قمارباز حرفه ای، یک دست «خوب» ورق را به سادگی به امید دست «خیلی خوب» ورق، زمین میریزد.
اما قمار باز آماتور، یک دست معمولی را نگه میدارد و با هیجان به پشتوانه همان دست معمولی، برای دیگران رجز میخواند…
——–
پی نوشت: منبع جملاتی که نقل میشوند اما منبع برای آنها ذکر نمیشود، خودم هستم!
آموزش مدیریت کسب و کار (MBA)
دوره های توسعه فردی
۶۰ نکته در مذاکره (صوتی)
برندسازی شخصی (صوتی)
تفکر سیستمی (صوتی)
آشنایی با پیتر دراکر (صوتی)
مدیریت توجه (صوتی)
حرفه ای گری (صوتی)
هدف گذاری (صوتی)
راهنمای کتابخوانی (صوتی)
آداب معاشرت (صوتی)
کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی
کتاب های روانشناسی
کتاب های مدیریت
حرفه ای ترین قمارباز خداست در مقابل ابلیس شاید. ریسک کرد و انسان رو به فرشته ترجیح داد و ریسک کرد و به ابلیس مهلت داد برای اغوای انسان. باید من هم ریسکی کنم شبیه ریسک خدا! شاید ریسک از دست دادن بهشت برای نرفتن به جهنم…
ریسکش را دوست دارم
سلام
دات یک انسان کامل کمال جویه حالا در هر حرفه وکار میخواد باشه اگه خلاف کار باشه معمولا دوست داره بهترین باشه اگر دنبال تحصل باشه دوست داره ادامه بده اگر خداشناسی باشه به عالیترین رتبه میخواد باشه
همه رفتارهای آدما برمیگرده به هدفی که دارن یعنی چی براشون مهمه
قمار باز حرفه ای یه دست خیلی خوب براش مهمه پس برای رسیدن به اون تلاش میکنه
قمار باز آماتور چون نمیتونه ریسک بکنه و میدونه که توانایی بیشتر نداره و تازه ترس از دست دادن موقعیت فعلی رو داره ترجیح میده دست معمولی رو حفظ کنه
هر کس از توانایی خودش بهتر خبر داره
سلام
به نظر من تعريف خوب برای آماتور ها با تعريفش برای حرفه ای ها فرق می کنه برای همين هم هست که حرفه ایه دستی رو زمين ميندازه که از نظر راوی ما دست خوبيه.
شايد حرفه ای ها يک برد کوچک رو مانعی برای رسيدن به برد اصلی و مطلوب می بينند.
نمیدونم، ايشااله وقتی حرفه ای شدم خوب حال يک حرفه ای رو درک خواهم کرد.
نفر آخر
محمد رضا جان من این روزا خیلی سر در گمم تو هیچ انتخابی اینقدر مشکل ندارم که تو انتخاب همسر دارم تا حالا به قول شما مثل یه قمار باز حرفه ای رفتار کردم ولی میترسم آخرم اونی که می خوام گیرم نیاد. این همایش انتخابتونم که حالا حالاها مونده به نظرت چه باید کرد؟
سحر جان. نمیدونم اینجا چی جواب بدم. فقط میدونم که روشی که تو انتخاب کردی ریسکش خیلییییییییییی کمتر از روش انتخاب شتابزده است. به شرطی که به وسواس نرسه. راستی از حرفت ایده یه سوال به ذهنم رسید الان مینویسم تو سایت.
آخه چی بگم!؟ 🙂
سلام
این قمار باز حرفه ایی قبلا یه آماتور بوده که با کسب تجربه شکست و خطا کردن به حرفه ایی تبدیل شده درسته؟
یه پینه دوز یه روزی فرمانده میشه،بهش میگن تو که فقط یه پینه دوز بودی چطوری به اینجا رسیدی؟؟؟
گفت:من پینه دوز خوبی بودم…..
شایدم ربطی به این پست نداشته باشه ولی یادش افتادم :دی
پــــــوکر باز حرفه ای! ولی چه حسرتی داره، وقتی همون دست معمولی استریت یا فلاش بیاد.
البته شانس تازه کار یادتون نره(;
با سلام و ارادت ، سوالی را که جوجه قمار باز پرسیده سوال من هم هست ، لطف می کنی اگه جواب بدهی .
فکر میکنم این “برای فکر کردن” های شما چیز خوبی از آب در بیاد!…حد اقل برا من که جدیه!
من زیاد از بازی ورق سر در نمیارم، اما فک کنم باید به جای “قمارباز حرفه ای ” نوشت: “قمار باز واقعی”
اصلا اسمش روشه، قمار باز!
دوست دارم جایی باشم که دیگه کلا هیچ فکری نکنم تا مرگ
کیا جان. بعد از مرگ یه جایی میریم که دیگه فکر نمیکنیم تا… همیشه! 😉
اتفاقا منم میخواستم همینو بم.البته ریسک بنظرم چیز باحالیه فوقش اگه شکستم بخوری صاحب یه تجربه میشی و تجربه ها همیشه پشتوانه کارای بعدیمونن.محمدرضا خان منظورتون که نشستن برا حرکت بعدی رقیب نبوده که؟ما میتونیم شرایطو بدتر یا بهتر کنیم!
کارت هایی که دستمون هستن رو نمی توانیم تغییر بدیم ، پس باید خوب بازی کنیم
سلام استاد…وقت شما بخیر
۲ روز پیش براتون ایمیل زدم .ممنون میشم بنده را راهنمایی کنید.
خیلی به راهنماییتون نیازمندم..
موفق باشید.
مگه قبلا” نگفتی : قمار باز حرفه ای کاری نداره دستش خوب اومده یا بد ، بلکه با داشته هاش سعی می کنه بهترین بازی ای رو که میتونه ارائه بده ، چون بازی اون در حقیقت بازی تصمیم هست و حالا می گی : قمارباز حرفه ای، یک دست «خوب» ورق را به سادگی به امید دست «خیلی خوب» ورق، زمین میریزد .
به قول مهران مدیری این که گفتی یعنی چه ؟
سلام محمدرضا
یه کمی در کارت تاخیر شد دلواپس شدیما
نکن با دل ما این جور.
این نگاه قشنگت به پدیده ها و درس گرفتن از اونا چقدر به ادم انرژی میده .
از چیزای بد هم نتیجه های خوب گرفتن ، کم هنری نیست .
هنریه که جز مردان خدا راه اون رو بلد نیستن .
امید که هنر کنار گذاشتن مهم ها به امید رسیدن به مهممتر ها را پیدا کنیم …
از چیزهای بد , نتیجه خوب گرفتن ، درس تجربه است جواد عزیز . ابدا ربطی به خداباوری یا ناباوری ندارد .
سلام استاد. همینه حکایت زندگی این روزای خیلی از ماها . مخصوصاً که این یکی از ویژگی های شغل کارمندیه. رکود و عدم ریسک پذیری شده سرلوحه ی خیلیامون. چقدر عنوانش قشنگ بود. این اسم باعث می شه آدم ناخوداگاه عمیق تر به مطلب نگاه کنه. با احترام
سلام…
البته این کار،کار هر کسی نیست.
ما ها معمولا آدم های بی ظرفیتی هستیم که تا یه موقعیت خوب و مشدی پیدا میکنیم،خودمون رو گم میکنیم و توش غرق میشیم.
این کار(باخت امروز برای پیروزی های فردا)گاو نر میخواهد و مرد کهن.که خداییش من نه گاو نرم،نه مرد کهن.
ولی سعی میکنم خودمو حداقل به یکیش برسونم.
خیلی مخلصم