پیش نوشت نامربوط: مدتی پیش با یکی از دوستان غیرایرانی، در یکی از خیابانهای تهران قدم میزدیم. مغازهای را دید که پشت آن کاغذهای زیادی چسبانده شده بود. او که گاه و بیگاه به ایران سر میزند گفت: اینجا را میشناسم! اینجا را میشناسم! فارسی بلد نیستم. اما اینجا را میشناسم! پرسیدم کجا؟ گفت: این مغازه را میشناسم. بنگاه معاملات املاک است. در سفر قبلی خودم یاد گرفتم. پیشنهادهای جذابشان را روی شیشه میچسبانند. لبخندی زدم و گفتم: آره. قبلاً این کار را میکردند. اما الان کمتر شده. خیلی کمتر. اطلاعاتشان را در کامپیوتر و یک شبکه مرکزی ذخیره میکنند. با جستجو در دیتابیس، پیشنهادهای مناسب را بر اساس نیاز و اولویت تو، پیدا میکنند. گفت: اما این بنگاه املاک است. میدانم. من در سفر قبلم یاد گرفتم. مجبور شدم برایش توضیح بدهم که مغازهای که […]
مطالب مرتبط با سن تور
عصر سن تورها
تفاوتهای انسان و ماشین، کم نیست. لااقل هنوز کم نیست. اما ظاهراً برای قرنها، توانایی شطرنج بازی کردن یکی از تفاوتهای جدی انسان و ماشین در نظر گرفته میشده است. شطرنج، قرنها تاریخ را در پس مربعهای سیاه و سفید خود پنهان کرده است. همیشه عادت داشتهایم که در کنار صفحه شطرنج، انسانی را ببینیم که در سکوت، با چهرهای متفکر به صفحه نگاه میکند و گاه دقیقهها و ساعتها میگذرد و هیچ نمی گوید. به همین دلیل است که حتی در گذشتههای دور هم، وقتی انسان به ماشین متفکر فکر میکرد، یکی از نخستین تصاویری که به ذهنش میرسید، ماشینی بود که با انسان شطرنج بازی میکند! بی دلیل نیست که وقتی دستگاهی به نام تورک را به عنوان یک شطرنج باز مکانیکی روبروی ناپلئون – که عاشق شطرنج بود – قرار دادند، نتوانست در مقابل […]
آخرین دیدگاه