قبلاً یک مرتبه در مورد مریم میرزاخانی نوشتهام. مطلبی بود تحت عنوان مریم جان! ما را جدی نگیر. امروز خبر درگذشت مریم میرزاخانی را در شرایطی شنیدیم که صرفاً طی یکی دو روز گذشته – پس از بستری شدن او – خبر بیماریاش در برخی رسانهها و شبکه های اجتماعی منتشر شد. اطرافیان و آشنایانش تاکید دارند که او همواره ترجیح میداده حریم شخصی خود را حفظ کند. شیوهی درگذشت او هم، تاییدی بر این توصیف است. چرا که ظاهراً چهار سال با بیماری سرطان دست به گریبان بوده، اما این بحث را هرگز به رسانهها – که مشتاق این تیترهای کلیک خور و مخاطب جمعکن هستند – نکشاند. البته همین هم، شوک مرگ او را برای ما بیشتر میکند. نه فرصتی شد تا همه با او عکس یادگاری بگیرند و نه وقتی بود تا […]
مطالب مرتبط با مریم میرزاخانی
کیمیا علیزاده و هلی کوپتری که همیشه دیر میرسد!
پیش نوشت صفر: میگویند سالها پیش، در جایی از این دنیای بزرگ ما، شهر کوچک و دورافتادهای بود که به علت شرایط خاص آب و هوایی و کوهستانی بودن و گونههای حیوانی در اطراف آنجا، سانحه خیز بود. با همکاری چند سازمان بین المللی، یک هلی کوپتر امداد با خلبان آموزش دیده به این شهر کوچک اختصاص داده شد. تیم امداد هم از میان مردم همان شهر تشکیل شد و قرار شد که با این سرمایهی ارزشمند، به کسانی که در این شهر و شهرهای کوچک همجوار، محتاج کمک بودند کمک رسانی شود. هلی کوپتر مدرن بود و خلبان آموزش دیده. اما به هر حال، تیم امداد، از مردم همان شهر کوچک و دورافتاده بود و آنها چندان با شیوه های جدید و علمی امداد آشنا نبودند. یک بار سانحه روی میداد و اعضای تیم امداد […]
نامهای به مریم میرزاخانی: مریم جان! ما را جدی نگیر
پیش نوشت: زمانی که در اردوی تابستانی مرکز المپیاد، برای المپیاد فیزیک شرکت میکردم، مریم میرزاخانی هم آنجا بین ما بود. همه میدانستند دانش آموز مستعدی است. با دانش آموزان دیگری که آنجا بودند به طرز معناداری فاصله داشت. پسرها آن روزها بین خودشان، او را «میم – میم» صدا میکردند و برایش جوک میساختند. البته زیبا و مودبانه و معمولاً با تاکیدی بر هوش خوبش. حدود صد نفر در اردوی تابستانی در رشتههای مختلف حضور داشتند که قرار بود از میان آنها تیم های هفت نفره برای هر یک از رشتهها انتخاب شود. آن روزها، هر کدام از ما در سادهاندیشی کودکانه خود، فکر میکردیم یک نابغهایم. فکر میکردیم قرار است سرنوشت کشور را عوض کنیم! بعد از عبور از چند مرحله آزمون های مختلف، باورمان شده بود که با بقیه جامعه فرق داریم. […]
آخرین دیدگاه