حرف کتاب کانکتوگرافی در یک جمله خلاصه میشود
دوستی دارم که تنبلی با تمام وجود در او رخنه کرده است. روزهایی که یک توییت منتشر میکند، دیگر در خانه میماند و سرِ کار نمیرود. میگوید امروز خیلی خسته شدم.
این دوست عزیز، معمولاً در مواجهه با کتابها بعد صرف زمان (و انرژی) برای ورق زدن آنها، با نگاهی خسته رو به من میکند و میگوید: نمیشد همینها را در یک جمله توییت کند؟ کلِ حرف این کتاب که یک جمله بیشتر نیست.
آن دوست، هنوز فرصت نکرده این کتاب را ببیند. وگرنه فکر میکنم آن را یکی از مصداقهای جملهی طلایی خودش خواهد دانست: کلِ کتاب میگوید که دنیا هر روز بیش از گذشته به هم متصل میشود.
درباره پاراگ خانا
پاراگ خانا را نمیشناختم – و هنوز هم چندان نمیشناسم.
راستش را بخواهید کتاب کانکتوگرافی (Connectography) او را هم بدون هرگونه شناخت قبلی، و صرفاً به خاطر چهار کلمهای که از نسیم طالب بر روی جلد آن نقل شده بود خریدم. از قول نسیم طالب در بالاترین نقطهی جلد نوشته شده بود:
Parag Khanna has vision
خانا با وجودی که جوان است، توانسته جای خوبی برای خود در میان نویسندگان صاحبنام باز کند و به نظر میرسد که در سالهای آینده، نام او را بیشتر خواهیم شنید.
مروری به کتاب کانکتوگرافی
تصمیم گرفتهام به تدریج، هر از چند گاهی برخی از نکتههای کتاب پاراگ خانا را برای شما تعریف کنم.
شاید بعضی از این نکتهها ساده به نظر برسند. برخی دیگر، محل بحث داشته باشند. برخی هم به سادگی با ذهن ما جور در نیایند.
اما به هر حال، به نظرم ارزش دارد که برای خواندن آنها کمی وقت بگذاریم.
اگر واقعاً بخواهیم این کتاب را در یک جمله خلاصه کنیم – که به نظرم این خیانت را بهتر است به هیچ کتاب یا نویسندهای نکنیم – میتوانیم بگوییم که:
پاراگ خانا تأکید دارد که در طول زمان، بحث قلمرو به تدریج از مفهومی جغرافیایی به مفهومی شبکهای تبدیل میشود.
به این معنا که هر روز که میگذرد در مقایسه با روز قبل، کممعناتر است که بخواهیم قدرت و قلمرو خود را بر اساس واحدهای جغرافیایی (مثلاً کیلومتر مربع) بسنجیم.
شکل خیلی سادهی این حرف، همان چیزی است که من چند سال قبل تحت عنوان توسعه قلمرو یا توسعه ظرفیتها نوشته بودم.
در حالی که امروز این سوال کلیدیتر است که: به کجاها وصلیم و به کجاها وصل نیستیم؟ با کدام سیستمها در ارتباط هستیم و رابطه ما با کدام سیستمها قطع است؟
با مطالعهی بیشتر و دقیقتر کتاب، میبینیم که پاراگ خانا، قصد ندارد در همین نقطه متوقف شود و میکوشد علتِ شکلگیری این وضعیت، شاخصهای سنجش این وضعیت و نیز تاثیرات این جغرافیای جدید بر آیندهی انسان را بررسی و تحلیل کند.
علمی که قبلاً برای شناخت نقاط مختلف زمین توسعه یافت و شکل گرفت، Geography نام داشت. Ge در میان یونانیان به معنای زمین بود و جئوگرافی عملاً دانشی بود که به نوشتن درباره زمین و ترسیم نقشهی زمین میپرداخت.
ما هم، معرّبِ جئوگرافی یعنی جغرافی را انتخاب و استفاده کردیم. حرف پاراگ در عنوان کتابش خلاصه شده: کانکتوگرافی.
در نگاه او – که البته با چهارصد صفحه آمار و توضیح و استدلال هم همراه است – آنچه امروز جایگزین جغرافیا میشود شاید کانکتوغرافیا باشد. با شناختن همهی اتصالات و ارتباطات و زیرساختهایی که امروز وجود دارند و در حال رشد هستند، و با دیدن همهی رابطهها و اتصالات و ارتباطاتی که امروز نیستند یا امروز هستند و ممکن است در آینده نباشند، میتوان زمین امروز ما را بهتر شناخت.
در آینده به تدریج، بخشهای مختلفی از کتاب او را برای شما روایت خواهم کرد:
[…] گسترهیِ خاکِ آن مملکت بااهمیت است و مفاهیمی مثل کانکتوگرافی بوجود آمده […]
[…] از محمدرضا شکایت کنم که چرا چندین پُست مرتبط با کتاب کانکتوگرافی نوشته است که باعث شد من هردو نسخهی چاپی و کیندل آن را […]
[…] ادامه موضوع «مرز»، به نظرم پست محمدرضا شعبانعلی عزیز (اینجا) درباره کتاب کانکتوگرافی به ما بهتر اهمیت مفهوم مرزها […]
محمدرضا
۱٫ راست اش دو سه روزه، دارم به این چند کلمه ی نسیم طالب فکر می کنم. نه از این بابت که خیلی کم گفته- که بعضی ها هم تعاریف عمومی مانند “شاهکاره” برای کتاب خانا نوشته اند- بلکه از این نظر که خیلی مختصر -و البته خاص- گفته. آن هم نه در باب کتاب که درباره خود نویسنده.
۲٫ نوشته اکونومیست هم در ابتدای این کتاب، به نظرم جالب رسید. آنجایی که می گه ” این کتاب، برای آندسته از افرادی که نگرانند در آینده جامعه، بیش از حد به سمت Inward-looking ( اگه درست بگم، نوعی گرایش و علاقه افراد به گروه خود، درون گروهی) حرکت کنه، چشم انداز خوش بینانه و نگاه نویی داره.