زمانی که مدیر رستوران یک مدرسه در آمریکا، ترتیب غذاها را در منوی روزانه مدرسه تغییر میداد، فکر نمیکرد این کار تولد دانش جدیدی در حوزه روانشناسی و مدیریت باشد.
تجربه نشان داد که جابجایی آیتمهای مختلف منوی غذا در یک کافه یا رستوران، میتواند میزان سفارش آیتمهای مختلف را به میزان قابل ملاحظه ای تغییر دهد. البته این اتفاق عجیبی نیست. همه میدانیم که تغییر موقعیت و ترتیب آیتمهای مختلف در یک سوپرمارکت میتواند موجب تغییر میزان فروش شود. به حدی که شرکتها کسانی را به طور تخصصی برای مدیریت چیدمان کالاهای خود انتخاب میکنند.
«معماری انتخاب» یا Choice Architecture دانشی است که در سالهای اخیر در حوزه های بازاریابی، فروش و مدیریت، مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است. از لحاظ علمی، معماری انتخاب به این صورت تعریف میشود که:
تعیین و تغییر شرایط محیطی به شکلی که روی تصمیمی که مخاطب میگیرد و انتخابی که انجام میدهد، تأثیر بگذارد.
با توجه به این تعریف، همه ما در بخشهایی از زندگی خود، «معماری انتخاب» را بر عهده گرفته ایم.
اخیراً یک شرکت برگزار کننده قرعه کشی های بخت آزمایی، به هر یک از بلیط های خود، پنج کوپن را به صورت پرفراژ متصل کرد تا هر کس بلیط را خرید بتواند کوپن ها را به اعضای خانواده یا دوست و آشنا هدیه دهد! این کار در ظاهر شانس برنده شدن را کاهش میدهد اما توانست تعداد خرید بلیطها را تا دو برابر افزایش دهد. «معماری» این مسابقه به شکلی انجام شده که احتمال تصمیم به خرید را مضاعف کرده است.
گفته میشود تبلیغ بازی Dead Space با این شعار که: «مادرها دوست ندارند بچه هایشان Dead Space بازی کنند!» فروش این بازی را به شکل قابل توجهی افزایش داد.
همه اینها نمونه هایی از معماری انتخاب است. تلاش برای اینکه به جای انتظار برای «تصمیم گیری» دیگران، بکوشیم برای آنها «تصمیم ساز» باشیم.
مطالب مرتبط:
- معماری انتخاب و پیشنهاد گزینه انحرافی
- کتاب سقلمه (نوشته ریچارد تیلر)
- نابخردی های پیش بینی پذیر (نوشته دن اریلی)
قبلا در مورد تخصصی بودن چیدمان در هایپرمارکت ها شنیده بودم، با خوندن این مطلب به فکر افتادم که به صورت آزمایشی تو یه فروشگاه تخصصی مصالح ساختمانی پیاده سازی کنم.
به همین منظور یک نمونه محصول ارزان قیمت رو که بیش از یک سال از تاریخ خریدش میگذشت و در انتهای فروشگاه (محل نگهداری این گروه از محصولات) قرار داشت، در بین محصولات لوکسی که در ابتدای فروشگاه قرار داشت جانمایی کردیم و قیمت فروش محصول رو در اندازه محصولات همجوارش اعلام کردیم.
نتیجه این کار را طی روزهای آینده در قسمت دیدگاه های همین پست قرار خواهم داد.
امیدوارم برای سایر همراهان قابل استفاده باشه.
سلام محمدرضا،
یک توصیهای دارم دربارهی پینوشت اولات: فایلهای صوتی را زیپ نکن تا بشود راحت در مرورگر پخششان کرد و لازم به داونلود نباشد. مخصوصا که زیپکردن فایلای که فشردهشده تغییر چندانای در حجماش نمیدهد. مثلا این مورد فایل اصلی ۵.۳ مگابایت است و فایل فشرده ۵.۲مگابایت.
میدونی. فایل m4a روی سرور من مجاز نیست. من به این خاطر زیپ میکنم. باید برم مجوز بدم بهش که هنوز این کار رو نکردم. بنابراین هدفم فشرده سازی نیست. باشه تلاشم رو میکنم.
سلام محمدرضا جان
میدونم که اینجا وبلاگ روزنوشته هاتون و چیزیو که دغدغه ی فکریتونه با ما در میون میزارین و نباید ازتون چیزی بخوایم، اما میشه خواهش کنم که تجربه هاتونو راجه به یاد گرفتن یه زبان جدید واسه ما هم بنویسید؟ کلاس و .. اینقدر هزینه هاش بالاست که آدم معمولا قیدشو میزنه
ممنون
ممنون بایت این سرنخا که میدید خب اولین بار با معمار ی انتخاب آشنا میشم…احتمال میدم که برم دنبالش…ولی من در مورد اینجور مباحث یه حسی دارم…برای موفق بودم تو همچین مباحثی مثل معماری انتخاب یا مذاکره به نظرم علاوه بر علم و تکنیکهایی که باید بلد باشیم یک چیز درونی هم نیازه…مثل معماری نرم افزار همیشه میگن کدزدن تکنیکه تکنیکو همه میتونن یاد بگیرن ولی معماری نرم افزار هنر یه جوهره درونی می خواد علاوهبر اون تکنیک…
منم با تو موافقم پگاه جان.
ببخشید آقای شعبانعلی
من دچار ناامیدی و سکون شدیدی بعد از اتفاقات اخیر اقتصادی در زمینه کار و اینده ام شده ام در هیچ فیلدی دست و دلم به شروع و کار نمیره احساس میکنم نه اینجا جایی دارم و اگر هم بخواهم کشور دیگری برم در سن ۳۰ سالگی باید برگردم به ۱۸ سالگی و از صفر شروع کنم به نظرتون من دارم درست میبینم یا زیادی منفی می بینم و یا اینکه دنبال بهانه ای برای هیچ کاری نکردن می گردم؟
درود استاد
فقط کافیه روی روان شناسی انسان کاربشه و باتوجه به ویژگی های اون بشینی و هزار و یک متد واسه گول زدنش و ترغیب کردنش واسه کاری که دوس داری بچینی (مثلا تو قرآنم اومده که انسان به هرچیزی که ازش منع بشه حریصه)
به قول دوست فرانسویم : ” به امین راحتی”
در صورتی میتونیم تصمیم ساز باشیم که دقیقا بدونیم دیگران به چه چیزی نیاز دارن یعنی یه جورایی جای اونا فکر کنیم یا اینکه بدونیم چه چیز باعث تحریک و تشویق اونا برای استفاده از ایده یا کالای ما میشه اینطوری میشه که ما بجای اونا تصمیم میگیریم ومیشیم تصمیم ساز
بنظرم هرکسي ميتونه تاحدي خودشو جاي ديگري بذاره اما لازم نيست دقيقا بدونيم چي ميتونه انگيزه بشه برابقيه همه که مثل هم نيستن اما شايد بشه ايده خودتو به انگيزه اونا تبديل کني!محمدرضا خيلي از اينکه گفتي به جاي انتخاب براي بقيه براشون انتخاب بسازيم خوشم اومد اگه انتخاب کني براشون بنظرشون تحميله وميزان رضايت خيلي کمه اما اگه انتخابو بسازي با ميل ورغبت انتخابش ميکنن.شما که درباره يادگيري زبان خارجي!!هنوز دنبال يه راه حلي قراره هم بعدا يه بار دربارش بنويسي اما من از دکتر!!شيري پرسيدم مجموعهvocabulary in useرا توصيه کردن که مرتب بخونيم حالا من يه هفته ايه شروع کردم اما فعلا سه درس بيش نخوانده ام دارم به مطالعه متن فکرميکنم اگه ممکنه متن ساده معرفي کن اين وبلاگ خارجي خودتم که اپ نمکني حداقل برم اونجا
جالب هست که هر وقت میرم هایپر استار این رو میبینم که چقدر قشنگ توی معماری این فروشگاه بزرگ پیاده شده و با خودم میگم که چه حیف اون چیزی که من اسمش رو میذارم معماری استعماری یا شما اسمش رو تعدیل کردی گذاشتی معماری انتخاب توی فروشگاههای ایرانی به چشم نمیخوره؟!
به هر حال لذت میبرم نوشتههاتون رو میخونم و رادیوتون رو میشنوم…
با آرزوی موفقیت روزافزون شما
بنظرم تو وجود انسانها یه نیروهایی هست که هنوزم ناشناحته هست.به کمک این نیروها میشه هر کاری کرد.هر کاری.
استاد سایتهای موش و گربه فیلتر شده!!!