چپ دستها اقلیتی هستند که کمتر از ۸% جمعیت جهان را تشکیل میدهند و من هم جزو آنها هستم. ظاهراً هر جا اقلیتی هست ما هم هستیم. خدا را شکر که طعم اقلیت بودن را بر ما چشاند تا هیچگاه از حق اقلیت چشم نپوشیم.زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که در کنکور، در مقابل معلولیتها برای خودم در مقابل چپ دستی علامت زدم.زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که دیدم انگشتان قدرتمندم تنها بر روی پیانو آکورد میزنند و دست ضعیفم، بار نواختن مانده آهنگ را تحمل میکند.
زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که نتوانستم مانند خواهر و برادرم، با چاقو میوه پوست بکنم. هم اکنون هم که چاقوی دو لبه آمده، توان یادگیری من مانند سابق نیست!
زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که باید چهار انگشتم را در سوراخ دستگیره قیچی وارد میکردم در حالی که به اندازه یک شصت جا داشت!
زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که در ترسیم اشکال هندسی، درجه بندی خط کش مدام در زیر انگشتانم گم میشد.
زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که دیدم دستم به راحتی دیگران در جیب پیراهنم نمیرود.
زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که انگشتم بر روی دکمه دوربین میلرزید. چون دست راستم بر روی دکمه قرار گرفته بود.
زمانی فهمیدم در اقلیت هستم که روی صندلی های تکی نمیتوانستم صاف بنشینم.
وقتی خواستم با برنامه های حسابداری کار کنم، فهمیدم که تمام اعداد صفحه کلید را بی رحمانه زیر دست راست گذاشته اند. هنوز هم با هر کلیک چپ روی ماوس، اقلیت بودن به یادم میآید.
زمانی که فهمیدم در اقلیت هستم، همزمان فهمیدم که باید اقلیت بودن را پذیرفت. بیشتر که فکر کردم فهمیدم که در گروههای اقلیت دیگری نیز عضوم. فهمیدم که در جامعه، مذهب، جهان، تمدن و … نیز جایگاه اقلیت را اشغال کرده ام. و پذیرفتم که این زندگی حداقلی را بپذیرم، بسوزم و بمیرم.
مطلب مرتبط: تجربه تلخ چپ دستی در دنیای راست دستها
آقای محمد رضا
مردم ما از بین هزاران مکان تفریحی و خوشگذرانی که تبلیغاتشون بسیار بیشتر و جذاب تر به خاطر تبلیغ نمیان تو مراسم مذهبی بشینن پس منطق چی شد؟؟؟
همیشه در حسرت دیدار انسانهای مذهبی واقعی مانده ام.
انسانهای مذهبی که من دیده ام:
مذهب برای برخی پاسخی است به جهل شان.
مذهب برای برخی وعده لذت است در بهشت.
مذهب برای بعضی ترس است از جهنم
مذهب برای برخی عادتی است جا مانده از دوران کودکی
مذهب برای برخی روشی است برای کسب قدرت و درآمد
کاش آنقدر شجاع باشیم که بپذیریم به قول آن عارف بزرگ، «مسلمانی در کتابهاست و مسلمانان در زیر خروارها خاک خفته اند». آنان که امروز میبینی در یکی از گروههایی که من گفتم میگنجند اگر جرأت اعتراف و خودشناسی داشته باشند.
سلام.
شاید درست نگشتی من گشتم وچندتایی بیداکردم.
امیدوارم یروز از نزدیک ببینمت وببینی منو چون
فکرمیکنم یه مذهبی واقعیم!!!
البته باچنددرصدی خودشیفتگی…!!!
به خوبی معنی دراقلیت بودن رواحساس میکنم.چون من هم به گونه ای خاص دراقلیتم.اینکه چرا، مهم نیست.مهم این است که این قضیه را با تمام وجود درک میکنم!
استاد شما از اقلیتی هستی که اکثریتو شیفته خودت کردی
روزمون مبارک
مجید
استاد شما از اقلیتی هستی که اکثریتو شیفته خودت کردی
روزمون مبارک
مدت کمی ِ که باهاتون آشنا شدم، با وجود همین آشنایی کم حس کردم سه واژه آخر عبارتی نیست که محمدرضا شعبانعلی به زبون بیاره
khobe dge .mage bade ke aghaliyat bashi?? rozetoon mobarak OSTAD
روزمون حسابی مبارک
محمد رضا یا استاد عزیز حال تو این جامعه ایران علاوه بر چپ دست بودن اقلیت دیگری را نیز بر ما چشاند و ان نیز سنی بودنمان است که حتی حق ادای مراسم مذهبی هم تو تهران نداریم (نبود مسجد ومجوز) که به شخصی ترین عقاید وعباداتمان برسیم
ما که دوز اقلیتیمون پر پره
راستی حالا چرا بسوزیمو بمیریم!!!!!!؟؟؟ بسازیمو وبمیریم
رضا جان. فقط دلم میخواست اینجا یک خط بنویسم و آرزو کنم روزی بتونی آزادانه در همین تهران مراسم مذهبی اجرا کنی و غرور کشور ما نه به مراسم های مذهبی با پشتوانه های تبلیغی سنگین، بلکه به آزادی مراسم مذهبی همه ادیان و مذاهب باشه. زمانی به این ویژگی شناخته میشدیم و امروز در حسرتش هستیم.
زيبا بود محمدرضا جان
من که نفهمیدم چی میخواهی بگی؟؟!!
به عبارت دیگر”ایی که گفتی یعنی چه؟”
البته شاید به خاطر این باشه که من چپ دست نیستم 😉
یادش بخیر وقتی مدرسه میرفتم بچه ها با تعجب بهم میگفتن تو چپ دستی ؟؟؟؟؟
استاد شما پیانو هم میزنید؟
چه جالب!!
بهتون نمیاد اهل هنر و موسیقی باشین…
سلام.مذهبتون چیه؟چرا احساس میکنم نمیخواید همه رو با خودتون همراه کنید!
چپ دستهای مهم جهان:
بیل گیتس .انیشتن.باراک اوبا-چارلی چاپلین- جان اف کندی- ناپلئون- لئوناردو داوینچی -ماهاتما گاندی .و…….محمد ضا شعبانعلی
روز همگیتون وخودم مبارک
روزتون مبارک
چپ دستم …
روی صندلی راست دستا نشستن سخته …
روزمان مبارک … 🙂