دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

دسته بندی: اجتماعیات

تیپ‌شناسی تغییر |‌ هر یک از ما کجای نموداریم؟

به عنوان کسی که مدتی معلم مذاکره و مهارت ارتباطی بوده‌ام، و نیز علاقهٔ خاصی به رویکرد شناختی، نگاه سیستمی و تحلیل رفتار اجزای سیستم‌ها دارم، گفتگوهایی را که در این مدت میان مردم، مسئولان، صاحبان رسانه‌ها، اهل قلم، سیاستمداران خارج از عرصهٔ قدرت، جامعه‌شناسان و روشنفکران عرصهٔ عمومی (یعنی چه؟ نمی‌دانم) وجود داشته را دنبال کرده‌ام. به نظرم رسید که یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که الان در «درک و تشخیص دیدگاه دیگران و قضاوت در مورد افراد» داریم،‌ تیپ‌شناسی بسیار ناقصی است که طی سال‌های اخیر در بین ما شکل گرفته است. تیپ‌شناسی‌ای که احتمالاً باید یکی از ریشه‌های آن را در نگاه اصلاح‌طلبان به جامعه جست. دوگانهٔ چپ و راست که قبل از دوران خاتمی وجود داشت به تدریج به اصلاح‌طلب و اصول‌گرا تبدیل شد. و بعداً زمانی که مردم می‌خواستند اعتراض خود […]

دموکراسی صندوق رأی نیست!

محمدرضا شعبانعلی

پیش‌نوشت: بسیار علاقه داشتم جز کامنت‌هایی که زیر بحث سیستم بسته نوشته بودم و مطلبی که با عنوان یک گزارش شخصی دربارهٔ انتخابات نوشتم، چیز دیگری دربارهٔ‌ این روزها ننویسم. بحثی که تحت عنوان #بینایی اجتماعی منتشر کرده‌ام و دوست دارم ادامه دهم، برایم بسیار مهم‌ترند. اما آن‌چه در این چند روز این طرف و آن‌ طرف دیدم، و مواجه شدن با رفتارهای عجیبی که مردم در شبکه‌های اجتماعی با هم دارند، ترغیبم کرد از این فرصت استفاده کنم و چند نکته‌ای را توضیح دهم. بیشتر این نکات را پیش از این لابه‌لای نوشته‌هایم گفته‌ام. اما احتمالاً عده‌ای با تصور این‌که حرف‌هایم بسیار تئوریک هستند،‌ از کنارش گذشته‌اند. مناسب دیدم که این‌جا آن‌ها را بازگو کنم. چون احتمالاً حال و هوای این روزهای جامعه، بستر مناسب‌تری برای آن صحبت‌هاست و بیشتر مشخص می‌شود که آن‌ […]

دربارهٔ انتخابات | چند نکته و یک گزارش شخصی

blank

پیش‌نوشت ۱: من نظرم را دربارهٔ وضعیت کشور و روندی که طی شده و می‌شود، در بحثی که سال گذشته با عنوان سیستم بسته نوشتم توضیح داده‌ام. الان که آن را می‌خوانم، هنوز همان نظر را دارم و به گمانم مدلی که از وضعیت فعلی در ذهنم داشته‌ام، هنوز هم می‌‌تواند روند فعلی و آتی را توضیح دهد. پیش‌‌نوشت ۲: می‌دانم که افراد بسیاری نظر خود را دربارهٔ شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نوشته‌اند. استاد عزیزم دکتر فرهاد نیلی، و آقایان فاضلی و رنانی از جملهٔ این افراد هستند. علاوه بر این گروه که دیگران را به شرکت در انتخابات دعوت کرده‌اند، عدهٔ دیگری هم هستند که مردم را از شرکت بر انتخابات بر حذر داشته‌اند. از جملهٔ آن‌ها می‌توان به مرتضی مردیها و مهدی تدینی اشاره کرد. نوشتهٔ من از این جنس نیست. […]

بینایی اجتماعی (۲) |‌ داده سوزی، داده ستیزی، داده سازی

داده‌ها

پیش‌نوشت ۱: در کامنتی که زیر بحث سیستم بسته نوشته‌ام، توضیح دادم که برخلاف مرحلهٔ‌ اول که رأی ندادم در مرحلهٔ دوم انتخابات شرکت خواهم کرد. در این باره در همین روزها کامل‌تر می‌نویسم. اما بهتر است به جای طولانی‌نویسی، اول چند کلمه و اصطلاح را – آن‌طور که خودم می‌فهمم – تعریف کنم تا بعداً بتوانم حرفم را شفاف‌تر منتقل کنم. پیش‌نوشت ۲: این مطلب، ادامهٔ نوشتهٔ‌ قبلی با موضوع بینایی اجتماعی است. در اولین نوشته تفاوت دو مفهوم «شرکت کردن» و «مشارکت کردن» را توضیح دادم. الان می‌خواهم مطلب کوتاهی دربارهٔ اهمیت داده‌ها بنویسم. در این نوشته، حرف‌ تازه‌ای وجود ندارد. اما برای کامل شدن بحث بینایی سیستمی، اشاره به این موضوع ضروری است. پیش‌نوشت ۳: احتمالاً بعداً بخش‌های مربوط به انتخابات را از این نوشته حذف کنم، تا اصل بحت که موضوعی فراتر از […]

چند جمله دربارهٔ ماجرای دکتر فاضلی | شاید موقت

محمد فاضلی

قصد من این بوده که دربارهٔ رویدادهای سیاسی چیزی ننویسم. هنوز هم بر همین باورم. نه به این علت که سیاست و فضای اجتماعی برایم بی‌اهمیت است، بلکه از این جهت که به نظرم فعلاً تحولات اصلی سیاسی-اجتماعی در محیط ما در سطح ماکرو (Macro) و مایکرو (Micro) به پیش می‌روند و نه سطح مزو (Meso). منظورم از سطح مایکرو، سطح فرد خانواده / گروه / سازمان است. سطح ماکرو هم ابرروندهایی است که در جهان شکل گرفته و به پیش می‌رود. سطح مزو در این میان، لایهٔ‌ بروکراتیک کشور در سطح تیم عملیاتی بروکراتیک (شامل رئيس‌جمهور، کابینه، مجلس و …)‌ است که به کارهای روزمره مشغول است. با این حال از اخلاق به دور است اگر چند جمله دربارهٔ‌ دکتر فاضلی ننویسم؛ به‌ویژه این که چند بار رویکرد او را به نق و نقد […]

بینایی اجتماعی | مفاهیمی برای درک بهتر جامعه و سیاست

blank

طی سال‌های اخیر شاهد تحولات سریع و جدی در جامعه‌مان بوده‌ایم. این تحول‌ها در ساختار، خواسته‌ها، انتظارات، سطح امید، شیوهٔ تعامل و کنش‌های اجتماعی مردم کاملاً قابل‌مشاهده است. البته معمولاً نشانه‌ها و عارضه‌های بیرونی این تحول بیشتر از ریشه‌های آن به چشم می‌آید. و اگر به ابزارهای ذهنی و تحلیلی مناسب مجهز نباشیم، سخت است که دینامیک این تغییرات را به خوبی درک کنیم. این چند روز با خودم فکر می‌کردم که آیا می‌توان فهرستی از مفاهیم تنظیم کرد که آشنایی با آن‌ها بتواند چشم ما را به روی جامعه و تحولات اجتماعی بازتر کند؟ چند مورد به ذهنم رسید. دربارهٔ بعضی از این مفاهیم پیش از این صحبت کرده‌ام و دربارهٔ بعضی دیگر باید بعداً صحبت کنم (یا می‌‌شود درباره‌شان در جاهای دیگر بجویید و بخوانید). قطعاً هیچ‌وقت نمی‌شود ادعا کرد این فهرست جامع […]

سست نیستیم مثل زنجیر، محکم و ماندگاریم مثل سبزه

سال نو مبارک

آیین‌ها عجیبند. معجزه می‌کنند. آن‌ها عرض جغرافیا و طول تاریخ را به هم پیوند می‌دهند. چنان‌ که ما هر جای کرهٔ خاکی که باشیم، مانند نیاکان نادیده‌مان، سبزه بر سفره می‌گذاریم و نخستین روزهای بهار را به یکدیگر تبریک می‌گوییم. نخی که تاریخ و جغرافیای ما را به هم می‌دوزد، به اندازهٔ‌ ساقهٔ سبزه نازک است، اما هزاران سال، از سنگین‌ترین زنجیرهای زور، محکم‌تر بوده است. آیین‌ها اغلب در توافقی ناگفته، نادیده و نانوشته، شکل می‌گیرند: یا برای حفظ داشته‌های دوست‌داشتنی یک جمع، یا به امید دست‌یافتن به آرزوهای ارزشمندشان. همین ناگفته و نانوشته بودن باعث می‌شود که شکل‌گیری بسیاری از آیین‌ها، خصوصاً‌ آن‌ها که از عمق تاریخ می‌آیند، با خیال‌پردازی و گمانه‌زنی همراه باشد. اما این‌ها اصلاً مهم نیست. چون آیین‌ها، اگر واقعاً بخشی از فرهنگ جاری باشند، ریشه در خاک آینده‌اند و نه […]

طرح جوانی جمعیت | تفاوت متغیرهای مستقل و وابسته در سیاست‌گذاری

طرح جوانی جمعیت

نیمه‌های سال ۱۴۰۱ بود که مدام خبرهایی دربارهٔ طرح جوانی جمعیت منتشر می‌شد. تیترها و خبرها فراوان است و با کمی جستجو می‌توانید آن‌ها را پیدا کنید. بیشتر نمایندگان مجلس از این طرح دفاع می‌کردند و برخی نمایندگان از جمله نماینده زاهدان آن را «افتخار مجلس یازدهم» می‌نامیدند. به موجب این قانون امتیازات متنوعی را به خانواده‌هایی که فرزندآوری می‌کنند اعطا می‌شد و البته یک بند (ت) هم داشت که طبق آن وزارت کشور و مرکز آمار موظف می‌شدند با همکاری یکدیگر وضعیت باروری مناطق مختلف را بررسی کرده و برای «ارتقاء وضعیت باروری» برنامه‌ریزی کنند. چند روز پیش یکی از نمایندگان مجلس – از قضا یکی از همان کسانی که قانون جوانی را افتخار مجلس یازدهم دانسته بود – اعلام کرد که این قانون منشاء بی‌عدالتی شده و تذکر داد که «استثنا کردن مردم […]

شکست بروکراسی از شبه بروکراسی | مسیر زوال ساختارهای اقتدارگرا

بروکراسی

پیش‌نوشت آن‌چه را در ادامه می‌خوانید، به بهانهٔ حرف‌های معصومه (و نه لزوماً در پاسخ به صحبت‌های معصومهٔ عزیزم) در زیر بحث لیسنکوئیسم نوشته‌ام.‌ هدفم این است که از دریچهٔ نظریه سازمان (Organizational Theory) به مواجههٔ لیسنکو و واویلوف بپردازم. معتتقدم که مفهوم بروکراسی حرفه‌ای می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه ساختارهای اقتدارگرای ایدئولوژیک خود را می‌فرسایند و می‌بلعند و در مسیر زوال جلو می‌روند. اگر قصهٔ لیسنکوئيسم در روزنوشته یا داستان جنگ مائو با گنجشکها در متمم را دیده باشید، هم‌چنین نوشتهٔ قبلی‌ام درباره زوال را هم خوانده باشید، این بحث برایتان ملموس‌تر خواهد بود. اصل مطلب بیش از یک قرن از زمانی که ماکس وبر دربارهٔ بروکراسی حرف زد و معنی بروکراسی و کارکردهای آن را شرح داد می‌گذرد. تعریف ماکس وبر از بروکراسی آن‌قدر گسترده بود که تقریباً هر سازمانی را […]

لیسنکوئیسم | دورانی که همهٔ علوم باید کمونیستی می‌شدند

blank

ترس از قحطی قحطی، یکی از نگرانی‌های همیشگی استالین بود. او در سال ۱۹۲۲ هم‌زمان با قحطی به دبیرکلی حزب رسید. درست زمانی که مردم برای غذا با هم می‌جنگیدند. ترس از تکرار قحطی باعث شد استالین، سیاست‌هایی را برای رونق کشاورزی به‌کار بگیرد. سیاست‌گذاری‌های استالین بعد از یک دهه نتیجه داد. اما نه در قالب فراوانی غذا و گندم. بلکه به شکل یک قحطی دیگر در آغاز سومین دهه از قرن بیستم. البته این اتفاق، برای آشنایان با سیستم‌های اجتماعی عجیب نیست. حکومت‌های اقتدارگرا با تصمیم‌‌گیری متمرکز، هر چقدر که در ادارهٔ وضعیت‌های ساده، موفقند، در مواجهه با بحران‌های پیچیده شکست می‌خورند و خود به بخشی از بحران تبدیل می‌شوند. احتمالاً می‌توانید راهکارهای حکومت استالین را برای مواجهه با مشکل حدس بزنید. کمیته‌ها و ستادهای تخصصی تشکیل شدند. مالکیت دانه‌ها و محصولات زراعی را […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser