پیش نوشت یک: چند وقتی است که دلم میخواسته و میخواهد چند سطری درباره اختلاف نظرهای هیلاری کلینتون و برنی سندرز و رفتار طرفداران سندرز پس از آنکه از هیلاری کلینتون حمایت کرد بنویسم. اما هم فرصت نشد و نشده و هم اینکه احساس کردم چنین بحثهایی مقدماتی میخواهد که فراتر از یک یا چند پیشنوشت چند صد کلمهای است. بخشی از آن حرفها را امروز در قالب تفاوت دموکراسی و جمهوری در یونان باستان مینویسم تا شاید بعداً فرصتی دست بدهد و آنها را به بحث دموکراتها و جمهوری خواهان در آمریکا ربط بدهم. پیش نوشت دو: آنچه میخوانید، یک گزارش شخصی است. اگر صادقانه بگویم سیاست و سیاستمداران هرگز برایم جذاب نبودهاند. اما از آنجا که به رفتارهای گروهی موجودات مختار (Herding Behaviors) علاقمند هستم، ناخواسته گاهی اوقات رفتارهای گروهی انسانها هم برایم جذاب میشود. آنچه میخوانید به هیچ نوع […]
دسته بندی: اجتماعیات
پیشنهاد یونگ و ابزاری برای خودشناسی بهتر
کارل گوستاو یونگ، کتاب زیبایی دارد که در زبان انگلیسی به Memories, Dreams and Reflections ترجمه شده است (نسخه PDF انگلیسی کتاب). این کتاب یونگ که با عنوان خاطرات، رویاها و اندیشه ها به فارسی نیز ترجمه شده است، یکی از کتابهای زیبایی است که میتواند به ما در شناخت یونگ کمک کند. خصوصاً اینکه در میان سایر کتابهایش از نثر روانتری هم برخوردار است. این کتاب، پیاده سازی حرفهای کارل گوستاو یونگ است که البته بخشهایی از دستنوشته های او هم به کتاب افزوده شده است. یونگ در جایی از بحث، در مورد نگاهی که هر کس به فرهنگ های دیگر دارد (مثلاً اروپایی ها به آمریکاییان و آمریکاییان به شرق یا اروپا و انگلستان) تعبیر جالبی به کار میبرد: Everything that irritates us about others can lead us to an understanding of ourselves. البته این […]
چهاردهمین کلید: نگاهی دوباره به انتخابات آمریکا
پیش نوشت: در فرهنگ ما حداقل سه جایگاه وجود دارد که در آنها میتوانی در مورد هر چیزی که نمیدانی و نمیفهمی نظر بدهی. این سه جایگاه، صندلی تاکسی و صندلی اتوبوس و شبکه های اجتماعی هستند! همچنانکه قبلاً هم گفتهام، من به دلیل اینکه کمتر از این سه مورد استفاده میکنم، ترجیح میدهم حرفهایم را اینجا با شما به اشتراک بگذارم. احتمالاً حرفهایم برای بعضی خوانندگان ساده اندیشانه و سطحی به نظر خواهد آمد. پیشاپیش خواهش میکنم که به مصداق سیاست احترام به عقاید دیگران، آنها را تحمل کنید و حرص نخورید. چه آنکه در این چند سال، عموماً وقتی بحث احترام به عقاید دیگران بوده، ظاهراً منظور این بوده که آنها که میفهمند، به عقاید آنها که نمیفهمند احترام بگذارند. من را هم لطفاً مشمول این رویه کنید! اصل ماجرا: دومین کتاب انگلیسی که خواندم، نامش ۱۳ کلید […]
تروریسم بی سرزمین – تغییر دینامیک جنایتهای انسانی از داعش تا القاعده
پیش نوشت صفر: آنچه را در اینجا مینویسم، به شکل پراکنده در طول این سالها گفتهام. اما احساس کردم جمع کردن آنها در یک صفحه (و شاید ویرایش و تکمیل آن در آینده) بتواند مفیدتر باشد. پیش نوشت یک: این متن را بعد از خبر حرکت غیرانسانی تروریستی در فرانسه مینویسم. اما محرک نوشتن این مطلب، بیش از آنکه رویداد تاسف برانگیز فرانسه باشد، روند جدیدی است که به نظر میرسد در فعالیتهای تروریستی شکل گرفته است و مناسب است که همهی ما تا حد دانش و توان خود، به شناخت آن و مبارزه با آن بپردازیم. پیش نوشت دو: شاید نخستین بار که با تحلیل علمی و رفتاری تروریسم آشنا شدم، به سال ۸۴ بازگردد. زمانی که مقاله شاپیرو (استاد دانشگاه پرینستون) را در مورد ساختار سازمان های تروریستی خواندم که به تحلیل رفتار […]
خودران – تکنولوژی هر روز سوالات اخلاقی جدیدی را روی میز میگذارد
چند ماه اخیر، اخبار خودروهای بدون راننده یا Autonomous Cars که من ترجیح میدهم آنها را خودران بنامم، زیاد شده است. نکته ای در مورد معادل فارسی Autonomous Car (فعلاً: خودرو بدون راننده) بر روی استفاده از خودران تاکید دارم. چون اگر حواسمان نباشد، ممکن است طی چند سال آینده که خودرانها وارد کشور شدند، با معادلهای شگفت انگیزی معادلستان مواجه شویم. اگر خوش شانس باشیم، رانانه را پیشنهاد میدهند و اگر بدشانس، شاید آدم بَر هم جزو گزینهها باشد (اگر بتوانید حدس بزنید که آوابَر به چه چیزی گفته میشود، باید به خلاقیتتان آفرین گفت). بگذریم. آنچه برای من جالب بود و دوست داشتم با شما هم در میان بگذارم، یکی از هزاران چالش مربوط به اخلاق تکنولوژی است: یک مانع روانی جدی برای حمایت قانونی از خودران ها دقیقاً در زمانی که آمریکای شمالی […]
گاو بازی – به بهانه مرگ یک ماتادور
گاو بازی گاه و بیگاه قربانی میگیرد. دیروز در یک گاوبازی در اسپانیا یک ماتادور مرد. شاخ گاو در قلب ویکتور باریو (۲۹ ساله) فرو رفت و بلافاصله بر زمین افتاد و مرد (تصاویر و گزارش گاو بازی مرگبار ویکتور باریو) گاو بازی در اسپانیا سنتی قدیمی است که البته معمولاً محلیها آن را کوریدا می نامند. اگر چه این روزها، فستیوال هم برای خیلیها معنی گاو بازی میدهد. البته تاریخچه گاو بازی قدیمیتر از این حرفهاست. حتی بر دیوارههای غارهای انسانهای نخستین هم تصویر رقابت انسان با گاو ترسیم شده و در افسانه های کهن هم بارها نبردهای خونین با گاوها گزارش شده است. مراسم شگفت انگیزی است. گاهی آن را ورزش خونین مینامند. اما اگر از طرفداران گاو بازی بپرسید، اصرار خواهند کرد که این یک ورزش نیست. یک مراسم است. چون در […]
داستانی از سنای روم: دهانی که بی موقع باز شد
پیش نوشت: این مطلب را در تیر ماه نود و دو نوشته بودم. اما چون همیشه دهانهایی پیدا میشوند که بیموقع باز شوند، احساس کردم بهتر است بازنشر شود. تقدیم به خانم حسینی که انتخابش کردیم، نه از آن رو که میشناختیمش، بل از آن رو که رقبایش را “خوب” میشناختیم. البته وجه تشابه ایشان با داستان زیر، صرفاً “دهانِ باز” است. وگرنه، کوریولانوس، لااقل زخمی از نبرد بر تن داشت. ایشان که ظاهراً به جای زخم نبرد بر بدن، صرفاً زیورآلاتی از سفرهی انقلاب را برتن حمل میکنند! *** سال ۵۴۵ قبل از میلاد، در تاریخ رم سال شگفتی است. در آن سال رقابت سنگینی برای انتخابات سنا در جریان بود. فضای رم آن سالها، به فضاهای دموکراتیک دنیای امروز، بسیار شبیه بوده است. ظاهراً گروهی از افراد ذی نفوذ و از طبقه ثروتمند، […]
شریعتی و درس هایی از درون گور
تصمیم نداشتم امسال از شریعتی بنویسم. به اندازه کافی در مورد شریعتی نوشتهام. زمانی در مورد پیامکهای طنزی که در موردش رایج بود و زمانی که تلاشش را برای ساده گویی و معلمی کردن میستودم و زمانی دیگر، که با کمی فاصله احساسی و نگاهی منطقیتر، نوشتم که شریعتی انتخاب کرد که پیشرو نباشد و زمانی دیگر اشاره کردم که آنچه در ذهن او بود، صرفاً حرفهایی است که بر زبان شاندل میراند و باور دارم که جز آن، هر چه گفته است، تلاشی است در راه حقیقت (از نگاه او) که ناچار، به طعم مصلحت نیز آغشته شده است. اما تصمیم گرفتم یک بار دیگر هم از او بنویسم. اگر چه بر این باورم که آخرین باری است که از شریعتی مینویسم. قضاوت در مورد کسی که نیست و نمیتواند حرف بزند و از خود دفاع کند، آن […]
در حسرت یک کلاه قدیمی
پیش نوشت: مطلبی که اینجا مینویسم مربوط به ماه قبل است. در یادداشتهایم نوشته بودم که به آن اشاره کنم و متاسفانه طی هفتههای اخیر، چنان درگیر فعالیتهای شغلی و شخصی بودم که فرصتی برای مطرح کردن آن نشد. اما به هر حال، به دلیل اینکه ریشهی مطلب، آشناست و میتواند محرکی برای گفتگو کردن و اندیشیدن باشد، به نظرم ارزش دارد که مرور کوتاهی به آن داشته باشیم. مقدمه: ماجرا مربوط به یک کلاه است. کافی است نگاهی به عدد ۶ روی صفحه کلید خود بیندازید و علامت ^ را ببینید. کلاهی که بر سر عدد شش قرار گرفته است. در فارسی کهن (منظورم حدود ۱۰ سال پیش است) به این علامت، هشتک (با کاف و نه با گاف) میگفتند. نام بسیار زیبایی هم بود. در آن زمان به # هم میگفتند: Number Sign […]
گزارش بازدید از دفتر روزنامه همشهری
به لطف و دعوت دوست خوبم آقای محسن امین، فرصتی شد تا امروز به دفتر روزنامه همشهری سر بزنم. ساختمانی زیبا به همراه محیطی مهربان و دوستداشتنی و محدودهی وسیعی از فعالیتها. تا جایی که من میدانم دفتر روزنامه همشهری یکی از گستردهترین مجموعههای مطبوعاتی است که جمعی بزرگ و متنوع از اهل نشر و قلم را زیر یک سقف گرد آورده است. از بخش خبری تا بخشهای تحلیلی و از بخش بورس تا بخش فرهنگ و مجموعه گستردهای از مجلهها مانند دانستنیها و دوچرخه و خردنامه و سرزمین من. فرصتی بسیار ارزشمند بود تا فرایند تولید محتوا در چنین حجم گستردهای را ببینم و اصول و چارچوبهایی را که برای انجام کار هماهنگ و کیفی در چنین حجمی گسترده به کار گرفته میشود، بیاموزم. با وجودی که در تمام ساختمان چرخیدم و بخشها را […]
آخرین دیدگاه