امروز صبح کاملاً تصادفی گفتگوی سایت انتخاب (به میزبانی حمزه صالحی) با دکتر غلامرضا حداد استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی را دیدم.
متأسفانه پیش از این ایشان را نمیشناختم و چیزی از صحبتهایشان نشنیده و از نوشتههایشان نخوانده بودم.
بیشترین چیزهایی که در صحبتهایشان برای من جذاب بود، ساختار بسیار منظم، چارچوب شفاف، مفهومپردازی دقیق و منطق استدلالی محکم بود.
صحبتهای ایشان را میتوانید در سایت انتخاب یا در یوتیوب انتخاب ببینید.
شاید توضیحات زیر پیشزمینهٔ بهتری برای دنبال کردن گفتگو در ذهنتان ایجاد کند:
(۱) چند دقیقهٔ اول گفتگو ایشان دربارهٔ نگاه به روابط بینالملل از منظر نظریهٔ بازیها (Game Theory) حرف میزنند. اگر به نظریه بازیها و مباحث مرتبط با آن علاقه نداشته باشید، ممکن است این چند دقیقه بهنظرتان کمی سنگین بیاید. اما باز هم با دقت گوش کنید. برای قسمت بعدی بحثشان بسیار ضروری است (اگر هم با نظریهٔ بازیها و نظریههای مشابه، مانند نظریهٔ شبهٔ عوامل عقلایی علاقهمند هستید، میتوانید از دقت ایشان در انتخاب اصطلاحات و واژهها لذت ببرید. اینکه کسی در یک گفتگوی شفاهی و فیالبداهه، کلمات تخصصی را تا این حد دقیق انتخاب کند، تحسینبرانگیز است).
(۲) در ادامه ایشان دربارهٔ مفهوم بازدارندگی صحبت میکنند. نکتهٔ بسیار کلیدی که در این بخش مطرح میشود این است که بازدارندگی به این معنا نیست که شما قدرت ضربه زدن به طرف مقابل را داشته باشید. بلکه به این معناست که اگر کشندهترین ضربه را دریافت کردید، هنوز بتوانید ضربهای کاری به طرف مقابل وارد کنید (= صِرف قدرت نظامی و ابزار جنگی نامتعارف، قدرت بازدارندگی نمیآورد. شکل دادن به حلقهٔ دوم، یعنی حمله پس از حملهٔ بسیار کشنده، به قدرت بسیار پیشرفتهٔ تکنولوژیک و سیستم مدیریتی بسیار قوی نیاز دارد).
(۳) در بخشی از بحث، ایشان با دقت کلامی خوبی، حملههای پیشگیرانه و پیشدستانه را تفکیک و مقایسه میکنند.
(۴) در باقیماندهٔ بحث، چهار سناریوی محتمل برای آیندهٔ ایران و جمهوری اسلامی را ترسیم میکنند.
(۵) صحبتها تب و تاب تند سیاسی ندارد و اگر دنبال جنجال باشید، لذت نمیبرید. اما قدرت تحلیل بسیار خوبی به مخاطب میدهند. ایشان از بین چهار سناریویی که مطرح میکنند، سناریوی سوم را مطلوبترین و سناریوی چهارم را محتملترین میدانند. توضیحاتی که دربارهٔ علت پایین بودن احتمال سناریوی سوم میگویند، بسیار جالب، دقیق و آموزنده است.
آخرین نکته هم اینکه حرف زدن پر سر و صدا و جنجالی اصلاً سخت نیست. اما این شکل از صحبت کردن دقیق و با چارچوب با اتکا به پسزمینهٔ تئوریک و مفهومپردازی دقیق، واقعاً دشوار است. البته هستند کسانی که گاهی با یک دستمال گردن، ژست استراتژیست میگیرند و سالادی از کلمات تحویل مخاطب میدهند. اما مخاطب دقیق بهسرعت میتواند تفاوت آنها را با تحلیلگران عمیق و علمی تشخیص دهد.
دکتر غلامرضا حداد به قضاوت من – که سواد سیاسی ندارم اما چارچوبسازی، مفهومپردازی و مدلسازی را میفهمم – قطعاً از دستهٔ دوم (تحلیلگران عمیق و علمی) هستند و نگاهی دلسوزانه دارند.
آخرین دیدگاه