این پست حذف شد…
———————————————————————————————————-
در ابتدا انتقادی در خصوص برج میلاد را در اینجا «نقل» کردم و سپس پاسخی در این خصوص را مشاهده کردم.
مدتی متن و پاسخ، هر دو در اینجا بود، اما با مشورت دوستان متخصصم، به نتیجه رسیدیم که انتقاد اولیه تا حدی سطحی است و از سویی پاسخ ارائه شده نیز با توجه به تعلق فرد پاسخ دهنده به شرکت اصلی پیمانکار ساخت برج، عملاً جانبدارانه است.
تصمیم گرفتم هر دو متن را حذف کنم و این همچنان به صورت سوال بماند که برج میلاد، این نماد ۵۰۰ میلیون دلاری شهر ما، تا چه میزان در بستر سازی مخابراتی برای دسترسی بهتر ما به اطلاعات، اثربخش بوده است…
در سوالتون تجدید نظر کنید بعد…..
سلام. لطف کنید اصل پست رو مجدد بگذارید روی سایت لااقل خلاصه اش رو. واقعا صحت داره این شایعات ؟ میشه یه جمع بندی ازشون ارائه کنی محمدرضاجان؟
حمایت یک پیمانکار از جانمایی یک طرح یا مطالعات اولیه و لزوم و اهداف اجرایی اون نمیتونه جانبدارانه باشه، چون پیمانکار مسئول اجرای صحیح یک سازه بر اساس اصول و ضوابط فنی و نقشه های طراحی شده است و مسئولیتی در ارتباط با طرح مطالعاتی و سایر مواردی که در این متن بهش اشاره شده نخواهد داشت.اتهام حمایت جانبدارانه را به شرکت مشاور شاید بشه زد ولی در ارتباط با پیمانکار غیر حرفه ای به نظر میرسه!!!
حرفی که شما میزنی روی کاغذ درسته اما در عمل، همه کسانی که به نوعی «گربه ای در چاه» دارند، در مورد «پاکی چاه» فتوای مشابه میدهند…
روی کاغذ نیست محمدرضای عزیز.
تجربه ی زیادی ندارم ولی حداقلی چند سالی در موضع پیمانکار و مشاور بودم و شاید بتونم تا حدودی دیدگاه اینها رو نسبت به یک پروژه ملموس تر از بقیه بدونم.
به هر حال از فضای نقدی که تو سایتت هست خیلی خوشم میاد.همیشه با به چالش کشیده شدن هست که میشه درست یا غلط بودن یه نظریه رو واقعا درک کرد.
اين هم مثل خيلي از پروژه هاست كه اول ساخته شده بدون اينكه در موردش فكر بشه مثل پروژه مونوريل وصرف هزينه اي كه در مورد ساخت و تخريب پايه هاي اون شد
خیلی عجیبه که با وجود اینکه برای شما لینک پاسخ به ابهامات رو گذاشتن ولی شما در صفحه اصلی و زیر نوشته منتشر نکردین تا ابهامات برای خواننده ها رفع بشه . لطفا در نشر این تیپ بحث ها وسواس بیشتری داشته باشید یا لااقل پاسخ رو هم درج کنید
عرف رسمی وبلاگ نویسی، اصلاح نوشته ها نیست. انتشار کامنت هاست.
اگر کسی براش مهم باشه، کامنت ها رو میخونه…
سلام
فکر میکنم درلینک زیر بخشی از پاسخی که می خواستید گفته شده !!!!!!!!!
http://www.solsnevis.blogfa.com/post-152.aspx
بلاخره بخور بخوره
سلام استاد
فکر میکنم فاصله سازه با پارک وی خیلی زیاده
متاسفانه با ایمن نبودن سازه از لحاظ ارتعاشاتی و زلزله موافقم… اهداف سیاسی هم داشته دیگه… قشنگم نیست ولی وقتی نمیبینیش واقعا انگار یه چیزی از شهر کمه…
دلم برای سایت تنگ شده بود یه اظهار نظری کردم اگه سوادمون به حد دوستان نیست که نوشتتون رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم به بزرگواری خودتون ببخشید.:D
با توجه به جریاناتی که تو اطرافمون در حال اتفاق هستش کاملا” و با صحت عقل میشه این متن رو باور کرد.
من مهندس نیستم و از این اصطلاحات خیلی سر در نمیارم اما خیلی قلبم به درد اومد، مخصوصا” از این جمله:
آخه ما نیاز به یک سمبل ملی داشتیم …!!!!!!!!!!!!!!
آخه ما که سمبل داشتیم ،شاید خواستیم یکی بهتر داشته باشیم بدون توجه به صرف ۵۰۰ میلیون دلار ،شاید خواستیم بهترین باشیم و بگیم ما هم میتونیم حتی به بهای صرف ۵۰۰ میلیون دلار … نمیدونم کسی که ذهن خلاق این طرح بوده داشته کدوم شاید رو پیش خودش حلاجی میکرده؟!!!!
به قول اون مرد ژاپنی میتونستیم یه سمبل معمولی داشته باشیم.
مشکل همین جاست،نمیتونیم و نمیخوایم معمولی باشیم و معمولی برخورد کنیم ،میخوایم با تمام محدودیت های حاضر بهترین باشیم،میخوایم همه ی “ترین”ها مال ما باشه ،اما به این توجه نکردیم که معمولی بودن و موندن خودش شجاعت میخواد.اصلا” توجه نمیکنیم که متاسفانه فرهنگ ایده آل گرایی مثل یه تیغ دولبه هم انگیزه ی مثبت آدما برای پیشرفت و هم شوق و ذوق زیاد اونارو از بین ببره.
سلام من فک میکنم مشکل جامعه و ساختاری که داریم اینه اکثرا دارای دید محدود نسبت به مسایل هستیم و نمیتونیم به یک موضوع از جهات مختلف نگاه کنیم و دارای فکر جند بعدی نیستیم به عنوان نماد ملی تخت جمشید:زاینده رود رو حفظ میکردیم بهتر بود تا با این همه هزینه این کار رو انجام میدادیم اینکه در جایی فردی قدرت اینو داشته باشه که بتونه حرف اول و اخر رو بزنه هم عامل مهمی میتونخه توی این مسایل باشه که فرد چقد منطقی باشه و اهل مشورت فکر میکنم این مسایل ریشه هایی شاید خارج از چارچوب غلمی و این جور بحثها داشته باشه
سلام محمدرضا جان چند روزی نبودی
چون من دانشجوی شما بودم میدونم خیلی درگیر بودی
راستش در این مورد من شنیدم که برج دقیقا روی گسل زلزله قرار داره راست و دروغش گردن آقایی که روزی یکی از ناظرای پروژه بوده.
سلام
در برابر اينهمه
فكر!!
توانايي!!
خلاقيت!!
ثروت!!
و صداقت!!
تنها بايد سكوت كرد :'(
سلام استاد
من با بعضی قسمتهای این متن موافقم. با سواد کمی هم که از مخابرات دارم، از لحاظ مخابراتی هم توجیه چندانی نداره این طرح. اما باید قبول کرد یه جاهاییش هم یه ذره بیانصافیه. خیلی از این موارد شاید به ذهن اون مهندس ایرانی هم رسیده اما اجرا نشدنش منوط به تصمیم افراد دیگه بوده. من یه سرچ کوچیک کردم و یه جوابیه پیدا کردم براش. از یکی از مهندسین همون طرح. براتون میذارم شاید مطالعهاش جالب باشه:
http://solsnevis.blogfa.com/post-152.aspx
البته اینها به معنی این نیست که این موارد نباید مطرح شه..اتفاقا مطرح شدنش باعث میشه تو تجدید نظر برای طرحهای بعدی به دقت مردم عادی هم توجه داشته باشند و با دقت بیشتری کار رو اجرا کنن.مرسی از این پست
نگار جان ممنون من مطالعه کردم و دوست دارم دوستان دیگر هم مطالعه کنند وآنهایی که اطلاعات بیشتری دارند ویا مهندس مخابرات هستند نظراتشون بنویسند تا ما هم استفاده کنیم
اگه اسمتو اشتباه نوشتم ببخشید به نظرم رسید نگار باشد
سلام محمدرضا
البته من فکر نمیکنم که مجریان این طرح واقعا به چنین چیزی توجه نکرده باشند چرا که حقیر نیز با بی سوادی خود در همان سال های اغازین ساخت ان در این مورد بحث می کردیم و چیزی که نهایت بحث ما میشد این بود که مجریان این طرح چنین چیزی را می دانند اما برای بولد کردن ان ساخت چنین چیزی را در دستور کار دارند .
البته من با این که این کار اشتباه بوده و مخالف اصول علمی بوده ، مخالف نیستم . اما فکر می کنم در نظر گرفتن ان اصول ابتدایی چیز چندان پیچیده ای نبوده ، چنان که در ان زمان ساخت هم حرف و حدیث های فراوانی در این باب مطرح می گردید .
البته بنده تا بخواهید نمونه های فراوان از این امور و عدم سنجش کافی در اجرای طرح ها و پروژه های مختلف در ذهن دارم اما این که می گویید از مهندسان این طرح توجهی به این امر نداشته اند برایم خیلی عجیب است .
چه صحیح باشد چه نباشد پیام جالبی داشت می توان گفت اکثر تقلیدهایی که ما از کشورهای توسعه یافته می کنیم کورکورانه و تظاهر گونه هست روشی شده برای کسب منزلت اجتماعی این در شیوه پوشش ما هم ملموس گاهی لباس هایی را می پوشیم که نه از شعار ی که رویش هست چیزی می فهمیم نه از فلسفه پوشیدنش حتی استفاده از گوشی همراه و یا زندگی اپارتمانی که هنوز هم ما نتوانستیم با ان کنار بیاییم حتی زمانی که به داشتن ۴میلیون دانشجو که من هم یکی از ۴میلیون هستم افتخار می کنیم بدون اینکه به این فکر کنیم خروجی این نیروی عظیم چیست وبرای چه تربیت می شوند !!!!!؟
سلام، منم چند روز پیش یکی از دوستام این مطلب و برام فرستاد، باعث تاسفه
سلام محمدرضا:
با توجه به دانش کم مخابراتی که دارم به نظرم احداث برج مخابراتی روی کوه،که کمتر از ۱۸۰ درجه پوشش داشته باشد توجیه ندارد.(در flatland پوشش ۳۶۰ درجه داریم)علاوه بر آن با در نظر گرفتن افت سیگنال با قراردادن دکل روی کوه تا دورترین نقطه تهران پوشش مخابراتی نخواهیم داشت.(با توجه به مکان فعلی داریم).
مطمئنا این سازه کاربردهای استراتژیک،توریستی و اقتصادی دیگری هم دارد که بحث در مورد نظر آنها کارشناسان خود را می طلبد.
برای موفق بودن در هر مساله ای باید ۲ چیز به درستی مشخص شود:
۱- هدف
۲-فرایند یا مسیر
مشکل ما در ایران اینه که در هر ۲ و بیشتر در شماره ۲ مشکل داریم.
۱- ما معمولا هدف گذاری درستی نداریم و در اکثریت مئترد جابجایی هدف و وسیله داریم…
۲- هدفی که حالا درست یا غلط انتخاب کردیم را با بدترین و غلط ترین مسیر میخوایم بهش برسیم….
اینها نه تنها در سیاست،اقتصاد و…. درست است بلکه فاجعه اینه که ما در مورد مسایل شخصی خودمونم این اشتباه را میکنیم…
واقعا” ناراحت کننده است کی باید جواب این مردم بده که ثروت و آبروشونو خیلی راحت دارن از دست میدن!
” برج رو که برای رقابت نمیسازن ، برای نیاز میسازن” به نظر من یکی از مشکلات ما همینه که نمی دونیم کی و کجا رقابت کنیم. این در زندگی شخصی خیلی از ماها هم صادقه متاسفانه…
از این همه ثروتی که هرروزه در کشورمان هدر میرود دلم سخت میسوزد و در عوض مردم این چنین در پی غم نان صبح را شب می کنند.
مطمئنا اگر شایسته سالاری در کشورما بود این چنین دچار گرفتاری و تباهی نمیشدیم.
طرح اين پروژه مربوط به پيش از انقلاب و به همراه چند اثر ديگر با عنوان “شهستان پهلوي” شناخته ميشده است.
مكان پروژه در زمان آقاي هاشمي و سال ۱۳۷۲ انتخاب شد.
ساخت پروژه در زمان آقاي خاتمي و سال ۱۳۷۶ آغاز شد (زماني كه آقاي رجبپور شهردار تهران بودند گروهي شامل تخصصهاي شهرسازی،مطالعات تلویزیون، مخابرات، راه و ساختمان، اقتصادی، معماری، هواشناسی، تیم مطالعات ترافیک و تیم ژئوتکنیک از بين ۱۷ منطقه مجددا اين محل را به توافق رسيدند)
طي ۸ سال اول (۹۶ ماه در دوره آقاي خاتمي) ۴۰% پروژه پيش رفت و تعداد زيادي پيمانكار و طراح تقريبا بصورتي بلاتكليف كار ميكردند و طي ۲٫۵ سال اخير (۳۰ ماه) بقيه ۶۰% كار به اتمام رسيد. با توجه به هزينه حدودا ۲۳۰ ميليون دلاري انجام شده (در مقابل هزينه ۸۰۶ ميليون دلاري برج اسكاي تري توكيو) گفته ميشود هزينه تعطيلي پروژه در پايان دولت خاتمي و زمان شروع مجدد آن در دولت احمدي نژاد و توقف آن بسيار بيشتر از اتمام آن و آمادهسازي براي بهرهبرداريهاي احتمالي مخابراتي بوده است و البته فعلا بهرهبرداري از اين برج حتي با تكنولوژي فعلي هم انجام نميشود.
البته در مورد برج اسكاي تري توكيو به نقل از طراح اين برج از جمله عوامل اصلي طراحي، ساخت و هزينهكرد ۸۰۶ ميليون دلار ناقابل در آن “تلفیقی از طراحی های مربوط به اینده و زیبایی سنتی ژاپن و عاملي برای تجدید حیات شهر” ذكر شده و انتخاب محل آن نيز بر اساس همين دليل در يكي از تاثيرگذارترين مكانهاي توكيو يعني محله Oshiago صورت گرفته است.
خب م اینو یه چند جا خوندم تانصف دیدم شما هم گذاشتین کامل خوندم چون تا اونجا که دسم اومده وسواس خاصی روی صحیح و درست بودن این جور نقل قولها دارین…خب واقعیتش اولش خندم گرفت…همه چیمون خوب به همه چیمون میاد(به قول دکتر شیری)….می دونید فرهنگ چیز خیلی مهمیه…و فرهنگ خوب داشتن خیل خیلی مهمتر تره…
محمد رضا اولش فکر کردم که یه جای کار می لنگه اون هم این هست که ۹۰% درصد ژاپن کوه هست…
اما یادم افتاد که هیچ برج مخابراتی تک منظورهای توی ژاپن نیست…
امیدوارم که داستان واقعی باشه هر چند من خودم چند تا مثال خوب دیگه توی نیروگاههامون کتابخونههامون و چند جای دیگه دارم…
به هر حال خوشحال شدم توی فیدم دیدم که پست داری چند روزی بود که ازت خبری نبود دلم برایت تنگ شده بود…
روز خوبی داشته باشی
به نظرم باید تلخی این شکست و بپذیریم و سعی کنیم یه خورده بیشتر رو ایده هامون فکر کنیم
من فقط همین میدونم که ارتفاعات گنتینگ هایلند کوالا لامپور فاصلش بیشتر از ارتفاعات تهران نیست ولی اونها هم برج وسط شهر ساختن
سلام محمدرضا
میدونی که همیشه، چراغ خاموش سایتت و نوشته های خودت و بچه ها رو دنبال میکنم.
صرفا در مورد این مطلبی که به اشتراک گذاشتی، چون ناراحتیم رو تازه کردی خواستم تایید کنم
متاسفانه کاملا علمی و حقیقت داره …!
عجب …
چه حکایت تلخ و احمقانه و آشنایی …
یغنی میشه واقعا یکی بیاد و بگه که این جریان علمی نیس؟؟؟؟؟؟
دوست عزیز ما می تونیم ۶۰۰۰ مگاوات برق بادی رو مثل هلو در عرض چند ماه بهش دست پیدا کنیم تازه همۀ دنیا هم ما رو الگو کنند ولی…. خودت بهتر میدونی که مثل بررسی مقالات توی ISI و خیلی چیزهای دیگه مسیرهای انتخابی ما دچار مشکل هست یعنی نه تنها علمی نیست بلکه بیشتر هیجانی و ناشی از انتخابهایی در راستاهای دیگه هست…
نمونۀ همین اتفاقات توی کرۀ شمالی هم افتاده اونها بلند مرتبه ترین هتل آسیا رو ساختن در حالی که هیچ توریست احمقی نمیره اونجا….
آقا پرویز میشه منظورتون رو از “بررسی مقالات در ISI” رو بگید؟
ممنون