پیش نوشت: آنچه میخوانید، یک نامهی شخصی است. در جواب کامنت نیلوفر. نوشتن برای یک نفر در مقایسه با نوشتن برای چند هزار نفر، خوبیهای زیادی دارد. مهمترین خوبی آن در این است که میتوانی بیربط بنویسی. بدون ساختار. بدون مقدمه و نتیجه. حتی بدون پیام مشخص. کاری که هنگام نوشتن برای جمعی از مخاطبان، نه امکان پذیر است و نه توجیه پذیر. ضمناً برای یک نفر، میتوانی حرف تکراری هم بزنی. در حالی که برای گروهی از مخاطبان، این کار سختتر و نپذیرفتنیتر است. بگذریم. کامنت نیلوفر: بنظر من ،ایده خوبیه که در مورد فال بنویسی. خواهش میکنم در مورد ضرب المثل های فارسی هم ،البته اگه جزو دغدغه هات هستن، مطلبی بنویسی. فکر میکنم تعداد زیادی از ضرب المثل های فارسی از نظر عقلانی، بینشی و کارکردی، ایرادهای جدی بهشون وارده. تعدادی هم کلا […]
دسته بندی: هنر خواندن جملات کوتاه
هنر خواندن جملات کوتاه – قسمت چهارم
پیش نوشت صفر: این نوشته، چهارمین نوشته از سلسله نوشتههای هنر خواندن جملات کوتاه است (قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم). فکر نمیکنم لازم باشد که برای چند صدمین بار، تاکید کنم که آنچه مینویسم، صرفاً دیدگاه شخصی من است و نه تنها در آینده مسئولیت آن را نمیپذیرم و ممکن است دیدگاهم تغییر کند، بلکه حتی امروز هم بر صحت و دقت آن اصرار ندارم. آنچه اینجا میخوانید، بیشتر فکرهایی است که به کلمه تبدیل شده تا در آینده، بتوانم مجدد به آنها مراجعه کنم و فرصت بیشتر و بهتری را به اندیشیدن در مورد آنها اختصاص دهم. پیش نوشت (ظاهراً نامربوط) یک: حدس میزنم با آزمونهای برون فکنی (Projective) در روانشناسی آشنا باشید. یکی ازمعروفترین این آزمایشها، تست لکههای رنگ رورشاخ است. تعدادی تصویر از لکههای رنگ پراکنده شده بر روی کاغذ، به یک فرد […]
هنر خواندن جملات کوتاه (قسمت سوم)
پیش نوشت اول: تا کنون دو مرتبه در مورد جملات کوتاه نوشتهام. نخستین مطلب، صرفاً به پیش نوشتها محدود شد و اصل بحث شروع نشد. توضیح دادم که چرا با وجودی که همیشه مخالف جملات کوتاه بودهام، تصمیم گرفتهام در موردش بنویسم. در دومین مطلب، توضیح دادم که جملات کوتاه – لااقل در نگاه من – بیش از آنکه حکمت فشرده شده باشند، اشیاء زیبا یا زشتی هستند که میتوانند در گوشهای از ذهن و زبان ما جا بگیرند. اطمینان دارم که میپذیرید که با این نگاه، هدف من کاهش ارزش این جملات نیست. بلکه تغییر کاربری آنان است. پیش نوشت دوم: پیش نوشت سوم خیلی نامربوط است. اگر از دوستانی هستید که به تازگی افتخار میزبانی شما را دارم، پیشنهاد میکنم که مستقیم به سراغ اصل مطلب بروید. پیش نوشت سوم: این نوشته و نوشتههای بعد، […]
هنر خواندن جملات کوتاه (قسمت دوم)
پیش نوشت: قبلاً مطلبی نوشتم تحت عنوان هنر خواندن جملات کوتاه که به سبک بسیاری از نوشتههای دیگرم عملاً به پیش نوشتهها محدود شد و اصل مطلب به زمان دیگری موکول شد. در اینجا میخواهم ادامه آن بحث را بنویسم. اصل مطلب: اجازه بدهید که صحبتم را از این نقطه آغاز کنم که تا چه حد میتوان حکمت را در جملات کوتاه گنجاند؟ شاید مرور تناقضهای ضرب المثلها و حکایات آموزنده، نقطه شروع خوبی باشد: ما از یک طرف معتقدیم که با یک دست نمیشود چند هندوانه برداشت و از سوی دیگر میگوییم که نباید همه تخم مرغها را در یک سبد گذاشت. از یک طرف میگوییم آب که از سر گذشت چه یک وجب و چه صد وجب و از طرف دیگر معتقدیم که جلوی ضرر را از هر جا بگیریم منفعت است. این فهرست را میتوانید در زبان فارسی یا […]
هنر خواندن جملات کوتاه ۱ – (پیشنوشتها!)
پیش نوشت صفر (اختصاصی نادر آرین): آخه نادر جان. تو که میگی اول نوشتههات ننویس مزخرفه. خوب هست دیگه! آدم خجالت میکشه اینا رو منتشر کنه. به قول یکی از دوستانم میگفت محمدرضا نمیارزه به خاطر دو تا کلیک اضافی اینقدر آشغال بنویسی. ماهی یه دونه بنویس. درست حسابی بنویس! این یکی واقعاً مزخرفه. اصلاً نمیدونم شاید اثر سر درد و سرگیجه دیروز باشه یا تب امروز. اما خوب به قول اون دوستم شاید برای گرفتن کلیک به درد بخوره! پیش نوشت اول (مربوط): این روزها، خواندن و منتشر کردن جملات کوتاه، به طور گستردهای رواج پیدا کرده است. البته توجه و علاقه به جملات کوتاه اتفاق جدیدی نیست. خوب یادم هست که بیست سال پیش هم دیکشنری نقل قولهای آکسفورد یا Oxford Dictionary of Quotations در نمایشگاه کتاب که آن موقع در محل نمایشگاه کتاب برگزار میشد، […]
آخرین دیدگاه