چند پست قبل، مطلبی نوشتم با عنوان «یک معما» و از دوستانم خواستم که روی آن فکر کنند.
برخی از دوستان خارج از حوزه تعریف و چارچوب مسئله، راه حل ارائه داده بودند. اما در مورد سایر جوابها لازم است نکاتی را ذکر کنم:
قبل از هر چیز لازم به توضیح است که این یک مسئله ریاضی است و در صورتی که علاقمند به تئوری احتمال باشید میتوانید با مراجعه به این آدرس، جزئیات ریاضی آن را بخوانید. برای من جزئیات ریاضی راه حل مهم نیست. فقط توجه شما را به این نکته جلب میکنم که:
از نظر ریاضی، برای اینکه بهترین شانس را داشته باشیم میتوان اثبات کرد که باید ۳۶% (یک تقسیم بر عدد نپر) افراد را ببینیم و تحت هیچ شرایطی انتخاب نکنیم و پس از آن، هر کسی که از تمام مصاحبه شدگان قبلی بهتر بود را انتخاب کنیم.
به عبارتی در این مسئله (با دویست نفر) برای یافتن جواب بهینه توصیه میشود ۷۲ نفر را ببینیم و بعد از آن هر کسی که از همه گزینه های قبل از خود بهتر بود را انتخاب کنیم.
کسانی که تعداد بیشتری را می بینند (مثلاً ۱۰۰ نفر یا ۱۵۰ نفر یا ۱۹۰ نفر) متناسب با تعداد افراد بیشتری که می بینند، محافظه کارترند. افرادی هم که تعداد کمتری را می بینند، یا اینکه میگویند اولین کسی که حداقلها را داشت، انتخاب میکنم، ریسک پذیرتر هستند.
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
زمانی معماتو دیدم که جواب دقیقت رو هم گذاشته بودی. ولی ازینکه این حیطه (تئوری احتمالات) هم جزئ علایق مشترکمونه خوشحال شدم(که احتمالا باز هم از آن خواهی نوشت)
چه جالب بود.ممنونم استاد.
استاد ببخشید ولی من هنوز متوجه نشدم وقتی تو شرایطی مشابه اون چیزی که شما مثال زدین قرار گرفتیم, چه تصمیمی بگیریم بهتر هست؟
من در اون مورد خاص، حدود ۱۰ تا ۱۵ گزینه داشتم. تنها چیزی که باید در خاطر نگه میداشتم این بود که به امید گزینه های آخر، از گزینه های اول رد نشم. من با ۴ تا ۵ گزینه اول مذاکره کردم. «بهترین پیشنهاد موجود در بین ۵ گزینه» رو درآوردم. با خودم قرار گذاشتم با اولین کسی که پیشنهادش بهتر از این ۵ تا بود تفاهم نامه بنویسم. درست یادم نیست اما فکر میکنم من با نفر دهم یا یازدهم قرارداد بستم و با اون ۳ – ۴ نفر باقیمانده در مورد اون پروژه هیچوقت حرف نزدم.
استاد ممنون از اینکه صبوری می کنید و جواب میدید.