خلیج فارس، را سالهاست «عربی» کردهایم و نفهمیدهایم…
خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد، که بازار کار در ایران را چنان به فضاحت کشیدیم که «ایرانیان»ها برای کار به کشورهای «عربی» رفتند.
خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد، که آنقدر در گردشگری تنگ نظر شدیم که در «دوبی» راحتتر از «کیش» میشد تنفس کرد.
خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که «سهم واژههای فارسی» در زبانمان کمتر از واژههای عربی شد.
خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که «سهم ما از اقتصاد خلیج فارس» کمتر از سهم کشورهای عربی شد.
خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که «امنیت سرمایهگذاری» که شکل نوین «امنیت» در دنیای «متمدن» است، در تک تک کشورهای جنوبی بیشتر از ایران شد.
خلیج فارس از آن زمان خلیج عربی شد که ایرانیان، جوانانشان را با «افتخار» و «لبخند» در فرودگاهها به سمت کشورهای دیگر بدرقه کردند.
خلیج فارس از آن زمان عربی شد که ما در مسافرت به کشورهای عربی، به صاحبان تورها گفتیم: «میخواهیم هتلی برویم که در آن ایرانی نباشد».
خلیج فارس از آن زمان عربی شد که ما فکر کردیم «فارسی» و «عربی» بودن خلیج ما را «گوگل» تعیین میکند و تغییر عکس پروفایلمان در فیس بوک.
خلیج فارس از آن زمان عربی شد که ما فکر کردیم همه چیز در یک «نام» خلاصه میشود. چنین شد که از تمدنمان نیز جز یک «نام» باقی نماند.
نامی که اگر برایش جسم و جانمان را نگذاریم، چند قرن دیگر روی هیچ نقشهای باقی نخواهد ماند و فرزندانمان باید امضای الکترونیک جمع کنند که ثابت کنند کشوری به نام ایران وجود داشته است.
بیایید بیشتر تلاش کنیم…
واقعیت این است که بیشتر جوانان ما فقط میخاهند با با دست یازی به غلو ، خود را بازی دهند و گاهی در این بازی چنان از خود بیخود میشوند که اندوخته ناچیز خود را نیز میبازند و آسیب پذیر میشوند و بعد ، از شدت تعصب باد آورده چاره ای جز دست بردن به دشنام نمی یابند و واقعیت این است که بیشتر وقت ما با بالیدن و ستیزه به هدر میرود در نتیجه دستهایمان خالی میمانند و آماده میشوند برای گره خوردن و فرود آمدن بربه پوزه ی خودی و بیگانه.
بسیار عالی هر دو مطلب در مورد خلیج فارس لطیف و ملایم ولی تکاندهنده بود . همانند زلزله ای با قدرت بالا http://rezamontazer.blogfa.com/
باسمه تعالی
این بحث از خیلی وقت پیش (قبل از انقلاب) بوده و تنورش هم چند وقت به چند وقت داغ میشه. باید دید پشت این مسئله کیه و چه هدفی رو دنبال میکنه!
شما وظایف و کارهای خودتونو درست انجام بدین ، خود به خود اوضاع درست میشه
وقتتونو با این حرفا و داستانا و اینکه عربا پ رو کردن ف تلف نکنید
به جاش خودتون رو بسازین ، این حداقل کاریه که میتونید برای وطنتون بکنین
سلام
آزادی بیان و عقیده بزرگترین نعمتی است که هر انسانی می تواند داشته باشد. آزادی که از انسان ها حتی در مدعی ترین کشورهایی که آزادی بیان را جز لاینفعک حکومت های خود می دانند سلب شده است و تیغ سانسور و قیچی و ترور شخصیتی و فیزیکی متاسفانه در همه جا بیداد می کند.
متاسفانه در دنیایی که ادعای علمی می کند قوانین کاملا غیر علمی در جریان است. چرا؟ به دلیل اینکه علم را بتوانند کنترل کنند و هر آنچه را که می خواهند به دنیا بدهند و علومی که حتی اگر ذره ای از قدرت سیری ناپذیر عده ای بکاهد بلوکه می کنند.
صحبت در مورد خلیج فارس یا پارس است و دشمنی های بعدی آن!
اما اگر بدانیم هر آنچه را که به عنوان تاریخ و فرهنگ عمومی جهان داده و می دهند از بنیان های دروغ تبیعت می کند دیگر خلیج فارس یا پارس بازی بیش نخواهد بود!
اگر تیغ سانسور در این جا جریان ندارد خوانندگان را به مباحث تاملی در بنیان تارخ ایران رجوع می دهم تا بدانند تمام دانسته ها از زاویه ای دیگر و با نگاهی بنیانی می تواند دروغ کثیفی باشد!
دوست من. سایه.
من لینکی رو که در نوشتهات گذاشته بودی رو بدون اینکه بخونم حذف کردم چون به نظرم زبان حرف زدن تو متعلق به دوران متعصب انقلاب فرانسه یا اکتبر ۱۹۱۷ هست!
تو میخواهی به دیگران «علم واقعی» رو یادآوری کنی و «علم» یعنی «تردید» همچنانکه «قطعیت = جهل».
«قوانین کاملاً غیرعلمی در جریان است» یعنی اینکه «همهی همهی همهي قوانین» «کاملاً کاملاً کاملاً» غیر علمی هستند؟
کاش مینوشتی: «قوانین زیادی را میتوان یافت که به رغم ظاهر علمی، الزاماً علمی نیستند».
«بتوانند علم را کنترل کنند؟» چه کسانی؟ «آنها؟». هنوز نمیخواهیم بپذیریم که دنیا محل «ما» و «آنها» نیست. محل «من» و «تو» نیست. محل «ماست»؟
«علم را بلوکه ميکنند اگر ذرهای از قدرت آنها بکاهد؟». با همین قدرت؟
پس شما چگونه وبلاگ درست کردهای و حرفت را مینویسی؟ چرا بلوکه نشدی؟
فرض ۱: علمی نمینویسی.
فرض ۲: نوشتههایت بیخاصیت است و از قدرت سیری ناپذیر کسی نمیکاهد.
من با توجه به اینکه شما گفته بودید اگر حرف علمی زده بشود بلوکه میشود و اینکه شما زیر نوشته خود آدرس سایت دادید و بلوکه هم نشده، احساس کردم انتشار آدرس سایت کار اشتباهی است.
امید که روزی صحبتهای «شورانگیز ما» به صحبتهای «شعور انگیز» تبدیل شود…
ای کاش به جای اینکه اززبان عربی در حرف هایمان استفاده کنیم از زبان پارسی استفاده می کردیم ،ای کاش به جای استفاده ازکلمه ی خلیج فارس از خلیج پارس استفاده می کردیم و به جای اینکه از گفتن کلماتی چون مثل از متل استفاده کنیم ازگفتن کلمات غیر پارسی بپرهیزیم.به امیدروزی که زبان پارسی پارسی شود
آفرین آفرین آفرین به شرفت
راستش عنوان مقاله رو خوندم فکر کردم از این مطالبیه که جز به جوش آوردن خواننده چیزی نداره و میخواد یه سری مهملات بگه که خواننده به جوش بیاد
بعد دیدم نه قصدت اینه که کنایه بزنی که بعد نظرم عوض شد
همه اینهایی که میگی به راستی توضیح خوبیه برای این موضوع و هم کاملا باهات موافقم
خلیج فارس وقتی عربی شد که عریها که حرف “پ” رو ندارن برای اینکه بتونن زبان “پارسی” مارو تلفظ کنن اون رو به “فارسی تغییر دادن و همینطور نام کشومونو که سرزمین “پارس” بود رو به سرزمین “فارس”
خلیج فارس وقتی عربی شد که بیش (یا بیش از ۸۰ درصد) کلمات زبانمون رد کلمات عربی تشکلیل میدن حتی تو مکالمات روزمره مون هم کلی کلمه عربی داریم مثل همین سلام و تازه افتخارم میکنیم که اینجوری بعضیا هم که همون صباح الخیر و فی امان ا… رو به جای خداحافظی میگن
مثلا اگه جای کلمه سلام بگیم “درود” زشت و مسخره به نظر میاد یا “بدرود” رو به جای خداحافظی یا فی امان ا…
خلاصه ما بیشتر از اینکه ایرانی باشیم عربیم
تمام مطالب بالا صحیح هست به غیر از این مطلب که کلمات عربی در داخل کلمات ماست. ما متاسفانه همه چیز را از جهت سیاسی در امروز میبینیم. چرا نمیخوایم قبول کنیم که این نزدیک بودن زبان ما با ملل دیگر، خودش یک پتانسیل بالاست. عزیز من در این متن لینک نوشته شده بود که اکثر ایرانیان چقدر به کشورهای عربی و حاشیه خلیج سفر میکنند. اگر ما هم به اندازه آنها تفکر و تعقل داشتیم، میتوانستیم این پتانسیل بالا را به نفع خودمان رقم بزنیم که نشد و نکردند. مثلا جناب آقای ظریف رو که وزیر امور خارجه ست اگر دقت کرده باشد، چون مسلط به بیش از ۴ زبان زنده دنیاست، وقتی با روسای کشورهای دیگه ملاقات میکنه و بدون مترجم با اونها ارتباط برقرار میکنه، چقدر تاثیر بالا و بسزایی داره. این یک اصل اثبات شده ست که در جایی که همزبان با تو هستن چه احساس آرامشی داری. دوست عزیز به نظر من تمام این مسایل فقط برای این است که ما رو از مسیر شخصی و نوعی و وظابف مربوطه که باعث رشد و آبادانی ایران عزیزمان می شود منحرف کنند و ما رو فقط دنبال مسایل سیاسی بفرستن. البته در این مساله موفق هم شدند.چند روز پیش دیدم یه بچه دوم دبستانی داشت در مورد مسایل سیاسی حرف میزد، این به خدا فاجعه ست.من با افرادی از بستگانم که در خارج هستند وقتی صحبت میکردم، همه میگفتند پس معلوم شد چرا ایران اینقدر عقب افتاده و از مسیر پیشرفت دور شده، چون تمام دانشجویان و افرادی که دنبال مسایل علمی باید باشند دنبال مسایل سیاسی هستند و البته من افتخار میکنم که یک مسلمان ایرانی هستم همانطور که رسول خدا به ما افتخار کرد.
یاعلی
دوست من.
کم بودن سهم کلمات در یک زبان معنای مشخص داره:
اینکه در اون زبان کمتر «فکر» و «تولید» وجود داشته.
من روی عربی حساسیت خاص ندارم.
مشکل من با زبان های دیگر هم هست.
وقتی میگیم: «اینترنت» یعنی اینکه «ما بی عرضه بودهایم و دیگران برای ما شبکه جهانی ارتباطی ساختهاند».
وقتی میگیم: «رادیو» یعنی ما ناتوان بودهایم و دیگران ساختهاند و حق داشتهاند که واژهی آنها هم همراه محصول آنها وارد زبان ما شود.
وقتی میگیم: «تاکسی». یعنی قبل از ما کشورهای دیگر به «حمل و نقل شهری» فکر کردهاند.
من از اینها هم ناراحت نیستم. میگویم: ما به دنیا چه اضافه کردهایم که کلماتمان را به زبانهای دیگر صادر کنیم؟ سهم ما از زبان های عربی و انگلیسی و آلمانی به اندازهی سهمی است که آنها از زبان ما دارند؟
یا ما تمام این مدت «لب جو» و «گذر عمر» را فهمیدهایم و نقل کردهایم؟
من خوشحال میشوم واژههای عربی را داخل زبانم میبینم همچنانکه انگلیسی را. این به معنای ورود محصولات و فکر و ایدهی دیگران در فرهنگ ما و زنده بودن ماست.
ما چقدر به زبانهای دیگر صادرات داشتهایم؟
من در اين حيرانم
كه چرا قافله علم از اين جا نگذشت
يا اگر آمد و رفت
پدرانم سرگرم چه كاري بودند؟
بر سر قافله سالار چه رفت
…
و اگر همراه اين قافله گشتند گهي
برنگشتند چرا؟
ما چه كرديم براي دگران
و چرا از خم اين چنبره بيرون شديم
…
خب از بس کوتاهی کم توجهی بی میلی نشون دادیم این طوری شده
الان بیان یه کاری کنیم حداقل یه همچین بحثیو میبینیم سرمونو پایین نندازیم بگیم از ماست که بر ماست
کسی میتونه بگه چیکار باید کرد
زماني شيل كه يكي از مستشاران انگليسي بود و از امير كبير تقاضاهاي پي در پي داشت و اميركبير مخالفت مي كرد اين طور در مورد مملكت صحبت كرده : چيزي كه در اين مملكت وجود ندارد حيثيت و ايمان و حق شناسي است . سود پرستي و طمع ورزي حاكم بر همه چيز است و در جاي ديگر امير كبير در نامه اي اورده است : در ملت ايران نشانه اي از وطن پرستي يا مليت به جاي نمانده و قدرت دين هم كه تا امروز جاي مليت را گرفته بود رو به سستي نهاده است.
خلیج فارس از روزی عربی شد که پادشاهان ۲۰۰ سال گذشته ما هیچ جنگی را شروع نکردند ولی همواره سرزمین دادند و مهلت دیکتاتوری خریدند.
وقتی عربی شد که محمد رضا شاه با قلدری تمام در ۲۴ اسفند ۱۳۴۹ بحرین که کلید در اختیار گرفتن تنگه هرمز و شریان نفت و انرژی جهان بود را مفت و بدون یک ریال مستقل اعلام کرد (تقدیم امپراطوری انگلستان نمود).
وقتی عربی شد که با ۱۰ میلیون دلار پول سازمان سیا و MI6 کودتا بر علیه مصدق انجام شد.
بعله خلیج فارس همیشه فارس میماند اگر ما در دل بگذاریمش ولی اگر روزی هم عربی شد از آن روزها شروع شده است …
راحت ميشه اين مشكلو حل كرد نه خليج فارس باشه نه خليج عربي .به قول آن رئيس سفر كرده اسمشو ميگذاريم خليج دوستي تمام شد رفت.
درود:چرا باید بگذاریم خلیج دوستی نکنه یادت رفته که ما ایرانی ها روزی برده عرب ها بودیم وماراتحقیر میکردند ویا یادت رفته که چه کسانی هشت سال بر ما جنگ نا برابری تحمیل کردند به خدا قسم این حرف را از ته دل نگفتی که اسم خلیج پارس باید خلیج دوستی باشد. بدرود.
سلام آقای شعبانعلی.هر از گاهی که یادم باشه لغت persian gulf رو مثل خیلیا تو گوگل سرچ می کنم که آمار این عبارت بالا بره و گوگل سیاستش رو عوض کنه ولی حق با شماست .خانه از پای بست ویران است.
خدارو شکر بازم اب داره و مثل زاینده رود ما نشد
البته تا الان
اقا این زایده رود مارو که پوکوندن
خدا ازشون…
اینکه فارس ها توقع داشته باشد اعراب که سابقه سکونتشان در کنار این خلیج بیش از آنها است به خلیج بگویند خلیج فارس توقع به جایی نیست صرف اینکه چند تا نقشه انگلیسی و اسپانیایی پیدا کنند روش نوشته persian یا اینکه فارس ها از وقتی یاد داشته اند به این خلیج می گفته اند فارس حالا بیان بگن عرب این هم دور از ذهن است در مجموع به نظر من که نه فارس هسنم نه عرب بهترین راهکار اینه که یه اسم دیگه براش انتخاب کنند تا هر دو راضی باشند مثلا خلیج وحدت یا ..
کار جالبی هست که برای نظرات دیگران هم امکان اظهار نظر گذاشتید. مثل همیشه عالی!
محمد رضا مثل هميشه دلنشيني
سلام ده روز دیگه اموزشی سربازیم تموم میشه
تو این مدت از ابتدا زندگیمو مرور کردم اونجا هر چی خونده بودم سعی میکردم مصداق واسش پیدا منم
گشتم در دوران حیاتم و افرادی که تونسته بودن مختصات زندگیمو تغییر بدن شناختم
اونجا خیلی یاد شما و تمام دوستان اینجا بودم
به داداشم گفتم اگه ادامه خدمت تهران افتادم با هم میریم همایشهای اقای شعبانعلی رو شرکت میکنیم
(داداشم گفت اگه تهران بیفتی مرخصی ساعتی میگیری و میتونی شرکت کنی)
امید دارم این اتفاق بیفتد
التماس دعا از شما و دوستان…………………
خسته نباشی سرباز مملکت!
انشاالله که همین تهران می مونی و خدمت می کنی 🙂 🙂
سلام آلبرت عزیز
امیدوارم دوران آموزشی سربازیتون پربار بوده باشه که حتما هم همینطور بوده:)
کامنت شما رو که دیدم، یادم اومد که شب یلدای این خونه، گفتین که فرداش قراره برین کویر برای گذروندن دوره آموزشی سربازی ( کویر رو درست میگم؟! یه چنین چیزی تو ذهنمم مونده) و الان که کامنتتون رو دیدم خوشحال شدم که داره این دوره تموم میشه و به فکر فرو رفتم که چقدر از شب یلدا تا به امروز زووود گذشت … مثل همیشه … و اینکه ای کاش از این فرصت هایی که به سرعت باد از دستمون میره بتونیم به خوبی استفاده کنیم تا وقتی به عقب بر میگردیم راضی و آروم باشیم.
در ضمن .. با دیدن اسمتون و سربازی و اینجور چیزها .. یاد سریال زیبای “ارتش سری” افتادم که خیلی ازش خوشم میومد اون موقع ها و یکی از کاراکترهای اون فیلم، اسمش آلبرت بود:) و دیدم بد نیست یادی از اون سریال بکنم. و همچنین یاد کتاب «کودک، سرباز، دریا» که وقتی بچه بودم خوندمش و واقعاً از خوندنش لذت بردم، افتادم. اگه دوست داشتی بخونش. خیلی زیباست … ( نسخه الکترونیکیش هم توی اینترنت هست:) )
درضمن، اسم نویسنده ی «کودک، سرباز، دریا» : “ژرژفون ویلیه” …
با سپاس
وقتی به گذشته نگاه میکنیم فکر میکنیم زودگذشته ولی زمانی که به اینده نگاه میکنیم احساس میکنیم خیلی دوره ولی مهم اینه همیشه در زندگی در پی رویایی دوان باشیم
مخلص همه دوستان
الان باید بار سفر ببندم
استاد عزیزم سلام
از این که دردهای مشترک داریم به اندازه ی اهمیت ٍ درد ٍ مشترک خوشحالم.
چندی پیش در یک فضای مجازی برای دوستانم نوشتم :« هر چه می خواهیم خلیج فارس،خلیج فارس کنیم، بکنیم. ولی کاش آن قدر حواسمان پی خلیج فارسمان نرود که دریای کاسپین مان را از دست بدهیم. کاش همزمان با خلیج فارس، حواسمان به دریای کاسپین و دریاچه اورمیه و باتلاق گاوخونی و …. هم باشد.»
بعضی از دوستان حرفم را درک کردند و بسیاری دیگر نه. در همان سالها بود که ما ابوسعید ابوالخیر و دانیال نبی و چند نفر و چند جای دیگر را از دست دادیم. تاراج کردند و بردند و ما – ظاهراً- مشغول سیاست بودیم. تنها دلمشغولی مان سیاست.
نمی دانم چرا ما این گونه ایم. هر بار هرچه مد بود، دنبالش هستیم بدون اینکه اهمیت آن را درک کنیم. چه بسا به جای اقداماتی که دنبال کردیم اگر اهمیت فارس بودن خلیج فارس – با توضیح شما- را درک می کردیم، مراقب بقیه چیزها و کسان این سرزمین هم می شدیم.
در پایان یک آرزو: کاش آن قدر به قول مرحوم جمالزاده در بالش گذشتگان ندمیم و کمی هم به فکر اثرگذار بودن خودمان در کشور مان و دنیایمان باشیم.
برقرار باشید استاد
به قول دکتر شریعتی ما تو ۲۵۰۰ سال قبلمون گیر کردیم.
اگر یکبار فقط کتابای تاریخ و ورق بزنیم، از همون ۲۵۰۰ سال قبل که تاریخ مکتوب داریم تا امروز، می بینیم که هیچ دوره باشکوهی نداریم. فقط مثل آسمون تاریک که توش تک ستاره ها چشمک میزنن. هیچ وقت فرهنگ اثر گذاری نداشتیم و همیشه اثر پذیر بودیم. من اینو از مطالعه تاریخ میگم نه از روی احساس.تو رمان هخامنشیان که بزرگترین تمدن دوران کهن بوده، فرهنگ ایرانیها از یونان و مصر و بابل اثر پذیر بوده تا روی اونا اثر گذار. اینو حتی میشه تو معماری اون دوران دید.
حتی زمان تسخیر ایران توسط اعراب و مغولها و انگلیسها و … نیز این مورد تکرار شد.
باید بدونیم که فرهنگ اثرگذار خیلی مهمتر از اسمهای باشکوهه.
نگاه کنید توی دنیا تو هر کشور مهاجر پذیری یه محله چینی هست. یا کره ای و ژاپنی تو هر کشوری بره با افتخار فرهنگ و کشورش رو داد میزنه، اونوقت من ایرانی میرم هرجا، از اونجاییها، اونجایی تر میشم. اصلا میرم فرودگاه لهجم عوض میشه.
حالا توقع دارید اسم خلیج فارس چی باشه. مطمئن باشید اگه من بتونم فرهنگمو صادر کنم، اونوقت کسی دیگه خلیج رو عربی نمیگن و فقط میگن خلیج پارس.
ما چه توقعی داریم ها. منی که هر روز بیشتر تلاش میکنم یکی دیگه باشم، چطور میتونم فرهنگ صادر کنم ؟!؟!؟
خلیج فارس را سالهاست عربی کردهایم چون خیلی از شون می نویسیم
استاد، تاریخ رو فاتحان می نویسند. فاتحان هم پول دارند و هم زور؛ در حالت فعلی ما در مقایسه با کشورهای عربی نه پول داریم و نه زور پس اسم این خلیج هم تغییر خواهد کرد.
البته تغییر کردن اسم خلیج برایم مهم نیست! محل زندگی من پر از اسامی است که تغییر کرده مثلاً مشکین شهر، بستان آباد و ضایع تر از همه پارس آباد و من به تغییر دادن اسامی و فرهنگ عادت کرده ام…. بهتره اونقدر سکوت کنم که گوش خیلی ها از سکوت من کر بشه. موفق باشی استاد
امپراتوری پارس از بین النهرین ، ارمنستان و جنوب قفقاز در دوران جدید بسیاری از سرزمینهای خود را از دست داد ! واگذاری عراق به امپراتوری عثمانی، واگذاری افغانستان به بریتانیا طی قرار داد پاریس ، واگذاری سرزمینهای قفقاز به روسیه در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی، عهدنامه ترکمانچای و پس از نبرد روسیه و ایران، استانهای قفقازی ایران را برای همیشه به روسیه واگذار کرد و مرزهای جدید در طول رودخانه ارس شکل گرفت . طبق عهدنامه گلستان ، مناطق ارمنستان، جمهوری آذربایجان و شرق گرجستان که پیشتر بخشی از ایران بودند، به روسیه واگذار شدند. در سال ۱۹۳۵ در زمان سلطنت رضا شاه، نام ایران رسماً در مجامع بینالمللی به عنوان نام بخش بجا مانده از سرزمین ایران بکار رفت.( ویکی پدیا)
بی کفایتی زمامداران این کشور، آن را از یک قدرت بزرگ به گربه ای پرخاشگر و ستیزه جو تبدیل کرد.دامن زدن به تفاوتهای قومی و دینی زمزمه های تجزیه را رساتر می کند.نام خلیج را قدرت حاضر و حاکم در آن تعیین می کند. دغدغه من ایرانی خلیج نیست! من دل نگران آذربایجان غیور، کردستان دلاور، سیستان و بلوچستان مظلوم، بندرعباس ، بوشهر ، خرمشهر و …….
خلیج فارس! نمیدونم امروزه مردم اونقدر مشکل دارن که حتی نمیتونن بهش فکر کنن. یک عده هم که فقط تاسف می خورند که چرا اینجوری شده؟ شاید خیلیا خلیج فارس رو فقط به عنوان یه خلیج روی نقشه بشناسند اما در واقع خلیج فارس هویت ماست که داره کمرنگ تر و کمرنگ تر میشه اونقدر که دیگه برای خودمون هم مهم نیست. هویتی که خیلی وقته خدشه دار شده.هویتی که به جای اینکه مایه ی افتخار ما باشه داره به مایه ی ذلت ما تبدیل میشه. نمیخوام منفی نگر باشم ولی راهی هست که داریم طی میکنیم چقدر بهتر که هرچه زود تر این مسیر رو عوض کنیم. به امید روزی که همه کنار هم شاد باشیم.
سلام محمدرضای عزیزم.تک تک کلماتت حرفه حقه!ممنونم
بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند،تا ایندگان ندانند بی عرضگان این برهه از تاریخ ما بوده ایم. خسرو گلسرخی
فقط…ممنون از سيستم جديد سايتتون كه امكان اظهار نظر در مورد نظرات ديگران رو فراهم كرده، ايده خيلي خوبيه
از اون زمان خلیج عربی شد که ما امثال کوروش ها و آرتیمیس ها و مصدق ها… را نادیده گرفتیم و گفتیم اینها آدمای خوبی نبودند و سعی کردیم از فرهنگمون جدا کنیم و کسانی رو وارداین فرهنگ کردیم که اصلان هم زبان ما نبودند و در حد نام ایران نبودند…
حیف که نمیش همه چیو راحت گفت
سیستم مخالف و موافقتون خیلی خوبه. رفتم برا شاهین سلیمانی دیسلایک زدم خالی شدم. این که نظرایی که مخالف زیاد دارن رو برای دیدنشون باید کلیک کنیم ولی نمیدونم خوبه یا نه.
سلام دوست عزیز محلی برای درددل وتشکیل حلقه های ساختن وماندن
خلیج فارس زمانی خلیج عربی شد که۳۰ سال پیش شهرهای جنوبی ما کانال های عربی رابازبان انگلیسی می دیدند ودرایران ویدئو کفربود وقاچاق
خلیج فارس زمانی خلیج عربی شد که۴ سال پیش وام هایی که به اسم توسعه وبهبود صنعت کشور امضاء می شد صرف خرید هتل دردبی می شد.
اگر قراراست تمدن واقعی ایران برگردد ازخودمان باید شروع کنیم. که برای ایران وساختنش قدم برداریم.زشت رااززیبایی جدا کنیم و رسوا کنیم.
موفق باشید
ياد متني زيبا (نامه اي به پسرم) از استاد پرويز ناتل خانلري افتادم كه خيلي خيلي دوستش دارم مثل شما محمدرضاجان
….و من آرزو دارم که فردا تو در صف کسانی که به قدر و شأن خود پی بردهاند، میدانند که اگر برای ایران آبرویی نماند خود نیز آبرو نخواهند داشت. میدانند که برای کسب این شرف کوشش باید کرد و رنج باید برد.
آرزوی من این است که تو هم در این کوشش و رنج شریک باشی. مردانه بکوشی و با این دشمن درون که فساد است به جنگ برخیزی. اگر در این پیکار پیروز شدی دشمن بیرون کاری از پیش نخواهد برد.
و گیرم که بر ما بتازند و کار ما را بسازند، باری اینقدر بکوشیم تا پس از ما نگویند که مشتی مردم پست و فرومایه بودند و به ماندن نمیارزیدند.
زان پیش که دست وپا فرو بندد مرگ
آخــــرکم ازآنکه دست وپائی بزنیـــــــم.
سلام استاد مجازي من
خوشحال نيستم از اينكه نميتونم حس وطن پرستي داشته باشم
خوشحال نيستم از اينكه عنوان مليتي را به دوش ميكشم كه بايد به گذشتههاي دورش افتخار كنم
خوشحال نيستم كه نمي خواهم زحمت يك تلاش مذبوحانه را با راي خودم براي دفاع از نام بخشي از كشورم به جان بخرم.
خوشحال نيستم كه يكي از زخم هاي عميق وجودم نداشتن احساس غرور و افتخار براي كشورم است.
استاد ارجمند: اندكي پيش تو گفتم غم دل، ترسيدم/كه دل آزرده شوي ورنه سخن بسيار است.
دست و پنجهتان درد نكند. با لبخند
“نامی که اگر برایش جسم و جانمان را نگذاریم، چند قرن دیگر روی هیچ نقشهای باقی نخواهد ماند و فرزندانمان باید امضای الکترونیک جمع کنند که ثابت کنند کشوری به نام ایران وجود داشته است.
بیایید بیشتر تلاش کنیم…” مرسی بسیار زیبا بود…
از یک آدم کاملا معمولی، بی هیچ قدرت اجرایی ، در این مورد چه کاری ساخته است؟
چه جالب.اونقدر رای منفی گرفتم که کامنتم حذف شده.روزی که من نظر گذاشتم این همه کامنت زیبا و روشنگرانه اینجا نبود.من فقط یه سوال پرسیدم.اونم در محضر یه استاد ودانشجویانش و فکر نمی کردم ندانستن اینجا عیب محسوب بشه.از اونایی که رای منفی دادن می پرسم با همین سعه ی صدرتون می خواین نام مقدس خلیج فارس و ایران عزیز رو احیا کنین و زنده نگه دارین؟
پرنیان جان من فکر می کنم سایر دوستان این برداشت رو داشتن که جملت بیشتر به حالت استفهام انکاری بوده نه سوالی و با این برداشت به جمله شما رای منفی دادند.
من ترجیح میدم قبل از اینکه دنبال احیا کردن اسم یه مشت خاک باشیم، دنبال احیا کردن انسانیت توی وجودمون باشیم… ما یادمون میره که آدما ارزششون از همه چیز بیشتره و باید قدرشو بدونیم… ما همدیگرو یادمون رفته، فقط دنبال یه سری نماد میگردیم! اسم آدما رو روی خیابونا میزاریم، عکس پروفایلمونو عوض میکنیم عکس اون آدمرو میزاریم، اما اگر ازمون بخوان یه کوچولو برای این آدما هزینه کنیم، یادمون میره که اونا هم مثل ما آدمن! خسته ام از آدمایی که فقط خودشونو میبینن… خسته ام از آدمایی که فقط پشت مانیتور پشت همن! خسته ام…
سلام استاد عزیز همین حالا که در حال خاندن این متن هستم به دوستم شمارو معرفی کردم و با هم خوندیم این درد نامرو ////
استاد این روزها سربازم با این حال گاهی برای نفس کشیدن به سایت شما میام
کاش مطلبی هم در مورد سربازی مینوشتید …
آری…
هیچ پدیده ی یک شبه ای اتفاق نمی افتد. هیچ عارضه ای تنها یک دلیل ندارد
بی حس شدن مان نسبت به هریک از وظایف مان درباره خودمان، کشورمان و عزت همه جانبه برای مردممان، دیر یا زود رخ نمایی میکند.
و اگر ما همیشه دیر می کنیم بدانیم هیچ قطاری برای ما توقف نخواهد کرد.
و تلخیش اینجاست که اینقدری که ما گفتیم خلیج عربی، عربها نگفتن!
خاک به سرم! دیدی چی شد فائزه؟! دیگه نمیتونی بی فکر حرف بزنی! چه کار سختی آخه… : ))
(آقا این کارا چیه؟! ما اینجا برای دلمون می نوشتیم. فکر میکردیم خونه خودمونه. الان کاملا حس میکنیم در جامعه حضور داریم. 😉 )
فائزه جان.
به نیچه گفتند: تو که با اخلاق مشکل داری، در فلان نوشتهات که به خیلی موضوعات و توهمات حمله کردی، به اخلاق حمله نکردی!
گفت: «نام بردن از بعضی چیزها آنها را تقویت میکند. برایم اخلاق آنقدر مهم نبود که حتی نامش را ببرم» (کتاب Ecce Homo)
نمیخواهم بگویم اخلاق خوب است یا بد. اما حرفم این است که نیچه هم مانند تو فکر میکرده 😉
آخه نیچه شاگرد من بود! اتفاقا شاگرد خوبی هم بود. راضی بودم ازش. یادش بخیر… 🙂
مرسی که منو به یاد یکی از بهترین شاگردام انداختید 😉
(ما دقیقا با فیلم امریکایی پیامبر هم همین کارو کرده بودیم…)
خانم معلم ،نیچه سلام رسوند ،گفت به خانوم معلم بگو خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم ،همیشه در قلب منی 🙂
آخی! بچه م از بچگیش با محبت بود! 😉
(امشب نیاد به خوابمون، مارو بترسونه!!!!!)
ما پدرهامون برای زنده نگه داشتن نام ایران و ایرانی و خلیج فارس رفتن
و هروقت لازم باشه باز از جونمون مایه میگذاریم و این بار خودمون میریم
من فکر می کنم در حال حاظر لازمه همه از جون مایه بذاریم تا خودمون رو اصلاح و کشورمون رو آباد کنیم…
در حال حاضر هم همین کار رو داریم میکنیم.
اهل شعار دادن نیستم ولی روزی که شیرینیه دکترا و بورسیه ی خارج از کشور رو به لقاش بخشیدیم و با همرزمهای فعلیمون وارد مناطق محروم پایتخت شدیم، یعنی لباس رزم به جا مونده از پدرانمونو تنمون کردیم و از جون و زندگیمون داریم مایه میگذاریم
(البته من اصلن با دکترای خارج از کشور مخالف نیستم)
کاملا موافقم.
مهم این نیست که اسمش چی باشه. مهم اینه که واقعا چی باشه.
خیلی غیرتی شدنهایی که نهایتش یه رای تو سایتهای مختلفه خنده دارن. ای کاش اگه غیرتی هم میشیم درست غیرتی شیم.
خداییش اگه همین حالا بخواید انتخاب کنید برید دبی گردش یا کیش کجا میرید؟
mina90 حرف دل مرا زدید من نزدیک خلیج فارسم و مثلا میگم امروز میخوام برم دریا اسمش برام مهم نیست چیستی اون برام مهمتره ودر ضمن اگه تسلط عربها روی خلیج فارس رو میدید خوتونم نتیجه میگرفتید که از خلیج فارس فقط یه اسم مونده وبس.
آقا mohammad میدونید من معمولا مشکلات رو به خودم ربط میدم. حالا تو هر مقیاسی که فکرشو بکنید. مثلا تو رابطه به خودم نسبت میدم. تو دانشگاه به کلاسمون. تو دنیا به خودمون. نمیدونم شاید بعدا به این نتیجه برسم که این طرز تفکرم اشتباهه.
دیروز با بابام داشتم راجع به این که یه کاری رو شروع کنم حرف میزدم بابام نظر خودشو داشت میگفت و اینکه این فکر من آینده تضمین شده ای نداره.
منم بهش گفتم اگه ما هممون بخوایم مثل انگل به یه درآمد ثابت وصل شیم (قصدم توهین به هیچ کسی نیست. منظورم همون فروختن رویاهامونه. فقط چون دارم نقل قول دیروزمو میگم این جمله رو هم نوشتم) این مملکت هیچ پیشرفتی نمیکه. من فکر میکنم ماها رویاهای بزرگی نداریم. یا اگه داریم بیگدار به آب میزنیم (اعتقاد دارم بیشترکارا رو اصولی انجام نمیدیم). بعدم که زمین میخوریم میشیم عبرت دیگران و مرتب سرزنش میشیم.
فکر میکنم اگه دغدغه این مسایل رو داریم باید یه تکونی به خودمون بدیم. خلیج فارس نمونه بارزشه. میدونید این روند رو ما بهش عادت کردیم.
مثلا من که تو یه شهر کوچیک زندگی میکنم و منطقه محروم هم هست (هرچند من به محرومیت به عنوان یه عامل بازدارنده برای پیشرفت نگاه نمیکنم. اتفاقا لذت بخشتر برای من اینه که تیم شعبانعلی رو خودم پیدا کنم نه آماده بذارنش تو حلقم) خیلی بده که رویام این باشه که برم تهران تا بتونم از امکانات اونجا بهره ببرم. باید سعی کنم امکانات اونجا رو اینجا بیارم.اینجا هرکی تو زمینه خاصی خوبه مهاجرت میکنه. این جوریه که ما کم کم داریم خیلی چیزا رو از دست میدیم نه فقط خلیج فارس تو وجهه بین المللیش. تو هر مقیاسی که نگاه کنیم یه حرکت رو به عقب میبنیم. ما خودمون میخوایم و به کسانی که میخوان کمک میکنیم که عقب بمونیم.
زیباتر از این هم میشد گفت یعنی ؟! … فقط میگم ممنون…