
امروز با یکی از دوستانم دربارهٔ مواجههٔ انسانها با مرگ حرف میزدیم. او – که طبع شاعرانهای دارد – در گفتگو با کسی که اخیراً مرگ یکی از نزدیکان را تجربه کرده بود، با تشبیه مرگ انسان به مرگ گل کوشیده بود کمی از گزندگی و تلخی فقدان بکاهد. من، که چنین طبع یا شوق شاعرانهای ندارم، و البته شعر طبیعت را هم محتاج شاعرانگی مضاعف نمیبینم، برایش چند جمله از «آن درویان / Ann Druyan» نقل کردم. آن، همسر کارل سیگن است. کارل و آن بسیار یکدیگر را دوست داشتهاند و به معنای واقعی کلمه، همدل و همزبان بودهاند. کارل در سال ۱۹۹۶ فوت کرد. حدود هفت سال بعد در یک سخنرانی، بحث مرگ پیش آمد و آن دربارهٔ فقدان کارل صحبت کرد. صحبت دربارهٔ کارل، پیشبینی نشده بود. اما صحبتهای آن چنان ساده، […]
آخرین دیدگاه