هر از چند گاهی – با فاصلهی نامنظم و معمولاً طولانی – از کتاب #کانکتوگرافی مطالبی را نقل میکنم. این بار هم گفتم خلاء و سکوت چندروزهای را که در اینجا برقرار بوده، با اشاره به بخشی از همین کتاب، پُر کنم. پاراگ خانا در کانکتوگرافی فصلی دارد با عنوان جنگ جهانی سوم یا طناب کشی؟ او در این فصل از استعاره طناب کشی برای توصیف «رقابتی که میان قدرتهای جهانی وجود دارد» بهره میبرد. طنابکشی یک بازی قدیمی چندهزارساله است که در گذشتههای دور، جنبهی ورزشی کمتری داشته و بیشتر توسط نظامیان بهکارگرفته میشده است. به عنوان مثال، گفته میشود که سربازان چینی، در فاصلهی میان جنگها، برای تقویت قوای جسمانی خود و حفظ آمادگی برای رویارویی با دشمن، از این بازی استفاده میکردهاند. ویژگی طنابکشی این است که – معمولاً – کشته و مجروح […]
دسته بندی: قصه کتابهای من
زنجیره تأمین – زیربنای قدرت در دنیای امروز
از دورانی که گاه و بیگاه، بخشهایی از کتاب #کانکتوگرافی پاراگ خانا رو نقل میکردم مدت نسبتاً زیادی (در حدود یکسال یا بیشتر) میگذره. برای کسانی که اون سلسله مطالب رو یادشون نیست، عنوان مطالب قبلی رو دوباره تکرار میکنم: نگاهی تازه به جغرافیای جهان پلهایی به جای دیوار یکپارچگی عمودی و یکپارچگی افقی آمادگی برای زندگی در جهانی با یکپارچگی افقی مگاترندها (ابر روندها) در جهان امروز سرنوشت همهی دیوارهای جهان بحث کانکتوگرافی از این نظر برای من جذاب بود و هست که ساختار جهان جدید رو بهمون یادآوری میکنه. عمداً از اصطلاح «یادآوری» استفاده میکنم. چون فکر میکنم همهی ما به نوعی تغییرات ساختار قدرت و حاکمیت در جهان رو تجربه کردهایم و میکنیم؛ اما گاهی لازمه نویسندگان و متفکرانی پیدا بشن و این تغییرات رو به شکلی شفاف و چارچوبدار، دوباره در […]
داستان جبر جغرافیایی در کتاب زندانیان جغرافیا (تیم مارشال)
پیش نوشت: این مطلب را صرفاً برای بهروز شدن روزنوشتهها مینویسم. معرفی کتاب: این روزها، سرگرم خواندن کتاب زندانیان جغرافیا (Prisoners of Geography) هستم؛ نوشتهی تیم مارشال. این کتاب را میتوان مکمل کتاب #کانکتوگرافی دانست. البته نه از آن نظر که مطلبی مشابه آن را مطرح میکند، بلکه اتفاقاً به این علت که از زاویهای کاملاً متضاد پاراگ خانا، به وضعیت جغرافیا و جغرافیای سیاسی جهان میپردازد. محتوای کتاب کانکتوگرافی، حول این نکته شکل گرفته که در دنیای اَبَرپیوستهی امروزی (Hyperconnected)، دولتها و حاکمیتها، بسیار کمتر از گذشته قدرت دارند و جغرافیا دیگر مانند گذشته نمیتواند خودش را به تاریخ و زندگی اجتماعی انسانها تحمیل کند. اما تیم مارشال، دقیقاً روی دیگر سکه را بررسی میکند: جغرافیا چگونه مردم را زندانی خود کرده و جبر جغرافیایی، چگونه بر مسیر زندگی آنها تأثیر گذاشته است. هر دو کتاب، حرفهای […]
کتاب حالات و مقامات م. امید (مهدی اخوان ثالث)
حالا که باز هم، مدتی بین نوشتن در اینجا فاصله افتاده، به نیت بهروز شدن روزنوشتهها، تصمیم گرفتم چند خطی دربارهی کتاب حالات و مقامات م. امید بنویسم. اگر شما هم مثل من، از علاقهمندان مهدی اخوان ثالث و از ارادتمندان محمدرضا شفیعی کدکنی باشید، احتمالاً کتاب حالات و مقامات م. امید را دوست خواهید داشت. این کتاب، مجموعهای از مقالات کدکنی است که در طی نیم قرن، به شکل پراکنده دربارهی اخوان ثالث نوشته است. شروع کتاب، با نامهای است که کدکنی پس از درگذشت اخوان برای سایه نوشته است. ظاهراً سایه در آلمان بوده و پیام فرستاده که میخواهیم مراسمی برای اخوان برگزار کنیم و به شفیعی کدکنی بگویید مقداری اطلاعات در باب زندگی اخوان برای ما بفرستد. این بخش بیشتر حالت بیوگرافی دارد و به روایت رویدادهای زندگی اخوان پرداخته است. از شفیعی کدکنی […]
کتاب در جستجوی طبیعت | ادوارد ویلسون
دربارهی ادوارد ویلسون پیش از این در کتاب پیچیدگی اشارههایی داشتهام. یک بار هم کلیپی از ویلسون دربارهی مورچهها منتشر کردم. چند هفته پیش فرصتی پیش آمد و توانستم نسخهی فارسی کتاب In Search of Nature را با عنوان در جستجوی طبیعت خریداری کنم و با توجه به کیفیت خوب ترجمه و البته دقت و سلیقهی ناشر (فرهنگ نشر نو) فکر کردم حیف است که این کتاب را معرفی نکنم (فرهنگ نشر نو، همان ناشری است که کتابهای انسان خردمند و انسان خداگونه را نیز منتشر کرده است). کتاب In Search of Nature برای اولین مرتبه در سال ۱۹۹۷ – ۱۹۹۶ منتشر شده و ترجمه فارسی آن برای نخستین بار در سال ۱۳۹۷ به بازار نشر کشور عرضه شده است. در مورد بسیاری از کتابهای غیرداستانی، هنگام معرفی کتاب، میتوان گفت که خواندن این کتاب، باعث میشود که […]
ذن و هنر نگهداری موتور سیکلت – رابرت پیرسیگ
ماجرای من و کتاب رابرت پیرسیگ به اسم Zen and The Art of Motorcycle Maintenance یه ماجرای طولانیه. فکر میکنم پنج سال توی ویترین کتابفروشی دیده بودمش و هر بار فکر میکردم که بخرمش یا نه. اما نهایتاً پشیمون میشدم. شاید به خاطر آلرژی من به کلمهی ذن باشه. توی نگاه من، از اون کلمههاییه که میخواد به زور یه عالمه ایده و مفهوم و معنای اضافی رو تحمیل کنه به چیزهای خیلی عادی و معمولی. اما خوب. به تدریج یاد گرفتم که توی ادبیات انگلیسی، هر وقت فکر میکنن یه حرف حسابی دارن میزنن و یه کم عمیق فکر کردهان، از این اصطلاح استفاده میکنن و Zen برای اونها جنسِ “مکتب فکری” نداره. نمونهی خوبش هم کتاب Presentation Zen که گری رینولدز نوشته و قاعدتاً قصد نداره استفاده از پاورپوینت رو به عنوان یک ابزار […]
سرنوشت همهی دیوارهای جهان
پیش نوشت: تاکنون چند مرتبه به روایت بخشهایی از کتاب کانکتوگرافی پاراگ خانا پرداختهام که همهی آنها برچسب #کانکتوگرافی دارند و به سادگی میتوانید مجموعهشان را ببینید. این را هم بگویم که ابایی نداشتهام تا هر از چندگاهی، کانکتوگرافی را بهانه کنم تا به حاشیههای مهمتر از متن – البته بر اساس قضاوت خودم – بپردازم و به همین علت، با وجودی که تا این لحظه، در اینباره، کم ننوشتهام، هنوز از صفحهی ۱۰ این کتابِ ۴۵۰ صفحهای رد نشدهایم. این بار هم، حرفهایم را با مقدمهای خارج از متن آغاز میکنم و سپس به سراغ کتاب میرویم. سرگرمی لحظههای استراحت هر یک از ما، برای لحظات استراحت خود، کارها و سرگرمیهایی داریم که ممکن است در نگاه دیگران، پوچ و بیاهمیت، یا عجیب و بیخاصیت جلوه کنند. یکی از سرگرمیهای اوقات فراغت من، پیگیری […]
گورستان مشاهیر
چند روزی درگیر مرتب کردن کتابهایم بودم و این کار علاوه بر کتابهای دم دستی، شامل کتابهای انبار شده و انباشته شده بر روی یکدیگر نیز میشد. در میان آنها، کتابی را دیدم که درست بیست سال قبل خریده بودم. اگر چه رنگ از چهرهاش پریده بود و زرق و برق آن سالهای نخست را نداشت، اما چراغ خاطرات قدیمی را در ذهنم روشن کرد. کتابی کوچک که نام هفتهزار نفر را در خود جا داده است. روزی که این کتاب را خریدم، هنوز شرکت گوگل تأسیس نشده بود و یاهو هم، اگر چه حاکم بلامنازع دنیای موتورهای جستجو بود، از جستجوی بسیاری از نامها دستخالی و شرمنده باز میگشت. چون هنوز اینترنت، تقریباً خالی بود. برای نسل امروز که گوگل برایش دیگر اسم خاص نیست و گوگل کردن را به عنوان فعل بهکار میبرد، نسلی که اگر نام […]
مگاترندها (ابرروندها) در جهان امروز
پیش نوشت یک: قرار این بود که گهگاه هنگام مرور کتاب کانکتوگرافی نوشتهی پاراگ خانا، برخی نکتهها و خواندهها و حاشیهها را با شما در میان بگذارم. بنابراین آنچه در اینجا میخوانید، ادامهی سلسله مطالبی است که در زمینه #کانکتوگرافی منتشر میشوند. پیش نوشت دو: قبلاً هم یک بار در مطلبی تحت عنوان راه های موفقیت در آینده دیگر مثل گذشته نیست اشارهای به مگاترند (Mega-trend) یا ابرروند کرده بودم. این دومین باری است که در روزنوشتهها به این مفهوم اشاره میشود. سایمون آنهولت و پلهایی به همه جا پاراگ خانا، هفتمین صفحه از کتابش را با نقل جملهای از سایمون آنهولت آغاز میکند: «فکت اصلی و کلیدی عصری که ما در آن زندگی میکنیم این است که همهی کشورها، همهی بازارها، همهی بسترهای ارتباطی و همهی منابع طبیعی به یکدیگر متصلند.» سایمون آنهولت را – متاسفانه – قبل از اینکه پاراگ خانا از او جملهای […]
یکپارچگی عمودی در برابر یکپارچگی افقی در جهان پیوسته
پیش نوشت: این مطلب در ادامهی معرفی کتاب کانکتوگرافی و مروری بر بخشی از فصل اول کتاب کانکتوگرافی (تحت عنوان: پلهایی به جای دیوار) نوشته شده است. پاراگ خانا در ادامهی فصل اول کتاب خود، میکوشد تصویری شفافتر از نقش پیوستگی و اتصال در تغییرات دنیای جدید برای ما ترسیم کند. یکی از مفاهیمی که او به آنها اشاره میکند «رنگ باختنِ تدریجیِ یکپارچکی عمودی در برابر یکپارچگی افقی است». این نوشته را میخواهم به تفسیر همین یک جمله اختصاص دهم. اجازه بدهید اول مفهوم یکپارچگی عمودی در منظومهی ذهنی این نویسنده را بررسی کنیم. فرض کنید در جهانی زندگی میکنید که امپراطوریهای بزرگِ X و Y و Z وجود دارند. هر یک از این امپراطوریها درون خود سازمانها و ساختارها و کسب و کارهای متنوعی دارند. حتی میتوانیم بگوییم دولتهای متعددی در درون هر امپراطوری وجود دارند (منظور از دولت، گروههایی هستند که […]
آخرین دیدگاه