چند روزی درگیر مرتب کردن کتابهایم بودم و این کار علاوه بر کتابهای دم دستی، شامل کتابهای انبار شده و انباشته شده بر روی یکدیگر نیز میشد. در میان آنها، کتابی را دیدم که درست بیست سال قبل خریده بودم. اگر چه رنگ از چهرهاش پریده بود و زرق و برق آن سالهای نخست را نداشت، اما چراغ خاطرات قدیمی را در ذهنم روشن کرد. کتابی کوچک که نام هفتهزار نفر را در خود جا داده است. روزی که این کتاب را خریدم، هنوز شرکت گوگل تأسیس نشده بود و یاهو هم، اگر چه حاکم بلامنازع دنیای موتورهای جستجو بود، از جستجوی بسیاری از نامها دستخالی و شرمنده باز میگشت. چون هنوز اینترنت، تقریباً خالی بود. برای نسل امروز که گوگل برایش دیگر اسم خاص نیست و گوگل کردن را به عنوان فعل بهکار میبرد، نسلی که اگر نام […]
سرویس های وبلاگ نویسی و توافق ضمنی حضور در پلتفرمها
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: یاور مشیرفر موضوع بحث: یاور عزیز در زیر مطلب توسعه قلمرو یا توسعه ظرفیت مطلبی را طرح کرد و پیشنهادش این بود که دربارهی آن مطلب بحث و گفتگو کنیم. آنچه در اینجا میخوانید، دومین نوشتهای است که در این زمینه منتشر میکنم. صحبتهای یاور را میتوانید در ابتدای نخستین نوشته (با عنوان: ارزش گذاری کسب و کارهای دیجیتال) بخوانید. البته من بخشی را که برای بحث در این نوشته مد نظر دارم، دوباره نقل میکنم. وبلاگ یاور: با وجود اینکه خوانندگانی که به اینجا سر میزنند، قاعدتاً دوستان متممی من را میشناسند، اما اجازه بدهید برای خوانندگان گذری توضیح بدهم که برای آشنایی با یاور، میتوانید وبلاگ او را تحت عنوان دستنوشتههای یک دیوانه بخوانید. الگوی ذهنی سهمخواهی از رونق فکر میکنم یکی از نخستین تجربههای سهمخواهی از رونق را در مذاکرهی مادرم با فروشندهی کاسه […]
زندگی عادی، حق مسلّم ماست
دوست عزیزم جعفر محمدی، سردبیر عصر ایران، مطلب زیبایی تحت عنوان مردم ایران چه میخواهند نوشته است که حیفم آمد آن را در اینجا بازنشر نکنم و شما از خواندنش محروم شوید: مردم ایران بیشتر طرفدار اصلاح طلبان هستند یا تمایلات اصولگرایانه دارند؟ آنها در انتخابات آینده به کدام جریان رأی خواهند داد؟ نگاه شان به مسأله فلسطین چیست؟ درباره ماندن یا رفتن بشار اسد چه فکر می کنند؟ چه دغدغه هایی درباره دولت آینده عراق دارند؟ یمنی ها چند پهپاد عربستان را ساقط کردند؟ افت یا افزایش محبوبیت حسن روحانی چقدر برایشان مهم است؟ تا چه اندازه برایشان مهم است که چه کسانی از کابینه دوازدهم حذف می شود و چه افرادی جایشان را خواهند گرفت؟ آمار بازدید کنندگان از نمایشگاه قرآن امسال، نسبت به سال قبل، بالا رفته یا پایین آمده است؟ تغییر و تحولات […]
تپسی و کمپین جدیدش خطاب به مسافر و راننده
تاکسی اینترنتی تپسی اخیراً کمپین تبلیغاتی تازهای را آغاز کرده است که پیام آن نشانهی نگرش سیستمی طراحان کمپین به فضای کسب و کار است. این کمپین همزمان دو پیام را – یکی برای مسافران و دیگری خطاب به رانندگان – ارسال میکند: زنده باد رانندگان همهی تاکسیهای اینترنتی چون با هم آلودگی هوا را کاهش دادهایم. زنده باد مسافران همهی تاکسیهای اینترنتی چون با هم بیکاری را کاهش دادهایم. دیدن این دو پیام، حتی اگر مسافر یا رانندهی تاکسیهای اینترنتی نباشید – که البته من هستم – بسیار آرامشبخش و شادیآفرین است. این کمپین از چند منظر میتواند پیامآور رواج یافتن نگرش جدیدی به تبلیغات محیطی باشد. نخست اینکه زندهباد برای ما ایرانیانِ امروز مفهوم تازهای است. طی دهههای گذشته ما آموختهایم که مرگ، لعنت و نفرت را برای “هر کسی که از ما و چونما نیست” […]
قاسم افشار؛ مهمان قدیمی ساختمان شیشهای
در میانهی زمین وسیعی که در شمال خیابان ولیعصر تهران و جنوب پارکوی، به انواع سازههای فولادی و بتونی و بشقابهای گردِ رو در همه سو، آلوده شده، یک ساختمان شیشهای قرار دارد. ممکن است سالها به صدا و سیما رفتوآمد کنید، اما سر و کارتان به ساختمان شیشهای نیفتد. در میان همهی کسانی که به صدا و سیما تردد دارند، آنها که مجوز رفت و آمد به ساختمان شیشهای را دارند، مطمئنتر و دوستتر محسوب میشوند. مهمترین استودیوهای خبر هم در آنجاست. استفاده از شیشه در معماری ساختمان رسانههای خبری، کاری نسبتاً رایج است. برخی آن را صرفاً یک انتخاب تصادفی میدانند. برخی دیگر هم معتقدند که اشارهای به شفاف بودن – که از ویژگیهای مجموعههای خبری است یا باید باشد – دارد. حتماً دیدهاید که در طراحی بسیاری از استودیوهای خبری هم، از پارتیشنهای […]
روش قیمت گذاری کسب و کار دیجیتال و بحثهای دیگر
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: یاور مشیرفر موضوع بحث – یاور عزیز، مدتی پیش در زیر بحث توسعه قلمرو یا توسعه ظرفیت بحثی را مطرح کرد که بخشی از آن را در اینجا میخوانیم: لینک مرتبط: وبلاگ یاور ارزش گذاری کسب و کارهای دیجیتال یکی از نکاتی که در صحبتهای یاور مطرح شده، بحث ارزش گذاری کسب و کارهای دیجیتال است. البته با توجه به اینکه آدرس وبسایت برخی کسب و کارهای دیجیتال، تقریباً معادل همهی آن کسب و کار است، گاهی اوقات ارزش یک وبسایت را معادل (یا معیاری از) ارزش آن کسب و کار درنظر میگیرند. واضح است که حداقل سه معیار در ارزیابی یک کسب و کار دیجیتال قابل تصور است: مخاطبان / مشتریان (بالقوه / بالفعل) مدل درآمد آینده قابل تصور اولین چیزی که باید به خاطر داشته باشیم این است که ابزارهای ارزیابی وبسایتها، ارزش یک […]
نگاهی به فهرست نام وزارتخانه های کشورهای مختلف
در سرفصلهای درس مدیریت، درسی هست به نام ساختار سازمانی یا Organizational Structure. البته طی سالهای اخیر، دانشگاهها معمولاً این درس را با عنوان جامعترِ طراحی سازمان یا Organization Design برگزار میکنند. بحثهای بسیاری زیر این عنوان مطرح میشود؛ اما یکی از ابتداییترین بحثها این است که Departmentation یا دپارتمانسازی هم از استراتژی کلان سازمان تأثیر میپذیرد و هم بر روی آن تأثیر میگذارد. دپارتمانسازی در مقیاس دولتها همان چیزی است که ما به اسم وزارتخانه میشناسیم. دو پیشنهاد برای تقویت زبان دارم. یکی اینکه سعی کنید نام وزارتخانههایمان را به زبان انگلیسی ترجمه کنید. اما تمرین مهمتر اینکه برخی کشورها را به صورت تصادفی انتخاب کنید و نام برخی از کابینههایشان را بخوانید. من برخی از آنها را اینجا مینویسم تا ترغیب شوید و شما هم بیشتر جستجو کنید: وزارت انرژی (امارات) که تقریبا ترکیب وزارت نفت، […]
رابطه با گذشته
این حرفم تازه نیست؛ اما اهمیت آن، تکرارش را بخشودنی میکند: بخش مهمی از وضعیت امروز ما، در گروِ رابطهای است که با گذشتهی خود میسازیم. این ادعا – در گمان من – برای انسان، قوم، قبیله، کسب و کار، سازمانها و ملتها به یک اندازه مصداق دارد. رابطه با گذشته، میتواند شکلهای بسیار متنوعی بر خود بگیرد. میتواند از جنس نگاه هویتی باشد: من این بودهام و چون در گذشته این بودهام، امروز حق دارم چنین باشم یا حق ندارم چنان باشم. علم و منطق و استدلال، چنین نگرشی را نمیپذیرد. پیوستگی هویت و ماهیت در ذات طبیعت نیست. مرگ، خود نشانهای است تا دائماً به ما یادآوری کند که هر لحظه، میتواند نقطهی گسست کاملی میان گذشته و آینده باشد. آنها که گذشته را از جنس هویت میدانند، یا به دام خاطره بازی گرفتار میشوند، یا خاطره سازی. اولی […]
مجوز تدریس (به بهانه نزدیکی به روز معلم)
مهم نیست به شکل رسمی به معلمی مشغول باشیم یا غیررسمی. حتی مهم نیست که معلمی، منبع درآمد ما باشد یا تفریح و تفننمان. اما یک چیز مهم است: همهی کسانی که معلمی میکنند، زمانی مجوز تدریس را دریافت کردهاند. منظورم مجوزهای رسمی و کاغذپارههای دولتی و خصوصی و لقبهای «استاد، استاد» مخاطبان در فضاهای فیزیکی و دیجیتال نیست. منظورم یک مجوز درونی است که قبل از همهی اینها، خود برای خودمان صادر میکنیم. در دلمان میگوییم: من حق دارم معلم شوم. معمولاً این لحظههای صدور مجوز درونی – چه در معلمی و چه در هر فعالیت دیگر – چنان آرام و ظریف و پنهانی است که گاه، متوجهاش نمیشویم؛ اما بیتردید این لحظهها را میتوان از جملهی سرنوشتسازترین لحظات زندگی هر انسانی دانست. تقسیم بندی مجوزهای تدریس و معلمی فکر میکنم این مجوزهای خود امضاکردهی […]
جمله های هفتگی (هفتههای شصتویک تا هشتاد)
قبلاً بخشی از جمله هایی که در ابتدای خبرنامه هفتگی برای دوستانم میفرستادم رو در قابل فایلهای PDF روی روزنوشتهها گذاشته بودم. این هم، چهارمین بخش از همون مجموعه است: دانلود جملههای ابتدای ایمیل هفتگی برای دوستانی که دیربهدیر به اینجا و متمم سر میزنند، یا اخیراً با ما همراه شدند بد نیست توضیح بدم که بعد از حدود سه سال که ما ایمیلهای عمومی برای تمام دوستان روزنوشته و متمم میفرستادیم، مدتی هست که ایمیلها رو صرفاً برای کاربران متمم (تفاوتی بین آزاد یا ویژه نیست) ارسال میکنیم. البته بعد از ثبت نام در متمم، باید به صفحه تنظیمات مراجعه کنید و گزینه دریافت خبرنامه هفتگی رو فعال کنید. ضمناً سعی کردم تا حد امکان، جملهها رو ویرایش کنم؛ اما پیشاپیش اگر اشتباه یا بیدقتی در اونها میبینید لطفاً من رو ببخشید. #جمله های هفتگی با […]
آخرین دیدگاه