دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

رادیو مذاکره: گفتگو با یک دختر نوجوان!

رادیو مذاکره - گفتگو با مبینا محمدیرادیو مذاکره، تا کنون، همیشه به سراغ مدیران و کارآفرینان رفته است. کسانی که درس خوانده‌اند. به سراغ کار رفته‌اند. موفق شده‌اند و اکنون با نگاهی به پشت سر، تصمیم‌های گذشته خود را تحلیل می‌کنند.

اما این بار، تصمیم گرفتیم، مسیر دیگری را آزمایش کنیم. با مبینا محمدی، صحبت کردم. او یازده سال دارد. برخی نوشته‌های من را خوانده و برخی حرف‌هایم را شنیده بود. خیلی غریبه نبودیم. بدون هماهنگی، دستگاه ضبط صدا رو روشن کردیم و حرف زدیم. حاصل این گفتگو شاید برای مخاطبان رادیو مذاکره هم جالب باشد. طبیعی است که برای امثال من، زمان می‌برد تا با فضای نسل جدید آشنا شویم و به همین دلیل، این فایل خالی از اشکال نیست. خصوصاً آنکه همچنانکه در فایل خواهید شنید، کم نیستند موضوعاتی که آنها بهتر و سریع‌تر و عمیق‌تر از ما می‌فهمند.

دانلود فایل صوتی رادیو مذاکره: گفتگو با مبینا محمدی

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


121 نظر بر روی پست “رادیو مذاکره: گفتگو با یک دختر نوجوان!

  • سحر گفت:

    یه سؤال..چرا فایل های صوتی ناقص هستند؟؟؟

  • محمد فرازي گفت:

    سلام به همه ي دوستانم
    من اين فايل رو سه دفع گوش كردم و تا الان به هشت نفر از دوستام دادم كه گوش كنند!
    نميدونم چي بگم از كجاش بگم
    بهترين شيوه ي بيانش رو هومن عزيز بيان كرده
    ي تشكر ويژه از محمدرضاي عزيز بخاطر اين ۳۸دقيقه عالي
    به دل ميشينه چون از دل برآمده…
    هميشه شاد باشي دوست خوبمون

  • محسن رضایی گفت:

    هاها…. “وغیره!” مبینا چقد جالب بود…علی الحساب تا بعد

  • مايسا گفت:

    سلام
    من خيلي خوشحالم كه حداقل در سن ۲۲ سالگي اين فايل رو گوش دادم و از زحماتتون خيلي خيلي تشكر ميكنم.
    اميدوارم من رو تو اين خونه قبول كنيد

  • mina90 گفت:

    ممنون به خاطر این فایل فوق العاده.
    مرسی مبینا جان که با حضورت این فایل رو اینقدر ارزشمند کردی.
    فایل عجیبی بود برای من. هم تلخ و هم شیرین.

  • مجتبی مهاجر گفت:

    سلام.
    فکر میکنم این فایل یه حسی شبیه باخت یا حسرت روزهای گذشته رو در مخاطبهای بالای ۱۱سال برانگیخته.
    به نظرم،همه ی مطالب و توصیه های خوب و بجای مطرح شده در فایل برای زمانیه که یکسری پیش نیازها و عوامل کنار هم قرار بگیرن که از اونها میشه به سطح زندگی خانواده،شرایط اقتصادی و موقعیت زمانی و مکانی اشاره کرد.
    دوستان،من خودم رو مثال میزنم،تا سن چهارده پانزده سالگی هیچ کسی دور و برم نبود که اهل کتاب و مطالعه باشه فقط پدر و مادری بودن که علی رغم سواد کم،فرهنگ توصیه به مطالعه رو داشتن،هیچ وقت یادم نمیره که بابت خریدن دوتا کتاب مورد تمسخر هم کلاسی هام واقع شدم(یکیش کتاب شعری بود از سهراب سپهری،اون یکیشم کویریات و اجتمایاتی بود از شریعتی)،حالا برای من،با این شرایط،خوندن همین کتابهای بی ربط و باربط یعنی غنیمت و پیروزی.
    خوشحالم که الآن بین این همه دوست اهل کتاب هستم،خاصه محمدرضای عزیز.

  • اکبر گفت:

    سلام به همه!
    محمد رضا جان گفتی که مصاحبه با نسل امروز میتونه چیزهای جدیدی رو روشن کنه .برداشت خودت از افرادی شبیه مبینا چیه؟

  • شهرزاد گفت:

    مبینای عزییزم …:)
    وقتی بهت گوش می دادم احساس می کردم دارم به خودم در ۱۱ سالگی گوش می کنم…
    خیلی لذت بردم …
    چقدر سادگی و معصومیت… و اینکه چقدر زیبا تلاش می کردی در مقابل این سوالهای سخت! پا به پای محمدرضا پیش بری و اینقدر قشنگ در بحث شرکت داشته باشی و با اون صدا و لحن قشنگت به سوالات جواب بدی.
    وقتی اسم “تام سایر” رو بردی، چه حس قشنگی بهم دادی و منو بردی به همون روزهایی که هم سن تو بودم.
    و به حال و هوای داستانهای هاکلبری فین، اولیورتویست، ماهی سیاه کوچولو، کودک سرباز دریا، کتابهای والت دیسنی … و … که هنوز طعم شیرینشون زیر زبونم هست!
    و به قول محمدرضای عزیز، الان حسرت خیلی کتابهای دیگه ای رو هم دارم که مخصوص اون رده ی سنی بود و نمیشناختم که در کودکی یا نوجوانی بخونم و الان واقعا مجال و فرصتش و از همه مهمتر اون روحیه زیبا و ساده و پاک دوران کودکی که باهاش از خوندن اون داستانها بتونی سرمست بشی و توی حال و هوای غیرقابل توصیفی به پرواز در بیای، دیگه وجود نداره…
    مبینا جان… تو الان یک بوم سفید و خالص و پاک در اختیار داری که میتونی زیباترین و شگفت انگیزترین نقش ها رو با ذهن روشن و زیبا و تلاش و پشتکار خودت و با کمک و یاری هوشمندانه و آکنده از عشق اطرافیانت، بر روی اون بکشی … تا هم خودت و هم دیگران از دیدنش لذت ببرین …
    وقتی محمدرضای عزیز از اهمیت دوستهای خوب و همراه می گفت یادم به این جمله افتاد که خیلی دوستش دارم:
    “وقتی پیروز می شی من به همه میگم: هی این دوست منه ، اما وقتی شکست می خوری کنارت میشینم و بهت میگم: هی من دوست توام.”:)
    بابت این مصاحبه و اینکه این امکان خیلی خوب برای چنین گپ و گفتگویی برات فراهم شد بهت تبریک میگم و مطمئنم وقتی بزرگ شدی این فایل صوتی، یکی از ارزشمندترین دارایی های زندگیت خواهی بود.
    در آخر یه خواهش ازت دارم. اینکه همیشه سادگی و خلوص کودکانه رو در خودت حفظ کنی … حتی در همون ۷۵ سالگی!
    دلم میخواد این متن زیبا رو از «اوشو» یکی از فیلسوفان هندی معاصر برات اینجا بذارم:
    ” آدم‎ها برای انجام هر کاری دلایل خاص خودشان را دارند. در این میان، حتی خندیدن هم گونه‌ای معامله شده و جنبه‎ی اقتصادی و سیاسی پیدا کرده است. خنده دیگر ناب نیست؛ خلوص آن از بین رفته است. تو دیگر نمی‎توانی خالصانه و بدون آلایش، مثل یک کودک، بخندی. انسان زمانی که دیگر نتواند با خلوص بخندد، پاکی و معصومیت خویش را از دست می‎دهد.
    یک کودک را نگاه کن. خنده‎اش را ببین که چه‌قدر ژرف است و چه‌‌گونه از کنه قلبش سرچشمه می‎گیرد. اولین فعالیت اجتماعی‌‌ای که کودک فرا می‎گیرد لبخند زدن است ـ البته استفاده از واژه‎ی «فرا گرفتن» صحیح نیست، زیرا لبخند چیزی است که در وجود کودک به ارمغان نهاده شده و او در حقیقت آن را با خود به این دنیا می‎آورد.”
    امیدوارم همیشه کودکانه بخندی و قلب پاکت همیشه سلامت و شاد باشه و به تمام آرزوها و رویاهای قشنگی که داری یا خواهی داشت، برسی …:)

  • آزاده اَم گفت:

    ای جونم! مبینای عزیز
    من که از گستردگی کلمات و مفاهیم در صدای شیرین نوجوانانه تو بسیار هیجان زده شدم. نمی دونم آقای شعبانعلی چطور تونسته با تو مصاحبه کنه! اگر من بودم از شدت هیجان نمی تونستم این مصاحبه را انجام بدهم. البته معمولا آقای شعبانعلی می تونه کارهایی بکنه که خیلی های دیگه نمی تونن انجام بدن.
    مبینای عزیز خیلی خوشحال شدم که می تونی بسیار رسا و محکم صحبت کنی و از اطلاعاتی که تابحال جمع کرده ای در صحبت هایت استفاده کنی.
    صحبتهای تو مرا به دنیای شیرین نوجوانی و کتابهای اون دوران برد.
    نام چند تا از شیرین ترین کتابهایی را که خوانده ام، اینجا می نویسم، شاید دوست داشته باشی با راهنمایی و اجازه والدینت از بین آنها کتابی را انتخاب کنی. شاید هم آنها را قبلا خوانده باشی.
    مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب جمع آوری شده توسط آقای مهدی آذریزدی
    قصه های آقای صمد بهرنگی
    قصه های من و بابام اثر آقای اریش اُزر
    تیستو سبز انگشتی اثر آقای موریس دروئون
    مومو اثر آقای میشائل انده
    زنان کوچک اثر خانم لوئیزا می آلکوت
    چیتی چیتی بنگ بنگ اثر آقای یان فلمینگ
    بابا لنگ دراز اثر خانم جین وبستر
    شازده کوچولو اثر آقای آنتوان دوسنت اگزوپری
    اگر مایل بودی می تونی این کتابها را از من دریافت کنی.

  • حسین نادعلی زاده گفت:

    محمد رضای عزیز چرا قسمتی از این خانه را به نوجوانان اختصاص نمی دهید تا موژان ده ساله من حسرت نبودن در خانه توانگری را در اینده نداشته باشد.سپاس

    • حسین جان.
      این کار رو جدی‌تر انجام خواهم داد.
      ضمناً سری تا بیست و دو در سایت متمم هم مخصوص نوجوانان هست و آزاد و رایگان هم هست و آزاد هم می‌مونه.
      و یک تیم خوب جوان هم هفته‌ی پیش براش تشکیل دادیم که در تدوین موضوعات کمک کنن بهمون. امیدوارم اونجا حس موژان عزیز من خوب بشه. قول می‌دم در روزهای آینده مطالب خوبی اونجا ببینه.

      • رسول ایرانشناس گفت:

        محمدرضای عزیز سلام و عرض ادب
        دانیال من ۱۲سالشه و قراره در یکی از مدارس راهنمایی خوب تهران ادامه تحصیل بده . تقریبا تمام کارهای مبینا رو به عنوان فعالیتهای در طول هفته انجام میده . با توجه به چیزهایی که در طول یکسال گذشته از صاحب این خونه یاد گرفتم ،از حدود ۲۰ روز قبل درباره مسئولیت پذیری و پرتلاش بودن برای رسیدن به موفقیت و البته رضایت باهاش مذاکره کرده ام . تاکید می کنم مذاکره نه مناظره و این فایل خیلی جالب میتونه به هردوی ما کمک کنه . امیدوارم تیم جوون جدیدی که سری تا بیست و دو در سایت متمم رو کار میکنن کمک کنن تا در آینده امثال دانیال ، شعبانعلی دات کام بیشتری در این کشور بوجود بیاد . فرقی نمیکنه در چه رشته ای و در کدام شهر .به خاطر این همه غیرت به خودت و تیمت تبریک میگم .

  • الهام گفت:

    من کودکانه هام رو دوست دارم و اگر کتابی رو دوست داشته باشم فارغ از هر تخصصی و بدون هیچ استرسی حتما اون رو می خونم …..
    من راهم رو خیلی دیر پیدا کردم ولی اصلا خودم رو سرزنش نمیکنم چون در شرایطی زندگی کردم که همین پیدا کردن راه هم شبیه معجزه است …..
    داشتن دوست خوب یه رویای شیرینه ولی توی محیط ها و شرایط خاصی تنهایی تاوان داناییه …..
    من کلمه ای برای بیان احساسم ندارم … من با احساسم از شما و تیم همراهتون به خاطر اهدای دانایی به جامعه سپاسگذارم امیدوارم این روح خسته این پیوند رو قبول کنه

  • احسان گفت:

    سلام

    نکته جالب این گفتگو برای من این بود که ما الگوی بومی برای موفقیت نداریم و اگر بخواهیم مثال از بزرگان بزنیم و الگویی معرفی کنیم (چه در بزرگسالان و چه در نوجوانان) باید برویم سراغ بیل گیتس و استیو جابز و انیشتین!

    • احسان جان. برای فکر کردن الگوی بومی و غیر بومی نداره.
      مگه جدول ضرب ایرانی داریم؟
      مگه اسلام که دین همه‌ی ماست بومی ایران است؟
      پیامبر اسلام که الگوی من و شما هستند خودشان بومی اینجا نیستند!
      تفکر جهانی است.
      الگوهای تصمیم گیری جهانی است.
      رفتارها و مصداق‌ها هستند که تغییر می‌کنند.
      ضمن اینکه استیو جابز و محصولاتش و بیل گیتس در رختخواب هم همراه فرزندان من و شما هستند.
      اگر کسی برای فرزندان من و شما بومی نباشد، ما والدینشان هستیم.
      دختر من و شما را وایبر و واتزاپ بزرگ می‌کنند نه آموزش و پرورش.

      • احسان گفت:

        سلام

        محمدرضا جان

        درست است که محصولاتی که این افراد تولید کرده‌اند در بازار همه کشورها وجود دارند
        صحبت من این است که ما افراد موفقی و شناخته شده‌ و ناشناخته‌ایی! در کشورمان داریم که وقتی بخواهیم به فرزندمان انگیزه برای پیشرفت بدهیم از کسب و کارهای موفق‌شان صحبت کنیم داستان زندگی آنها را بگوییم

        مطمئناً وقتی من بدانم افراد موفق و ثروتمند زیادی وجود دارند که در جامعه من و شرایطی که من زندگی میکنم شروع کرده‌اند و به اینجا رسیده‌اند بیشتر انگیزه برای پیشرفت دارم تا افراد موفق دیگر کشورها!
        (من ترجیح میدهم خاطرات یک کارآفرین داخلی را بخوانم تا بیل گیتس! چون مثالها و مشکلات‌ و صحبت‌های‌اش برایم ملموس‌تر است)

        یاد یکی از مولفین کتب کارآفرینی افتادم که میگفت ما باید داستان زندگی کارآفرینهای ایرانی را در کتابهای درسی دانش آموزان بیاوریم تا در همان سن نوجوانی الگوهای کسب و کار داشته باشند

  • سیمین-الف گفت:

    سلام و عرض ادب خدمت مبینا و پدر و مادر عزیزش
    کمتر کودکی را دیده ام که همزمان دارای هوش اجتماعی، اعتماد به نفس، عزت نفس، تبحر در به کارگیری جملات و دایرهء واژگان وسیعی باشد.
    این نشان دهندهء وجود پدر و مادری فهیمی است که هم خود راه را می داند و هم اسباب آن را به درستی در اختیار کودکش قرار داده است.
    شایستهء تقدیرید پدر و مادر گرامی مبینا.
    و
    مبینا شاید در ده سال آینده دستگاهی اختراع شود تا خود بتواند جراحی قلب را بدون نظارت جراح، انجام دهد. اما ساختن و اختراع دستگاههایی متفاوت با کاربردهای مختلف آن، قطعا قلب و جان هر کودک و بزرگسالی که به آن عارضه دچار شده است را نجات خواهد داد و به این صورت افراد بیشتری از ثمرهء تلاش شما بهره خواهند برد.

    • سیمین-الف گفت:

      دوستان من نوشته ام ادامه دارد لطفا خط پایین را به آن اضافه بفرمایید:
      به امید روزهایی که با تلاش عزیز گرانقدری همچون تو درد و رنج کودکانی که مادر زادی مشکل قلبی دارند، به کلی برطرف شود و همانند کودکان دیگر بدوند و بازی کنند، بدون اینکه نفس کم بیاورند.
      پاینده باشید.

  • مايسا گفت:

    سلام
    من هم واقعا خوشحالم كه حداقل در سن ۲۲ سالگي اين فايل رو گوش دادم، و از زحماتتون واقعا واقعا تشكر مي كنم.
    اميدوارم منم به عنوان عضوي از اين خونه قبول كنيد

    • آزاده م گفت:

      مایسا جان خوش اومدی:)

    • هومن کلبادی گفت:

      خوش اومدید مایسا جان . این خونه انقدر باصفاست که ما که خودمون مهمون هستیم ، چون می دونیم صاحب خونۀ مهربونمون سرشون شلوغه ، خودمون به هم خونه ای های جدید و عزیزمون خوش آمد می گیم . جسارتاً بهتون پیشنهاد می کنم الان که این شانس رو دارید که ۱۶ سال زودتر از من با محمدرضای عزیز آشنا بشید ، حتماً به متمم (www.motamem.org ) سر بزنید و مخصوصاً قسمت «تا بیست و دو» . فکر می کنم اون سایت یا بهتر بگم اون خونه ، خیلی می تونه بهتون برای توسعۀ مهارتهای فردیتون کمک کنه دوست جدید و عزیز ما

  • عطیه رضایی گفت:

    من حسودی ام شد به مبینا…حسودی کلمه خوبی نیست.غبطه میخورم به مبینا.کاش منم تو ۱۱سالگی ام با شما آشنا شده بودم.واقعا چرا تو سن ما این اتفاقات خوب نیفتاد که حالا انقدر با حسرت به امثال مبینا نگاه کنیم؟من ی بار دیگه هم همچین احساسی را داشتم اونم وقتی بود که دختر خاله ام را می بردم کلاس های نوجوان توانگر خانه توانگری طوبی به مدیریت دکتر شیری عزیز ولی خودم نمیتونستم شرکت کنم…
    منم شنیدن این فایل را به همه توصیه می کنم و بیشتر خوشحال میشیم که حضور خود مبینای عزیز را هم در این خونه ببینیم.

  • مهشید م گفت:

    سلام

    +به جرئت می تونم بگم تمام پست هایی که گذاشتید هرکدوم حاوی یه نکته خاص واسه من بوده.
    بعضی از پست ها یادآوری می کنه ساده از کنار یه جمله رد نشم، که ساده نپذیرم. که عمق گرا باشم.
    اما بعضی از پست ها آدم رو به یه کنکاش درونی و خودنوردی وادار می کنه. کنکاش در تفکر، باورها و تعریف هایی که از زندگی داریم. و این پست جزء پست های تامل برانگیزه!!!

    +و شروع یه جرقه بود…
    ممنون

    +سبز باشید و برقرار

    • هومن کلبادی گفت:

      سلام مهشید م عزیز
      +الان ساعت ۴ دقیقۀ بامداد ۶/۱۳ هست و فکر می کنم یکی از بهترین روزها رو تجربه خواهید کرد . لطفاً جای ما رو هم سبز کنید دوست من
      به امید دیدار ، به زودیِ زود

      • مهشید م گفت:

        سلام هومن کلبادی بزرگوار

        +جای شما و همه دوستان سبز بود و یاد تک تک دوستانی که نامشون همیشه اینجا هست، بودم.

        +قطعا یک روز خاص و تجربه ای متفاوت برای من بود.

        +سبز باشید و برقرار

    • هومن کلبادی گفت:

      مهشیم م جان سلام
      + یه سوال بی ربط . از دیروز و سمینار شیراز چه خبر ؟

  • سجاد ح گفت:

    سلام
    قبل از این که دانلود کنم با خودم گفتم که چرا شما با یه آدم بی تجربه مصاحبه کردید، اما چون شما این کار رو کردید به خودم شک کردم تا شما! بعد از این که گوش دادم خیلی چیزهایی یاد گرفتم که انتظار نداشتم. در ضمن انتظار نداشتم که مبینا این قدر فهمیده باشه. خیلی بیشتر از سنش فکر میکنه. بهش تبریک میگم.
    نمیدونم این خاصیت این نسل هست یا خاصیت کتابخوندنش یا هر دو.
    در هر صورت ممنون

  • shabnam گفت:

    جالش خيلي خوبيه‏۱از حسرتاي شايد هم سن هاي من اين باشه ك جقدر خوب بود تو اين سن يه نفر آدم و ب جالش بكشه’‏
و واقعا زندكي مثل ۱لوله ي آبه و جهان بيني داشتن خيلي مهمه‏”شايد داشتن جهان بيني تفاوت آفرين ميشه‏”‏
واقعن عالي بود و حسرت برانكيز


  • ثمانه گفت:

    ممنون و ممنون٬ چقدر خوب بود…حس می کنم دارید نسلی از جنس ‘رها’ پرورش میدید.
    شدیدا غبطه میخورم ای کاش وقتی در این سن بودم این حرف ها رو می شنیدم.
    من می تونم بپرسم حسرت ۲۷ سالگی شما چیه؟

  • سیمین-الف گفت:

    سلام
    ” سهم مهمی تو موفقیت، مال آدم های اطرافمونن”
    ” جمع آوری تماشاچی”
    ” آدم هایی که وقتی خوشحال شدی برات دست بزنن و وقتی ناراحت شدی برات بغض کنن، گریه کنن”
    پا به پای خوشحالی و ناراحتی مون بیان.”

    اینها ناب ترین گفته هایی بود که تو این فایل توسط شما عنوان شد.

    و “عزیز دوست داشتنی” دومرتبه آن را به یادم آورد…

  • الیاس میرزائیان گفت:

    متاسفانه عادت کرده ایم به این که زمان فایل ها ۹۰ دقیقه ای و یا حتی دو ساعت و نیم باشد .
    این تنها رسانه ای است که عاجزانه تقاضا می کنیم خواهشا زمانش رو بیشتر کنید
    و {طبیعتا منظورم رسانه تیم محمدرضا است متمم-تراست زون-رادیو عصر ایران-اینستاگرام – توییتر و فیسبوک }
    کاش مبینا بیشتر با محمدرضا گپ می زد هم این که خود مبینا حرف های جالبی می زد و هم این که به واسطه حرف های مبینا محمد رضا به ما درس زندگی می داد
    ممنونم هم از مبینا هم از محمد رضا و هم همه همکارهای محمدرضا

  • هومن کلبادی گفت:

    سلام به همۀ دوستای عزیزم
    باید اعتراف کنم که این فایل واقعاً حال و هوای متفاوتی در من ایجاد کرد و از لحظه لحظش لذت بردم . از توانمندیِ زیبایِ محمدرضای عزیز در مذاکره با یک کودک . از مبینای عزیز که بسیار باهوش به نظر میرسه و فکر میکنم از سطح هوش هیجانیِ بسیار بالایی هم برخوردار باشه و عزت نفس بالایی هم داره و در مقابلِ فردی مثلِ محمدرضایِ نازنین ، صرفاً یک شنونده نیست و نظراتش رو هوشمندانه مطرح می کنه و باز هم هوشمندانه از نکاتی که از محمدرضای عزیز و صحبت هاشون درک می کنه ، به زیبایی و به جا استفاده می کنه . چند جای این فایل خیلی برام قابل توجه تر و برجسته تر بود :
    اینکه محمدرضا جان گفتن که آدم وقتی سنش بالاتر میره ، معیارهاش عجیب درونی تر و عمیق تر میشه
    اینکه شغل یک اتفاقِ خیلی کوچیک تویِ زندگیِ ماست
    اینکه در هر سن و سالی ، بهتره که مسائلِ مربوط به همون سن و سال رو حل کنیم چون اگر در سنی که هستیم ، مسائلِ سنینِ پایین تر یا بالاتر رو حل کنیم ، به احتمالِ زیاد ، غلط حلشون می کنیم
    اینکه آدم های خیر میگن علم بهتره و آدم های پولدار هم کار خیر نمی کنن
    اینکه هر چه قدر به دورترِ زندگیمون نگاه می کنیم ، به خودمون بیشتر توجه می کنیم و این دردناکه و باید الان به خودمون نگاه کنیم و بعداً به مردم توجه کنیم
    اینکه ما به خودمون دیر حق میدیم و اولویت بندیامون اشتباهه
    اینکه تهِ تهش اون دوستامونن که باعث میشن مازراتی ، مازراتی بشه و اون ماشین به تنهایی لذتی برامون نداره
    اینکه روابطمون باید خیلی برامون با اهمیت باشن و
    خواهش میکنم به دقیقۀ ۳۳:۰۵ به بعدِ فایل به دقتِ بیشتری گوش کنید و به خصوص دقیقۀ ۳۵:۵۶ فایل
    در پایان از محمدرضای عزیز و مبینای نازنین ممنونم که این فایل زیبا رو با ما به اشتراک گذاشتید و امیدوارم مبینای عزیز در آینده به هر جایگاهی که لیاقتش رو داره برسه و اطرافیانش رو در اون زمان در کنارش داشته باشه که در لذت و شادیش ، همراهیش کنن
    ارادتمند و به امید دیدار ، به زودیِ زود

    • سیمین-الف گفت:

      هومن کلبادی عزیز، دوست پرتلاش این خونه
      چقدر دقیق و کامل، مطالب عنوان شده رو برامون نوشتید.
      معلومه که با جان و دل، تمامی فایل رو گوش دادید.
      ممنونم که در کنار دوستان فهیم این خونه، از وجود شما هم بهره مند می شیم.
      موفق و سربلند باشید.

      • هومن کلبادی گفت:

        سیمین جان عزیز
        از ابراز لطفتون ممنونم و امیدوارم بتونم برای دوستانِ خوبم مثل شما مفید باشم
        ارادتمند و به امید دیدار به زودیِ زود

    • رها راد گفت:

      سلام
      آقای کلبادی خیلی دقیق نوشتید
      من دوباره فایل صوتی را از اون دقیقه به بعد گوش دادم واقعا نقطه عطف این مذاکره بود.سپاس به خاطر پیشنهادتون
      وهمچنین بحث عوارضی و مقصد خیلی جالب بود هیچ وقت از این زاویه نگاه نکرده بودم…

      • هومن کلبادی گفت:

        رها راد عزیز سلام
        ممنونم از لطفتون . فکر می کنم هممون میدونیم ، لحظه لحظۀ تک تکِ فایل هایی که محمدرضا جان با ما به اشتراک می گذارن می تونه برای یکی از ما ، نقطۀ عطفی برای تغییر مسیر زندگیمون به سمت تعالی باشه و من هم فکر کردم ، این لحظاتِ فایل (در کنار بقیۀ قسمت هاش ) بیشترین تاثیر رو روی من داشته و برای همین خواستم ، حسم رو با دوستای نازنینم به اشتراک بگذارم
        ممنونم که هستین

  • محسن نوری گفت:

    چقدر جای یه محمد رضا تو ۱۱ سالگی ما خالی بود… خیلی از مسائل ما که باید تو یازده سالگی حل میشد امروز تو سی سالگی در لا به لای مطالب متمم داره حل میشه و خوشحالم که امروز این بار سنگین مسائل حل نشده رو روی زمین میذارم تا در ادامه مسیر تا ۷۰ سالگی با انرژی و توان بیشتری حرکت کنم. محمد رضا و مبینای عزیز به خاطر این فایل زیبا ازتون متشکرم

  • رضا گفت:

    با سلام. من دو تا سوال داشتم. البته فایل رو گوش ندادم و سوالم راجع به این پست نیست
    یکی اینکه دوستان سایتی رو میتونن معرفی کنن که کتاب های لاتین رو رایگان برای دانلود بذاره؟ مثلا من مطالب سایت رو که مرور میکنم بعضی کتاب ها معرفی میشه که نمی تونم دانلود کنم. مثلا Being Wrong که محمدرضا معرفی کرده یا کتاب های اسکار واید یا The Paradox Of Choice یا Experiment with People و امثال اینها که تو گوگل هم سرچ میکنم ولی نمی تونم پیداشون کنم. البته بعضی ها رو پیدا میکنم و بعضی هاش رو هم دوستان لینکش رو تو کامنت ها میذارن.
    میخواستم سایت خوبی میشناسید معرفی کنید

    سوال دوم بی ربطم در مورد رتبه کنکور محمد رضا در کنکور کارشناسی ۷۶ هست. ارشد ایشون سه بار رتبه یک آوردن سال ۸۰ و ۸۲ و ۸۴ ولی من تو نوشته هاشون و کامنت ها در مورد رتبه کارشناسی چیزی ندیدم. میدونم رتبه خوبی بوده ولی نمی دونم دقیقا چنده

    با مطالعه مطالب سایت و وبلاگ برای فراموش کردن آرزو میکنم کاش محمدرضا بیشتر مینوشت، کاش فضا طوری بود که صریح تر می نوشت کاش بیشتر و بیشتر کتاب مینوشت. من که عاشق شخصیت و جهان بینی اش شده ام

    • آزاده اَم گفت:

      دوست عزیز، سایتهای زیر برای دانلود کتاب قابل استفاده اند.
      https://archive.org/

      http://bookzz.org/

      http://www.gutenberg.org/

      libgen.org

      بهتر است چند برنامه مثل FBreader, Kindle را روی موبایل یا کامپیوتر داشته باشید. چون هر فرمت فایل با یک جور برنامه باز می شود.
      فایلهای با فرمت AZW و mobi با برنامه kindle باز می شود.
      فایلهای با فرمت epub با FBreader باز می شود.
      من معمولا نام کتاب را با free downlaod و نام فرمت ها جستجو می کنم. خب نتیجه، همیشه هم بر وفق مراد نیست!
      این لینکی برای دانلود being wrong
      http://libgen.org/book/index.php?md5=DA5F4BE1ECE21B0F09975AE1E9290E99

    • هیوا گفت:

      رضا، هرسه ی این کتابها و حدود ۲میلیون کتاب دیگر رو میتونی از libgen.info دانلود کنی…
      جواس سوال دومت هم ۱ هست !

      • رضا گفت:

        ممنون هیوای عزیز
        تقریبا دو ماه پیش که تازه با سایت آشنا شده بودم سوالی داشتم که باز محبت کردی و من رو راهنمایی کردی. تقریبا نصف مطالب سایت و کامنت های مربوطه رو خوندم. هیوای عزیز من به شخصه نظرات شما رو دوست داشتم فکر میکنم محمدرضا هم از داشتن مخاطبی مثل تو راضیه. علاقه ات به نیچه در کامنت هایت مشخصه ولی دوست دارم در مورد هلاکویی بیشتر ازت بپرسم و همچنین کتاب هایی که خواندی. راستش دو سه روز پیش نظرت در مورد شریعتی رو خوندم. دو تا نظر گذاشته بودی. به فاصله یک سال. از محمد رضا ممنونم که باعث میشه من و ما بیشتر بدانیم و امیدوارم که دانسته هایمان رو هم عمل کنیم.
        دارم گزیده مطالب محمدرضا در پست ها و همچنین نظراتش در بخش کامت ها رو آماده میکنم و هنوز دارم یادمیگیرم
        هیوا میتونم آدرس ایمیلت رو داشته باشم تا بعضی وقت ها ازت کمک بگیرم؟

        • هیوا گفت:

          رضا جان، ممنونم از لطفت
          صحبت در مورد آدمهایی مثل نیچه و هلاکویی(و خیلی های دیگه) هیجان زده م میکنه.
          در فاصله بین اون دو کامنتی که اشاره کردی، خیییلی عوض شدم و چندباری که کامنتهای یک سال قبلم رو(در اینجا یا فسیبوک و غیره) دیدم، بدم اومده از اون نگاهم. . .
          اینم ایمیل من hiwasham@Y

      • هومن کلبادی گفت:

        هیوا جان سلام
        ممنون از این اطلاعات مفیدی که با ما به اشتراک گذاشتید دوست عزیز و خیلی خوشحال شدم که در روز سمینار از نزدیک دیدمتون

      • هیوا گفت:

        خواهش میکنم هومن عزیز. شما همیشه لطف داری
        اصلاحیه: سایت libgen.org از libgen.info کامل تره. راستی این کار درسته؟(امکان دانلود دو میلیون کتاب رایگان! ) نمیدونم…

  • امیر عباس زمانی گفت:

    با سلام . قبلا پیشنهادی درباره مصاحبه با ادمهای موفق عادی که سرشناس نبودند مطرح کردم و شاید این فایل صوتی هم در راستای تفکری جدید باشد که خلاء ان وجود داشت . بارها از شما و سایر اساتید درباره اینکه کارمند و کارشناس و الی …. نمیتوان استخدام کرد شنیدم ولی به همان میزان هم کارفرما خوب نیست که نیروی خوبش را حفظ کند و این چالش بزرگ در جامعه ماست ( تفکر سیستمی) . مطالب شما بسیار عالیست ارزوی توفیق روز افزون . ممنونم ز

  • علی گفت:

    شنیدن این گفت و گو رو به همه پدر و مادرها ، جداً توصیه می کنم. ممنون از محمدرضای عزیز و مبینای باهوش

  • الی... گفت:

    به نظرم دنیا رو کمی سخت می گیرید ،و با این نوجوان به مانند آدم بزرگ ها رفتار شده ،باید در کنار این افکار ، کودکانه هایی باشه همراه با شادی ،طعم خوش معمولی زیستن را بچشیم،مثلا اگه به محمد رضا بگن که تا یک ماه دیگر فرصت زیستن نداره حتما به سراغ خوندن اون کتاب مورد علاقه اش می ره،به نظرم شما هم گاهی نیاز دارید که کودکانه ها تون رو زندگی کنید در کنار به روز بودن سطح اطلاعاتتون،مطمئن باشید که تجربه های شیرینی رو خواهید چشید که مدتی بود که اونا رو فراموش کردید،همین طور که این قدر در قبال دیگران و جامعه احساس مسئولیت پذیری می کنید که البته خیلی هم خوبه در قبال خواسته های خودتون هم مسئولید،خیلی دلم می خواد که محمد رضا حسرت خوندن اون کتاب رو نداشته باشه ،من برای شما استاد بزرگوارم بسیار احترام قائل هستم و همیشه از آموزه ها تون استفاده می کنم و سایت شما یکی از دلگرمی های زندگی منه، با تشکر.

  • نیلوفر گفت:

    خیلی آموزنده بود، ممنون. مخصوصا بحث آخرتون در مورد ارتباطات و دوستی به نظرم خیلی درسته. آدمها بیشتر از همه چیز محتاج دیده شدنند و این نیاز به دیده شدنه که همه اتفاقای دنیا، چه خوب چه بد تحت تاثیرش هستند.

  • مهرزاد علیزاده گفت:

    جالب بود و البته متفاوت!
    به نظرم خوب میشد اگه بعضی از فایل های رادیو مذاکره اختصاص داده بشه به صحبت با آدم هایی از نسل های مختلف. (مثل همین فایل)

  • سعیده (آذر) گفت:

    هنوز گفتگو رو نشنیدم اما واقعا جای تبریک داره هم به شما که چنین کار باارزش و حقیقتا غیرمنتظره ای رو انجام دادید و هم به مبینای عزیز که از ۱۱ سالگی داره با چنین رویکردها و تفکراتی آشنا میشه،

    • هومن کلبادی گفت:

      آذر جان سلام
      خوشحالم که دوباره نوشتن رو شروع کردی . این فایل زیبا رو حتماً گوش کنید دوست خوبم

      • سعیده (آذر) گفت:

        سلام. من فکر کنم منو اشتباه گرفتید 🙂 احتمالا آذرِ مدنظر شما فرد دیگه ای باشه، من سعیده (آذر) هستم، یعنی سعیده ای که متولد ماه آذر هست…ولی از شما چه پنهان برایم خوشحال کننده بود که ذیل کامنتم ، نوشته ای از شما بود.

        • هومن کلبادی گفت:

          سلام سعیده جان ( متولد ماه آذر )
          از لطفتون ممنونم دوست خوبم و از اینکه ماه تولدمون هم با هم یکی هست خوشحالم دوست هم خونه ای . درست حدس زدید ولی از اینکه شما هم نوشتید خوشحالم دوستِ جدیدِ من
          به امید دیدار همۀ دوستان ، به زودیِ زود

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser