حدود ۱۰ سال است که در ایران کلاس و سمینار برگزار میکنم.
هیچوقت برای همایشها و کلاسهایم تبلیغ های روزنامه ای و رسانه های انبوه نداشته ام.
چند هزار نفر در سایت من ثبت نام کرده اند و اطلاعات تماس خود را گذاشته اند و هر بار، با ارسال ایمیل یا پیامک، همایشها و کلاسهایم تا سقف ۱۰۰۰ نفر پر شده اند.
این بار، اعلام کردم یک سمینار به نام «توقف اضطراری» در روز جمعه در تالار الغدیر دارم و عواید آن به صورت کامل به بنیاد کودک اختصاص می یابد.
در انواع رسانه ها اطلاع رسانی کردیم اما برای اولین بار در این ده سال، تعداد ثبت نامی ها تا این لحظه به زحمت یکصد نفر رسیده است!
چند روزی است که در حال بررسی و ریشه یابی هستم. اینکه چرا مردم به «من» راحت تر از «کودکان محروم» پول میدهند!!
نظر جمعی از دوستانم را که در حوزه رسانه فعال هستند جویا شدم و در نهایت ناامیدی، پاسخ مشترکی دریافت کردم: «مردم به کلمه خیریه حساس شده اند».
به نظر می رسد در طول سالهای گذشته، عمده همایشهای خیریه بیشتر از محتوای علمی و کاربردی، به تحریک «احساسات» مخاطب پرداخته اند و به همین دلیل، زمانی که مردم کلمه خیریه را می شنوند احساس میکنند قرار است در برنامه ای شرکت کنند که «احساس آنها را تحریک کند» و نه اینکه «مغز و ذهن آنها» را تغذیه نماید.
این چنین است که برنامه من در روز جمعه، به رغم علمی و کاربردی بودن، به دلیل واژه «خیریه»، از اقبال کافی برخوردار نشده و بر اساس نظر کارشناسان، اگر این سمینار بدون واژه خیریه اعلام میشد، استقبال کاملاً متفاوتی را تجربه میکرد.
این رویداد، پیامی است برای من و همینطور خبری است برای سایر دوستان و عزیزانی که تصمیم دارند در حوزه های خیریه فعالیت کنند… به نظر میرسد واژه «خیریه» یک واژه ممنوعه است. کار خیر را باید بی نام خیر انجام داد…
منتظر خواندن نظرات شما هستم.
من هم مثل شما مطمئنم که انجام دادن این کارها ست که مهمه ، کلمه هرچی میخواد باشه بزار باشه ، اصلا بگذار هیچ کلمه ای نباشه . شاید اینجا تنها جاییه که مهارت کلامی کاربرد نداره
تعداد سازمانهای خصوصی حرفه ای که تلاش کرده اند شفاف باشند و اعتماد انسانها رو جلب کنند به انگشتان دست هم نمیرسه وضعیت سازمانهای دولتی که توی این بخش فعالیت میکنند که دیگه گفتن نداره. حتی مطلب قبلی شما (فایل صوتی دعوتنامه) کمترین نظرها رو زیرش میشه دید . وقتی میبینی مخاطب این سایت که مخاطب خاصی هم هست به این دعوت واکنش مشون نمیده و یه جورایی کرخت با این مساله برخورد میکنه یه علامت سئوال برای آدم ایجاد میشه ،این علامت سئوال وقتی بزرگتر میشه که میبینی اتفاقا بخش بزرگی از ما و جامعه ما اگر دید سیستمی بلند مدت نداریم حداقل احساسات غنی ای داریم و دوست داریم کمک کنیم . بنیاد کودک این خلا اعتماد رو پر کرده و شاید هیچ کاری در امروز جامعه ما اثر بخش تر از کاری نیست که اونها دارن انجام میدن
من به خیریه حس بدی داشتم و به خاطر این حس بد به خیریه یک حس بد هم به خودم داشتم. الان با دیدن این نوشته حس بدی که به خودم داشتم از بین رفت و فقط همان حس بد به خیریه باقی مانده که میتوانم با آن کنار بیایم.
سلام. من کارمند یک مجموعه معتبر خیریه هستم. ولی انقدر که من حساسیت در مشرع و سالم کار کردن دارم، انگار مسئولینش ندارن. بگذریم از اینکه فکر میکنیم کار خیر یعنی فقط کمک مالی. دادن کار، انگیزه و اعتماد بنفس که مهمتره.
بهرحال چگونه میشه این کلمه رو بازسازی کرد یا یک معادل بدون حساسیت براش ایجاد کرد؟
منم به کلمه خیریه اصلا اعتماد ندارم ، هرجا دیدمش فرار میکنم
با سلام ، من فکر میکنم شاید دلیل این نوع برخورد با واژه ،، خیریه ،، بعضا سو استفاده هایی است که توسط اشخاصی در جامعه شده است، من هم گاهی با بی مهری دوستان دراین زمینه روبرو بوده ام ، ولی میشناسم جوانان عزیزی را که بدون هیچ انتظاری ساعتها به پرورشگاهها مراجعه میکنند و دانش وتوان خودرا دراختیار بچه های محروم می گذراند . متاسفانه بدلیل ریاکاری بعضی افراد این احساس عدم اعتماد درمردم بوجود آمده است .
سلام به نظرم بعضی ها با این کلمه بازی کردند ودر خیلی موارد استفاده کردند و مردم از این کلمه زده شده اند وبا شنیدن این کلمه احساس بدی پیدا میکنند
منم با تو هم عقیده هستم احمد. به نظرم این کلمات با چندین مفهوم منفی همزمان تداعی میشه و همینه که حس ما بهشون بد شده
باسلام واحنرام
به نظرم محرمانه بودن کارخیرعلاوه بررضایت بیشترخدای متعال باعث اثربخشی بیشتروپایدارترآن منتهادرزمانی طولانی ترمیگردد .باتشکر
سلام
نمي دونم شايد داريم كمي زود قضاوت مي كنيم خود من يكي از اون افرادي بودم كه خيلي علاقه داشتم در اين سمينار شركت كنم اما به خاطر تعطيلات و بين التعطيلي كه بود سفر بودم!
اما امروز كه برگشتم به خودم و خداي خودم قول مي دم با اين كه هنوز شهريه دانشگاهم رو نريختم تا نمره هام رو ببينم حتما اين كار روتا ساعت ۳ ظهر امروز انجام بدم
ميدونم بايد بيشتر از اين كه بشينم تحليل كنم و كلي نظريه از خودم صادر كنم كه چرا همايش رفتيم يا نرفتيم بايد عمل كنم…
(هل جزا الاحسان الا الاحسان!)
سلام محمد رضا
من زنگ زدم به موسسه خواستم جا رزرو کنم اما نشد ؟
میدانی چرا بیشتر تلاش نکردم تا لااقل به این همایش بیام ؟؟
چون خانم پاسخگوی موسسه خیریه گفت اگر ۴۸ ساعت قبل رزرو نکرده باشی اصلا جا نیست ؟؟ شرمنده ایم ومن که
از شهرستان آمده بودم بلیط برگشتم را هرچه کردم نتوانستم عوض کنم تا با تمام اشتیاقی که داشتم در این همایش شرکت کنم اما نشد و این ریسک را هم نپذیرفتم که بمانم و به محل سالن بیام شاید جایی باشد ؟؟
اما باز میگویم این من بودم که مقصر بودم و هستم و هرچه بهانه و دلیل است می آورم که ثابت کنم نشد اما می دانم تمام تلاشم را نکرده ام
واقعاً چرا؟؟
سلام
نگران نباشید. خیریه کاری نیست که از یاد مردم رفته باشد خیلی ها هستند که بدون اطلاعیه مشغول کار خیر هستند. کارهای نیک در وجود مردم ما نهادینه شده و در متن زندگی اونها جاریست. محمد رضای عزیز شاید نتواستید با دل مخاطب ارتباط برقرار کنید. و شاید که نه حتما بایستی جامعه مخاطبتون را گستر ده تر کنید. بای مثال یه تابی توی بازار و محله های سنتی و هیات های مذهبی محلی و قدیمی بزنید میبینید که کار خیر هنوز جاریست.
شاید برای مخاطب های فعلی شما این شیوه قدری نا مانوس بوده.
ناراحت نباشید و با انرژی ادامه اهید. بعضی واژه ها و کارها با هنمین تلاشها زنده می مونند.
ارادتمند
حمید رضا
سلام. اتفاقا خیریه بودن اونم برای بنیاد کودک منو تشویق کرد که شرکت کنم اما خب امتحان دارم و آمادگی کمی داشتم ترجیح دادم وقتمو برای درس خوندن بذارم. برای ثبت نام کردن و شرکت نکردن هم به نظرم منطقی نبود چون میتونسم همین طوری کمک کنم دلیلی نداشت همایشو ثبت نام کنم ضمن این که اصلا فکر نمی کردم این تعداد کم ثبت نام کرده باشن و ترجیح میدادم اجازه بدم شرکت کنندگان واقعی ثبت نام کنن.