اگر عشق واقعی و عمیق باشد با هیچی از بین نمی رود و درد عاشق بسیار شیرین است .رابطه ای که با بغضی، حرفی و نگاه سردی خدشه دار بشود ، اسمش عشق و دوستی نیست.خودت گفتی او من دیگر تو است.
اون دلگیری بزرگه باعث میشه یک رابطه موقتا قطع بشود موقتا از هم دور شویم و دلگیری های کوچک تداوم می بخشند به ان دوری هرچه بیشتر دورتر هر چه بیشتر راه برگشت بهانه برگشت کمتر
محمد جان دقیقا اینطوره. من دوستی داشتم که مثه داداش بودیم.شایدم فراتر از داداش.اونم چندین سال. ولی یه سال پیش بخاطر همین هزاران دلگیری های کوچک رابطه مان قطع شد.یه سال افسرده بودم. واقعا پشیمانم از اون زمان و عشق……… ولی تجربه خوبی بود
واقعا درست میگی محمدرضا. من این جملتو خیلی خوب درک میکنم، این روزها رابطه ام با دوست خوب و قدیمی ام سر همین هزار تا دل گیری های بسیار کوچک سرد شده! نمیدانم بعدها از سردی این رابطه پشیمان میشوم یا نه؟
انتظاری از روزگار نیست. گذر زمان، کاری به کار کسی ندارد. صبر نمیکند تا به امید گرم شدن رابطهی بین دو دوست. آدمهایند که صاحب اختیار آفریده شدهاند. اگر بخواهند دمای رابطهای را تغییر دهند، میتوانند و اگر نخواهند، نمیتوانند.
چطور میشه جلوی رفتن کسی که ازش دلگیری ازت دلگیره و رو گرفت؟
موافقم. و برای من یادآور این گفته ی نیچه است که:
” آنچه انسانی را والا می سازد، نه شدت احساسهای والا، که مدت آنهاست.”
اگر عشق واقعی و عمیق باشد با هیچی از بین نمی رود و درد عاشق بسیار شیرین است .رابطه ای که با بغضی، حرفی و نگاه سردی خدشه دار بشود ، اسمش عشق و دوستی نیست.خودت گفتی او من دیگر تو است.
اون دلگیری بزرگه باعث میشه یک رابطه موقتا قطع بشود موقتا از هم دور شویم و دلگیری های کوچک تداوم می بخشند به ان دوری هرچه بیشتر دورتر هر چه بیشتر راه برگشت بهانه برگشت کمتر
محمد جان دقیقا اینطوره.
من دوستی داشتم که مثه داداش بودیم.شایدم فراتر از داداش.اونم چندین سال.
ولی یه سال پیش بخاطر همین هزاران دلگیری های کوچک رابطه مان قطع شد.یه سال افسرده بودم.
واقعا پشیمانم از اون زمان و عشق………
ولی تجربه خوبی بود
واقعا درست میگی محمدرضا.
من این جملتو خیلی خوب درک میکنم، این روزها رابطه ام با دوست خوب و قدیمی ام سر همین هزار تا دل گیری های بسیار کوچک سرد شده!
نمیدانم بعدها از سردی این رابطه پشیمان میشوم یا نه؟
انتظاری از روزگار نیست. گذر زمان، کاری به کار کسی ندارد. صبر نمیکند تا به امید گرم شدن رابطهی بین دو دوست. آدمهایند که صاحب اختیار آفریده شدهاند. اگر بخواهند دمای رابطهای را تغییر دهند، میتوانند و اگر نخواهند، نمیتوانند.
هزار تا؟
حتی ده تا دل گیریه کوچیک هم می تونه کاری تر از یک دل گیریه بزرگ باشه در کمرنگ کردن دوستی… 🙁
این دلگیری های بسیار کوچک همون بهونه هاست برای رفتن!
منم همین فکرو میکنم. خیلی وقتا این رو دیدم.