از عباس کیارستمی جدا شدیم.
از جمله معدود ایرانیان معاصر که به جای آنکه صرفاً به نام و اعتبار و داشتههای نیاکان دور خود تکیه کند، خود به اعتبار و تکیه گاه و داشتهای برای آیندگان تبدیل شد: معقول ترین مصداقی که برای مفهوم جاودانگی قابل تصور است.
لینک مرتبط: مصاحبه با عباس کیارستمی در مورد فیلم کلوزآپ
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
[…] کننده برای من در امسال بود ،بعد از خبر درگذشت –عباس کیارستمی و حسن جوهر چی ،تحمل این خبر برای جامعه هنری و سینمایی […]
[…] کننده برای من در امسال بود ،بعد از خبر درگذشت –عباس کیارستمی و حسن جوهر چی ،تحمل این خبر برای جامعه هنری و سینمایی […]
نوشتن از كسي مثل عباس كيارستمي در حد يكي مثل من نيست. اما خيلي دوستش داشتم و خبر مرگش واقعا غمگينم كرد. از اين مرد، درس بزرگي گرفتم كه بخاطرش خودم رو مديونش حس ميكنم. كيارستمي بمن ياد داد كه مرزهاي جغرافيا يك غلط عام و مصطلحه و وجود خارجي نداره. اون بزرگ بود و هر روز بزرگتر شد و تمام كساني كه مي خواستن اونو توي چارچوبهاي خودشون بگنجون رو مجبور به احترام كرد. انكارش كردن ولي با روش زندگيش جوري رفتار و عمل كرد كه ناديده گرفتنش تلاش سخت و احمقانه اي باشه.
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
کاه نبود او که به بادی پرید
آب نبود او که به سرما فسرد
شانه نبود او که به مویی شکست
دانه نبود او که زمینش فشرد
گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را بجوی میشمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند
جان خرد سوی سماوات برد
جان دوم را که ندانند خلق
مغلطه گوییم به جانان سپرد
صاف درآمیخت به دردی می
بر سر خم رفت جدا شد ز درد
در سفر افتند به هم ای عزیز
مرغزی و رازی و رومی و کرد
خانه خود بازرود هر یکی
اطلس کی باشد همتای برد
خامش کن چون نقط ایرا ملک
نام تو از دفتر گفتن سترد
شاید زمان مناسبی باشه دوباره “طعم گیلاس” رو با طعم گیلاس دیدن و چشیدن
شاید به همین سادگی باشه…
خیلی عکس زیبایی از استاد کیارستمی انتخاب کردین. به ندرت عکس بدون عینک دارن. توی عکس انگار دارن با خودشون میگن: این ماهی افتاده در تنگ تماشا را/ پس کی به آن دریای آبی رنگ می خوانند؟ خدا رحمتشون کنه.
خوشحالم قبلا اینجا بارها از ایشون خوندم و باعث شد الان هم که این نوشته رو می خوندم حس بسیار بهتری نسبت به سوگواری های متداول دیگران در این روزها داشته باشم.
مرد بزرگي بود.. حيف شد كه اين همه زود رفت..
خدا رحمتش كنه و راهش پر رهرو باشه:(
آره موافقم سال خوبی نیست.تا حالاش که چندتا هنرمند خوب رو از دست دادیم.
اما در مورد کیارستمی،دلم خیلی گرفت.مثل وقتی حبیب رفت.علت هر چی باشه (که محمدرضای عزیز بعد فوت حبیب نوشت)،این احساس بد رو درمان نمی کنه.و تنها چیزی که می تونه کمی درد رو کاهش بده بازم گذر زمان و عادت هست.کیارستمی برای من با فیلم کوتاه “قضیه شکل اول ،شکل دوم” خیلی خوب به خاطرم میاد.خیلی خوب و واضح به من یادآوری کرد که هر قضیه شکل دیگری هم داره و این ما هستیم که انتخاب می کنیم کی باشیم و چی باشیم.
با اینکه به نظرم کیارستمی می تونست با دقت بیشتر افراد در حرفه اشون،خیلی بیشتر در کنار ما باشه،ولی الانم جایگاه بسیار بزرگی رو در تاریخ هنر و سینمای ایران و جهان و در قلب دوستدارانش اشغال کرد و رفت.
روحش شاد . قبلا هم چند بار از ایشون نوشتید. امیدوارم نمونه هایی شبیه کیارستمی بیشتر باشد
خدايش بيامرزد…