هنگام مرتبسازی فایلهای قدیمی و طبقهبندی آرشیوها، به چند عکس برخوردم که با وجود کیفیت پایین دوست داشتم اینجا بازنشرشون کنم.
عکسها، مربوط به سال ۲۰۱۱ هستند.
اون زمان، یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم این بود که بازیهای شبیه سازی مدیریتی داشته باشیم و در چند اتاق همزمان اجرا کنیم و تیمهای مختلف وجود داشته باشند و بسته به سناریوی بازی با هم رقابت یا همکاری کنند.
کیفیت اون کارها خیلی ابتدایی بود (و البته تجربهای هم در اون زمینه نبود. یا لااقل در ایران یادم نمیاد که قبلش به صورت جدی دیده باشم). اما تجربهی خوبی بود و باعث شد به یک نتیجه برسم که هنوز هم باور دارم: اگر چه امروز فضاهای مجازی متعددی در وب وجود دارد که امکان چنین بازیهایی را فراهم میکنند، اما هنوز هم شکل فیزیکی این نوع فعالیتها (که تیمها کنار هم باشند و با هم صحبت کنند و بحث کنند و خط مشیها و سیاستهای خودشون رو اعمال کنند) به نظرم یک تجربهی آموزشی متفاوت محسوب میشه (منظورمبهتر نیست. واقعاً متفاوت است. به همون معنایی که در این واژه پنهان هست).
***
***
این نوع نرم افزارهای شبیه سازی کسب و کار را – حتی با وجودی که گاه ظاهر آنها ممکن است غلط انداز باشد – نباید با نرم افزارهای گروه SIMs (یا سایر نرمافزارهای مشابه) اشتباه گرفت (درست همانطور که Flight Simulator مایکروسافت و یا مثلاً Flight Gear را نباید با بازیهای جنگ هوایی اشتباه بگیریم).
طی چند سال گذشته، سرویسهای آنلاین بازیهای مدیریتی خوبی هم به وجود آمدهاند، اما حساب کاربری آنها نسبتاً گران است (هر بار لاگین و یک جلسه حضور بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ دلار قیمت دارد) و البته دسترسی به بعضی از آنها مسدود است (که علت این را هم مثل خیلی از مسدودیهای دیگر در محیط اطرافمان نمیفهمم). اما با کمی جستجو میتوانید نمونههایشان را ببینید.
همهی اینها را گفتم که بگویم به نظرم طراحی نرم افزارهای شبیه سازی مدیریتی، به نظرم از ایده هایی است که میتواند ارزش آفرین و ثروت آفرین باشد و احتمالاً میتوان خروجی آنها را به شکلهای مختلف (از سرویس آنلاین تا اپلیکیشن موبایل یا کارگاههای حضوری) عرضه کرد.
طی دو یا سه سال گذشته چند بار برای چنین کاری فکر کردهام و در مسافرتها جلساتی هم برای پیگیری آن با شرکتهای مختلف برگزار کردهام، اما برآوردم این است که به دو شیوه میتوان به چنین پروژهای نزدیک شد:
- یا حدود دو تا سه میلیارد تومان سرمایه گذاری اولیه انجام شود
- یا کسب و کاری از صفر شروع کند و به تدریج توسعه پیدا کند و Evolve شود و از خودش در بیاورد و در خودش بریزد (شبیه کاری که ما در متمم میکنیم).
در مورد اول، هنوز چنین پولی ندارم و در مورد دوم، چون خودم در کنار کارهای شخصی درگیر متمم هستم قاعدتاً نمیتوانم کار دیگری را در اولویت قرار دهم.
اما همیشه جایی در گوشهی ذهنم هست که کاش کسی پیدا شود و یک برنامه پنج تا ده ساله برای توسعه چنین سیستمی در نظر بگیرد و پیاده سازی کند.
پی نوشت: این عنوان و عنوانهای مشابه را البته در چند سال اخیر در کشورمان اینجا و آنجا دیدهام. اما لااقل تا جایی که من تحقیق کردهام، جنبهی تجاری آنها بیشتر از جنبهی آموزشی بوده و در انتخاب نرم افزارها هم آنقدر که انتظار میرفته سلیقه به خرج داده نشده.
البته احتمالاً به خاطر ملاحظات مالی هم هست. چون راحت نمیتوان از مردم برای یک کارگاه یک روزه یک میلیون یا بیشتر پول گرفت. پس قاعدتاً چارهای نیست جز اینکه به تناسب کاهش هزینه، کیفیت کاهش داده شود. طبیعتاً در چنین شرایطی، سفارشی سازی (Customization) راهکارهای خارجی و یا طراحی از ابتدا (Zero-based Design) در میان گزینهها قرار نمیگیرند.
موضوع جالبی بود
محمدرضا می خواستم اگر خودت و دوستان موافق باشید، یک دسته بندی درست کنید تحت عنوان “ایده”
البته میدونم اگر شما بخوای اسم بگذاری به این راحتی و بازاری اسم نمی گذاری. مثلا می گویی ” پیشنهاد های ارزش آفرین”
یعنی اسم گذاری به شکلی انجام میشه تا اونایی که اهلش هستند پیداش کنند و بخوانندش. نه کسانی که صرفا وب گردی می کنند.
بگذریم
تو این دسته بندی شما مثل همین مطلب از ایده هایی که:
انجام شده ولی بی کیفیت بوده
هنوز انجام نشده
انجام شده ولی بازارش هنوز جا برای عرضه بیشتر دارد
انجام شده به دلیل مشکلات داخلی شکست خورده
ایده خارج از ایران پیاده شده ولی در ایران هنوز کسی اطلاع نداره و بازاری خوبی می تواند داشته باشد
برای ما اینجا بگید. و دوستان هم نظر بدند یا از آن ایده استفاده کنند و کسب و کاری را ایجاد کنند.چون شما پای صحبت های خیلی از مدیران، کارآفرینان و استارت آپ ها بوده اید و خیلی هم اهل سرچ و مطالعه هستید.
شاید همین جا حالا که همدیگر را می شناسیم، یکی گفت من برنامه نویسیش را بلدم، یکی گفت فروششم با من.
یا اصلا نه هر کس ایده را بگیره بره برای خودش اجرا کنه.
ای کاش یک روز آنقدر آنالیز اطلاعات و شاخص ها در متمم قوی بشود که ۵۰۰ نفر اول کسانی که توسط متمم و مطالب یاد گرفته از آن، ارزش آفرینی و ثروت آفرینی کردند معرفی شوند.
این دومین مطلبی بود که(تا آنجایی که ذهن من یاری می کند، چون من کل این سایت را خوانده ام) شما در مورد یک ایده صحبت کردید.
دفعه اول هم اشاره کوچکی داشتید در پستی که در جواب یکی از دوستان بود و اشاره ای به مورد سایت جراحان زیبایی کردید.(البته ناگفته نماند دوست دارم این ایده را پیاده سازی کنم)
چون به عنوان مثال من و شرکتم برای انجام کسب و کارهای آنلاین آمادگی نسبی خوبی داریم.
البته محمدرضا در این زمینه بیکار ننشستم و یک چارتی دارم تهیه می کنم برای فیلتر کردن ایده ها.
به نظر من این روزها با این وضعیت دلار و هزینه های حمل و نقل، کسب و کار آنلاین اگر محصول دیجیتال (مثل کارت شارژ یا بلیت هواپیما) و یا خدمت (مثل اجاره خانه مبله یا سایتی مثل دیوار) باشد دیگر هزینه ارسال و شبکه توزیع و انبار داری و …. خیلی چیزها را نداره.
راستی اگر فعالیتم توی متمم کم شده نذارید پای تنبلی، مشکل چشمی پیدا کردم برای اینکه خیلی از لپ تاپ استفاده می کنم.
در آخر ممنون که ما رو به خانه خودت راه میدی.
سلام حمید.
امیدوارم مشکل چشمی تو، در حد همین مشکلات متعارَفی باشه که کم یا بیش، همهمون گرفتارش میشیم. نه یه مشکل حاد و جدی. اگر چه توضیح بیشتر ندادی، اما اگر به خاطر استفادهی زیاد از لپتاپ باشه، امیدوارم در حد خستگی چشمی یا مواردی از این دست باشه.
در مورد اینکه یه جایی ایدهها فهرست شه و بچهها هم موارد جدیدی رو بهش اضافه کنن، کاری خوب و منطقیه.
دیروز با همکارام صحبت کردم ببینیم چنین چیزی رو میشه یه جایی در متمم جا داد یا نه (خودم حس میکردم اونجا بهتره).
اما بچهها پیشنهاد کردن که منطقیتره توی روزنوشته باشه که هزار جور قانون و قاعده و چارچوب متمم بهش اعمال نشه.
یکی دو مورد دیگه چنین بحثهایی اگر مطرح شد، اونها رو «یک کاسه» میکنم و یه جایی، گوشه یا کناری میذارم که دیگه همیشه اونجا بنویسیمش.
منم مثل تو فکر میکنم که فضای آنلاین ایران برای عرضهی محصولات دیجیتال هنوز خیلی جا داره.
هنوز سهم فعالیت فیزیکی در بسیاری از پروژههای دیجیتالی کشور بالاست و کارهای Pure Play رو کمتر میشه دید (بر اساس همون ماتریس سه بعدی طبقه بندی کسب و کار میگم).
راستی اگه داشتی چارت تهیه میکردی برای ایدهها، یه جایی هم به یک سایت Product Review خوب ایرانی بده.
من الان اگر یک رستوران خوب برم یا از رستوران ناراضی باشم، یا از یک پزشک راضی باشم یا یک دوربین عکاسی بخرم و راضی باشم یا نباشم و موارد مشابه، زمین بیطرفی وجود نداره که بتونم برم اونجا نظرم رو اعلام کنم تا بقیه ببینن.
سهم بسیار زیادی از Review ها که در فضای دیجیتال فارسی منتشر میشن، بر روی پلتفرمهایی هستند که خودشون عرضه کنندهی اون کالا یا خدمت هستند و طبیعتاً نمیشه اعتماد چندانی کرد.
اگر هم این کسب و کارها، محصولی رو به عنوان «پیشنهاد ویژه» یا «پیشنهاد ما» مطرح میکنند، منطقیتره که این پیشنهاد رو Promotion تفسیر کنیم و نه Recommendation.
CNET الان به یک Megacontent Provider تبدیل شده. اما حتماً یادت هست که هستهی اولیهاش Product Review بود.
اگر روی یک محصول خاص هم بخوایم مثال بزنیم فکر کنم Booking نمونهی عالی باشه. من همیشه هتلهام رو از روی بوکینگ انتخاب میکنم و خیلی هم راضی هستم و موارد متعددی را دیدهام که در هتلهای تاپ (که فکر میکنی تکذیب یا تایید ما غباری بر دامن اونها نمینشونه یا از شونهشون باری برنمیداره) چجوری بهت التماس میکنند که در بوکینگ اونها رو به شکل مثبت ارزیابی کنی.
البته چالشهای خاص این کار هم هست:
اینکه باید به شکلی چیده بشه که عرضه کنندگان کالاها و خدمات، شکایت نداشته باشند یا ناراضی نشن و به هر حال همکاری کنن.
و نکتهی مهمتر اینکه مدل درآمدی چی باشه.
من تا حالا سه شیوهی متفاوت کسب درآمد رو دیدهام:
بعضیهاشون فضای تبلیغاتی میفروشن.
بعضیهاشون، Sponsored Content میگیرن و منتشر میکنن.
بعضی ها هم، اطلاعات رفتاری میفروشن.
چند سال پیش در ماجرای عرضهی یک گوشی موبایل جدید، متوجه شدم GSMArena در مقابل یک قیمت چند ده هزار دلاری، گزارشی رو ارائه میده بهت که میگه فلان محصول تو، دقیقاً با چه محصولاتی از چه برندهایی Compare میشه (طبیعتاً داشتن این اطلاعات توی قیمتگذاری خیلی ارزش داره و اگر حتی ۵ دلار قیمت رو بر اساس اینها تعدیل کنی، ممکنه میلیونها دلار تفاوت در سود ایجاد بشه). GSMArena حتی بر اساس حوزهی جغرافیایی هم این گزارشها رو داره.
به هر حال اگر چه انتخابها و تصمیمها و چالشهای زیادی در مسیر چنین کاری هست، اما همچنان به نظرم یک سایت Product Review اگر بتونه اعتماد خوبی جلب کنه و مهمتر از اون، به شکلی کاربرانش رو Identify بکنه که به بازیچهی حقوق بگیران برندها تبدیل نشه، احتمالاً میتونه یه کسب و کار خوب باشه.
حداقل به نظرم انقدر ارزش داره که در فهرست ایدههایی که تنظیم کردی (اگر هنوز چنین چیزی نیست) اضافهاش کنی و بلافاصله خط بزنی 😉
سلام محمدرضا
امیدوارم خوب باشی
از پارسال که قرار شد بحث ایده یه کتگوری جدا بشه، شما قول دادی اگر پستی مطرح شد که ایده توش بود بعد از یه مدت همه این ها را یه کاسه کنید.
این سری کامنت نذاشتم برای اینکه کتگوری ایده اضافه کنید، این سری خواهش دارم در مورد ایده هم بنویسید، چون این پیش نیاز خواهش قبلیمه.?
گفتم فکر نکنید یک سال گذشته یادم رفته?
راستی در مورد product review هم از عید دست به کارش شدیم، بررسی های اون هم انجام شده. بخش فیلتر کردنش و کارهای فنی پشتش خیلی انرژی بر بود. اخه می خوام یه کار تر تمیز از آب در بیاد.
سلام
ایده جذاب و خوبیه، شاید که این مدت گیمیفیکیشن رو کمی بیشتر خوندم و مثال دیدم این ایده شما خیلی بیشتر برام جذاب باشه.
اگر که فرصت نکردین خودتون مستقیم روش وقت بذارین شاید از الان بد نباشه ایده ش رو توی متمم مطرح کنین و بچه ها نظرات و ایده هاشون رو بگن و کم کم راه حل های خوبی بیاد وسط و به مرور هم شاید وقتتون آزادتر بشه و بتونین بیشتر روش وقت بذارین.
من شبیه این ایده رو برای پیاده سازی و آموزش ERP در یکی از هولدینگ های بزرگ معدنی پیشنهاد دادم، به همکارام گفتم که پیاده سازی ERP همیشه جزو سخت ترین کارها بوده ولی اگر ما بتونیم گیمی طراحی کنیم که تمامی فرآیندهای سازمان توش باشه و کارهای روزانه و اتفاقاتی که می افته رو بشه به صورت گیم و سرگرم کننده طراحی کرد و کارکنان سازمان بتونن با این گیم ارتباط خوبی برقرار کنند، خیلی به پیاده سازی کمک می کنه و و کلی در وقت و سرمایه صرفه جویی میشه.
سلام.
یک ایده ی خام – همین جوری – به نظرم رسید گفتم بپرسم:
این که فرمودید راحت نمی توان از افراد بابت یک کارگاه یک روزه یک میلیون تومان پول گرفت، فکر کردم که در قالب کار گروهی یا از طریق شرکتها و سازمانها چی؟
پس زمینه ی فکرم این است که به هرحال با ارائه ی بازی به تعداد بیشتری از کارمندانِ سازمان ها، هم هزینه برای آنها کاهش پیدا می کند و هم در قالب گروهی – شاید- به شکل تعریف شده تر و هدفمندتر بتوان بازی را پیش برد.
البته به این شرط آدمها درست انتخاب شوند.
ممنون.
اتفاقاً آقای داداشی. یکی از اولین مواردی که به ذهن من هم رسید همین دو مورد بود:
یکی مشتریان سازمانی
یکی هم استفادهی گروهی
واقعیتش – لااقل در این لحظه – به نظرم دو راهی هستند که سادهتر و قابل دستیابیتر از بقیهی راهها هستند.
فقط در مورد مشتریان سازمانی، چالشی که وجود داره اینه که احتمالاً انتظار دارند خیلی از این بازیها و فعالیتها دقیقاً بر قامت سازمان و کسب و کار اونها دوخته بشه.
شما بیشتر از من تجربه دارید.
اما یه چیزی که در طی مدتی که به شکل فیزیکی معلمی میکردم تجربه کردم، این انتظار سفارشی سازی سازمانی بوده (که البته معقول و منطقی است و به نظرم حتماً باید چنین انتظاری وجود داشته باشه).
مثلاً کلاس یا سمیناری که از همه جا ثبت نام میکنند و شرکت میکنند، در مقایسه با کلاسی با همون موضوع و همون مدت زمان که در یک سازمان برگزار میشه، لااقل برای من یک چهارم تا یک پنجم زمان و انرژی میبرده.
چون در کلاس و سمینار عمومی، مخاطب احساس میکنه وظیفهی تطبیق مطالب با نیازها بر عهدهی خودش هست و در کلاس و سمینار سازمانی، این وظیفه رو – به درستی – بر عهدهی مدرس میدونه.
یادمه یه زمان توی انگلیس، یک مجموعهی آموزشی مشکل رو به شیوهی خوبی حل کرده بود.
به طور خاص نرم افزار شبیه سازی خرده فروشی و Retail Management داشت. هیچ ادعایی هم در زمینههای دیگه نداشت.
به شکلی، بین سفارشی سازی (مورد علاقه سازمانها) و تولید یک نرم افزار عمومی (قابل استفاده در فضاهای غیرتخصصی) تعادلی نسبی برقرار کرده بود.
به هر حال، مسئلهی مقیاس و Scale همیشه در آموزش فیزیکی یک چالش هست. همیشه این نگرانی هست که اگر یک راهکار طراحی و تولید و ارائه بشه، آیا اونقدر تقاضا وجود داره که سر به سر بشه یا سودده باشه؟
به شخصه، خوشحالم که در حال حاضر، حداقل در فضای مجازی این چالش کمتره و میشه از سراسر کشور (يا گاه بیرون کشور) مخاطب پیدا کرد. وگرنه اگر مثلاً ما میخواستیم در مورد مبانی تحلیل اکوسیستم حرف بزنیم، سر تمام میدانهای شهر هم فریاد میزدیم، چنین بحثی به حد نصاب نمیرسید. 😉
با سلام
یک پیشنهاد اجرایی برای حرکت در این زمینه ثبت یک زیر مجموعه متمم با یک عنوان مشخص و اعلام پذیزه نویسی برای سهام فقط توسط اعضای ویژه متمم با توجه به برآورد اعلامی شما حدود دو میلیارد سرمایه اولیه، مشتمل بر ۲۰۰۰۰ سهم یکصد هزار تومانی که هر عضو می تواند با توجه به علاقه و امکاناتش در این حرکت مشارکت داشته باشد .
البته پیشنهاد می شود که از اول در اساسنامه ذکر شود که ۲۰% از سود سالانه همواره جهت پشتیبانی از متمم در اختیار متمم قرار خواهد گرفت .
این حرکت را به سادگی با برآورد اولیه فرم ۱ علاقه مندی به خرید چه تعداد سهم برای اعضا می توان انجام داد و سپس بر اساس فیدبک گرفته شده حرکت کرد .
و امیدوارم این بار یک تجربه از مدل اول که ذکر کردید را تجربه کنیم . که سرعت پیشرفت و گسترش متفاوتی انتظار است . و بعنوان کوچکترین عضو آمادگی مشارکت ۱% از سهام اعلام می کنم .
محمدرضا اگر برات مقدور است چند Search Query و لینک مفید را معرفی کنی. من خودم به forio.com/store رسیدم که در SERPs نبود. فکر کنم با جستجوی Termهای management game یا management simulation game منابع خوبی پیدا نمیشن.
Business Simulation Games
BSG
Tycoon Games
CESim
Simunomics
من لینک ندادم که برام دردسر نشه. چون بعضیسایتها مسدود بودن. اما بهترین گزینهها رو با همین Query ها میتونی توی صفحه اول و دوم ببینی.
ببین یه بازی هم هست به اسم Capitalism.
خیلی ایدهاش دوست داشتنیه و به نظرم طراحی خوبی هم داره.
فقط ایرادش اینه که ۲۰۱۲ نسخهی II بازی اومد و احساس میکنم متوقف شده. UI ضعیفی داره. اما فرایندهای پشتش رو خیلی خوب تعریف کردهان.
Tycoon ها نسخههای آخرشون از سمت Simulation دارن به سمت Video Game میرن. نسخههای قبلیشون بهتر بودن.
حدسم اینه که نتونستن توی فضای آکادمیک و کسب و کار بازار پیدا کنن. دارن میرن سراغ مارکتهای عمومی و عامهی مردم.
این اتفاق وقتی افتاد که چند تا دانشگاههای بزرگ دنیا، تصمیم گرفتن خودشون Starting from scratch این جور پروژهها رو از اول طراحی و پیادهسازی کنن.
(راستش اگر کسی تا چند سال دیگه حرفهای کار نکنه، من اگر زنده باشم و متمم باشه، میخوام بعداً به تدریج بعضی از ماژولهای ساده رو، در متمم پیاده سازی کنم. نه در حد شبیهسازهای عجیب. اما بهتر از نمونههای جاهایی مثل MIT یا پرینستون. به نظرم اونها این نوع کار رو در مرکز استراتژیشون نمیبینند و به همین دلیل منابع کافی برای این نوع کار Allocate نمیکنند. اگر کرده بودند مثل خیلی پروژههای دیگهشون باید خروجی خیلی حرفهای میدیدیم).