دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

من تسلیم هستم! درباره ی کامنتها…

تغییر سیاست کامنت ها در سایتبا توجه به تعداد بسیار زیاد کامنت ها و زمانی که طول میکشید تا آنها را تأیید کنم، اینجا نوشتم که از این به بعد، کامنتها را دیگران تأیید خواهند کرد. اما من همه را میخوانم و پاسخ میدهم و تازه سایت هم برای شما ایمیل می فرستد که بدانید کامنت شما پاسخ داشته است. از دوستان هم خواستم که حرفهای خصوصی را ایمیل بزنند.

به نظر خودم مسیری آماده کردم برای ارتباط بهتر. اما بازخوردها نشان داد که دوستان ترجیح میدهند حرفهایشان، اول و آخر، فقط توسط نویسنده ی اصلی سایت دیده شود! به هر حال من تسلیم هستم.

از این به بعد، همه ی کامنت ها را خودم میخوانم و تأیید می کنم. پاسخ هم که از اول قرار بود خودم بدهم. امیدوارم بتوانم این کار را با سرعت بیشتری انجام دهم تا حس شما خوب باشد.

چشم. چشم. چشم. من تسلیمم.

 

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه ای گری (صوتی) هدف گذاری (صوتی) راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


37 نظر بر روی پست “من تسلیم هستم! درباره ی کامنتها…

  • azam گفت:

    من هم تسلیم مرام مهمان نوازی شما هستم. 🙂
    ارادتمند.

  • امیر گفت:

    فایده نداره اینا دستای خودت نیست که بالاست می خوام دستای خودتو ببینم محمدرضا :)))))

  • sheyda گفت:

    سلام آقای شعبانعلی.
    راستش من هم وقتی پست قبل شما رو درباره ی تغییر سیاست کامنت ها خوندم احساس دوری کردم.ولی به شما حق دادم.به هر حال همه ی کسانی که به اینجا سر میزنن یه مخاطب دارن و شما هزاران مخاطب.اما خدا رو شکر که همچنان خودتون کامنت ها رو کانفرم می کنید.
    هرچند زیاد اهل کامنت گذاشتن نیستم ولی از این که سیستم ایمیل برقرار شده خیلی خوشحال شدم.
    ممنون که بین مشغله ها و کارهای مهمی که دارین همچنان برای این قبیله ی مجازی وقت و انرژی میذارین.
    پاینده باشید استاد.
    بازم ممنون…

  • روزبه گفت:

    به نظرم کار خوبی کردین… من هم منتظر پاسخ شما موندم… چشم شما نورانی

  • معین گفت:

    فکر کنم اگ خود محمدرضا،کامنت ها رو تایید نکنه مشکلی نیس،به دو دلیل:
    ۱-فردی با توانایی های محمدرضا باید کارهای مهمتری انجام بده نه کارایی مثه تایید کردن کامنت، که این یه جورایی مثه اینه که مسی برای پیشرفت لیگ عراق!، بیاد تو این لیگ بازی کنه.
    ۲- محمدرضا کامنت ها رو میخونه و جواب میده.
    .
    .
    خلاصه من که وجدانم قبول نمیکنه محمدرضا، کارای سایت رو خودش انجام بده و ما باید از تجربه و تخصصش استفاده کنیم و انرژیش صرف کارای بیهوده نشه.

  • مهران فرجزاده گفت:

    ممنونم محمدرضا

  • مهران فرجزاده گفت:

    ممنوم محمدرضا

  • لیلا گفت:

    خدا رو شکر ی نفر پیدا شد که در مقابل احساسات دیگران خودش رو تسلیم کنه .:)

  • امير قرباني گفت:

    هوررررررررررررررررررررررااااااااااااااااااااااااااا

  • کوروش گفت:

    سلام استاد
    من براتون ایمیلم رو فرستادم اگه لطف کنید بخوانید و جواب بدهید خیلی ممنون میشم
    فقط نمی دانم آیا لازم هست که دوباره آدرس میلم رو براتون بنویسم یا نه؟
    قبلا هم که عذر خواهی کردم بابت اینکه جواب شما رو بابت کامنت خودم دیر دیدم و نتوانستم همان موقع براتون میل کنم . ببخشید. این تاخیر به دلیل عدم دسترسی به اینتر نت و برخی مشکلات دیگه بود . اگه براتون امکانش هست شما زودتر جوابم رو بفرمایید
    ممنون

    • صف گفت:

      حتماً توجه کرده‌اید که ما در ایران یا معذرت خواهی و تشکر نمی کنیم، و یا اگر بکنیم، چند برابر مقدار لازم از آب در می آید. حالا شما ممکن است بپرسید مقدارلازم چقدر است؟ جوابش ساده است، «همان مقدار که انجام می دهیم»!
      با این حساب چطور می‌شود چند برابر مقدار لازم تشکر و عذرخواهی کرد؟! آن هم ساده است؛ وقتی افراد جامعه، هرکدام، همیشه برای هر عملی که تصور می کنند به معذرت خواهی احتیاج دارد، مثلاً با کمی اغراق، ده بار معذرت خواهی می کنند، هر بار که به هر علت (از جمله خطا در شمارش)، هفت بار معذرت خواهی کنند، خاطر مخاطب مکدر می شود. پس معیار می شود همان «ده». اما آیا هفت بار معذرت خواهی، دقیقاً به اندازه۱۰/۷ ده بار معذرت خواهی تأثیر می گذارد؟
      این امر مستلزم این است که اولاً مخاطب تعداد معذرت خواهی را بشمارد. شاید بتواند حدوداً حس کند که کسی «خیلی» معذرت خواهی کرده؛ همان طور که بعضی وقت ها هم ابراز می شود، اینکه بخواهد دقیقاً به اندازه ی ۱۰/۷ رویش تأثیر بگذارد، کمی مشکل می نماید. مخصوصاً اگر تعداد به عدد ده نزدیک‌تر باشد. مثلاً ۱۰/۹٫
      ثانیاً، مشکل دیگر این است که خود معذرت خواهنده، از کجا باید بداند که دقیقاً چند بار معذرت خواهی کرده و اصلاً چند بار باید معذرت خواهی کند؟ در این زمینه، نمی شود از چیزی شبیه رکعت شمار استفاده کرد. شاید برای یک خطای مشابه، یک دفعه ده بار، و بار دیگر یازده بار معذرت خواهی کند. تقریباً مثل این می ماند که بعضی ها برای نشان دادن اهمیت عبارتی، بیست و پنج عدد علامت توجه (که گاه به اشتباه علامت تعجب نامیده می شود)، جلوی عبارتی می گذارند. چیزی شبیه این:
      !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
      از سه چهار تا که رد شد، تقریباً می توان آن را بی نهایت فیزیکی تلقی کرد؛ زیرا دیگر تعداد آن به راحتی قابل شمارش نیست. در اینجا، برای علامت گذارنده، بیشتر از تعداد فشردن دکمه، زمان فشردن آن، تعیین کننده است. یعنی آن انگشت لامصب را که روی دکمه ی توجه گذاشت، چند ثانیه لازم است صبر کند، تا مقدار لازم حاصل آید. بعد هم، مانند مورد معذرت‌خواهی، این سوال پیش می‌آید که آیا مخاطب برایش واقعاً فرق میکند که طول آن علامت‌ها یک وجب باشد یا چار انگشت؟ و آیا به یک وجبی‌ها به همان نسبت، بیشتر از چار انگشتی‌ها توجه می‌کند؟
      قصدم خدای نخواسته، جسارت به حضرت‌عالی نبود، و همان‌طور که در اثنای بحث آمد، شما و بنده هم مجبوریم؛ فقط اگر از آن با خبر باشیم، امید ثمری هست.
      صحبت در این مورد بسیار است.
      ممنونم.(فقط یک بار، ولی واقعاً!)(از اینکه مطلب را خواندید).

  • faeze گفت:

    منم با تایید همکارانتون مشکلی نداشتم اما به هررو صلاح مملکت و اینا 😉

  • nadia گفت:

    ممنون که همون سیستم قبلی کامنت ها رو حفظ میکنی. و خوشحالم که این ۵ شنبه طرح متمم شروع میشه و ممتون واسه وقتی که برای ماها میزارید برای من شخصا خیلی شخصیت تاثیر گذاری هستی، من اشنایی ام با سایتت همراه شد با سال آخر دانشگام و شروع به کارم و ایده های تو خیلی تو نحوه و کیفیت انجام کارهام مفید بوده مرسی

  • گیتی گفت:

    من که اعتراف کنم… واقعاً واقعاً خوشحال شدم!!!! دستتون درد نکنه!!!

    آخه نمیدونید چه حسه بدیه وقتی بری مهمونی یه مهمونه دیگه درو باز کنه!!! اصلاً اونجوری به آدم خوش نمیگذره!

    به هر حال واقعاً ممنونم!

  • عباس عسگری گفت:

    درود
    محمدرضا جان سپاسگزارم از این همه لطف وانعطافی که نسبت به مخاطبینت داری
    با آروزی بهترین ها برای شما
    همیشه سبز باشی

  • زهراقاسمی گفت:

    من با سیستم جدید موافق بودم وفقط لایک کردم..خب خیلی خوب بود اگه سوالی پرسیده میشه با ایمیل جوابشو دریافت کنند که لازم نباشه چندین مرتبه سایت رو چک کنند.و اینکه بعضی وقتا فقط نظرمون رو میگیم و از نظرات دوستان استفاده میکنیم جه اشکالی داشت که دوستان و همکارانتون تایید کنن و بخونن.مگه نه اینکه خودشما هم گفتید که میخونید!
    به هر حال من زیاد روی این موضوع حساسیت
    ندارم.اما خوب میشد وقتی در طول روز فرصتی دست میداد و به سایت سرمیزدیم هر بار نظرات جدید دوستان رو میدیدیم ،هرچند که وقتی خودتون هم هستید دهمینطور هستش بیشتر مواقع
    من از ارتباط با دوستانی که پشت صحنه کار میکنن و از دوستان مهندس هستند لذت میبرم.بخصوص تیمی که نامه های طرح متمم رو تنظیم میکنن.و دستشون درد نکنه.خیلی دلم میخاد باهاشون آشنا بشم
    امروز رو هم تبریک میگم به شما و دوستان چپ دست عزیز و گل و مهربان

    • زهرا. البته سیستم ایمیل برای پاسخ به کامنت ها هنوز وجود داره و هر زمان که پاسخی به کامنت داده بشه برای کسی که کامنت نوشته یک ایمیل ارسال میشه.

      ظاهراً بحث فقط سر این هست که کی کامنت ها رو کانفرم کنه!

      • سام گفت:

        بعضی وقتا با شفاف سازی زیادی، فقط خودمون(و دیگران) رو توی دردسر میندازیم!!!!!

        اگه از اول فعالیت سایت همکارات کامنت ها رو منتشر میکردن، هییییچ کس اعتراضی نمیکرد.

        وابستگی بی مورد به یه روش قدیمی چه ها که نمیکنه…

        • سارا.ش گفت:

          توجه شما جای تقدیر داره و واقعا فوق العاده است ولی به نطر من هم شما جوری که راحت تر هستید باید عمل کنید و این خیلی خودخواهانه و حتی به نظرم بی ادبانه است که ما بخوایم بگیم سایت شخصی شما یه چه نخوی اداره بشه.
          من خواهش می کنم اگه براتون وقت گیره همکارانتون تایید کنن. اصن شما وقتی همه ی کامنتا رو می خونید و در صورت لزوم جواب میدید چه کاریه که بیاد بگید کی تایید می کنه و چه جوریه …
          من از دوستان خواهش می کنم اینقد حساس نشن … حساس نشن .

          • سارا حرفت رو می‌فهمم.
            راستش گاهی احساس می‌کنم برام هیچ حریم شخصی و زمان شخصی هم نمونده.

            ضمن اینکه به ازای هر یک نفر راضی – که حرف‌ها و سوال و کامنت و خواسته‌اش رو پیگیری می‌کنم – صد نفر ناراضی درست می‌شه که انتظار رفتار مشابه دارند و محدودیت‌های من رو نمی‌بینند.

            اما راستش حیفم می‌آد وقتی رو که میشه برای مخاطب گذاشت برای خودم بگذارم.
            میدونم مریضیه و به قول اهالی مکتب یونگ، آرکتایپ حامی به شکل نادرست و افراطی در من بالا اومده!

            • سارا نعمتی گفت:

              سلام. اقای شعبان علی من از دستتون یه کم ناراحت شدم. من دوتا کامنت تو پست نامه سرگشاده به پدر ومادر ها براتون نوشتم اما هردوتا حتی تایید هم نشدن. من یه راهنمایی هایی ازتون میخوام میتونم مطرح کنم؟

  • سمانه گفت:

    تسلیم شدن شما رو میشد پیشبینی کرد 🙂
    اما اون روند خوب بود .همین که ما راحت تر با دوستان ارتباط برقرار میکردیم وخیالمون هم راحت بود که شما نظارت میکنید .
    خب این بار هم ما تسلیم
    هر چی شما صلاح بدونید

  • پرویز گفت:

    سلام محمد رضا
    معلوم هست که خیلی ایمیل و کامنت تواین زمینه گرفتی، به هر حال این هم نوعی از محبوبیت هست که دوست دارن توسط تو شینده شن….

  • مرتضی گفت:

    سلام؛
    اشکالش چی بود همکارانت کانفرم کنن؟
    من اگر متخصص علوم رفتاری بودم، قطعاً در مورد این مسئله تحقیق علمی میکردم 😀
    بنظرم این موضوع میتونه علت خیلی از رفتار های ما رو توجیه کنه.
    جدی میگم، باور کنید!

    • باور کن مرتضی من الان هر چی فکر میکنم نمی فهمم. اما در کمتر از ۲۴ ساعت پس از نوشتن متن قبلی، بیشتر از ۷۰ تا ایمیل دریافت کردم که اعتراض داشتند. هنوز هم دارم فکر می کنم!

      • آرشام گفت:

        صبح بخیر
        منم خیلی علاقه مندم دلیلشو بفهمم.
        هرچند که خیلی بعید به نظر می رسه اما یادت هست یه موقع نوشتی ما با دلایلی موضوعی رو توضیح می دیم یا اثبات می کنیم اما همیشه نمیتونیم انتظار داشته باشیم مخاطب هم همون نتیجه رو که ما گرفتیم بگیره.
        و هرکی با پیش زمینه ها و ذهن خودش فکر می کنه.
        نمی دونم اما شاید یه همچین چیزی اتفاق افتاده و نتونستی!!! (ِ: همون نتایج رو به مخاطب انتقال بدی.

        • آره آرشام.
          دقیقاً همینه.
          تنها چیزی که من در این لحظه فکر میکنم اینه که من نسبت به «حس» کسانی که هر روز به این خانه ی مجازی سر می زنند مسئولم و ظاهراً سیستم جدید چیدمان خانه، مهمانان را – به هر دلیل – ناراضی کرده است.
          پس خانه را همانگونه که مهمان می پسندد، می چینیم!

          • آرشام گفت:

            کاملا کار زیبایی انجام می دی
            مطمئنا الان دیگه همه راضی و خوشحالن — من به شخصه همیشه از مطالب و حس اینجا خوشحال و بسیار راضی بودم و هستم — ممنون

      • سمانه گفت:

        به نظر من متخصص هم نباشیم چند تا از دلایلش رو راحت میشه پیدا کرد
        نمونه : خیلی از ما نسبت به محمدرضا احساس آشنایی و امنیت داریم .چون میاد راحت حرفاش رو مینویسه و این باعث یه اعتماد کاذب ! 😉 در مخاطب میشه .به این خاطر دوست ندارن کسی یا کسانی که چیزی از اونها نمیدونن ،بیان ونوشته هایی رو که متعلق به دنیای خودشونه رو قبل از محمدرضا بخونن .
        توضیح درمورد اعتماد کاذب:
        انگار محمدرضا فیلتره که اگه ما حرف خصوصی خودمون رو راحت میتونیم بهش بگیم ،اونوقت اگه صلاح دونست .حرف ما عمومی بشه .اگرنه ،نشه 🙂
        نمیتونستم تخصصی بگم .عامیانه نوشتم 🙂

        • M.H.B گفت:

          یک نکته دیگه هم که به نظر من می رسه اینه که جو اینجا از اول برای من جوری بود که رفاقتی پیش می رفت . اصلا حس خوبی نداشتم که این رفاقت در چهارچوب گروه نظارت(!) گم بشه. من به شخصه دوست داشتم اول از همه محمدرضا حرفم رو ببینه . برام حس بهتری ایجاد می کرد. حس می کردم راحتتر می شه برخورد کرد. اما به هر حال کلی ممنون از این که وقت می ذارید. یک سوال تو این سیستم جدید اگه کسی غیر از شما (محمدرضا) برای ما پاسخ بده هم به ایمیل ارسال می شه؟

  • محمد مهدی گفت:

    دروود و وقت بخیر محمد رضا
    اول ممنوون امروز که دیدم طرح اصلی متتم قرار با نظم بهتر و قابل برنامه ریزی تر واسه شرکت کننده ها مثل خودم شروع بشه از همین ۵ شنبه خیلی خوشحال شدم .

    محمد رضا واسه اینکه با همه ترافیک کاریت واسه نسلی پر از تعارض و سوال مثل خودم (دهه شصتی ) وقت میذاری ممنوون دمت گرم ….

    من به خاطر فشار مالی در آستانه فروش آرزوم بوودم که با تو آشنا شدم و از این کار منصرف شدم و با انرزی دارم ادامه می دم ممنوون که هستی چون علتی شدی برای تغییرات اساسی در روند کلی زندگی من

    ممنوون دوستم 🙂

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser