احسان عبدی پور و نقش راوی در قبل از عصر دیجیتال اهل گوش دادن به پادکست نیستم. اما مدتی قبل یکی از دوستانم لینک یک اپیسود از پادکست احسان عبدی پور را برایم فرستاد و طبیعتاً آن را گوش دادم. عنوان این اپیسود «مشق شب» است و اگر مثل من کم حوصله هستید میتوانید به جای گوش دادن به تمام آن، از دقیقهی یازدهونیم به بعد را گوش بدهید (لینک در کست باکس / لینک در اپل پادکست). این چند دقیقه را از صحبت احسان عبدی پور جدا کردهام: موضوعی که احسان عبدیپور به آن اشاره میکند برای بسیاری از ما، یا لااقل کسانی که در سن و سال من هستند و دنیای ماقبل دیجیتال را به خاطر دارند، تجربهای آشناست. در گذشته، پیش از اینکه ابزارهای تکثیر رایگان دیجیتالی تمام زندگی ما را […]
مطالب مرتبط با فلسفه تکنولوژی
آیا میتوان بدون تجربهی ساختن، سازندهها را نقد و تحلیل کرد؟
صورت مسئله: آیا کسی که هرگز تجربهی ساختن فیلم ندارد، حق دارد یک فیلم را نقد کند؟ آیا کسی که هرگز کسب و کاری خلق نکرده است، حق دارد در مورد کسب و کار حرف بزند؟ یا کسب و کار دیگران را تحلیل کند؟ آیا کسی که هرگز یک پلتفرم آنلاین نداشته، میتواند پلتفرم آنلاین دیگران را نقد و تحلیل کند؟ آیا کسی که هرگز کارآفرین نبوده و همواره کارمندی را تجربه کرده، میتواند در مورد کارآفرینی سخنرانی کند و به دیگران آموزش دهد؟ طی سالهای اخیر، سوالهای بالا (و موارد مشابه آنها) بارها در جلسات و گفتگوها و نوشتهها مطرح شدهاند و متاسفانه معمولاً فرصت کافی در اختیار نداشتم که در مورد آنها چیزی بگویم یا بنویسم. این سوالها شاید در نگاه اول، متفاوت به نظر برسند. اما اگر کمی دقیقتر به آنها فکر […]
خودرو بدون راننده گوگل: راننده هایی که آدم نیستند!
یک ماه گذشته، یکی از زیباترین خبرهایی که شنیدهام و دوست داشتهام، مکاتبات گوگل و دولت فدرال آمریکا در مورد خودروهای Autodrive است. خودروهایی که بدون هدایت انسان، مسیر خود را طی میکنند. خودرو بدون راننده گوگل، تا کنون ۵۰۰ هزار کیلومتر در اتوبانها و نواحی شهری آمریکا رانندگی کرده، بدون اینکه حتی یک مورد تصادف داشته باشد و این سابقه، برای اینکه صاحبان تکنولوژی ادعا کنند که سیستم های هوشمند آنها، در زمینهی رانندگی، مستعدتر از انسان است، کافی و پذیرفتنی است. اما مجوز رسمی قانونی برای اینکه این خودروها به صورت انبوه در خیابانها در حال حرکت باشند، طبیعتاً باید توسط مراجع قانونی صادر شود. گوگل طی ماههای گذشته، مکاتبات متعدد خود را با مراجع قانونی انجام داد و یکی از سوالات کلیدی گوگل، این بود که آیا اساساً قانون گذار، در هنگام […]
درباره فراموش کردن و ویژگیهای دیگر حافظه بیرونی
پیش نوشت صفر: این مطلب، هنوز ساختار کامل و درست ندارد. فقط اینجا آن را نوشتم تا با توجه به نظرات و بحثهای دوستان، به تدریج آن را تکمیل کنم. لطفاً آن را چیزی بیشتر از یک چرکنویس در نظر نگیرید. پیش نوشت یک: قبلاً مطلبی نوشتم تحت عنوان دنیای دیجیتال و شکل گیری حافظه بیرونی و بعداً آن بحث را در مطلبی تحت عنوان شکل گیری حافظه بیرونی و درد جاودانگی ادامه دادم. در اینجا میخواهم همان بحث را در قالب چند سوال ادامه بدهم. پاسخهایی که برای آنها مینویسم، صرفاً پاسخهای پیشنهادی است و طبیعتاً ممکن است تحلیلها و قضاوتهای دیگری هم وجود داشته باشند که در این مقطع زمانی، هنوز به درستی نمیتوانیم هیچ یک از این تحلیلها را، اعتبارسنجی کنیم. سوال اول: آیا فراموش کردن، یک ضعف است؟ یا آن را […]
دنیای تکنولوژی، حافظه بیرونی و درد جاودانگی
پیش نوشت صفر: این متن ادامه قسمت اول بحث در مورد حافظه بیرونی است. پیش نوشت ۱: مادر بزرگ، وقتی که همهی فرزندان و نوهها در نخستین روزهای سال در خانهاش جمع میشدند، بعد از غذا، با علاقه و هیجان، آلبوم عکسهای بچهها را میآورد. آنها را باز میکرد و برای چندمین سال متوالی، داستانهای مربوط به هر عکس را تکرار میکرد. داستانهای تکراری مادربزرگ اما، شنیدنی بودند. چه آنکه میدانستیم، فرصت شنیدنشان محدود است و اگر به آنها گوش ندهیم و با آنها نخندیم و اشک نریزیم، تا عید سال بعد، فرصت دیدن و شنیدن آنها را نخواهیم داشت. مادربزرگ وقتی مُرد، آلبوم عکسها در شلوغی رفت و آمدها گم شد و قصههایش هم در میان انبوه غصههای ما به فراموشی سپرده شد و آنچه ماند، روایتهایی ناقص و مبهم و متفاوت است که […]
دنیای دیجیتال و شکل گیری حافظه بیرونی – قسمت اول
پیش نوشت نامربوط: مدتی پیش با یکی از دوستان غیرایرانی، در یکی از خیابانهای تهران قدم میزدیم. مغازهای را دید که پشت آن کاغذهای زیادی چسبانده شده بود. او که گاه و بیگاه به ایران سر میزند گفت: اینجا را میشناسم! اینجا را میشناسم! فارسی بلد نیستم. اما اینجا را میشناسم! پرسیدم کجا؟ گفت: این مغازه را میشناسم. بنگاه معاملات املاک است. در سفر قبلی خودم یاد گرفتم. پیشنهادهای جذابشان را روی شیشه میچسبانند. لبخندی زدم و گفتم: آره. قبلاً این کار را میکردند. اما الان کمتر شده. خیلی کمتر. اطلاعاتشان را در کامپیوتر و یک شبکه مرکزی ذخیره میکنند. با جستجو در دیتابیس، پیشنهادهای مناسب را بر اساس نیاز و اولویت تو، پیدا میکنند. گفت: اما این بنگاه املاک است. میدانم. من در سفر قبلم یاد گرفتم. مجبور شدم برایش توضیح بدهم که مغازهای که […]
تاریخچه شبکه های اجتماعی و نگاهی به نظافت اجتماعی
پیش نوشت ۴: قبل از این، بحثی رو تحت عنوان مرور تاریخچه و کارکرد شبکه های اجتماعی و نگاهی به آینده شبکه های اجتماعی شروع کردم و در نخستین مطلب، اشاره بسیار کوتاهی به شکل گیری ابرواقعیت جدید به دلیل به وجود آمدن تکنولوژی دیجیتال داشتم که نهایتاً به سه پیش نوشت تبدیل شد و بحث اصلی آغاز نشد. موضوع در حدی پیچیده و مبهم هست که نمیتوان به صورت ساده و مستقیم به آن نزدیک شد. شبیه ورود به یک غار تاریک که حتی اگر خودت به اندازهی کافی برای ورود به آن دیوانه باشی، باید مسیری را پیدا کنی که همراهانت هم، حوصله یا جرات یا علاقه به طی کردنش داشته باشند. من فعلاً در چند نوشته اول در مورد تاریخچه شبکه های اجتماعی و بررسی وضعیت فعلی آنها و همینطور نگاه به […]
آخرین دیدگاه