌ندازیم (به همراه چند موضوع دیگه).
      ما یه ساختار جدید آموزشی برای متمم طراحی کردیم که بیشتر نیازمحور هست.
      نقشه راه‌های جدید، نه فقط بر اساس موضوع، بلکه بر اساس مهارت.
      مثلاً یکی بگه من می‌خوام مدیر فروش خوبی بشم. کل مسیری که در متمم باید برم چیه.
      یک نفر دیگه بگه تازه مدیر عامل شدم. بدون هر تجربه‌ای. حالا چه جوری در سریع‌ترین زمان، به حداقل‌ها برسم
      و …
      این کار، حلقه‌های مفقوده‌ی زیادی در محتوا داشته که الان داره طراحی و تنظیم میشه.
      به محض اینکه یه کم فشار در اینجا کم شه، به سراغ عناوین جدید می‌ریم.
      تعدادی فیچر جدید هم هست که طبق معمول، بعد از پیاده سازی معرفی می‌کنیم. چون خیلی میل نداریم به سمت فضای تبلیغ کردن و “بدو بیا تموم شد” و “سریع بیاید متحول بشید” که این روزها در بین همکاران گرمه، نزدیک بشیم.

  • بهروز ایمانی مهر گفت:

    ممنون محمدرضای عزیز به خاطر لطفت و وقتی که برای نوشتن این مطلب اختصاص دادی.
    اعتراف میکنم وقتی واژه “دستور” رو در ابتدای نوشته دیدم عرق شرم بر پیشانیم نشست. گفتم برگردم سوالم را دوباره بخونم و ببینم چه کلمه یا جمله‌ای باعث شده محمدرضا “خواهش و درخواستم” رو اینطور برداشت کنه…
    خلاصه در نهایت به نتیجه رسیدم (در واقع به نتیجه‌ای نرسیدم!) و اینطور فهمیدم که؛ محمدرضا داشته با من شوخی میکرده.
    در مورد وبلاگ هم چشم. هر وقت چیزی نوشتم که خودم از خوندنش بدم نیومد (و البته با در نظر گرفتن توصیه‌های ارزشمند بالا)، حتماً تو کامنت‌ها لینکش رو میذارم. اما فعلاً تصمیم گرفتم چندتا از درس‌های متمم (بخصوص استراتژی محتوا) رو بخونم و در کنارش مطالعه‌ام رو هم بیشتر کنم. بعدش جدی‌تر شروع کنم به نوشتن.
    …………………………….
    محمدرضا. بارها لطف کردی و به سوالاتم جواب دادی ولی من به خاطرشون “ابراز” تشکر نکردم. فکر میکردم (و هنوز هم اینطور فکر میکنم) که با ننوشتن این تشکرهام در ادامه پاسخ شما، صحبت‌های مهمتون بهتر (و زیباتر) دیده و خوانده خواهد شد.
    الان به خاطر همه جواب‌های گذشته و آینده (و البته جاهایی که جواب ندادین و باعث شدین با رجوع به سوالم و خودم – و فهمیدن انگیزه‌ام از پرسیدن اون سوال‌ها – بیشتر یاد بگیرم)، ازتون صمیمانه تشکر میکنم.

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser