پیشنوشت یک: هر کس در هر جای جهان، یک خدمت ارائه کند به زودی با این چالش مواجه میشود که چگونه ظرفیتهای خود را مدیریت کند.
گاهی تقاضا بیشتر از ظرفیت است و گاهی ظرفیت، فراتر از تقاضا.
این مسئله از هتلداری تا خطوط هوایی و از بیمارستانها تا آموزشگاهها وجود دارد و بحث مدیریت تقاضا هم به نوعی به همین مسئله اشاره دارد.
افزایش هزینههای تبلیغات محیطی (که علتهای آن خارج از فضای اینجاست) از یک سو و به وجود آمدن رسانه های مجازی که بسیار ارزانتر هستند و اثربخشی آنها سریعتر قابل مشاهده و سنجش است از سوی دیگر، باعث شده که در مقاطعی از سال، ظرفیت فضای تبلیغاتی شهر تهران، بیشتر از تقاضا باشد که چنین چیزی در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، به شکلهای گاه مشابه و گاه متفاوت، مشاهده میشود.
اصل بحث:
سازمان زیباسازی شهرداری تهران، مدتی است (فکر میکنم از اوایل ۹۴ شروع شد) که این مسئله را به شکلی ارزشمند و خلاقانه مدیریت میکند که به نظرم، قدرناشناسی است اگر این اقدام را یادآوری و تحسین نکنیم.
به جای اینکه این فضاها هر کدام به یک موضوع مستقل اختصاص پیدا کنند، یک هویت کلیدی انتخاب میشود و کمپینی بر محوریت آن هویت، در تمام شهر اجرا میشود.
مواردی که من به خاطر دارم نگارخانه ای به وسعت یک شهر است و حرکت دیگری که در راستای ترویج سلامتی انجام شد و این بار، حرکتی که میکوشد تلاش و کوشش را تبلیغ و ترویج کند.
خواستم به این بهانه، به عنوان یکی از شهروندان تهرانی، از تبلیغات محیطی مرتبط با تلاش و کوشش و کسب و کار و به طور خاص از طراحان عزیزی که کارهای خلاقانهای هم انجام دادهاند و تصویر شهر را زیبا کردهاند تشکر کنم.
من به طور خاص عاشق این تسبیح هستم که دانههایش پیچ و مهره هستند که نماد تولید و مولد بودن است و در تضاد با تسبیح زاهدان تارک دنیا است که قرنهاست از زمان مرحوم حافظ تا امروز، مورد مذمت و نکوهش بوده است.
محمدرضا
پیش نوشت یک، تداعی کننده این جمله بود برام:
When great power, comes great responsibility
نمیدونم برات آشناست یا نه!