دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

خودم و چیزهای مهم‌تر (لحظه نگار)

این عکس خیلی هم جدید نیست. اما به هر حال متعلق به هفته‌های اخیر است که بار دو پروژه‌ی سنگین – سمینار و دانشگاه – از دوشم برداشته شده و این را از چهره‌ام می‌توان فهمید (لااقل خودم حس می‌کنم می‌شود فهمید. شاید هم اثر تلقین باشد).

عکس محمدرضا شعبانعلی

حالا که این عکس را گذاشتم. دوست داشتم یک سلیقه‌ی کاملاً شخصی را هم با شما در میان بگذارم.

همه‌ی عکس‌های دنیا را به سه دسته تقسیم می‌کنم و دقیقاً به همین ترتیب دوست‌شان دارم:

دسته‌ی اول (محبوب‌ترین): عکسی که خود کسی که عکس را منتشر می‌کند در قاب آن نیست. مثل بسیاری از عکس‌های بسیاری از عکاسان. مثل بخشی از عکس‌های اینستاگرام. مثل عکس هایی که خودم از کلاغ ها انداخته ام.

دسته‌ی دوم (قابل تحمل): عکسی که خود منتشرکننده‌ی عکس در قاب آن است (مثل عکس بالا). معمولاً حسم به چنین عکس‌هایی چندان مثبت نبوده است. اما با گذر زمان دیده‌ام که عکس‌های قدیمی ارزش پیدا می‌کنند. به همین علت، خودم هم گاهی آن‌ها را منتشر می‌کنم تا در سال‌های بعد، دریچه‌ای کوچک به گذشته باشد.

دسته‌ی سوم (عکس‌های نفرت انگیز): عکس‌هایی که فقط دست یا یک لیوان نوشیدنی با دست یا یک بستنی (باز هم به همراه دست) در آن است و بقیه منظره است. دستی هم که در عکس است، دست عکاس است. بسیاری از این عکس‌ها، توریستی هستند.

 قبلاً در نامه‌ای به پانتئون، نمونه‌ای از پانتئون آلوده به بستنی را گذاشته بودم.

معمولاً کسانی که این عکس‌ها را می‌اندازند از سه حال خارج نیستند:

وضعیت اول) نمی‌دانند چرا این کار را انجام می‌دهند. چون دیده‌اند بقیه انجام می‌دهند این کار را می‌کنند.

وضعیت دوم) می‌دانند چرا این کار را انجام می‌دهند. از اینکه در همه‌ی عکس‌ها باشند خجالت می‌کشند. اما دلشان می‌خواهد تاکید کنند که مردم. مردم. ما بالاخره توانستیم با پول و پس‌انداز و به هر زحمتی بود، به کشور دیگری برویم. عکس را هم خودم انداخته‌ام. دستم را ببینید. خودِ خودم. خودم اینجا بودم. باور می‌کنید؟ خودم که باورم نمی‌شود.

وضعیت سوم) شخص می‌گوید که اصلاً این بحث‌ها نیست. دوست داشتم این عکس را بندازم. انداختم. همین (معتقدم در این حالت، او دروغ می‌گوید و دوباره باید بین گزینه‌های اول و دوم، دنبال علت واقعی بگردید).

البته طبیعتاً اینها کاملاً قضاوت‌ها و برداشت‌های شخصی من هستند. هر کس برداشت خودش را دارد. هر یک از ما حق داریم وقتی عکسی را می‌بینیم، هر چه دوست داریم در دل‌مان بگوییم.

اما دوست داشتم شما هم، چیزی را که هنگام دیدن عکس‌ها در دلم می‌گویم،‌ بشنوید.

پی نوشت: عبارت چیزهای مهم‌تر که در تیتر می‌بینید، مربوط به توضیحات بالا نیست. چون اگر چنین بود باید می‌گفتم: خودم و مسائل مهم‌تر.

اما وقتی در عکس، خودم و کتابها (چیزهایی که مهم‌تر از خودم هستند) را دیدم، با الهام از عنوان زیبایی که چارلز هندی بر زندگی‌نامه‌اش گذاشته است (خودم و مسائل مهم‌تر)، این عنوان را انتخاب کردم.

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه ای گری (صوتی) هدف گذاری (صوتی) راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


لینک دریافت کد فعال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser