همه چیز از بحث مدل ذهنی در نوشتهی قبل شروع شد.
چند جملهی ساده که یک سال پیش نوشتم و یک سال در فضای وب دست به دست چرخید. نه کسی سطری به آن اضافه کرد. نه حتی چیزی از آن کم کرد!
تصمیم گرفتم خودم در موردش بیشتر بنویسم.
بعد کامنت امیرحامد را دیدم و توضیح عباسعلی رو خوندم و پاسخ دادم و بعد کامنت محمد معارفی در زیر همان و بعد هم کامنت آخری که زیر همان مطلب گذاشتم و خواندهاید (یا میتوانید بخوانید).
به هر حال، به وسوسهی حرفی که محمد معارفی مطرح کرد، یک پروژهی موقت یک ماهه دارم.
یک کانال تلگرام راه اندازی کردم به نام justfor30days@
فضای این کانال خیلی شخصیه و یه جورایی در مورد تغییر در زندگی و تغییر در مدل ذهنی حرف میزنه. دلم میخواست فقط برای یک ماه، کمی بیشتر و کوتاهتر و غیررسمیتر و فارغ از چارچوبهای مطلب نوشتن در سایت، کنار دوستانم باشم.
آخرین ساعت پاییز، این کانال رو میبندم (البته باید بگم حداکثر تا آخر پاییز. چون عمر دست ما نیست و ممکن است نادانسته به عالم هستی تعهد داده باشیم که کانال زندگیمان را، زودتر ببندیم!).
در مورد دلیل درست کردن این کانال، بعد از بسته شدنش، بیشتر توضیح خواهم داد.
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
[…] یک کانال تلگرام هم پاییز سال ۱۳۹۴ محمدرضا شعبانعلی برای مدل ذهنی درست کرد فقط برای ۳۰ روز. خواند آن نیز بسیار مفید می باشد. justfor30days@ […]
محمدرضا شعبانعلی عزیز
من ۳۰ روز کانال ۳۰ روزه ات را با همان تزریق جرعه جرعه چشیدم و طی کردم. یاد جمله ای از کتاب Made to Stick افتادم که می گفت روی یک چیز تمرکز کنید و اگر سه چیز بگویی انگاز هیچ نگفته ای! از نگاه خودم فکر می کنم یک چیز می خواستی بگی و یا لااقل من یک چیز از این ۳۰ روز یاد گرفتم و احتمالا تا آخر عمر هم این یک چیز در ذهنم باقی بمونه و هر لحظه که اومدم کاری بکنم با اون بسنجمش و فیلترش کنم: اون هم پاسخ و اقدام بود و اینکه بیشتر اقدام کنیم تا پاسخ بدیم! و اینکه چقدر ما و تصمیم ها و فعالیت هامون در بند پاسخ دادنه و نه اقدام کردن. راستش یاد دکتری خوندن خودم هم افتادم (با داستان مفصلی که بماند و پر بود از اقدام و پاسخ) و الان که قصد انصرافش را دارم (انصراف از بهترین رشته و بهترین دانشگاه)، دونستن اینکه اقدام و پاسخ چقدر متفاوتند، و اختیار در تصمیم گیری لذت و آدم بودن بیشتری بهم میده مصمم ترم می کنه. سخته ولی شاید بشه هر تصمیمی که می خواهیم بگیریم و هر فعالیتی که می خواهیم بکنیم، اول خودمون را از بند پاسخ های احتمالی (که متعلق به ذات ما نیستند) رها کنیم و بعد آزادانه تصمیم بگیریم. اوردن اقدام توی زندگی و کار لذتبخشه چون به آدم احساس قدرت میده.
ولی یک سوال: خواستم بدونم خودت بعد از این ۳۰ روز به چه چیزی رسیدی؟ به اهداف و ذهنیت هایی که موقع ایجاد این کانال داشتی رسیدی؟ برای هرکدوم از ما که همراهت بودیم شاید یک آورده متفاوتی داشت، شاید هم آورده ای نداشت، برای خوت چی؟
محمدرضای عزیز خسته نباشی
مطالب کانال تموم شد، من موندم کلی مطلب که انگار نصفه نیمه باقی موند. مثله یه پازل با کلی نیمه های گم شده
نشستم مطالب کانالو مرتب نوشتمو فک کردم
به این رسیدم که انگار اگه من دنبال تغییر باشم میتونم اون تیکه های باقی مونده پازلو متناسب با زندگیم بسازم. و اگرم نخوام کامل کردنش از جانب تو بازم کمکی نمیکنه.
اینجوری حتی بهترم شد. یه دنیااا ممنون