
سالها گفتهام که به مشاوره مدیریت، به معنای متعارف آن، اعتقاد ندارم. همیشه احساس کردهام «مشاوران» کسانی هستند که چون نتوانستهاند کسب و کار خود را مدیریت کنند، ترجیح میدهند تا دربارهی مدیریت کسب و کار دیگران نظر بدهند. همچنانکه کسانی که به هنر علاقمندند و استعداد هنر ندارند، ناچار، به منتقد هنری تبدیل میشوند. البته امروز مانند گذشته رادیکال فکر نمیکنم اما – لااقل بر اساس دانش و تجربهی امروزم – به چند نکته ایمان دارم: – با وجودی که مشاورهی گروه متخصصان را میفهمم، مشاورهی تخصصی را نمیفهمم! اگر من بخواهم که به عنوان دانشجوی حوزهی مذاکره، در حوزهی مذاکره با نیروی انسانی به سازمان شما کمک کنم، بدون داشتن تصویر درست از نظام پاداش و پرداخت و ارزیابی درون سازمان، بعید است حرف مفیدی برای آن سازمان داشته باشم. چنانکه اگر مشاور […]
آخرین دیدگاه