دوره آموزشی مقدمه‌ای بر تفکر سیستمی (کلیک کنید)

خوراک ذهن ما…

انسانها را در انتخاب رژیم غذایی و موضع‌گیری آنها در مورد مواد غذایی می‌توان حداقل به ده گروه تقسیم کرد:

رژیم تغذیه

گروه اول – همه چیز خوارها: اساساً هر چیزی که قابلیت قرار گرفتن در ظرف داشته باشد یا حتی قابلیت جمع شدن در مشت، توسط این افراد خورده می‌شود.

گروه دوم – هیچ چیز نخورها: اینها در بخش‌های خاصی از دنیا مستقر هستند و به مسلک های خاصی وابستگی دارند. فکر می‌کنند شکم خالی و زجر کشیدن و ریاضت میتواند موجب رشد و تعالی شود.

گروه سوم- مدرن خوارها: کافی است به آنها بگویی این دارو یک ماه است که برای رفع افسردگی وارد بازار شده یا این مکمل غذایی همین دیروز اختراع شده. می‌خورند و لذت می‌برند.

گروه چهارم- سنتی خوارها: وقتی غذا می خورند برایت توضیح می‌دهند که این غذا قرنهاست به همین شکل خورده می‌شود و سنتی‌ترین و سالم ترین غذای موجود است.

گروه پنجم- غربی خورها / شرقی خور‌ها : اگر بگویی ماکارونی. می‌گوید میل ندارد. اما اگر بگویی اسپاگتی می‌گوید: عاشقش هستم. یا اینکه به او می‌گویم: گولاش یک غذای محلی آلمانی – اتریشی است. چپ چپ نگاه می‌کند. می‌گویم: همان آبگوشت خودمان است. به سمت ظرف حمله می‌کند.

گروه ششم- مخلوط خور‌ها: اصل لذت خوردن برای او این است که به آشپزخانه برود. هر چه در یخچال و کابینت هست بردارد و قاطی کند و یک اسم عجیب هم روی آن بگذارد و بخورد و به خورد تو بدهد!

گروه هفتم- مقلدها: می‌گویند فلان شخصیت، هر روز صبح با صبحانه‌اش فلان ماده یا فلان غذا را می‌خورده. یا چون فلانی پزشک است و این را می‌خورد، ما هم همان را می‌خوریم.

گروه هشتم- مادرها: بله. اشتباه نشده! مادرها هم یک گروه تغذیه‌ای هستند. مادرها به جای بچه‌ها در مورد غذای آنها تصمیم ‌میگیرند و معتقدند که آنچه می‌گویند «سلیقه آنها» نیست بلکه «صلاح تو» است.

گروه‌ نهم – گرسنه گراها: خودشان غذاهای خاصی را نمی‌خورند و اگر تو را هم در حال خوردن آن غذاها ببینند بدون اینکه با تو حرف بزنند، غذا را از پیش چشم تو برمی‌دارند.

گروه دهم – غذاخورهای خیابانی: در خانه اگر کباب هم بخورد شاکی است. بیرون اما، فلافل را مانند غذای بهشتی، با لذت تناول می‌کنند و تا روزها پس از آن، در خانه از طعم لذیذ فلافل می‌گوید که اگر نخورده باشی، فکر می‌کنی اگر فلافل نخورده بمیری، ناکام مانده‌ای!

 تمرین ۱: سعی کنید به ده گروه بالا، حداقل پنج گروه دیگر بیفزایید.

تمرین ۲: فرض کنید انسانها عقلشان را هم مانند بدنشان، با دانش و علم و عقیده، تغذیه می‌کنند. حالا متن بالا را یک استعاره در نظر گرفته و به مصداق‌های رژیم تغذیه‌ی فکری در دنیای اطراف خود فکر کنید.

 

 

فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) کارآفرینی کسب و کار دیجیتال

ویژگی‌های انسان تحصیل‌کرده آموزش حرفه‌ای‌گری در محیط کار



46 نظر بر روی پست “خوراک ذهن ما…

  • عظیمه گفت:

    خوراک جسم:
    شیرخوارها: غذایشان برای تقویت بیشتر جسم و استحکام جسمی هست.
    آش خورها: لذت آش خوری بیشتر از هر غذای دیگه ای هست… و تعابیر مختلفی هم از آش خوری شنیدیم. اگر آشی در سهمیه داشتی، فقط زودتر برو که آش بیشتری بخوری…! اگر اسمت تو سهمیه آش خوری ها نیست، پولش و میدی آش هم می خوری…! و یا آش خوری در سربازی؛ یا آش نخورده و دهن سوخته… کلا تعابیر آش خوری زیاده!
    ساندیس خورها: فقط با یک ساندیس خوردن هم، مطیع ترین فرد برای شما میشوند… می تونید امتحان کنید… 🙂
    تک خورها: اگر تنها تغذیه شوند، لذت بیشتری خواهند برد؛ و اگر قسمت کنند، تلخ ترین تغذیه های زندگیشون میشه.
    دین خوارها: غذایشان را همیشه در ظرف دین، سرو می کنند. چرا که هم پر مخلفات هست و بهتر است نگوییم پر برکت؛ بگوییم پربار که هر چه ظرف را خالی کنی، از طرفی هم پر می شود…
    شکم خوارها: کسانی که هر چه می خورند ولی باز هم گرسنه اند. هیچ وقت از خوردن سیر نمیشوند…
    آدم خوارها: باید متفاوت از آنها باشی. مثلاً ظاهری متفاوت، اندیشه ای متفاوت، خواسته ای متفاوت، رفتاری متفاوت… کلا متمایز باش تا متفاوت جلوه کنی… دیگه نیستی!!!
    خوراک فکر:
    جبرخوان ها: اصلاً علاقه ای به دانستنش ندارند، فقط یک قانون یا بهتر بگم یک دستور موظف به دانستن شون نموده.
    ناب خوان ها: جستجوگران خوبی هستن؛ آنچه که از تغذیه فکری شون میمونه سخنان ناب و ارزشمند هست…
    خبر خوان ها: مهم این هست که آنچه می شنون، خبری باشه که از اتفاقی خوب یا بد خبر بده. به نظرم خبرخوان ها داشته هاشون همین خبره و اگر نتونن از وقایع خبر داشته باشن، دیگه حرفی هم برای گفتن نیست…!!
    راویان: به نقل قول ها و بیان اندیشه های دیگران علاقه دارن. به نظرم راویان حرفهای بهتری برای گفتن دارن که راضی به گفتن هر حرفی و هر جایی نیستن.
    نقادان: اگر دوست داری که حرفهایی که می شنوید، توسط خود گوینده نقد بشه… یا به قولی حرف خودشو به خودش پس بدین، سراغ نقادان برین 🙂
    مفسّران: حرفی که می شنوید اصل مطلب نیست، حرف اصلی تفسیری هست که میشنوید… یا اگر تفسیر گر باشید، خودت تفسیر کن این حرف را…

    امیدوارم این حرف ها هم مفید بوده باشه 🙂

  • مژده کریمی گفت:

    محمدرضای عزیز نکته مبهم دیدگاه من چی بود که هنوز در دست بررسی است؟ راستی دیدگاه سینا خیلی جالب بود.

  • سپید گفت:

    سلام محمدرضا جان
    منم دوتا یادم اومد 🙂
    کتاب خرها :این عده عشق کتابت ولی فقط برای اینکه کلکسیونشون کامل شه و خیلی زیادم اهل مطالعه نیستن و فقط دوس دارن بگن فلان کتاب تو کتابخونمون هست
    فلسفی خون ها: (اصلا قصد توهین به علاقه مندان به فلسفه رو ندارم اینا با اونا فرق دارن) این گروهو احتمالا تو بچه های هنر بیشتر میبینین و اغلب تو حیاط دانشگاه به صورت انفرادی با درختان صحبت میکنن و اغلب یه کتاب قطور تو دستشونه،و وقتی باهاشون هم کلام میشی از کانت تا هایدگرو جلو چشمت میارن.

  • شکوفه گفت:

    ناکام مانده ها : ان چیزی را که تو می خوری اساسا دوست ندارند و نظرشان را به تو تحمیل می کنند ( در اصل موقع خوردن غذا سعی می کنند زهر مارت کنند) نه به خاطر نوع غذا بخاطر اینکه با تو مخالفت کنند ولو اینکه در گذشته یا حال به ان علاقمند باشند.

  • سینا ثابتی گفت:

    گروه اول: همه چیز خوان ها:
    اساسا براشون فرقی نمی کنه چی بخونن، از شعر های سهراب سپهری گرفته تا آگهی خرید و فروش خودرو توی

    همشهری، زبونشم مهم نیس، حتی اگه نشه خوند عکساشو که میشه دید

    گروه دوم: همه چیز نخون ها:
    فقط کتاب های خاصی رو می خونه، شاید قرآن باشه یا فقط یک روزنامه خاص. کلا هم فکر نمی کنه به جز اینا ممکنه چیزهای مفید تر و بهتریم برای خواندن وجود داشته باشه.

    گروه سوم مدرن خوان ها:
    کافیه بهشون بگی فلان مجله حرف نداره،جدید چیزهارو توش نوشته، مهم نیس به کارش بیاد یا نه، فقط تهیه میکنه و

    خوشحاله که به روزه

    گروه چهارم سنتی خوان ها: یه زمانی بابای بابا بزرگش بهش گفته این کتاب هارو حتما باید بخونی، شعر های حافظ،

    مثنوی معنوی،گلستان سعدی، دیگه انگار بعد از اون تاریخ هیچ کتابی نوشته نشده.

    گروه پنجم غربی خون ها/شرقی خون ها
    این عده کلا یا غرب رو خیلی قبول دارن یا شرق رو، ما که میانه هستیم حکم صفر روی بردار رو داریم، کلا نه نویسنده هامون به حساب میاد، نه قدمتمون.

    گروه ششم مخلوط خون ها
    ایناهم شبیه گروه اولن با این تفاوت که یکمی از هر چی رو می خونن ، یه اشی درست می کنن و باهات در مورشون

    صحبت می کنن، اینا می تونن جوری اگزیستانسیالیسم رو در موردش صجبت کنن که انگاری تعداد دندونه هاش توی

    زبان فارسی مهم ترین تاثیررو روی دنیای ما داره

    گروه هفتم مقلد ها:
    اینا کلا به هرکی میرسن میبینن چی می خونه، همونو می خونن، میتونه همشهری باشه، یا آثار دانته
    کیهان باشه یا تراکت دست رهگذران

    گروه هشتم معلما:
    اینا فکر می کنن درسی که میدن مهم ترین درس دنیاس و همه ی ادما بدون یادگیری این درس، تقریبا زندگیشون رو هدر

    دادن. شایدم اونایی که این درسو بلد نیستن زندگی نمی کنن! خلاصه درس معلمه فاغ از محتوا همیشه مهمترین درس

    زندگیه

    گروه نهم نخون ها:
    اینا کلا چیزی نمی خونن، چیزیم گوش نمی دن، اگه تو هم چیزی می خونی بهت می گن اینا چیه می خونی، اینا همش

    بازیه، ملت رو سر کار گذاشتن، از اول همین بوده.

    گروه دهم تازه کارها
    اینا همونایی هستن که شازده کوچولو با چنان احساسی در موردش صحبت می کنن، که انگاری داستان زندگی خودشون

    یا جدشون بوده و همچین تا یه وقتی توی حس شازده کوچولویی میرن که تا پاشون به شمال میرسه، شبا برای دوس شدن با یه روباه، شب بیداری می کشن.

    تمرین شماره ۲ قبوله محمد رضا؟

  • سیمین گفت:

    این سلایق به همین شکل در مورد غذای ذهن هم صدق می کنه: مثلاً همونطور که بعضیا در تهیه غذا ذاتاً تنبلن و غذای حاضر آماده رو با حداقل کیفیت به زحمت پخت و پز ترجیح می دن ، بعضی آدما هم تقلید کورکورانه از تئوری ها ی مختلف رو به زحمت فکر کردن و ریسک اظهار نظر کردن ترجیح می دن و…

  • سیمین گفت:

    هلتی ها (سلامت خورها): سالم ، به اندازه و به موقع خوردن خیلی براشون مهمه. مفت خورها: شعار معروفشون مفت باشه کوفت باشه است. ساده خورها : از امتحان کردن غذاهایی که بنظرشون پیچیده ست اجتناب می کنند. آشپزها: فقط دسپخت خودشون رو می پسندند. وبالاخره شکموها: در شادی، غم، استرس، تفریح ،سرکلاس، مهمانی ، حتی جلسه مذاکره و… مهمترین ، از خوردن و توجه به غذا هرگز غافل نمی شن 🙂

  • مژده کریمی گفت:

    دوستان با خلاقیت زیادی تعداد زیادی چیز خور اضافه کردند ! من فقط نظرمو در جنبه خوراک ذهنی می گم.
    الان به شدت بحث مخلوط خورها در دور است : ترکیب روان شناسی و عرفان و رشد فردی، مذهب و علم. ..درسته که جنبه های مختلف علمی وفتی که به سطح بالغ خود می رسند به هم نزدیک می شوند. اما امروزه بیشتر ترکیب من درآوردی جنبه های تجاری علوم را با یکدیگر می بینیم…
    در تقلید از هم که به خاطر عقب نماندن از توانایی اظهار فضل و به رخ کشیدن اصطلاحات و عبارات در جمع شور فراوانی دیده می شود.
    تمام زمینه های علمی پر شده از کتاب های فارسی که تحصیل کرده های عزیز پس از خوردن چند کتاب در زمینه تخصصی خودشان به روایت دیگری همان ها را چاپ می کنند برای پر شدن رزومه و مطرح شدن در عرصه علمی، کم نیست مقاله هایی از این دست.
    اسم این نمی دانم چیست!

  • sahand گفت:

    متشکرم محمدرضا.
    چرا کسی تمرین ۲ رو حل نمیکنه؟ 😐

  • محبوبه گفت:

    ررژیمی خورها:هرچیزی را که بخواهند بخورند با ترازو وزن می کنند تا مبدا در روز از آن مقداری که بدنشان برای سوخت و ساز احتیاج دارد بیشتر بخورند و همیشه هم در مورد کالری هر ماده غذای می توانند ساعت ها حرف بزنند.
    کسانی که با توجه به توصیه ابو علی سینا غذا می خورند:هر وقت سفره پهن می شود اول از همه می گویند ابو علی سینا در کتابش گفته ۷ قاشق مانده به سیر شدن دست از غذا خوردن بردارید تا سالم بمانید و بعد هم به همه توصیه می کنند به همین روش عمل کنند و اگر گرسنه شدید یخچال هست. این افراد همه چیز می خورندا.
    سورخکردنی خورها: همه چیز را قبل از خوردن سرخ می کنند حتی بستی را.و اگر غذای سرخ کرده نباشد لب به آن نمی زنند چون عقیده دارند سرخ کردن باعث بهتر بخته شدن غذا می شود.
    آبپز خورها(خودم):از هر گونه غذای سرخ شده خوششان نمی آید و تا جای که امکان داشته باشد غذای سرخ شده نمی خورند مگر در مهمانی.حتی مرغ و ماهی نیز توسط این گروه به صورت آب پز پخته و خورده می شود.
    ادویه خوررها:کسانی که ۶۰ نوع ادویه در آشپز خانه دارند و هر چیزی می پزند همه ادویه ها را به آن اضافه می کنند وقتی غذایشان را می خوری نمی توانی تشخیص دهی چه مزه ی می دهد.
    نمکی خورها:هر ماده غذای را با نمک می خورند حتی میوه های مثل انار،گیلاس،کیوی،سیب و… اعتقادشان این است که همه چیز با نمک خوش مزه تر می شود.

  • جواد گفت:

    ممنون به خاطر همه چیز ها . رفتم و خوندم و لذت بردم .

  • مهران فرج زاده گفت:

    سپاس محمد رضای خوب

  • مریم گفت:

    ته مانده خوارها: گروهی هستند که هر چند وقت یک بار یه غذایی می پزند و تا مدت ها ته مونده ی اون غذا رو می خورن.

  • فائزه گفت:

    دو گروه مهمو فراموش کردینا!!!
    خودخورها و مغزخورها…
    حالا فکر کنید یه خودخور، گیر یه مغزخور بیفته… : )) ; )

  • اسما گفت:

    دلیلی که باعث میشه به بعضی جواب بدید
    و به بعضی جواب ندیدچیه؟
    زمانو ولش کنید
    انتخاب شما ناشی از چیه؟
    از حرص
    یا از لطف

    • اسما گفت:

      توبیت یعنی چی؟

    • خیلی تصادفیه اسما 🙂

      اما همه‌ی کامنت ها رو با تمام روح و جانم می‌خونم. اگر حرف کسی رو بخونم و کامل حس‌اش نکنم، تایید نمی‌کنم تا بعدا دوباره بارها و بارها خونده بشه

      • سارا نعمتی گفت:

        سلام اقای شعبان علی عزیز. امیدوارم حالت عالی باشه ، یعنی من اینجوری براتون ارزو دارم. یه جورایی برای من یکی معنای انتظار تغییر کرده. خواستم بگم من دیگه براتون کامنت اینجا نمیذارم و وقت رو بررسی کامنت های بقیه میدم. ولی همچنان میام اینجا وازتون یاد میگیرم. واینکه من شما رو معلم خودم میدونم برای همیشه.ویه سوال ازتون دارم میتونم هروقت یه کار خیلی ضروری باهاتون داشتم و نیاز به راهنمایی شما داشتم و تاکید میکنم خیلی ضروری باشه، چون نمیخوام وقت گرانبهای شما رو بگیرم ، میتونم بهتون زنگ بزنم؟؟

  • پاسخ دادن به مژده کریمی لغو پاسخ(مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    پاسخ دادن به مژده کریمی لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser