ماه عسل تمام شد. دو روز کامل گذشت و من انبوهی از ایمیلها و اس ام اس ها دریافت کردم. بسیاری از آنها سرشار از ابراز لطف بود و برخی از آنها ناله و نفرین و توهین و تحقیر.
از دوستانی که ابراز لطف کردند ممنونم و از آنان که توهین کردند ممنون تر. چه، گروه نخست بر غرور بی دلیل من افزودند و گروه دوم، یادآوری کردند که جز سلیقه ی من و اطرافیان من، سلیقه های دیگری نیز هست.
اما به هر حال، ماه عسل، هر چه بود گذشت. معتقدم تصمیم من به شرکت در این برنامه، درست بوده. هر چند علاقه ای به دفاع از این تصمیم ندارم.
در فرهنگ ما، عادت نادرستی وجود دارد و آن «ماندن» در رویدادهاست. گاه برای ماهها، سالها، یا قرنها در یک رویداد میمانیم و با زمان جلو نمی رویم.
یک برنامه زنده، به اندازه همان یک ساعت زمانی که روی آنتن است ارزش دارد. شاید هم دقایقی بیشتر برای بحث و تأمل. یک روزنامه برای «یک» «روز» ارزش دارد نه اینکه ماهها بر سر یک مقاله اش دعوا کنیم. و صدها مثال دیگری که در این مقال نمی گنجد.
باید روند زندگی را ادامه دهیم. من به کلاسها و کتابها و مذاکره هایم بپردازم در کنار دوستان قدیمی و آشنایان تازه ای که به یمن ماه عسل پیدا کرده ام. مخاطبهایم هم روند عادی زندگی را ادامه دهند. آن اقلیت ناراضی هم فرد دیگری را بیابند و فحش نثارش کنند. چون بعید می دانم با فعالیت مفید دیگری آشنا باشند.
از فردا در این سایت مثل هر روز، روز نوشته هایم را مینویسم برای دوستان قدیمی و آشنایان عزیز جدیدم…
واقعا چه توصیه خوبی… اینکه سعی کنیم “در رویدادها نمانیم” و این میشه همون « زندگی در لحظه ی اکنون» .
راستی یادمه یه بار گفتین در آینده، میخواین مطلبی در مورد «فاصله ی احساسی» بنویسین. امیدوارم به زودی این مطلب جذاب و مفید رو فرصت کنین و لطف کنید برامون بنویسین.:)
لطفا لينك برنامه را بگذاريد، من نميتونم پيداش كنم