دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

لحظه نگار: هلال ماه

به ندرت چیزهایی رو پیدا می‌کنم که حسم رو خوب کنه. البته باید کتاب خوندن رو استثنا کرد که برام عمیق‌ترین و ماندنی‌ترین لذت دنیاست. هیچوقت به داشتن یک دوربین عکاسی فکر نکرده بودم. شاید علتش این بود که یه بار از یکی از آقایان که از دوستانم هستند شنیدم که می‌گفتند: دوربین بخری خیلی خوبه. خانوم‌ها بیشتر تحویل می‌گیرن. کلاس داره! یه بار داشتم این جمله رو با لحنی گلایه خیز و تحقیرآمیز برای یکی از خانم‌هایی که از دوستانم هستن توضیح می‌دادم، وقتی کامل حرفم رو شنید گفت: درست گفته! من هم بر خلاف همه‌ی بحث‌های استریوتایپ و سایر بحث‌های مربوطه در متمم که البته شیک و باکلاسه، اما انصافاً رعایت بعضی‌هاش سخته، تصمیم گرفتم این نمونه‌ی آماری دو نفره رو ملاک در نظر بگیرم و کلاً دوربین رو جزو آلات لهو و […]

به یاد محمد حسن قاسمی فرد

تصمیم گرفتیم به یاد دوست عزیزمان محمد حسن قاسمی فرد، از طرف همه‌ی اعضای متمم و از پولی که همیشه برای خرید اشتراک کاربر ویژه هزینه می‌کنند، مبلغی را به جمعیت طلوع بی نشان‌ها هدیه دهیم. اگر چه محمد حسن کوتاه زندگی کرده، اما مطمئناً خوب زندگی کرده که با وجود نبودنش هم، هنوز در جامعه‌اش اثر می‌گذارد.   *** عکس زیر رو، دوست خوبمون علی کریمی، از گوگل پلاس دوستمون محمد حسن برداشته. با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلط‌ها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار می‌آید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار […]

درگذشت محمد حسن قاسمی فرد از دوستان عزیزمان

محمد حسن قاسمی فرد از دوستان عزیز متممی ما بود. از بچه های برق و مدیریت دانشگاه شریف. مثل خیلی دیگر از دوستان‌مان، او را بیشتر از طریق نوشته‌ها و تمرین‌هایش در متمم می‌شناختم. سیستم ما بعد از اینکه کسی که فعالیت منظم داشته، فعالیت خود را کم می‌کند به ما پیام می‌دهد. امروز نام محمدحسن را در فهرست دیدم. نامش را جستجو کردم که ببینم در فضای مجازی کجاست. خوب است و سرحال است یا نه. اما در اولین صفحه، آگهی درگذشت او را دیدم. آگهی می‌گفت که محمد حسن، در سانحه واژگون شدن اتوبوس در جاده چالوس، فوت شده است. دلم نمی‌خواست باور کنم که درست است. به سراغ ایمیل‌ها رفتم. هر هفته ایمیل‌ها را باز می‌کرد. اما ایمیل هم در همان روز شنبه‌ی سانحه باز نشده بود. وقتی تاریخ آخرین تمرینش را […]

پیشنهاد یونگ و ابزاری برای خودشناسی بهتر

کارل گوستاو یونگ، کتاب زیبایی دارد که در زبان انگلیسی به Memories, Dreams and Reflections ترجمه شده است (نسخه PDF انگلیسی کتاب). این کتاب یونگ که با عنوان خاطرات،‌ رویاها و اندیشه ها به فارسی نیز ترجمه شده است، یکی از کتابهای زیبایی است که می‌تواند به ما در شناخت یونگ کمک کند. خصوصاً اینکه در میان سایر کتابهایش از نثر روان‌تری هم برخوردار است. این کتاب، پیاده سازی حرفهای کارل گوستاو یونگ است که البته بخش‌هایی از دستنوشته های او هم به کتاب افزوده شده است. یونگ در جایی از بحث، در مورد نگاهی که هر کس به فرهنگ های دیگر دارد (مثلاً اروپایی ها به آمریکاییان و آمریکاییان به شرق یا اروپا و انگلستان) تعبیر جالبی به کار می‌برد: Everything that irritates us about others can lead us to an understanding of ourselves. البته این […]

اجتماع های شبکه ای یا شبکه های اجتماعی؟

پیش نوشت یک: فرض کنید با یک نفر در مورد زنبور عسل صحبت کنید و چون او فرق زنبور عسل و عسل زنبور را نمی‌فهمد (و حتی نمی‌داند که چنین تفاوتی وجود دارد که بفهمد آیا آن را می‌فهمد یا نمی‌فهمد) همان ویژگی‌های عسل زنبور را به زنبور عسل نسبت دهد. مثلاً بگوید زنبور عسل مایعی لزج و شفاف است که آن را می‌توان به صورت خالص خورد یا در چای ریخت و هم زد و نوع طبیعی و مصنوعی دارد و … فکر می‌کنم به چنین فردی، اگر برچسب دیوانه نخورد، برچسب نادان را می‌توان با کمترین تردیدی به او نسبت داد. پیش نوشت دو: اخیراً چالشی در شبکه های اجتماعی و به طور خاص اینستاگرام (به عنوان یکی از معدود شبکه های اجتماعی که در کشورمان مجاز است) راه افتاده که پیشنهاد می‌کند افرادی را […]

لحظه نگار – درباره بسته بندی محصول

محصول فوق – از نظر من – یکی از خوشمزه‌ترین محصولات هم‌رده‌ی خودش است و عموماً در سبد خرید من جا دارد. اما هر بار با دیدن این برچسب، دوباره تعجب می‌کنم. اگر بخواهیم آن را به فرهنگ غنی اسلامی ایرانی خودمان ترجمه کنیم، حدوداً چنین چیزی می‌شود: بخورید. حتماً توش حکمتی هست! و البته چنین توصیه‌ای را جز در این زمین و این زمان، نمی‌توان به سادگی مطرح کرد. واقعیت این است که روی این محصول، اگر هر چیزی هم بنویسند، من مشتری آن می‌مانم. اما شاید برای مشتری تازه، منطقی‌تر باشد که به جمله‌ی مناسب‌تری فکر کنیم. چون قرار نیست فقط نق بزنیم، من چند مورد پیشنهاد خودم را می‌نویسم. البته فرض می‌کنم که نمی‌خواهیم بیشتر از پانزده یا بیست کلمه بنویسیم و نوشیدنی و سلامت و ایرانی بودن برای ما مفهوم کلیدی […]

فیلم سینما پارادیزو را ندیدم و هرگز نخواهم دید

پیش نوشت یک- بخشی از نوشته‌‌های من در روزنوشته‌ها، به قصه کتابهایم مربوط می‌شود. کتاب – اگر آن را به دستور مدرسه و دانشگاه و برای نمره آخر ترم نخریم – بخشی از زندگی ما می‌شود. زمان که در مکان فشرده شده و لحظه های گذرای زندگی را ماندگار می‌کند. این نوشته هم از همان سری قصه‌ی کتابهاست. پیش نوشت دو- خدمت یکی از دوستانم بودم. DVD فیلم Correspondence را روی میز گذاشتند و گفتند: هر وقت فرصت کردی ببین. زیباست. اسم کارگردان را که زیر فیلم دیدم، لبخند بر لبانم آمد: جوزپه تورناتوره گفتم: می‌شناسمش. خوب می‌شناسمش. خیلی خوب. فیلم سینما پارادیزو را ساخته. من عاشق سینما پارادیزو هستم. گفتند: پس سینما پارادیزو را دیده‌ای. لحظه‌ای سکوت کردم. شاید در حد چند ثانیه. اما چند هفته (و شاید چند ماه) برایم تداعی شد. گفتم: نه. […]

لحظه نگار: معرفی دو همسایه دیگر

بعد از خانواده گربه ها که در یکی از لحظه نگارهای قبلی معرفی کردم، گفتم امروز عکس دو همسایه دیگر را در اینجا بگذارم و به شما معرفی کنم.     فاصله‌ی این پرنده و این عنکبوت صرفاً چند متر هست و دیر یا زود، اگر پرنده چیزی برای خوردن پیدا نکنه، احتمال داره به این عنکبوت فکر کنه. البته ظاهراً تار عنکبوت اگر درست و باز و بزرگ باشه، پرنده ترجیح می‌ده از عنکبوت صرف نظر کنه و سر و صورتش رو گرفتار این بافتنی‌ها نکنه. اما بادهای شدید و تلاش ناموفق یکی دیگه از پرندگان همسایه، فعلاً‌ خونه‌ی عنکبوت رو خراب کرده و در هم گره خورده. این همسایه‌ی گرامی حالا دیگه غذایی برای خوردن نداره و باید مثل خیلی از عنکبوت‌های دیگه، در این شرایط تار خودش رو دوباره بخوره و بازیافت […]

محصول، خود شما هستید!

مدتی است که سرگرمی شبانه‌ام، مطالعه کتاب جاشوا کلین (Joshua Klein) است. بلافاصله بعد از پایان کتاب، برای دومین بار خواندن آن را آغاز کرده‌ام و الان در میانه‌های آن هستم. در این کتاب جمله‌ای وجود دارد که عنوان کتاب هم از آن اقتباس شده. جمله‌ای که به نظرم می‌تواند الهام بخش باشد: هر محصولی بهایی دارد. اگر در فضای مجازی به شما چیزی را به رایگان دادند، بدانید که محصول خود شما هستید! با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلط‌ها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار می‌آید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار […]

برای علیرضا حق گو – تصمیم مستقل یا تصمیم منفرد؟

پیش نوشت یک: این مطلب را مشخصاً برای علیرضا حق گو نوشته‌ام. احتمالاً غیر از او، افراد کمی باشند که این حرف‌ها برایشان جالب باشد. اما چون حدس می‌زدم که طولانی بشود، ترجیح دادم به صورت یک مطلب مستقل بنویسم. اما شما آن را یک نامه شخصی در نظر بگیرید و اگر جایی موضوعی شرح و بسط داده نشده یا بیش از حد تشریح شده است، این مسئله را به خاطر وجود یک مخاطب مشخص برای متن، ببخشید. پیش نوشت دو: مطلبی تحت عنوان چهاردهمین کلید نوشتم و در آن، حدسیات خودم را در مورد اینکه چرا باید تکنولوژی را به عنوان کلید چهاردهم در انتخاب آمریکا ببینیم، توضیح دادم. و بر اساس همان فرض، گفتم که چرا فکر می‌کنم شانس کلینتون در انتخابات آتی، بیش از چیزی که به نظر می‌رسد، بالاست. علیرضا هم […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser