در گذشتههای دور (از حدود سه هزار سال پیش تا حدود ده سال پیش) وقتی انسان در مورد کسب و کار فکر میکرد، دیگران را به سه دسته تقسیم میکرد: آنها که مشتری هستند. آنها که مشتری نیستند و نخواهند شد. آنها که مشتری نیستند و ممکن است مشتری بشوند. دوران جدید، مفهوم دیگری را در کنار مشتری و شاید به جای مشتری مطرح کرده است: مخاطب. امروز، سازمانها با مخاطب خود حرف میزنند. مخاطب ممکن است هرگز مشتری نباشد. اما مخاطب است. مشتری هم ممکن است مخاطب نباشد. سازمانها با مخاطب حرف میزنند و به مشتری میفروشند. البته این دو گروه، میتوانند با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. شاید هم تا حد زیادی نزدیک باشند. اما به نظر میرسد که دنیای جدید و فرهنگ جدید و ابزارهای جدید، فاصلهی بالقوه بین مخاطب و مشتری را […]
مطالب مرتبط با شبکه های اجتماعی
وقتی همه نویسنده ایم – مروری بر چالشهای استراتژی محتوا در دوران جدید
محسن امین، در کنار همهی تخصصهایش، تیترنویس خیلی خوبی است. همان چیزی که فرنگیها به آن Copywriter میگویند. امیدوارم فرصتی پیدا کند و با هم یک فایل رادیو مذاکره در مورد نوشتن و رسانه تهیه کنیم. حتی در پیامهای شخصی هم، مینیمال مینویسد. دیروز برایم دو عکس فرستاد و زیرش نوشت: روزنامهی فردا! محسن عزیز لطف کرده و گزارشی از بخشی از جلسهای که قبلاً در روزنامهی همشهری داشتیم و در مورد آینده روزنامه نگاری و رسانه و تولید محتوا با دوستان عزیزم در همشهری گپ زدیم را منتشر کرده است. عنوان اصلی و عنوان دوم متن را هم انتخاب کرده که من خیلی دوست داشتم: وقتی همه نویسندهایم مروری بر بایدها و نبایدهای استراتژی محتوا در روزگاری که تعداد نویسنده ها بیشتر از تعداد خواننده هاست البته محسن امین همیشه حرفی میزند که درست […]
در حسرت یک کلاه قدیمی
پیش نوشت: مطلبی که اینجا مینویسم مربوط به ماه قبل است. در یادداشتهایم نوشته بودم که به آن اشاره کنم و متاسفانه طی هفتههای اخیر، چنان درگیر فعالیتهای شغلی و شخصی بودم که فرصتی برای مطرح کردن آن نشد. اما به هر حال، به دلیل اینکه ریشهی مطلب، آشناست و میتواند محرکی برای گفتگو کردن و اندیشیدن باشد، به نظرم ارزش دارد که مرور کوتاهی به آن داشته باشیم. مقدمه: ماجرا مربوط به یک کلاه است. کافی است نگاهی به عدد ۶ روی صفحه کلید خود بیندازید و علامت ^ را ببینید. کلاهی که بر سر عدد شش قرار گرفته است. در فارسی کهن (منظورم حدود ۱۰ سال پیش است) به این علامت، هشتک (با کاف و نه با گاف) میگفتند. نام بسیار زیبایی هم بود. در آن زمان به # هم میگفتند: Number Sign […]
شبکه های اجتماعی و تفاوت آنها با گروه های اجتماعی
پیش نوشت یک: در زمینه تفاوت شبکه های اجتماعی با کامیونیتیها، مدتی قبل مطلب کوتاهی را در وبلاگ انگلیسی نوشتهام. هنوز آنجا هم فرصت نکردهام این بحث را تکمیل کنم. اما چون برای خودم مطلب مهمی بود، دوست داشتم اینجا هم به آن اشاره کنم. پیش نوشت دو: تا جایی که من میدانم و میفهمم، متاسفانه در زبان فارسی امروز، ما واژهی رایجی که معادل مناسب Community باشد نداریم. از میان گزینههای جمع، جامعه، انجمن، اجتماع، گروه، حلقه، مجلس، جماعت، جمعیت، مجمع، محفل و سایر واژههای خویشاوند آنها، هیچکدام دقیقاً معادل Community نیستند. خودم به شخصه، واژهی انجمن را به عنوان معادل این کلمه، زیبا میدانم. اما متاسفانه امروز، معنای انجمن محدودتر ازمعنای گذشتهی آن است. انجمنهای صنفی، انجمن فیزیک، انجمن اولیا و مربیان و سایر ترکیبهای انجمن، کمی رسمی هستند و عموماً معنای حقوقی […]
کارخانه داران سرمست، کارگران خواب، کارخانههای بیدار
این مطلب را برای عصر ایران نوشتم. گفتم برای شما هم اینجا بگذارم: می گویند یک کارخانه مواد غذایی بزرگ در دنیا است که میتواند بخش قابل توجهی از مردم دنیا را تغذیه کند. در ایران هم شعبه دارد. حتی قبل از توافق و با وجود تحریمها. البته تعداد کارگرانش به حدی زیاد است که سهم کمی از محصولات به بیرون از کارخانه فرستاده میشود. جز عدهی بسیار محدودی، اکثر کارگران، بخشی از محصولات غذایی کارخانه را به عنوان مزد دریافت میکنند. کارخانه تمام ساعتهای روز و تمام روزهای هفته فعال است. تعطیل و غیرتعطیل ندارد. کارگران هم اعتراض خاصی ندارند. اکثر آنها قراردادی هستند. اما زمانی که به استخدام کارخانه در میآمدند، قرارداد خود را نخواندند و صرفاً زیر آخرین جمله را امضا کردند. آخرین جمله قراردادشان این بود: همه جملات دیگر این قرارداد را […]
شبکه های اجتماعی: شکل جدید یک ساختار قدیمی
پیش نوشت ۱: اگر خواننده دائمی روزنوشتهها باشید احتمالاً میدانید که این مطلب، ادامه یک سلسله مطلب درباره تاریخچه شبکه های اجتماعی و همینطور حدسیاتی درباره آینده آنهاست (شبکههای اجتماعی و ابرواقعیت جدید، شبکه های اجتماعی و نظافت اجتماعی، تاریخچه شبکه های اجتماعی، مقایسه شبکه های اجتماعی با صنعت نشر مکتوب). البته در دستنوشتههای خودم، بالای این سلسله موضوعات نوشتهام: مروری بر آینده شبکه های اجتماعی. اما احساس کردم شاید واژه مرور به خواننده حس خوبی را القا نکند. ما دوست داریم آینده، شگفت انگیز و بزرگ و پیش بینی ناپذیر باشد و هر چیزی که از عظمت و شکوه آینده بکاهد و به آن رنگ و روی قدیمی و خاک خوردهی گذشته را بدهد، ما را چندان به هیجان نخواهد آورد. پیش نوشت ۲: با مروری بر کامنتهای دوستان خوبم در آخرین مطلب از این […]
تاریخچه شبکه های اجتماعی
پیش نوشت ۱: همچنانکه میدانید مدتی است تصمیم گرفتهام در مورد تکنولوژی دیجیتال بیشتر بنویسم و یکی از موضوعاتی که به طور خاص تصمیم دارم در مورد آن بیشتر بنویسم شبکه های اجتماعی است. بحث را با موضوع شبکه های اجتماعی و ابرواقعیت جدید آغاز کردم و توضیح دادم که شاید برخی از رفتارهای ما در شبکه های اجتماعی مصداقی از نظافت اجتماعی باشد که در میان جانداران مشترک است. در ادامه بحثی تحت عنوان تاریخچه شبکه های اجتماعی را شروع کردم و توضیح دادم که شاید بتوان گفت رویدادها و روندهای جدید به ندرت در تاریخ شکل میگیرند و آنچه ما عموماً شاهد آن هستیم تکرار روندها و رویدادهای قدیمی است که لباس تازهای بر تن کردهاند. در این نوشته و نوشتههای بعدی میکوشم مصداقهایی از این شباهت را جستجو و معرفی کنم تا شاید کمک […]
شبکه های اجتماعی در آیینه تاریخ
پیش نوشت ۱: قبلاً در نوشتهای تحت عنوان شبکه های اجتماعی و ابرواقعیت جدید از علاقهام به شبکه های اجتماعی گفتم و توضیح دادم که علاقمندم در فرصتهایی که پیش میآید، گهگاه در مورد آن بنویسم. اگر چه به خاطر جدید بودن مفهوم شبکه های اجتماعی – لااقل به شکل دیجیتال آن – نمیتوان نظرهای قطعی و تحلیلهای دقیق در این زمینه ارائه داد، اما اینها باعث نمیشود که از فکر کردن به این مفهوم که بخش قابل توجهی از زندگی امروزی ما را شکل داده است غافل شویم. اولین نوشته جدی در این زمینه، بحث شبکه های اجتماعی و مفهوم نظافت اجتماعی بود و اکنون شاید فرصتی باشد تا کمی به آینده شبکه های اجتماعی فکر کنیم. پیش نوشت ۲: کمتر موضوعی را میتوانید بیابید که نظرات و تحلیلها در مورد آن به اندازهی تحلیلهای مرتبط با […]
تاریخچه شبکه های اجتماعی و نگاهی به نظافت اجتماعی
پیش نوشت ۴: قبل از این، بحثی رو تحت عنوان مرور تاریخچه و کارکرد شبکه های اجتماعی و نگاهی به آینده شبکه های اجتماعی شروع کردم و در نخستین مطلب، اشاره بسیار کوتاهی به شکل گیری ابرواقعیت جدید به دلیل به وجود آمدن تکنولوژی دیجیتال داشتم که نهایتاً به سه پیش نوشت تبدیل شد و بحث اصلی آغاز نشد. موضوع در حدی پیچیده و مبهم هست که نمیتوان به صورت ساده و مستقیم به آن نزدیک شد. شبیه ورود به یک غار تاریک که حتی اگر خودت به اندازهی کافی برای ورود به آن دیوانه باشی، باید مسیری را پیدا کنی که همراهانت هم، حوصله یا جرات یا علاقه به طی کردنش داشته باشند. من فعلاً در چند نوشته اول در مورد تاریخچه شبکه های اجتماعی و بررسی وضعیت فعلی آنها و همینطور نگاه به […]
تاریخچه شبکه های اجتماعی و ابرواقعیت جدید
پیش نوشت اول – چرا درباره تاریخچه شبکه های اجتماعی مینویسم؟ شبکه های اجتماعی دیجیتال (از فیس بوک و توییتر و اینستاگرام تا گروه های وایبری وگروه های ایمیلی نرم افزارهای چت و مسنجر) طی سالهای اخیر چنان به سرعت وارد زندگی ما در ایران شدند که فرصتی برای فکر کردن در مورد آنها و تحلیل دقیق آنها پیدا نکردیم. از طرفی فرهنگ اجتماعی ما، نسبت به ورود و نفوذ شبکه های اجتماعی مقاومت جدی داشت و این باعث شد که حرف زدن و نوشتن از آنها هم تا مدتها، مطلوب و مقبول نباشد. خوب یادم هست که همین چند سال قبل، دوستانم که مسئولیتهایی را بر عهده داشتند، فهرست تماسهای وایبر گوشی خودشان را به من نشان میدادند و با هیجان میگفتند: محمدرضا ببین! فلانی هم وایبر داره! معلومه که دیگه اشکال نداره وایبر داشته […]
آخرین دیدگاه