دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

بررسی موضع رسانه‌ها در مورد وضعیت خاورمیانه

دیروز در گفتگو با یک دوست، صحبت از موضع رسانه‌های جهان دربارهٔ وضعیت خاورمیانه شد. لابه‌لای توضیح، روی کاغذ نموداری برای او رسم کردم و بعداً با خودم گفتم شاید بد نباشد تصویرش را این‌جا هم بگذارم.

لطفاً حتماً به توضیحاتی که در زیر نمودار می‌آورم دقت کنید. و پیشاپیش از اینکه زیر این نوشته در مورد اسرائيل و فلسطین صحبت نمی‌کنید ممنونم. اما اگر دربارهٔ خوشه‌بندی رسانه‌ها – به طور کلی و مستقل از مسئله خاورمیانه – ابهام یا بحثی هست یا نظری دارید، قطعاً خوشحال می‌شوم بدانم.

نمودار موضع رسانه‌ها درباره خاورمیانه (دوستان عزیز نابینا. وقتی توضیحات زیر عکس را می‌نوشتم، یاد شما بودم. و دقت کردم متن، نمودار را به خوبی شرح دهد. بنابراین نگران نمودار نباشید)

چرا به نمودار احتیاج داریم؟

متأسفانه به خاطر محدودیت‌های رسانه‌ای موجود در کشور، اغلب رسانه‌های ایرانی برای پرداختن به اخبار روز، بیشتر به ترجمهٔ خبر رسانه‌های خارجی پناه می‌برند. نقل خبر رسانه‌های خارجی اصلاً‌ بد نیست. اما وقتی به وجه غالب محتوای رسانه‌ها تبدیل شود، عملاً مرجعیت رسانه‌ای در کشور از بین می‌رود و رسانه‌ها از مسیر رشد حرفه‌ای خود بازمی‌مانند.

اوج این سقوط رسانه‌ای را زمانی متوجه می‌شویم که اصطلاحاتی مثل «رسانه‌های عبری» و «رسانه‌های عربی» و «رسانه‌های آمریکایی» را در سایت‌های خبری و تحلیلی می‌خوانیم. تصور کنید کسی بگوید در رسانه‌های ایرانی گفتند: «…» در حالی که ما می‌دانیم رسانهٔ ایرانی از کیهان تا شرق و از عصر ایران و خبرآنلاین و انتخاب تا صدا و سیما را شامل می‌شود. وجوه مشترکی بین این‌ها وجود دارد (از جمله در محدودیت‌هایشان). اما باز هم این رسانه‌ها مثل هم نیستند. برای یک رویداد واحد که مردم در جایی جمع شده باشند و جای سوزن انداختن نباشد، گاهی بعضی از این رسانه‌ها عبارت «خلوت و انگشت‌شمار» و رسانه‌های دیگر عبارت «انبوه» را به کار می‌برند. هم‌چنین این رسانه‌ها وقتی از نظر «ملت» حرف می‌زنند، معمولاً با دو ملت کاملاً‌ متفاوت روبه‌رو هستیم. این نوع تفاوت‌ها در رسانه‌های جهانی هم هست.

اگر به جای رسانه‌های ایرانی از اصطلاح رسانه‌های فارسی استفاده کنیم، تنوع بیشتر هم می‌شود. ما عملاً جام جم و تسنیم را با بی‌بی‌سی فارسی و ایران‌اینترنشنال زیر یک سقف قرار داده‌ایم!

واقعیتی که گفتم، بدیهی است. اما وقتی مطلبی از رسانه‌های خارجی نقل می‌شود،‌ گاهی به این واقعیت بدیهی توجه نمی‌کنیم. مثلاً برایمان خیلی فرق نمی‌کند که فلان خبر را تایمز گفته یا نیویورک‌تایمز؟ نیویورک تایمز گفته یا نیویورکر؟‌

بعد از پذیرش این واقعیت بدیهی که رسانه‌ها مثل هم نیستند، این سوال پیش می‌آید که آن‌ها را چگونه باید طبقه‌بندی کنیم؟

دو محور استفاده‌شده در این نمودار چیست؟

معمولاً رسانه‌ها را بر اساس گرایش‌هایی مثل چپ و راست،‌ محافظه‌کار و لیبرال، مذهبی و سکولار و مانند این‌ها دسته‌بندی می‌کنند. اما صرفاً به عنوان «خواننده که سواد سیاسی رسانه‌ای ویژه‌ای ندارم» در موضوع خاص خاورمیانه و تنش‌های ایران با کشورهای منطقه، در ذهن خودم دسته‌بندی دیگری دارم که بیشتر به کارم آمده و باعث شده ارزیابی بهتری از جهت‌گیری‌ و سوگیری خبرها داشته باشم.

در محور افقی، طیفی را در نظر گرفته‌ام که دغدغه‌های انسان‌دوستانه را نشان می‌دهد. رسانه‌هایی که این دغدغه در آن‌ها پررنگ است، جنبه‌های انسانی، کشته‌ شدن افراد غیرنظامی و هزینه‌های ایجاد شده برای مردم عادی (بیرون از ساختار قدرت) را می‌‌بینند و آن را در تحلیل‌هایشان مد نظر قرار می‌دهند. در سمت دیگر طیف (که من در سمت چپ نمودار نشان داده‌ام) رسانه‌هایی هستند که به فاکتورهای «امنیت» و «دستاوردهای سیاسی» توجه دارند. رسانه‌های این دسته،‌ اهدافی را ارزشمند می‌دانند و رویدادها را بر اساس این اهداف می‌سنجند. توجه به ایدئولوژی‌های خاص، توجه به منفعت گروه‌های سیاسی،‌ و اولویت دادن حفظ یا تغییر نظم سیاسی بر وضعیت مردم، همگی در این سمت طیف قرار می‌گیرد.

در محور عمودی، رویکردهای مداخله‌گرانه و تأیید مداخله‌گری (interventionism) را معیار قرار داده‌ام. برخی رسانه‌ها از مداخلهٔ‌ نظامی برای تغییر وضع موجود به نفع ایده‌های خود حمایت می‌کنند. برخی رسانه‌های دیگر ترجیح می‌دهند مسائل و چالش‌ها از طریق غیرنظامی (شامل مذاکره، تحریم و …)‌ حل شود.

این نمودار چقدر قابل اتکاست؟

کم! خیلی کم. به چند علت.

نخست این که من یک بررسی ساختاریافته و علمی انجام نداده‌ام و صرفاً «خاطرات خبری» خودم را طبقه‌بندی کرده‌ام. همهٔ‌ ما در مقاطعی بیشتر اخبار را دنبال می‌کنیم. من هم همین وضع را دارم. این دسته‌بندی را صرفاً‌ بر اساس مقاطعی که خبر خوانده‌ام (از حمله به عراق به بعد) انجام داده‌ام.

نمودار من ضعف دیگری هم دارد. باید مدام به یاد داشته باشیم که راجع به مسئله ایران و اعراب و اسرائیل حرف می‌زنیم. موضع رسانه‌ها در موارد دیگر لزوماً یکسان نیست. مثلاً رسانه‌های روسی در تنش‌هایی که دنیا با ایران دارد، از مداخلهٔ نظامی حمایت نمی‌کنند. اما خودشان در حل مسائل خودشان از مداخله نظامی دفاع می‌کنند.

پس اگر موضوع را مشخص نکنیم، دقت‌مان در قضاوت کاهش خواهد یافت.

دسته‌های اصلی در این نمودار کدامند؟

دستهٔ اول رسانه‌هایی هستند که تقریباً وسط قرار می‌گیرند. آن‌ها سعی می‌کنند از مداخلهٔ نظامی دفاع نکنند. اما معمولاً مداخلهٔ‌ نظامی را نقد نمی‌کنند. از طرف دیگر، دربارهٔ بحران‌های انسانی گزارش می‌دهند. اما در این حوزه هم کاملاً خون‌سرد و بدون عاطفه خبرها را نقل می‌کنند. موضع رسمی یا ادعای این رسانه‌ها بیشتر ارائه اخبار عینی و بدون سوگیری است. البته این را هم می‌دانیم که هیچ موضع‌گیری بدون سوگیری وجود ندارد (من همیشه برای توضیح این حرف می‌گویم: این جمله که «عقیدهٔ همهٔ انسان‌ها محترم است» یک جملهٔ‌ خنثی و بدون سوگیری نیست. بلکه به سمت احمق‌ها سوگیری دارد و به آن‌ها جایگاهی فراتر از آنچه که شایسته است می‌دهد).

به هر حال، با همهٔ‌ا این توضیحات، من رسانه‌های نیویورک‌تایمز، واشنگتن‌پست، رویترز و اسوشیتدپرس را وسط گذاشته‌ام. رسانه‌های دیگری هم مثل سی‌ان‌ان و اکسیوس هست که وقتی این برگه را می‌نوشتم، آن‌ها را روی کاغذ نیاوردم. اما آن‌ها هم به گمان من وسط قرار می‌گیرند.

دستهٔ دوم رسانه‌هایی هستند که از سیاست‌های مداخله‌ای حمایت می‌کنند. یعنی معتقدند که با فشار نظامی راحت‌تر می‌شود مسائل سیاسی را حل کرد. یا لااقل معتقدند که برخی مسائل سیاسی را جز با مداخله نظامی‌ نمی‌شود حل کرد. فاکس‌نیوز، جروسالم‌پست، العربیه، اسکای‌نیوز عربیا و تایمز آو اسرائيل به نظرم در این دسته قرار می‌گیرند. طبیعتاً رسانه‌هایی از این دست، در سمت چپ نمودار قرار می‌گیرند. چون اگر بخواهید درد و رنج انسان‌ها را جدی بگیرید، معمولاً مداخلهٔ‌ نظامی را پیشنهاد نمی‌کنید.

دستهٔ‌ سوم رسانه‌هایی هستند که هم مخالف دخالت نظامی هستند و هم نگران جنبه‌های انسانی. نشریاتی مثل لوموند دیپلماتیک، موندووایس و democracy now در این دسته قرار می‌گیرند. به نظرم با کمی ملاحظه و تردید، می‌توان الجزیره و گاردین و میدل‌ایست‌آی را هم در این دسته قرار داد. با یادآوری این نکته که این رسانه‌ها اگر سیاست کلی منطقه‌ای بر مداخلهٔ نظامی قرار گیرد، معمولاً با لحنی سرد از آن حمایت می‌کنند. اما ترجیح‌شان توجه بیشتر به جنبه‌های انسانی و فاصله گرفتن از مداخلهٔ نظامی است.

دستهٔ چهارم اما و اگرهای زیادی دارد. شاید بهتر بود اصلاً‌‌ آن‌ها را دخیل نمی‌کردم و نمی‌آوردم. آن هم دسته‌ای است که راشا تودی و اسپوتنیک را در آن قرار داده‌ام. رسانه‌های چینی را هم به نظرم می‌شود این‌جا گذاشت. این رسانه‌ها، جز در جایی که خود روسیه یا چین صلاح بدانند وارد مداخلهٔ نظامی شوند، مداخلهٔ نظامی هیچ قدرت دیگری را برای حل مسائل سیاسی نمی‌پسندند. اما آن‌ها را در سمت چپ و پایین نمودار قرار داده‌ام و با موندو‌وایس و لوموند دیپلماتیک قاطی نکرده‌ام، چون دغدغهٔ این رسانه‌ها بیشتر حفظ قدرت سیاسی چین و روسیه است و نه مسئله انسانی.

هاآرتص. با وجودی که سیاست‌های کلی هاآرتص و جروسالم پست در راستای اهداف اسرائیل هستند، اما اندکی بیشتر به جنبه‌های انسانی توجه دارد. هاآرتص تقریباً بلندترین صدای منتقد نتانیاهو در داخل اسرائيل بوده و سیاست‌های او را نقد می‌کند. شاید در شرایط عادی، فاصلهٔ این دو رسانه برای ما چندان مهم نباشد. اما در موقعیت پرتنش فعلی، صدای متفاوتی محسوب می‌شود. دیده‌ام که رسانه‌های ایرانی هم مطالب متعددی را از آن نقل می‌کنند.

یادآوری مهم

من تحلیل‌گر مسائل سیاسی نیستم. اگر این کار شغلم بود، کاملاً به شکلی روش‌مند سراغ این دسته‌بندی می‌رفتم. یعنی بیست یا سی رویداد در سه دهه اخیر را انتخاب کرده و مقاله‌های همهٔ این رسانه‌ها را در تحلیل آنها کنار هم می‌گذاشتم و بعداً با تحلیل کلامی، معنایی، عاطفی آن‌ها را مقایسه می‌کردم و …

اما این تقسیم‌بندی را در دو یا سه دقیقه انجام داده‌ام. بنابراین ممکن است با بررسی خبرهای این رسانه‌ها به نتیجه برسید که من جای نامناسبی را برای بعضی از آن‌ها انتخاب کرده‌ام. یا حتی معتقد باشید که چنین نموداری را می‌شد بر اساس مولفه‌هایی متفاوت ترسیم کرد.

من کاملاً نظر متفاوت شما را می‌پذیرم.

به نظرم اگر حاصل این نوشته فقط همین باشد که همهٔ رسانه‌های خارجی را به یک چشم نبینیم، و خبرها و تحلیل‌هایشان را با وزن یکسان ترکیب نکنیم، کافی است.

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه ای گری (صوتی) هدف گذاری (صوتی) راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


یک نظر بر روی پست “بررسی موضع رسانه‌ها در مورد وضعیت خاورمیانه

  • رضا حسام گفت:

    «با احترام به ملاحظاتی که در ارتباط با حساسیت موضوع ایران و اسرائیل وجود دارد»

    فکر میکنم این تنش فزاینده و رو به بالا بیشتر از هر زمان دیگه رسانه هارو به سمت خط کشی و موضع گیری مشخص تر و واضح تر سوق بده و با مرزبندی مشخص تری جانب یکی از طرفین رو بگیرند، به عنوان مثال هاآرتس هم ممکنه بر خلاف غزه کمتر مسائل انسان دوستانه رو لحاظ کنه و روزنامه های اصلاحطلب داخلی هم مواضع رادیکال تر و خصمانه تری نسبت به اسرائیل داشته باشند، بنابراین هرچقدر تنش شکل جدی تری به خودش بگیره، جنگ روایت ها هم اهمیت بیشتری پیدا میکنه . رسانه ها به نوعی مجبور می شوند منافع و امنیت ملی رو به مسائل انسان دوستانه ترجیح بدهند. 

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser