دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

دسته بندی: این چند وقت

خرده‌ریزهای این چند وقت | اسپاتیفای، فرهنگ طیفی، چکناواریان

مدت‌هاست در روزنوشته گزارش‌های خرده‌ریز منتشر نکرده‌ام. زمانی این گزارش‌ها را به نام گزارش هفتگی آغاز کردم. اما ماهانه و سپس فصلی شد. الان هم که دو سال از آخرین نمونه می‌گذرد (فهرست همهٔ گزارش‌ها). به همین علت، به جان «گزارش هفتگی» که پیش از این در عنوان به کار می‌بردم، دیگر از عبارت «خرده‌ریزهای این چند وقت» استفاده می‌کنم. اسپاتیفای کسانی که سن و سال بالاتری دارند، کلمهٔ گلچین را روی نوارهای کاست به یاد می‌‌آورند. هر کس به سلیقهٔ خود، چند قطعه موزیک را روی یک نوار کاست ضبط می‌کرد و اسمش را می‌گذاشت: گلچین. قطعات لزوماً به هم ربط نداشتند. فقط در همین حد شبیه بودند که اسم‌شان شده بود: گلچین شاد، گلچین عاشقانه، گلچین رقص و مانند این‌ها. نسل ما البته کمی جلوتر بود. یاد گرفته بودیم که بنویسیم: selection. من […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | عکاس برنی سندرز، شکست پروژه‌های اطلاعاتی، ساعت نابینایان

برنی سندرز

این هفتمین باری است که گزارشی با عنوان «خرده‌ریزهای این چند وقت» می‌نویسم. دوست داشتم این گزارش‌ها را هفته‌ای یک بار بنویسم. اما فاصله‌شان زیاد شده و اکنون حدود چهار ماه از آخرین گزارش می‌گذرد (مجموعه گزارشهای هفتگی قبلی). تراکم زیاد کارها – که نقطه‌ی پایانی هم برای آن‌ها متصور نیستم – باعث شده که موضوعاتی که می‌نویسم به‌روز نباشند. بعضی از آن‌ها ماه‌ها در گوشه‌ی دفتر یادداشتم مانده‌اند و خاک خورده‌اند تا نوبت‌ نوشتن‌شان فرا برسد. گفتگو با عکاس عکس برنی سندرز فکر می‌کنم عکسی که از برنی سندرز در مراسم تحلیف بایدن ثبت شد، یکی از پربیننده‌ترین عکس‌های جهان بوده است. این عکس چنان بر دل مخاطبان نشست که مردم آن را به سرعت از بستر خود جدا کردند و در فضاهای دیگر نشاندند. عکس سندرز حتی زمینه‌ای برای ثبت عکس‌های مشابه هم فراهم […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | غول رسانه‌ای، از کشتارگاه تا داماک

blank

تا این لحظه پنج گزارش خرده‌ریز نوشته‌ام و این ششمین نمونه است. دوست داشتم هر هفته یک نسخه از این گزارش‌ها منتشر شود. اما تا کنون که نشده و فاصلهٔ زمانی میان آن‌ها هم‌چنان زیاد است (مجموعه گزارشهای قبلی). هیاهوی غول رسانه‌ای حمکرانی سایبری در عرصه‌ی بیولوژیکی قطع‌نامه‌های پایانی راهپیمایی‌ها همیشه برایم جذاب بوده‌اند. خصوصاً این‌که در کشور ما معمولاً‌ این قطع‌نامه‌ها هم‌زمان با راهپیمایی یا در پایان آن منتشر می‌شوند و عملاً مردم ابتدا در راهپیمایی شرکت می‌کنند و بعد می‌فهمند که اساساً در دفاع از چه چیزی یا در نقد چه چیزی راهپیمایی کرده‌اند. به همین علت، با وجودی که ممکن است عجیب به‌نظر بیاید، یکی از تفریحاتم خواندن قطع‌نامه‌ی پایانی راهپیمایی‌هاست. قطعنامه‌ی امسال نکات جالبی داشت. اما یکی از جالب‌ترین نکات آن به گمان من این عبارت بود: «آری، حكمرانی سايبری خوابی […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | از سرقت کتاب تا فروشنده ترانزیستور

هایاتو ایکدا

تا کنون در چهار نوبت مطالبی را تحت عنوان «گزارش خرده‌ریزهای این چند وقت» منتشر کرده‌ام (اولین گزارش، دومین گزارش، سومین گزارش و چهارمین گزارش). بنابراین بدون مقدمه و ارائه‌ی توضیحات تکراری، در قالب پنجمین گزارش به سراغ چند موضوعی که در روزهای اخیر توجهم را جلب کرد یا برایم تداعی شد می‌روم و درباره‌ی هر کدام کمی حرف می‌زنم. مثل همیشه، متن‌ها را به شکل حداقلی ادیت می‌کنم. بنابراین اگر هم اشتباهی داشته باشد یا منطق استدلاش در جایی ضعیف باشد،‌ احتمالاً اصلاح نخواهد شد. فقط می‌نویسم و منتشر می‌کنم. زحمت اصلاح اشتباهات و جبران ضعف‌های استدلالی و تکمیل‌تر کردن موضوع، بر عهده‌ی «ذهن خواننده» است. ابتدا به سیاستمداری اشاره می‌کنم که به «فروشنده ترانزیستور» معروف شد. سپس روایتی از یک سرقت کتاب در نشر ثالث را مرور خواهم کرد. بعد درباره‌ی بارداری دنیا جهانبخت حرف […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | اسکناس، اتنبرو و بایا

blank

تا کنون در سه نوبت مطالبی را تحت عنوان «گزارش خرده‌ریزهای این چند وقت» منتشر کرده‌ام (اولین گزارش، دومین گزارش، سومین گزارش). بنابراین بدون مقدمه و تکرار توضیحاتی که در گزارش‌های قبلی ارائه کردم به سراغ چند موضوعی که در روزهای اخیر توجهم را جلب کرد می‌روم و درباره‌ی هر کدام کمی حرف می‌زنم. ابتدا کمی درباره‌ی اسکناس‌ها حرف می‌زنم و در ادامه، اشاره‌ی کوتاهی به دیوید اتنبرو خواهم داشت و در پایان، کمی به بایا می‌پردازم. بله بایا. همان اعجوبه‌ای که قرار است زندگی همه‌ی ما را متحول کند! نبرد بی‌صدا در زمین اسکناس‌ها نمی‌دانم آیا تا کنون فرصت کرده‌اید به اسکناس‌هایی که دست به دست می‌کنیم نگاه کنید؟ طرح‌های آن‌ها را ببینید. نوشته‌های پشت و رویشان را بخوانید و با جزئیات بصری آن‌ها سرگرم شوید؟ چند روز قبل، اسکناسی به دستم رسید که […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | سفر آبی،‌ حال‌و‌هوای ۵۷، بی‌اثری ممنوعیت

blank

اگر اولین نمونه و دومین نمونه گزارش‌های خرده‌ریز را دیده باشید، لازم نیست توضیح چندانی درباره‌ی ساختار و محتوای آن‌ها ارائه کنم. یکی از مهم‌ترین هدف‌هایم از انتشار چنین گزارش‌هایی این است که روزنوشته‌ها به روز شود و خالی نماند. اما قطعاً این تنها هدفم نیست. هدف دیگرم هم نشر / بازنشر چیزهایی است که شاید در قالب یک مطلب مستقل، قابل ارائه نباشند. ضمن این‌که فکر می‌کنم گاهی می‌توان در این قالب، نکته‌ها و اشاره‌هایی را مطرح کرد که طرح آن‌ها به شکل مطالب مستقل، به علل مختلف مناسب نبوده یا امکان‌پذیر نیست. سفری آبی از روتردام تا آمستردام همیشه از علاقه‌مندان ویدئو‌های تایم‌لپس (Time Lapse) بوده‌ام. البته بیشتر تایم‌لپس‌هایی که پدیده‌های طبیعی سوژه‌ی آن‌ها هستند. علتش را هم پیش از این نوشته‌ام. بر این باورم که ما دارای نوعی نابینایی مقیاسی هستیم. یعنی […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | عباس کیارستمی، نامه‌ها، زباله‌ها

blank

اگر اولین نمونه گزارش «خرده‌ریزهای این چند وقت»را خوانده باشید، تا حدی با فضای آن آشنا شده‌اید. نوشته‌های ساده و بی‌پیرایه و صاف و ساده‌ای است که معمولاً آداب و ترتیب خاصی ندارد و بدون ملاحظه‌کاری‌های مرسوم در وبلاگ‌نویسی منتشر می‌شوند. در واقع بعضی از مطالب گزارش هفتگی از جنسی هستند که «عقل سلیم» حکم می‌کند در وبلاگ عمومی منتشر نشود، اما در نگارش این مطالب، سعی می‌کنم چندان به این ملاحظات توجه نکنم. از کیارستمی شروع کنیم و ببینیم به کجا می‌رسیم. عباس کیارستمی | یک استقبال غیرمنتظره تقریباً همه‌ی کسانی که کیارستمی را از نزدیک دیده‌اند، روی یک نکته اتفاق‌نظر دارند: حتی اگر با فیلم‌هایش ارتباط برقرار نکنید،‌ با خودش به سادگی می‌توانید ارتباط برقرار کنید. لحن ساده و صمیمی، شوخ‌طبعی و برخورد ساده و فروتنانه از جمله ویژگی‌های اوست (به نظرم در […]

خرده‌ریزهای این چند وقت | داستان طلسم، ۱۵۰۰ کلمه، ۲۰ سال آوارگی

اردشیر رستمی

گفتم کمی درباره‌ی روزها و هفته‌های اخیر برایتان بنویسم. آداب و ترتیب خاصی را رعایت نخواهم کرد و می‌کوشم کمتر به این سوال فکر کنم که نوشتن چه چیزی صلاح است و نوشتن چه چیزهایی به صلاح نیست. شاید بعداً این سبک نوشته را ادامه بدهم. فعلاً نمی‌دانم. اردشیر رستمی و داستان طلسمی که باطل شد برنامه‌ی کتاب‌باز (شبکه نسیم) را گاهی می‌بینم. از نظر آلودگی ایدئولوژیک وضعیت تأسف‌برانگیزی دارد که در انتخاب برخی مهمانان برنامه مشهود و ملموس است. در کنار آلودگی‌های ایدئولوژیک، لحن و بیان و محتوای بحث‌های فلسفی که در آن مطرح می‌شود را هم نمی‌پسندم. اما اردشیر رستمی را – که گاهی در این برنامه می‌آید – دوست دارم. همیشه به این‌که محفوظاتش در حوزه‌ی ادبیات بسیار بیشتر از من است، غبطه می‌خورم. به عنوان یک نمونه‌ی کوتاه از حرف‌هایش، حکایت […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser