دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

دسته بندی: اجتماعیات

اگر گرافیست بودم…

اگر یک گرافیست بودم. محمدرضا شعبانعلی

داشتم طرح روی جلد نیویورکر را (مربوط به حدود ۳۵ سال قبل) می‌دیدم. طرحی با عنوان: «دنیا از خیابان نهم…». ذهنیت جغرافیایی محدود ساکنان منهتن را به نمایش گذاشته است. آنها که فراتر از خیابان نهم، فقط خیابان دهم را می‌بینند! در افق‌های دوردست چند ایالت را بسیار «ریز» می‌بینند و در آن سوی اقیانوس‌ها هم تنها سه کشور: «چین. ژاپن و روسیه». اگر گرافیست بودم، با وجودی که «خلاقیت» در میان آنها یک «ارزش» است، اما من، این ایده را ده‌ها بار تقلید می‌کردم: با متمم:تعداد ماهواره های استارلینک و موقعیت آن‌ها در آسمان ایران درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلط‌ها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار می‌آید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای […]

در مکتب «کلاه قرمزی»

کلاه قرمزی پسر خاله ببعی ایرج طهماسب حمید جبلی

امروز فرصتی دست داد تا به دیدن شاهین شاکری و ندامفاخری دوستان خوب و قدیمی‌ام بروم. بعد از سالها، نشستیم و کلاه قرمزی دیدیم. احساس خوبی داشتم. اینکه رسانه‌ی ملی ما می‌تواند برای چند دقیقه ما را با لبخند و بدون حس نفرت روبروی خود بنشاند،‌ احساس خوبی است. کلاه قرمزی درس‌های بزرگی برای من داشت: مجموعه کلاه‌قرمزی، معنای واقعی «بومی سازی» است. این روزها بومی سازی را به دو معنای عجیب به کار می‌بریم. اولین کاربرد بومی سازی وقتی است که یک دانش یا یک ابزار را نمی‌فهمیم و چون نمی‌فهمیم موضوع را آنقدر ساده می‌کنیم و تغییر می‌دهیم تا به سطح فکری ما نازل شود! سپس می‌گوییم بومی شد! دومین کاربرد بومی سازی، تحمیل  سلیقه‌های شخصی به فضای رسانه‌ای به اسم بومی سازی است. در عین حال همه می‌دانیم که معنای واقعی بومی […]

سالی که گذشت: سال مذاکره

سالی که گذشت: سال مذاکره بود - محمدرضا شعبانعلی

سال ۹۲ هم به پایان رسید. مثل همه‌ی سالهای قبل که آمدند و رفتند. و مثل همه‌ی سالهای بعد که خواهند آمد و نخواهند ماند. شاید این سال را بتوان سال مذاکره نامید. چرا که یکی از تاثیرگذارترین رویدادهای امسال،‌ مذاکره‌ی ایران و جهان غرب بود. آنچه در اینجا می‌خوانید مرور یک دانشجوی کم‌سواد حوزه‌ی مذاکره است بر آنچه گذشت. امیدوارم این نوشته بیش از آنکه زیر تیغ جراحی منطق منفعت اندیش، سلاخی شود، دعوتی باشد برای اندیشیدن. مهم نیست که حاصل این اندیشیدن، موافق این نوشته‌ها باشد یا مخالف آن. برای فردی چون من که به دور از دنیای سیاست است، طبیعی است که تحلیل «علت و انگیزه‌ی رویدادها» ساده نیست و من هم قصد ندارم در این خصوص بنویسم. اما در مورد «تبعات رویدادها» می‌توان نوشت. ترکیب سلیقه و تجربه و خواسته‌ها و […]

همکاری ایرانی‌ها با گروه تروریستی جیش‌العدل

blank

علیرضا نخجوانی در فیس بوک خودش مطلبی را در خصوص اعتراض‌هایی که به گروگان‌گیری سربازان ایرانی و تلاش گسترده و عمیق(!) فعالان مجازی در آزادسازی آنها، نوشته بود که احساس خوبی به من داد و برایم تداعی کننده‌ی نوشته‌ای شد که اینجا می‌خوانید. می‌دانم به دلیل این نوشته بسیار فحش خواهم شنید اما به شنیدنش می‌ارزد. به دلیل پیچیده بودن بحث و تلاش من برای خلاصه نوشتن ماجرا، آن را زیر چند عنوان مستقل می‌نویسم: عنوان صفر – من هم نگرانم لازم است قبل از نوشتن هر مطلبی، توضیح دهم که من هم مثل بسیاری از مردم کشورمان،‌ نگران عملیات تروریستی که در خاک ما می‌شود هستم. از جمله سربازان ایرانیمان. و من هم مثل سایر مردم به اینکه چگونه می‌شود به آزادی اینها کمک کرد یا به «کشته شدن اینها» کمک نکرد، فکر می‌کنم. […]

«مذاکره» به «بهانه» دکتر محمد مصدق

دکتر محمد مصدق ملی کردن صنعت نفت

این روزها به بهانه‌ی سالروز درگذشت بزرگمرد تاریخ ایران، هر کس در روزنامه ها و مجلات و وب سایتها از دکتر مصدق چیزی مینویسد. به سنت همیشگی جامعه مان، یا او را تقبیح میکنیم و تا سطح یک وطن فروش که دست فلان کس را هم بوسیده است پایین می آوریم، یا چنان بالا می بریم که جملاتی را که تا دو سه روز پیش به ضرب و زور در دهان کوروش کبیر فرو میکردیم، به وی منسوب میکنیم. این همان سنت قضاوت سیاه و سفید است. سنتی که تا زمانی که درگیرش باشیم، جامعه ما طعم نیکبختی را نخواهد چشید. گاهی وقتها در بعضی رفتارها به بعضی فرهنگها حسرت میخورم. در آمریکا، نیکسون با آن فضاحت ماجرای واترگیت را ایجاد کرد، در موردش صدها کتاب و مقاله نوشته شد، اما هنوز بعضی از جملاتش […]

اختلاف طبقاتی یا گسل طبقاتی؟ (قسمت اول)

فاصله طبقاتی یا گسل طبقاتی

تا جایی که من خوانده‌ام، ظاهراً طبقه‌ی ثروتمند ایرانی، هیچگاه شکافی تا این حد عمیق را تجربه نکرده‌ است. شکاف بین دو گروه از ثروتمندان. گروه اول ثروتمندانی که ابزار رسمی قدرت را دارند اما عموماً قبل از به دست آوردن این ابزار، هرگز تجربه‌ی لذت را به صورت جدی نداشته ‌اند و گروه دوم، ثروتمندانی که فرصت کسب لذت را دارند و تجربه کرده‌اند، اما عموماً از ابزار رسمی قدرت بی بهره بوده‌اندد. به نظر می‌رسد که این شکافی است که هیچ عنوانی: ملی گرایی، مذهب گرایی، تعهد، تخصص، تولید داخلی، رابطه‌ی خارجی و …، قادر به پوشاندن آن نیست. مانده‌ام که در سالهای بعد، شکاف بین نسل دوم اینان چگونه خواهد شد… با متمم:تعداد ماهواره های استارلینک و موقعیت آن‌ها در آسمان ایران درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه […]

رادیو مذاکره: امیر تقوی و نفحات نفت…

امیر تقوی و نفحات نفت

طی هفته‌های گذشته، فرصتی دست داد تا با دوست خوبم امیر تقوی که از مدیران موفق کشورمان است، در خصوص «نحوه‌ی ایجاد ارزش در شرکت‌ها» صحبت کنم. به دلایلی که جای گفتنش اینجا نیست، انتشار این فایل به تاخیر افتاد تا نهایتاً توانستیم این فایل صوتی را به عنوان یکی دیگر از فایلهای رادیو مذاکره برای دانلود ارائه کنیم. ویژگی‌های امیر تقوی از نظر من علاوه بر موفق‌ بودن و پرتلاش بودن و خودساخته بودن (آغاز از صفر)، تیزهوش بودن بسیار شدید و قاطع بودن و شخصیت کاملاً «زئوسی» است. بدون توجه به این شش ویژگی ممکن است درک برخی نظرات و صحبت های او برای شما دشوار باشد. نمی‌دانم که آیا کاملاً با حرف های امیر (حداقل به شکل مطلق آن) موافقم یا نه. شاید اینها باید در قالب کامنت حل و بحث شود […]

درس ظلم ستیزی…

خسرو حکیم رابط من با کدام ابر ظلم ستیزی

خسرو حکیم رابط کتابی دارد از روزنوشته‌ها و خاطرات خود به نام «من با کدام ابر». در آن داستانی دارد به نام «سه تفنگدار» که مضمون آن به شرح زیر است: روز سه‌شنبه در کلاس پنجم دبستان، به دانش‌آموران گفتم که شنبه امتحان تاریخ و جغرافیا دارید: شفاهی روز پنجشنبه گفتم: امتحان تاریخ و جغرافیا داریم. همین امروز: کتبی. همه اعتراض کردند که امتحان قرار نبود امروز باشد و قرار بود شنبه باشد. همینطور قرار نبود کتبی باشد و قرار بود شفاهی باشد. گفتم: همین است که هست. امروز است و کتبی است. هر کس نمی‌خواهد بیاید جلوی کلاس بایستد. از کلاس شصت نفری، سه نفر آمدند و جلوی کلاس ایستادند. سوالات را روی تخته نوشتم و بچه‌ها پاسخ‌ها را روی کاغذ نوشتند. وقتی امتحان تمام شد. گفتم: از هر کدام از شما، ده نمره […]

دوباره خلیج فارس…

خلیج فارس یا خلیج عربی

چند روز پیش، دلنوشته‌ای داشتم در مورد خلیج فارس. این متن در سایت و صفحه‌ی فیس بوک من منتشر شد. به لطف برخی دوستان، در گروه‌های مختلف مدیریتی هم ایمیل شد. با وجود اینکه عمده‌ی خوانندگان موافق کلیت بحث بودند از طرف برخی خوانندگان به «عربی کردن خلیج فارس» و به «بی اهمیت جلوه دادن تلاش‌های سایبری دفاع از میهن» و «تحلیل سطحی و نادرست و جهت‌دار» متهم شدم. متن زیر پاسخی به آن انتقادهاست. هرودوت در قدیمی‌ترین کتاب تاریخ جهان، در توصیف کوروش (نقل به مضمون) می‌نویسد: «شاهان را عموماً شهوت گسترش نامشان به جنگ وادار می‌کند. اما ایرانیان، میل به گسترش فرهنگ و رفتار خود دارند. چنین است که وقتی کشورگشایی می‌کنند، مذهب‌ها را تغییر نمی‌دهند. نام شهرها را حفظ می‌کنند و در آبادی عبادتگاه دیگران می‌کوشند. در تمام نبردها، گسترش فرهنگ ایرانی، […]

خلیج فارس را سالهاست عربی کرده‌ایم

خلیج فارس

خلیج فارس، را سالهاست «عربی» کرده‌ایم و نفهمیده‌ایم… خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد، که بازار کار در ایران را چنان به فضاحت کشیدیم که «ایرانیان»ها برای کار به کشورهای «عربی» رفتند. خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد، که آنقدر در گردشگری تنگ نظر شدیم که در «دوبی» راحت‌تر از «کیش» می‌شد تنفس کرد. خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که «سهم واژه‌های فارسی» در زبانمان کمتر از واژه‌های عربی شد. خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که «سهم ما از اقتصاد خلیج فارس» کمتر از سهم کشورهای عربی شد. خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که «امنیت سرمایه‌گذاری» که شکل نوین «امنیت» در دنیای «متمدن» است، در تک تک کشورهای جنوبی بیشتر از ایران شد. خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser