چرا درباره مذاکره اخذ نمایندگی شرکتهای خارجی مینویسم؟
با وجودی که سالهاست در مذاکره های داخلی و خارجی شرکت میکنم و خاطرات و تجربیات نسبتاً قابل قبولی در مذاکرات اخذ نمایندگی شرکتهای خارجی داشته ام، اما ترجیحم این بوده که این وبلاگ شخصی با بحث کسب و کار مخلوط نشود.
اما با توجه به فضای جدیدی که برای اخذ نمایندگی شرکتهای خارجی به وجود آمده است، احساس کردم بهتر است کمی وقت شما را بگیرم و نکات و پیشنهادهایی را در این زمینه مطرح کنم.
شرایط امروز و سالهای آتی کشور در اخذ نمایندگی شرکتهای خارجی
فضای ذهنی برای اخذ نمایندگی شرکتهای خارجی طی سالهای اخیر، چندان مذاکره محور نبود و بیشتر به این سمت میرفت که پسرخاله من با پسر عمه فلانی که در فلان سازمان است رابطه دارد و بهتر است به ما نمایندگی بدهید و ما میتوانیم حتی قانون را هم به نفع شما تغییر دهیم و عملاً جنس مذاکره بیشتر به لابی شبیه بود.
اما طی یکی دو سال اخیر و قطعاً طی سالهای آینده، فضا در حال تغییر است و مذاکره به معنای متعارف آن، کاربردهای بیشتری خواهد داشت.
دو توضیح مقدماتی اما مهم
بدیهی است که آنچه در اینجا میخوانید صرفاً بر اساس تجربیات شخصی من است و ممکن است کسانی باشند که در کسب و کار خود، تجربیات متفاوتی داشته باشند.
آنچه من در اینجا میگویم برآیند تجربیات اخیر است و طبیعتاً وقتی چهل یا پنجاه مورد را جمع بندی میکنی و میانگین ارائه میدهی، همیشه مثالهایی هم وجود دارد که با تجربیات تو تفاوت داشته باشد.
اما به هر حال چون کمتر کسی را میشناسم که از لحاظ حجم و تنوعی که من درگیر آن بودهام، گرفتار این بازیها بوده باشد، حیفم آمد که بر اهمیت این پیشنهادها اصرار نکنم.
ضمناً پیشنهادهایی که در اینجا مطرح میکنم، به ترتیب اهمیت نیست. بلکه صرفاً ثبت برخی مواردی است که احساس میکنم نیاز به تاکید بیشتر دارند و بر اساس اینکه به چه ترتیبی به ذهنم رسیدهاند آنها را یادداشت میکنم.
شما تنها شرکتی نیستید که از شرکت خارجی درخواست اخذ نمایندگی میکنید
بارها و بارها این را از دوستانم در برندهای بزرگ خارجی میشنوم که میگویند: کسی در ایران نبوده که انگلیسی دست و پا شکسته بداند و به ما برای اخذ نمایندگی، ایمیل نزده باشد. حتی اگر یک صنعت خاص و یک شرکت ناشناخته را هدف قرار دادهاید، همیشه همه مذاکرهها و مکاتبات و جلسات را با این فرض برگزار کنید که آنها پیشنهاد دیگری را هم از کسی در سطح شما یا بهتر از شما، روی میزشان دارند. چنین فرضی جدای از اینکه در نگاه من، فرض نیست و فکت است، حتی اگر هم فرض باشد، تبعات مثبت زیادی خواهد داشت.
در صورتی که این فرض من را قبول داشته باشید، مناسب است برای اجرایی شدن آن به نکات زیر توجه کنید:
پیشنهاد ۱-۱: در مورد شرایط ایران، بزرگنمایی و کوچکنمایی نکنید. حرفی بزنید که قابل دفاع باشد. اگر با آغاز یک فعالیت جدید صد نفر مشغول به کار خواهند شد، هرگز در مذاکرههای خود ادعای دویست نفری مطرح نکنید. اگر میخواهید هزینه Setup کردن و آغاز کسب و کار را برآورد و اعلام کنید و بر اساس آن چانه زنی کنید، همان صد نفر را معیار قرار دهید. به خاطر داشته باشید که شرکت شما و شرایط شما برای طرف مقابل تا حد زیادی شبیه یک جعبه سیاه یا Blackbox است و او در هر یک از اظهارات شما به دنبال نشانهای میگردد تا شما را اعتبارسنجی کند. اعتبار خود را با ادعاهای نامربوط زیر سوال نبرید.
پیشنهاد ۱-۲: در مورد مسائل مالی هم پیشنهاد ۱-۱ را رعایت کنید. بعضیها از یک طرف توضیح میدهند که انتفال پول به ایران و از ایران سخت است و غیرممکن است و فقط و فقط ما هستیم که میتوانیم این کار را بکنیم و بعضیهای دیگر هم اصرار که همه مشکلات حل است و انتقال پول هم ساده است و اگر هم الان نیست، ما وعده مساعد مسئولین را شنیدهایم و به زودی آسان خواهد شد.
کسانی که امروز تصمیم میگیرند با ایران کار کنند، میدانند که شرایط سادهای پیش رو نخواهند داشت. اما این بازار برایشان جذاب است و به همین دلیل تصمیم به مذاکره با ما میگیرند. دلیلی ندارد با ترسیم کاریکاتور از شرایط اقتصادی کشور، و بزرگ کردن بعضی مشکلات یا کوچک کردن بیش از حد آنها یا بزرگنمایی بعضی فرصتها یا کوچکنمایی بعضی تهدیدها، بکوشیم فضا را غیرواقعی کنیم.
برای اکثر شرکتهای خارجی در مذاکرات اخذ نمایندگی، ارتباطات غیررسمی شما با فلان مسئول یا فلان مدیر هیچ ارزشی ندارد
بر روی این چیزها تاکید نکنید یا ادعای این چیزها را مطرح نکنید. گاهی اوقات شرکت در جلسات مذاکره ایرانی من را یاد سالهای نخست باز شدن فضای اقتصادی شمال عراق میاندازد. البته الان کمی اوضاع تغییر کرده. در آن سالها در خیابانهای اربیل که قدم میزدی، همه خویشاوندان بارزانیها بودند. تعجب میکردی که یک مادر و پدر در طی دو یا سه نسل، چطور سه میلیون آدم زاییدهاند! شاید این جور بازیها برای برخی از ما جذاب یا باور کردنی باشد، اما به عنوان کسی که بارها و بارها صحبتهای آن سوی میز را هم شنیده به شما اطمینان میدهم که بعد از مطرح کردن این نوع ادعاها به محض تمام شدن مذاکره، طرف مقابل به شما خواهد خندید.
این ادعاها حتی اگر درست باشند، ترجیحاً نباید پایه مذاکره اخذ نمایندگی قرار بگیرند.
به دلیل اینکه طرف مقابل به رابطه سودمند برای دو طرف در طی دهها سال فکر میکند. برخلاف فرهنگ رایج چند سال گذشته که هر کسی میگفت یک سال کار میکنم و بارم را میبندم، کسی که با شما قرارداد میبندد، اگر شرکت معتبری باشد ترجیح میدهد سالهای سال آن را تمدید کند.
برای چنین قراردادی، شریک تجاری جذاب کسی است که بر توانمندیهای داخلی شرکت خود تکیه کرده باشد و نه یک نسبت فامیلی یا آشنایی با فلان شخص در فلان سازمان که با نخستین تغییرات، موقعیت خود را از دست خواهد داد.
به جنبههای اخلاقی در همه مذاکره های تجاری از جمله مذاکره اخذ نمایندگی توجه کنید
در اقتصادهای توسعه یافته بر خلاف اقتصادهای توسعه نیافته، اخلاق جایگاه رفیعی دارد. اگر میدانید که فلان شرکت در ایران نمایندگی دارد و شما قصد دارید که به آن حوزه وارد شوید و نمایندگی بگیرید، هرگز نماینده قبلی را تخریب نکنید.
نامههایی از این دست که: «فلان شرکت که الان نماینده شماست، پرونده اقتصادی دارد و گفتهاند فردا اعدام خواهد شد!» یا اینکه جمع آوری نامه از مشتریان ناراضی آنها و ارسال آنها برای شرکت مادر، کاری حرفهای نیست.
یک بار از یک طرف خارجی شنیدم که در مواجهه با چنین نامهای گفت: اینها پس فردا با ما هم مشکل پیدا کنند، تا ما را داخل بلک لیست وزارتخانه قرار ندهند، رهایمان نخواهند کرد. ترجیح میدهیم با آنها کار نکنیم.
در مذاکرات اخذ نمایندگی بیش از حد بر صورتهای مالی خودتان تاکید نکنید
متاسفانه تصویری که طی سالهای گذشته از ما ایجاد شده این است که صورتهای مالی اعلامی توسط بسیاری از شرکتها چندان معتبر نیست. حساب سازیها، فرارهای مالیاتی، جابجایی منابع در بین زیرمجموعههای شرکتها و ارتباط با نهادهای مالی، همه و همه باعث شدهاند که صورتهای مالی برای طرف خارجی به اندازهای که ما انتظار داریم قابل اتکا نباشد. به هر حال فراموش نکنید که اینجا ممکن است در داراییهای یک شرکت، دکل نفتی هم موجود باشد اما اصل دکل را آب با خود برده باشد!
پیشنهاد ۴-۱: اگر اصل پیشنهاد ۴ را قبول داشته باشید، برای اعتمادسازی بیشتر، از گزارشهای تحلیلی بازار استفاده کنید. شرکتی که ده سال در ایران کار حرفهای در یک صنعت خاص انجام داده است میتواند در چند صفحه، گزارشی چنان تحلیلی و زیبا از بخشبندی بازار، تنوع مشتریان، ترجیحات آنها و موارد مشابه تنظیم کند که صدها برابر یک گزارش مالی واقعی یا صوری ارزش دارد. هر شرکت معتبری از یک گزارش تحلیلی خوب استقبال خواهد کرد. ضمن اینکه نحوه تنظیم گزارش میتواند به صورت تلویحی، قدرت و تسلط شما بر بازار و شناخت شما از آن بازار و قابل اتکا بودن شما را تایید کند.
پیشنهاد ۴-۱-۱: در تنظیم و ارائه این گزارشها خسیس نباشید. بعضیها جوری با این اطلاعات برخورد میکنند که انگار خون رگهایشان است. یا میگویند: این اطلاعات را بدهیم که برود با دیگری کار کند و اینها را به او بدهد؟ هزینه از دست دادن این اطلاعات بسیار کمتر از ارزشی است که میتواند برای شما ایجاد کند. ضمن اینکه به خاطر داشته باشید کسی که یک گزارش ارزشمند را بی بهانه و بدون انگیزه معامله به طرف مقابل میدهد، به صورت تلویحی نشان میدهد که اندوخته دانش و تجربهاش آنقدر زیاد است که یک گزارش ارزشمند دقیق، سهم چندانی در آن ندارد.
پیشنهاد ۴-۲: برای تنظیم یک Business Plan یا Marketing Plan تلاش کنید و حتماً این کار را داخل شرکت خودتان و با همکاری همکاران خودتان و بدون کپی کردن از دیگران انجام دهید. در اینجا مراقب مشاوران غیر حرفهای باشید. بسیاری از آنها فرمتهای ثابتی دارند که تنها عنوانها و عددهای آن را تغییر میدهند. به خوبی جلسهای را به خاطر دارم که سه Business Plan مختلف از سه شرکت مختلف برای اخذ نمایندگی دریافت شد که حتی سایز فونت آنها هم تفاوتی نداشت. خودتان وقت بگذارید، با همکارانتان بنشینید و یک طرح واقعی کاربردی تنظیم کنید. اینکه طرح اوریجینال باشد و کمی خطا داشته باشد به صدها طرح جنزیک بدون خطا و بدون خاصیت میارزد.
اگر مذاکره های تجاری بین المللی دارید، حتماً سایت انگلیسی داشته باشید
شاید به نظر ساده و معمولی بیاید اما به خاطر داشته باشید که کسی که میخواهد به شما نمایندگی بدهد، به هر حال در موردتان تحقیق خواهد کرد و بهتر است که یکی از این منابع سایت خود شما باشد. حضور در اینستاگرام و فیس بوک و … و ارائه آنها در فضای اقتصاد بین المللی، کاری بسیار چیپ و سطح پایین محسوب میشود. چون اینها رسانههای رایگان هستند. آدرس ایمیل جیمیل و یاهو، به عنوان آدرس اصلی ایمیل شما آبرومند نخواهد بود. اگر دقت کرده باشید حتی بسیاری از مدیران شرکتهای بزرگ و برندهای مطرح که میدانند سرویس جیمیل از سرویس ایمیل داخلی آنها بهتر و سادهتر است، باز هم ایمیل داخلی شرکت را معرفی میکنند و آن را روی جیمیل خود فوروارد میکنند. اساساً رسانه یا ابزاری که رایگان تهیه شود، نشان میدهد که شرکت از توانمندی مالی و اعتبار بالایی برخوردار نیست.
پیشنهاد ۵-۱: در سایت انگلیسی خود، محتوای غیرتجاری هم داشته باشید. بعضی از سایتهای ما فقط نوشتهاند که ما خوبیم. ما خیلی خوبیم. ما به حد غیرقابل تصوری خوبیم. ما اولین در ایران هستیم. بهترین و بزرگترین در ایران هستیم و همین! بعد میبینی در سایت بزرگترین شرکت پیمانکاری در ایران، یک یا دو آرتیکل مشخص راجع به پیمانکاری وجود ندارد! هر چه هست اسلایدر است و عکس لبخند مدیرعامل و معاونان که از چپ به راست و از راست به چپ حرکت میکند.
حتماً یک Company Profile حرفهای تهیه و تنظیم کنید
چیزی که در آن سابقه شرکت شما، محصولات و خدمات شما، رفرنسهای فروش یا قراردادهای شما و بحثهای دیگر مورد اشاره قرار گرفته باشد. خصوصاً اگر در نمایشگاههای تجاری شرکت میکنید، داشتن Company profile و ارائه آن در کنار کارت ویزیت میتواند تاثیر زیادی بر روی تصویر شرکت شما داشته باشد.
در مذاکره تجاری، ارتباط ایمیلی رسمیتر از ارتباط تلفنی است. لااقل تا زمانی که رابطه شما جدیتر شود.
ارتباط رسمی تجاری یعنی ارتباط ایمیلی و در صورت نیاز، ارتباط تلفنی که عموماً در ایمیل قبلاً بر روی آن تاکید و توافق شده است. ارتباط ایمیلی جدا از اینکه فرصت فکر کردن و تحلیل کردن و جواب دادن سنجیده را ایجاد میکند، بسیار جدیتر سایر شیوههاست و در آینده هم قابل استناد است.
[لینک مرتبط: مجموعه فایل های صوتی رایگان آموزش مذاکره تلفنی]
[لینک مرتبط: مذاکره قرارداد فرنچایز ]
[لینک مرتبط: مذاکره قرارداد لیسانس]
[لینک مرتبط: اصول موفقیت در مذاکره تجاری چیست؟]
[لینک مرتبط: مهارتهای ضروری برای تبدیل شدن به یک فرد حرفه ای در مذاکره]
با سلام خدمت همه دوستان
قسمت ریادی از مطالب رو خوندم و استفاده کردم،
بنده مصطفی از ارومیه هستم و چند سالی هست تو زمینه لوازم جانبی رایانه فعالیت دارم و کامل با بازار اینجا اشنا هستم،می خواستم بیبینم چطور میشه نماینده اصلی یک یا چند شرکت خارجی شد؟
سلام خیلی عالی مختصر ومفیدبود.من ۱۲ سال درزمینه تولید بویلر فعال هستم وسهمی هم ازبازار دارم ومعتقدم آدمها هم میتوانند درتجارت نوعی برند باشن و اعتباروتعهدشون طوری باشد که اگر برندی روانتخاب وتایید کنند مشتری بپذیره وعملکرد ما درسیستمهایی که فعال بودیم بعد ازمدتی ، دربازارهای ما که هنوز کاملا مدرن نشده اشخاص بیشتر تاثیر گذار هستند وتصمیم گرفتم اخذنمایندگی ازیک تکنولوژی جدید درزمینه بویلر داشته باشم واین بازار رو حفظ کنم وتوسعه بدهم .نیاز به اطلاعات بیشتری دارم تابتونم شرکتی رو جهت انجام مراحل ومذاکره انتخاب کنم. اگر برای شما وهمکارانتون مقدور بود راهنمایی بفرمایید متشکرم
سلام
ممنون از راهنماییهای ارزنده تون. من ۳۵ سالمه و تحصیلاتم ارشد بازاریابیه . البته با سابقه ۱۶ سال کار در بانک. علاقه زیادی دارم که وارد بازار صادرات و واردات بشم . اما هیچ تجربه و اطلاعاتی ندارم.میخواستم اگه ممکنه برای قدمهای اولیه راهنماییم کنید . سپاسگذارم.
عرض سلام و احترام من در حال حاضر در یکی از بانکهای دولتی مشغول هستم و مثل شما علاقه شدیدی به کار تجارت دارم
سلام
ممنون از راهنماییهای ارزنده تون. من ۳۵ سالمه و تحصیلاتم ارشد بازاریابیه . البته با سابقه ۱۶ سال کار در بانک. علاقه زیادی دارم که وارد بازار صادرات و واردات بشم . اما هیچ تجربه و اطلاعاتی ندارم.میخواستم اگه ممکنه برای قدمهای اولیه راهنماییم کنید . سپاسگذارم.
با عرض سلام
بسیار سپاسگذارم بابت راهنماییتون
می خواستم بدونم چطور می توان نمایندگی انحصاری یک شرکت بسیار بزرگ اروپایی و آمریکایی در ایران را اخذ کرد؟ بهترین روش چیست؟
سلام ۱۱سال در اروپا در شرکتی معتبر بعنوان مدیر تولید مشغول بودم. اکنون با توجه به سناختی که من از تولیدات و کبفیت آن دارم , از سوی صاحب کارخانه پیشنهادی مبنی بر دائر نمودن نمایندگی فروش محصولات شرکت ایشان به من شد .حال چند سوال دارم ۱) چگونه مطلع شوم که این محصولات آیا بازار فروش دارد ؟ ۲ ) دفتر فروش و مرکز نوزیع آن چه شرایطی باید داشته باشد .ابتدای کار چه مبلغ سرمایه . و به چه تخصصهایی جهت اداره امور نیاز دارم . سپاسگزارم از وقتی که صرف کردید
سلام
من در يكي از بهترين دانشگاههاي امريكا تحصيل ميكنم و بسيار علاقه مند به همكاري با افراد و شركتهايي هستم كه علاقه مند به اخذ نمايندگي از امريكا و يا فعاليت صنعتي و تجاري با امريكا هستند.
لطفا در صورتي كه نظر خواستي داشتيد لطفا با بنده از طريق ادرس ايميلم تماس بگيريد.
سلام من در تهران شرکت تجهیزات پزشکی دارم مخواهم از کمپانی های خارجی مخصوصا آمریکایی و اروپایی نمایندگی ترجیحا انحصاری داشته باشم خوشحال میشم که در این خصوص همکاری داشته باشیم
سلام
چطور میتونم آدرس ایمیل شما را داشته باشم؟
آدرس ایمیلتون لطفن؟
دوست عزیز در مورد نوع مکمل شاید بتونم به شما کمک کنم. البته به کمک شماهم نیاز دارم.در صورت تمایل پیغام بفرستید.ممنون
با سلام
دوست عزیز بنده و دوستانم در حوزه دارو فعالیت میکنیم . برای واردات مکملهای خارجی و در ایران قوانین بسیار دست و پا گیر و وقت گیر وجود دارد و به علت سابقه ما در این حوزه توانسته ایم شرکتی را برای واردات و صادرات دارو و مکمل های غذایی ثبت کنیم و از همه مهم تر توانایی گرفتن مجوز واردات مکمل و دارو را دارا میباشیم و هر برندی که مد نظرمان باشد در کوتاه ترین زمان توانایی گرفتن مجوز و ترخیص از گمرک را داریم .
سوال من از خدمت شما این هست که ما دنبال گرفتن نمایندگی انحصاری یکی از برندهای دارویی و مکمل غذایی هستیم اگر شما بتوانید در این زمینه راهنمایی کنید متشکرم
سلام
خوشحال میشم از اینکه با شما همکاری داشته باشم . در حال حاضر در حال تحقیق در مورد واردات یک محصول خاص و انحصاری هستم . ترجیحا کالای واسطه ای مورد نیاز صنایع . منتظر ایمیل شما هستم.
سپاس
سلام. من از اربیلم. اینجا یه شرکت پخش داریم راستش بی تجربه هستم و پر انگیزه. لطفا یه موردی هست که نیاز زیادی به راهنمایی دارم. میخوام با یه شرکت مواد آرایشی مذاکره کنم شرکت کره ای است ولی نمایندگی خاورمیانه ش ترکیه است. باید چطوری شروع کنم؟ در مورد قیمت در مورد SGSدر مورد target در مورد نحوه اعطای نمایندگی در مورد قیمتها و در مورد زمان بندی قراداد؟ مرسی
با سلام؛
بنده با تجربه ۳۵ سال زتدگی در ترکیه و حضور در صحنۀ تجارت موجود دربین دو کشور ایران و ترکیه,در رابطه با هرگونه تیازی , می توانم به عنوان مشاور در کنار شما باشم.
با سلام سپاس و تشکر از راهنمایی های سودمند شما و بزرگواری جنابعالی در در اختیار گذاشتن تجارب خو د .
آرزوی سلامتی برایتان دارم . سوالی نیز از خدمتتان داشتم که آیا کتاب یا رفرنسی از خود یا استادان مورد تاییدتان نیز میتوانید به ما شاگردان معرفی بفرمایید ؟ ممنون میشم روی ایمیل داده شده راهنمایی بفرمایید .
روز خوش
سلام و عرض ادب و احترام
مواردی که شما در این مقاله بیان نمودید بسیار جالب و از طرفی بکر برای بسیاری از شرکت های داخلی است ,به حدی که با شنیدن موضوعات, جا خورده اند که ای دل غافل ,پس تا الان ما چگونه پیش رفته ایم.غافل از اینکه اصلاپیشرفتی در کارنبوده.بگذریم.امیدوارم که مدیران ایرانی بتوانند گوش خودرا آماده شنیدن حرفهای جدید و علمی بنمایند و فقط به به و چهچه نکنندو با به وجود آمدن این فضای جدید تجاری ,تمام سنتهای غلط خودرا در یک کیسه ریخته و آتش بزنند.
محمدرضا ممنونم. هم به خاطر نکاتی که مستقیما بهش اشاره کردی و هم اینکه با ارایه این مطلب،
این حس مثبت رو انتقال دادی که به آینده تجاری ایران با کشورهای دیگه (اروپا) امیدواری و مارو هم
از این حس بهرمند کردی.
محمدرضا من که خیلی مبتدی و تازه کارم! اما خداروشکر در شروعی که داشتم، آگاهانه و ناخودآگاه
بعضی از نکات رو رعایت کردم که این رعایت کردن رو هم مدیون مهارت هایی که از تو فرا گرفتم هستم.
محمدرضا شدیدا به مشاوره های تو نیاز دارم. تا چند روز دیگه نمونه کالایی که سفارش دادم به دستم میرسه
بعد از تایید شدن کیفیتشون عملا من از نظر ادامه مذاکره توی بن بست هستم! چون مطلقا تجربه ای ندارم
سلام و بسیار ممنون بابت این متن به موقع و کاربردی
یکی از مواردی که خود من هم از نزدیک باهاش برخورد کردم اینه که درباره company profile، marketing plan و حتی گزارش های تحلیلی بازار نکات کلی و عممومی برای شرکت های معتبر راضی کننده نیست و همونطور که گفتی اینکه ما خیلی خوبیم و غیر وافعی جلوره دادن شرایط جواب نمیده.
تشکر و سپاس فراوان
محمد رضای عزیز ممنون از مطلب فوق العاده ای که هدیه دادی /
اگه لطف کنی فرصتی شد پاسخ سوالاتی که توسط دوستان شد رو روی صفحه قرار بدی تا ازش استفاده کنیم /
سپاسگذار
محمدرضا فقط عنوان مطلب رو خودندم و دارم کامنت میذارم!
با توجه به اینکه در زمینه موضوعی که بهش پرداختی نیاز به راهنمایی و مشاوره دارم
گفتم قبلش یه موضوعی رو مطرح کنم تا برام رفع ابهام بشه! بعد وارد صحبت اصلیم بشم.
حدودا یک ماه پیش یه ایمیل دادم و ازت مشاوره خواستم. جوابی دریافت نکردم.
حالا میخوام بدونم دلیل خاصی وجود داشته که جوابی دریافت نکردم؟ لازمه نکات خاصی رو رعایت کنم؟
در هر صورت چطور میتونم از تو کمک بگیرم؟
سلام و ارادت ، جناب شعبانعلی شخصیت شما و دیدگاهتون برام خیلی قابل احترامه و از زحماتتون به نوبه خودم سپاسگزارم. من کمک به دیگران را در حمایتهای مالی (از جمله صندوق قرض الحسنه ، خیریه و….)می دیدم اما شما نگاه مرا عوض کردید باز هم ممنونم.
سوالی هم از حضورتون دارم ما برای اخذ نمایندگی Over view تهیه کردیم و موفق آمیز بود . الان در مرحله ای هستیم که شما اشاره کردید – Business & marketing plan . زمینه کار ما مواد شیمیائی است . توصیه خاص ، مشاور خاص ، متن یا کتاب خاصی را در این زمینه می توانید به ما توصیه کنید؟
سپاس
سلام تشکر فراوان از بیان عین واقعیت وحقیقت انچه که هست.مطالب شما باتوجه به تجربه شخصی ام شک و تردیدی در ان نیست . سلامتی بدرقه راه شما
سلام
ممنون محمدرضاي عزيز
امكانش هست منبعي براي چگونگي طراحي bussines plan حرفه اي بهمون معرفي كني كلا خيلي كمك مي كنه منبعي كه نمونه هاي گزارشات بازار و bp موفق و استاندارد را تعريف و نشان داده باشه فكر كنم خيلي مفيد باشه
مطلب بسیار به جایی بود استاد گرامی. اتفاقا مشغول گرفتن نمایندگی یک شرکت تولید کننده ERP هستم و فکر کنم ایده گزارش بازار براشون خیلی جذاب باشه.
متشکرم
سعید عزیز.
خوشحال شدم این خبر رو خوندم. به هر حال کسی که با شما کار کنه قطعاً آدم خوش شانسیه و امیدوارم کارتون هم به خوبی پیش بره.
امیدوارم به زودی خبرهای خوبش رو بشنوم.
خیییلی ممنونم از مطلب واقعا مفید تان
من مهندسی صنایع خوانده ام و اخیرا با مدیر عامل یک شرکت آمریکایی برای نمایندگی شرکت شان بعد از تحریم ها، گفتگو کرده ام. کاش به طریقی می توانستم حضورا یا تلفنی کمی با شما در مورد نحوه و چگونگی کار گفتگو کنم. آیا راهی هست؟؟
خیلی بی تجربه ام در این زمینه ها! ممنون می شوم اگر کمکم کنید محمد رضا جان!
مطالب در این برهه زمانی خیلی عالی بود استاد،من در شمال عراق (حکومت اقلیم کردستان)کار کردم و برام جالب بود که شما هم با اون بازار آشنایی دارید … یه مورد دیگه هست که اکثر شرکتها نمایندگی انحصاری دارند …چند وقت پیش با یک شرکت اروپایی نامه نگاری میکردم برای وارد کردن محصولات مربوط به مرغداری (هر چند شرکت اروپایی از محصولات پینی بسیار زیاد و بی کیفیت که وارد ایران شده بود دلش خون بود و فروش آنها را خیلی پایین آورده بود) که اونها صادقانه گفتند ما نمایندگی داریم توی ایران و به هیچ وجه اینکارو نمیکنیم … و از آنها راضی هستیم و فقط به شرط اینکه شهر شما خیلی دور باشد و آن شرکت نتواند منطقه شما را ساپورت کند به شما نمایندگی میدهیم واقعیتش من هم رفتم دنبال روش های غیر حرفه ای و صحنه سازی و بزرگنمایی و قولهای بی اساس که شما اشاره کردید(میخواستم به هر قیمت این کارو بکنم) که نتیجه ای نداد و بی فایده بود … پس به این قضیه باید توجه کرد که این شرکتها به نمایندگیهاشون خیلی وفادارند
سلام
اتفاقا نوشته ت برای من خیلی به موقع بود. هرچند که طرف مذاکره من یک شرکت داخلیه ولی به طور مشخص پیشنهاد سوم و چهارمی که مطرح کردی دارم استفاده میکنم(که تو درسهای دیگه مذاکره هم مطرحشون کرده بودی) و خدا رو شکر به خوبی هم داره جواب میده. در مورد چهارمی (یعنی دادن گزارشات مفید و تخصصی بازار) باید بگم یکی از بهترین روشهاييه که میتونیم ازش جواب بگیریم
خيلي جالب بود وقتی اون شرکتی باهاش مشغول مذاکره ایم از مشکلی که در یک قسمت بازارشون وجود داره صحبت کردن و من سعی کردم هر چیزی که در مورد اون مشکلشون در بازار میدونم و راه حل هاش براشون بگم ،تا حد زیادی روی روند مذاکره خودمون و چالشهایی که با هم. داشتیم تأثیر مثبت گذاشت و اگه خدا بخواد داریم به یک توافق خوب ! می رسیم.
در هر صورت ، فکر میکنم خیلی وقتها در مذاکرات ،نکات کوچيکي هستند که با کمی دقت کردن به اونها میتونیم نتیجه خیلی بهتری بگیریم
پینوشت: ازت ممنونم محمد رضا ،بخاطر همه درسهایی که ازت یاد گرفتم و بخاطر اینکه دانستهاتو سخاوتمندانه و به موقع در دسترس همه قرار میدی…
ممنون پیشنهادهای خیلی خوبی بود. مخصوصا که بعد توافق خیلی تمایل ها برای گرفتن نمایندگی شرکت ها بیشتر شده و در شبکه های مجازی هم بحث های مختلفی حول این موضوع مطرح می شه. مطمئنا این پیشنهادها می تونه برای انجام این کار خیلی مفید باشه.
به واسطه شغلم سالهاست که در حوزه اخذ نمایندگی! فعالیت کرده ام و تجربیات تلخ و شیرین فراوانی دارم که بارها این تجربیات رو در قالب کلاس یا مشاوره به دیگرانی که نیاز به دونستن اون مطالب داشتند ارائه میدادم و عموما” هم رایگان این کارو انجام میدادم و تنها انگیزه ای که باعث می شد اون (به اصطلاح خودم) سرمایه رو رایگان به دیگران ببخشم ، احساس غروری بود که بهم دست میداد وقتی کسی ازم میخواست برای اخذ نمایندگی فلان شرکت کمکش کنم یا بهش مشاوره بدم یا که خودم شخصا” توی جلسه مذاکره با شرکت مادر حضور داشته باشم. تمام اون سالهایی که به این قبیل فعالیتها مشغول بودم هر بار که کسی از دوستانم که مدیر یک شرکت کوچک بود و ازم می خواست برای مذاکره با یک شرکت بزرگ داخلی یا خارجی همراهیش کنم اونقدر کیف میکردم که هیچ سرگرمی دیگه ای نمیتونست به اون اندازه به من لذت و رضایت بده. اما یکسالی میشه که دیگه نه از این مشاوره های آبدوغ خیاری خبری هست و نه لذتی از شرکت کردن توی جلسات مذاکره که هیچ نفع و ضرری برام نداشت و صرفا” برام حکم سرگرمی یا تمرین و دستگرمی داشت.چرا؟ جوابش ساده ست . چون بعد از آشنایی با پدیده ای به نام محمدرضا شعبانعلی، و مطالعه ی مکتوباتش، به قدری احساس بی سوادی میکنم که آرزو دارم آلزایمر بگیرم و گذشته خودمو به یاد نیارم ، چون وقتی به اون زمان فکر میکنم ، نمیتونم جوابی برای این سوال پیدا کنم که با چه حقی خودم رو در حوزه مذاکره صاحب نظر میدونستم حال آنکه در مقابل بزرگانی مثل محمدرضا شعبانعلی من حکم بچه ای رو دارم که حتی تاتی تاتی کردن رو درست بلد نیست.
هرگز نمیتونم شکر خداوند رو به جا بیارم ازین بابت که توفیق آشنایی و شاگردی در محضر این بزرگوار رو نصیبم کرد تا به تهی بودن خودم پی ببرم و خوشحالم ازین بابت که به خوندن نوشته ها و شنیدن صدای گرم معلم خوبم آقای شعبانعلی و پیگیری کردن مطالبی که منتشر میکنه مبتلا و معتاد شدم و تنها حلاوت و شیرینیه این مریدی و شاگردیه که میتونه تلخیه مرور گذشته رو برای من از بین ببره.
زبانم ازگفتن واژه ای در خور قدردانی از شما استاد بزرگوار قاصر و ناتوانه
خودخواهانه میگم: خدا برای ما شاگردا حفظت کنه
قدحت پر می باد
اقا محمد
باسلام
میخواستم ازتون راهنمایی و مشاوره برای شروع یک ارتباط ابتدایی بگیرم اگر براتون مقدوره راهنماییم کنید.