دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

درباره یادگیری: چرا یاد نمی‌گیریم (۱)؟

مقدمه منهای یک: از بس که نوشته‌ام خسته شده‌ام. اما باز هم چون ظاهراً تعداد کسانی که هنوز نفهمیده‌اند و به نظر نمی‌آید که هرگز بفهمند، زیاد است، باید تکرار کنم آنچه اینجا می‌نویسم نظرات شخصی بنده است و هیچ ارزش دیگری ندارد! مقدمه صفر: دیروز در هواپیما – وقتی که از ابزارهای ارتباطی و دوستان و آشنایان منفصل می‌شوم و فرصتی برای فکر کردن پیدا می‌شود – با خودم فکر می‌کردم که جایی که امروز هستم حاصل کدام ویژگی‌های من است و اگر جای بهتری نیستم، حاصل کدام ویژگی‌هاست. فهرست بلندبالایی نوشتم. ویژگی‌های بد زیاد داشتم. مثلاً ترس از فرایند‌های طولانی اداری. من اصلاً از فرم و نامه و رفتن از این اتاق به آن اتاق می‌ترسم. به خاطر این هم، خیلی ضرر کرده‌ام. حاضر نشده‌ام بروکراسی دنیا را بفهمم. یادم می‌آید که قدیم‌ها چند […]

حرفهایی که گفته نشد: سرشت و سرنوشت (۴)

در قسمت اول نوشته‌های سرشت و سرنوشت، گلایه داشتم از برنامه‌هایی که هدف آنها آگاهی‌بخشی است اما در نهایت مخاطب را به سمت تکرار منفعل روایات سطحی داستان‌هایی سوق می‌دهد به دلیل تکرر و تکرار، اگر نتوانیم روایتی متفاوت و عمیق‌تر از آنها را بازگویی کنیم، کارکردی جز سرگرمی جمعی شبانه، نخواهد داشت. در قسمت دوم نوشته‌های سرشت و سرنوشت، مجموعه‌ حرف‌هایی را آغاز کردم که اگر فرصتی بود و مجالی دست می‌داد و شنونده‌ای بود، دوست داشتم داستان‌های شبانه‌ام حول محور آنها بگردد. این ماجرا را از «توجه بیشتر به کلمات» آغاز کردم و در قسمت سوم بحث سرشت و سرنوشت،‌ از امنیت و شگفتی گفتم. در این مرحله دلم می‌خواهد کمی از «ریسک» و «ابهام» بنویسم. در پی اثبات آنچه می‌گویم نیستم. چون اثباتی ندارد. خلاصه‌ای از درکی است که من نسبت به جهان اطراف […]

نظرسنجی و همفکری برای پیک متمم

سلام. معمولاً اینجا حرف و نظرهای خودم رو می‌نویسم اما این بار می‌خواستم خواهش کنم وقت بگذارید  وکمک فکری ازتون بگیرم. ما این هفته یک مجله سی و پنج صفحه‌ای دیجیتال از مطالب پرخواننده متمم، منتشر کردیم. اگر عضو خبرنامه سایت باشید (اون کنار سمت چپ) ایمیلش براتون اومده. اگر عضو نیستید یا ایمیل برای شما نیومده، از این لینک قابل دانلوده: پیک متمم ما همیشه دوست داشتیم که یک نشریه یا گاهنامه یا هر چیزی شبیه این، وزین و زیبا در حد نشریات خوب دنیا منتشر کنیم. برای این نشریه تصویرسازی کردیم. ترجیح دادیم از کارهای گرافیکی موجود در وب کپی نکنیم. صفحه‌بندی کردیم. مطالب رو متناسب با نیاز مجله ویرایش کردیم تا وابستگیشون به سایر نوشته‌های متمم کم بشه و حاصل حدود دو هفته تلاش تیمی،‌ شد چنین مجله‌ای که می‌بینید. من فرضم […]

هدیه‌ تولدی که همیشه می‌ماند…

دوستان خوب و عزیزم، چه کسانی که در این سالها حضوری خدمتشان بوده‌ام، چه آنها که در طرح متمم کنارشان بوده‌ و هستم، چه آنها که روزنوشته‌ها را با هم خوانده‌ایم و یا آنها که از طریق رادیو مذاکره با هم آشنا شده‌ایم، به همت هومن کلبادی عزیز، کتابی برایم درست کردند که برای سی‌ و پنجمین سالگرد تولدم به عنوان هدیه به دستم رسید. هر صفحه‌ی این کتاب، برگه‌ای است که کار یک نفر است. یکی نقاشی کشیده. یکی حرف زده. یکی عکس فرستاده و دیگری درد و دل کرده. یکی محبت بی‌دریغ را هدیه کرده و دیگری خاطرات را مرور کرده. از زمانی که این کتاب به دستم رسید تا الان، بارها و بارها آن را خوانده‌ام. یکی از دوست‌داشتنی‌ترین هدیه‌هایی است که در تمام زندگی دریافت کرده‌ام. این پست را نوشتم، فقط […]

مثلث اشترنبرگ و نیمرویی که املت نمی‌شود…

این مطلب، نگاهی دوباره به مثلث اشترنبرگ است که عمری در حدود سه دهه دارد. اما زیبایی نگاهی که در آن است، آن را کهنه نکرده و باعث شده که هنوز در کتابها و مقالات، به صورت جدی، زنده باقی بماند. آن را برای عصر ایران نوشتم و اینجا بازنشر می‌کنم: ——————————————————————————————————– – ما به زندگی با هم ادامه می‌دهیم اما به خاطر بچه‌ها. – ما خیلی یکدیگر را می‌فهمیم، اما همسران خوبی نیستیم! – درست است با هم اختلاف نظر داریم،‌ اما همه‌ی اینها حل می‌شود… . اینها نمونه‌هایی از جملاتی است که انسانها، برای بیان وضعیت رابطه‌ی عاطفی خود به کار می‌برند. بسیاری از ما، با شنیدن این جملات،‌ انبوهی از توصیه‌های از پیش آماده داریم که معمولاً بر اساس تجربیات قبلی مان و نه الزاماً مدل‌های علمی و کاربردی، شکل گرفته‌اند. شناخت […]

سی و پنج سالی که گذشت…

دیروز این فرصت را داشتم که به دعوت دوست بزرگوارم جناب آقای مهندس دهبیدی پور، ریاست مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف، پس از استاد گرامیمان دکتر دورعلی و در کنار دوست خوبم فرزین فردیس، با ورودی‌های جدید دانشگاه صنعتی شریف – که تنها چند روزی از ورود آنها به دانشگاه می‌گذشت – صحبت کنم. برنامه تصادفاً همزمان با روز تولد من بود و بسیاری از بچه‌ها هم – به لطف زندگی در خانه‌های شیشه‌ای آنلاین – با وجود نداشتن آشنایی رودررو، می‌دانستند و به سبک خوشی‌های دهه‌ی دوم زندگی، برایم آهنگ تولد را خواندند! هر چند که دیگر این روزها آنقدر بزرگ شده‌ایم که بیاموزیم خواندن این آهنگ‌ها، بیشتر ابزار شادی خواننده است تا محبتی به شنونده. فکر می‌کنم برای بچه‌ها، حرف‌های ما نباید خیلی مهم یا جدی بوده باشد. آنها از این حرف‌ها زیاد می‌شنوند. […]

قله‌های ناامیدی

حدود دویست سال پیش، هیوم و هاول، در شمال شهر ملبورن، در حال صعود به یک قله‌ی هشتصد متری بودند. آن روزها – بر خلاف امروز که مسیر‌ها هموار شده است – مسیر چندان هموار و مناسب نبود. اما به سختی‌های رفتن آن مسیر، می‌ارزید. آنها می‌خواستند در صعود به قله، نمای زیبایی از خلیجی که در همان نزدیکی بود را ببینند. پس از تلاش و کوشش فراوان به قله رسیدند. هیچ چیز دیده نمی‌شد. در حوالی قله، آنقدر پوشش گیاهی متراکم و درختان مختلف وجود داشتند که فضای دید را محدود می‌کرد و عملاً از بین می‌برد. آنها به پایین کوه برگشتند و برای قله نامی انتخاب کردند که تا امروز هم مانده است: قله‌ی نا‌امیدی! قله‌ی ناامیدی، امروز مسیر همواری دارد. برای پیاده‌روی‌های معمولی مردم به کار می‌رود و هنوز هم، همین نام […]

حرفی با پدر و مادرها در شروع سال جدید

این مطلب را برای عصر ایران نوشتم. مطلب ظاهری شبیه دلنوشته دارد. اما آنها که قبلاً نوشته‌های اینجا و متمم را خوانده‌اند می‌دانند که تک تک جمله‌های این متن، قبلاً در مطالب من با ارائه‌ی رفرنس‌های علمی، از تحقیقات روز دنیا به بحث گذاشته شده است. ————————————————————- نخستین روز سال تحصیلی، خاطره‌ی مشترک همه ماست. این روزها، با شادی و لبخند، خاطرات نخستین روزهای مدرسه‌ی خودمان را مرور می‌کنیم. اما، اگر کمی فکر کنیم به خاطر می آوریم که آخرین روزهای تابستان، برای بسیاری از ما، آرام و غم‌انگیز بود. چیزی شبیه غروب جمعه‌ها. احساسی که نسبت به روزهای شروع سال تحصیلی داشتیم و داریم، می‌گذرد. تلخ یا شیرین، در طول زندگی آنقدر شروعها و پایان‌های مهم را تجربه می‌کنیم، که کمتر فرصتی برای به یاد آوردن آن روزها، باقی می‌ماند. اما، آنچه در طول […]

درباره انتقاد کردن

سه فایل صوتی درباره انتقاد کردن، در رادیو عصر ایران منتشر کردیم که اینجا می‌توانید لینک‌های آنها را ببینید. طبق دستور دوستان در اینجا، از سایت عصر ایران درخواست کردیم که فایل‌ها را با فرمت mp3 منتشر کنند که دوستان ما در عصر ایران هم لطف کردند و این کار را انجام دادند. درباره انتقاد کردن – محمدرضا شعبانعلی – قسمت اول درباره انتقاد کردن – محمدرضا شعبانعلی – قسمت دوم درباره انتقاد کردن – محمدرضا شعبانعلی – قسمت سوم با متمم:تعداد ماهواره های استارلینک و موقعیت آن‌ها در آسمان ایران درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلط‌ها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار می‌آید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از […]

آموزش و پرورش نوجوانان: فرصت‌ها و تهدیدها

در برنامه فرزندپروری مضطربانه که معرفی برنامه نوجوان توانگر بود، برای پدرها و مادرها گفتم که: اگر از شما بپرسم، پنجاه سال دیگر، قرار است جشن تولدی برگزار شود و هدیه‌های مختلفی هم آورده شود،‌ چند نفر از شما می‌توانید چیزی را که بیشتر از موارد دیگر،‌ هدیه می‌شود حدس بزنید؟ یا با قطعیت قابل قبولی به من بگویید؟ تغییرات جهان بسیار سریع شده. بسیاری از وسایلی که بخشی از زندگی روزمره ماست،‌ ده سال پیش قابل تصور هم نبوده. امروز شغلهایی وجود دارد که تعریف کردن و تفهیم آنها برای نسل قبل – که بسیاری از آنها فوت کرده‌اند و نیستند – به هیچ شکل امکان‌پذیر نیست. پس شما که در حد یک هدیه تولد هم، شناختی از پنجاه سال بعد – که برای فرزندانتان زمان بازنشستگی و لذت بردن از دسترنج چند دهه […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser