پیش نوشت: تاکنون به بهانههای مختلف در مورد تجربه ذهنی صحبت کردهایم. در متمم هم با عناوینی مانند ماهی سالمون و نیز بازگشت به دوران نخستین و نیز زندگی نامحدود بر روی زمین و نیز تلاش برای بقا در کرهی ماه، نمونههایی از تجربههای ذهنی را تجربه کردهایم. در تجربههای ذهنی، قرار نیست به اتفاقی که واقعاً در دنیای بیرون میافتد یا قرار است بیفتد فکر کنیم. بلکه قرار است مسئلهای را، با چارچوبی متفاوت از چارچوب مسائل روزمره مورد توجه قرار دهیم و به این شیوه، قدرت تحلیلگری ذهنیمان افزایش یابد. طبیعتاً به علت ماهیت ذاتی تجربههای ذهنی، عموماً نمیتوان برای آنها پاسخ درست یا نادرست قائل شد. کسی هم که به این تجربهها فکر میکند و میکوشد آنها را تحلیل کند، از مسیر جستجوی پاسخ و از نبرد با مسئله لذت میبرد و نه از یافتن […]
دسته بندی: اجتماعیات
آیا کارت اهدای عضو دارید؟
یکی از وبلاگهایی که معمولاً برای مطالعهی مطالبش وقت میگذارم، وبلاگ Marginal Revolution هست. الکس تقی تبرّک و تایلر کوئن که هر دو استاد دانشگاه جرج میسون هستند این وبلاگ رو مینویسند. چند روز پیش مطلبی از الکس تبرک خوندم که ذهنم رو مشغول کرد. موضوع مطلب در مورد اهداء عضو بود. اما احساس کردم در خیلی از زمینههای دیگه هم میشه شبیه این نگاه رو داشت. برای حرف تبرک، میشه اما و اگرهای زیادی گذاشت. اما در کل به نظرم، قابل درک و پذیرشه: من هر جا به هر کسی میرسم، سعی میکنم او را تشویق کنم که کارت اهدای عضو بگیرد و به مجموعهی کسانی ملحق شود که حاضرند پس از مرگ خود، اعضایشان را به دیگران اهدا کنند. البته طبیعتاً من کسی را مجبور نمیکنم و صرفاً پیشنهاد میکنم. اما یک نکته […]
زندگی در جهان کاریکاتوری
جان لینچ، در کتاب تاریخچه کاریکاتور، کاریکاتور را به صورت زیر تعریف میکند: به تصویر کشیدن یک شخص یا یک شیء با بزرگنمایی برخی از ویژگیها و سادهسازی بیش از حد سایر ویژگیها. مدتی است که این تعریف، هر روز به بهانهای در ذهنم تداعی میشود. احساس میکنم دنیای امروز برای بسیاری از ما – و شاید برای همهی ما – به تدریج به یک کاریکاتور تبدیل شده است. گاهی رویدادی که اهمیت نسبی پایینی دارد، بسیار بزرگ میشود و همه آن را میشنوند و گاهی رویداد دیگری که اهمیت بالایی دارد، به دست فراموشی سپرده میشود. سیاست و شهرت، دو صنعتی میشوند که بیش از همه توجه مردم را به خود جلب میکنند و زندگی روزمره (که سهم زیادی از عمر ما را به خود اختصاص میدهد) در هیاهوی خبری به دست فراموشی سپرده میشود. نمیدانم این واکنشهای […]
کدام بهتر است: تحلیل درست، نتیجه اشتباه یا تحلیل اشتباه و نتیجه درست
داشتم مجموعه مقالاتی در مورد تصمیم گیری را میخواندم که توسط هوارد رایفا و همکارانش گردآوری و ویرایش شده است. رایفا از بزرگان حوزهی تصمیم گیری (و به طور خاص روش های کمّی تصمیمگیری) است. در یکی از مقالات (صفحه ۱۴۹) مطلب جالبی بود که اگر چه کوتاه بود اما حیفم آمد برای شما تعریف نکنم: چند سال قبل، مردی کم سواد در مسابقهی بخت آزمایی اسپانیا برنده شد. احتمالاً میدانید که بخت آزمایی برای اسپانیاییها در حدی مهم است که بزرگترین رویدادهای داخلی و بینالمللی هم، وقفهای در اجرای آن به وجود نمیآورد. مرد بلیطی را خریده بود که شمارهاش به ۴۸ ختم میشد. خبرنگار روزنامه از او پرسید: فکر میکردی برنده شوی؟ مرد پاسخ داد: بله. من هفت شب متوالی خواب عدد هفت را دیدم و هفت هفت تا، چهل و هشت تا. رفتم […]
آیندهی سایتهای خبری ایرانی چه خواهد بود؟
پیش نوشت: این مطلب، خیلی کوتاه و ناقص است. صرفاً اینجا نوشتم تا با دیدن دوبارهاش، کمی بیشتر فکر کنم. اصل مطلب: هر روز، صبح قبل از شروع کار روزانه، تعدادی از سایتهای خبری ایرانی و خارجی را مرور میکنم. چند روز اخیر، احساس کردم که روند افت کیفی سایتها بسیار محسوس شده است. در این قضاوت من، این مسئله را هم لحاظ کنید که تقریباً با دستاندرکاران تمام سایتهایی که چک میکنم، رابطهی دوستی بسیار نزدیک دارم و احتمالاً سوگیری ذهنی مثبت، باعث شده که خیلی دیرتر از سایر مخاطبان، احساس نارضایتی کنم. ترجیح میدهم به نام هیچیک از سایتها اشاره نکنم. اما روند مشخص است: سایتها به وضوح از #شبکه های اجتماعی عقب افتادهاند. منظورم از عقبافتادگی، این نیست که مثلاً خبرهایی در شبکههای اجتماعی هست که در سایتها نیست (این یک واقعیت است که […]
درسهایی از انتخابات آمریکا
پیش نوشت: ترجیحم این بود که در تراکم کاری این روزها، در روزنوشتهها مطلب کمتری بنویسم یا اگر مینویسم در مورد انتخابات آمریکا ننویسم. اما بعد دیدم، چون قبلاً در این زمینه اظهار نظر کردهام (چهاردهمین کلید، مگ ویتمن و سند ۲۱۳ صفحهای راه بهتر) منطقی نیست که الان چیزی ننویسم. چون ممکن است خوانندگان اینجا – که نظرشان بر خلاف نظر نخوانندگان اینجا – برایم بسیار مهم است، فکر کنند محمدرضا قبلاً حدس میزد که کلینتون (به خاطر حمایت تکنولوژیستها) رأی بالاتری میآورد و حالا که نتیجه شکل دیگری شده، سکوت کرده است. بعد که تصمیم گرفتم بنویسم، دیدم مناسب است که استاندارد سخت اما مهم متمم را رعایت کنم: در متمم قرار بوده و هست که هر وقت میخواهیم مطلبی بنویسیم، تلاش کنیم که چیزی بیش از توضیحات اولیه باشد و گزارشی از آموزههای خود را […]
درباره شبکه های هرمی (۳): چرا از اصطلاح هرمی استفاده میشود؟
پیش نوشت: این مطلب قسمت سوم از نوشتههای من در مورد شبکه های هرمی است. قسمتهای دیگر از طریق لینکهای زیر در دسترس هستند: چهار معیار اصلی سنجش یک فعالیت اقتصادی (شرع، قانون، اخلاق، استراتژی) ایراد اصلی شبکه های هرمی در نفروختن یا فروختن یک کالای فیزیکی نیست درباره شبکه های هرمی (۴): جنس رابطه میان اعضای یک شبکه هرمی با شبکه شبکه های هرمی به عنوان یک شبکه وقتی از شبکه های هرمی حرف میزنیم، همانطور که از نام آن پیداست در مورد یک شبکه یا Network صحبت میکنیم. طبیعی است که اگر میخواهیم یک شبکه و به طور خاص یک شبکه اجتماعی را بشناسیم، منطقی است که باید دانش تحلیل شبکه های اجتماعی مجهز باشیم. وقتی یک شبکه از فروشندگان یا بازاریابان تحت عنوان بازاریابی شبکهای یا نتورک یا MLM یا هر اصطلاح دیگر شکل میگیرد، تمام محاسبات و تحلیلهای […]
صدای پس زمینه برای تمرکز بهتر
پیش نوشت: یک بار به یکی از دوستانم نشان میدادم که قسمتی از خانهام را به شکلی چیدهام که میتوانم آن را در هر ساعتی از شبانه روز کاملاً تاریک کنم و فقط چراغ مطالعه روشن بماند. پرسید: چه خاصیتی دارد؟ توضیح دادم که بر اساس تجربهی من، در فضای کاملاً تاریک که نور فقط در حد روشن کردن صفحهی کتاب است، تمرکز من افزایش پیدا میکند و انگار هیچ چیز دیگری در این دنیا نیست که بخواهد حواسم را به خودش پرت کند و این نه تنها باعث میشود که سریعتر بخوانم، بلکه کمک میکند که عمیقتر هم بفهمم. دوستم خندید و گفت: وقتی از حداکثر ظرفیت مرغداری بهره برداری میشود، برای افزایش ظرفیت هیچ راهی باقی نمیماند جز اینکه با تاریک و روشن کردن فضا، شب و روز را به شکل مصنوعی برای مرغها […]
نکات کوتاهی در مورد انتخابات آمریکا
تاکنون چند مطلب در مورد انتخابات آمریکا در قالب پستهای عمومی یا مطالب کوتاه مدت منتشر کردهام. نخستین حرفی که برایم مهم بود، بحث چهاردهمین کلید بود. در آن زمان، نظرسنجیها ترامپ و کلینتون را شانه به شانهی هم نشان میداد و حتی برخی، ترامپ را جلوتر نشان میدادند. در آنجا توضیح داده بودم که به نظر نمیرسد که ترامپ بتواند نظر صاحبان تکنولوژی را جلب کند و شکاف بین کلینتون و ترامپ، حتی بیش از آنکه در مسائل بین المللی و سوریه و خاورمیانه باشد، در حوزهی سیاستهای داخلی آمریکا در زمینهی تکنولوژی است. مدتی بعد در مورد مگ ویتمن مدیرعامل اچ پی نوشتم که اعلام کرد این بار کاندیدای جمهوریخواهان حمایت نمیکند. یک بار هم، به تفاوت تاریخی نگاه جمهوریخواهان و دموکراتها (در حد سواد و شعور محدود خودم) اشاره کردم. احتمالاً برای شما […]
گاندی، جایزه صلح نوبل و درسهایی برای ما
پیش نوشت: این مطلب – مثل بسیاری از نوشته های دیگر من – از ساختار و انسجام کافی برخوردار نیست. تداعیهایی است که در اثر مرور تیتر رسانهها در ذهنم شکل گرفته و بدون «آداب و ترتیب» آنها را در اینجا مینویسم. جایزه صلح نوبل: متفاوت با سایر جایزه های نوبل از سال ۱۹۰۱، تقریباً هر سال، دانشمندان و بزرگان علم در استکهلم سوئد جمع میشوند و یکی از نامآورترین مراسمهای علمی به عنوان نوبل و بر اساس وصیت آلفرد نوبل برگزار میشود. اگر نگوییم مهمترین، اما بیشک میتوانیم بگوییم مشهورترین جایزه علمی جهان جایزه نوبل است. تقریباً تمام نهادهایی که درگیر تصمیم گیری و اعطای جایزهی نوبل هستند، در سوئد مستقرند. البته باید جایزه صلح نوبل را یک استثنا دانست که تصمیم گیری در مورد آن در نروژ انجام میشود و جایزهی آن هم بر […]
آخرین دیدگاه