مدیریت تغییر از جمله بحثهایی است که آنقدر تکرار شده که معنای خود را در ذهن بسیاری از ما از دست داده است. خیلی وقتها، تکرار یک موضوع باعث جدی گرفته شدن آن نمیشود. بلکه باعث میشود که ما در برابر واژه ها و مفاهیم مرتبط با آن، بی تفاوت شویم و شنیدن آنها هیچ احساسی در ذهن ما ایجاد نکند.
زمانی نوشته بودم که این روزها هر کسی که از خلاقیت میگوید، یک بار هم این جملهی Think Outside The Box را برای ما فریاد میکند. اگر قدیم مشکل ما این بود که خلاقیت را با فکر کردن درون چارچوبها محدود و معدوم میکردیم، الان شعارهای جدید، خود چارچوب جدیدی ایجاد کردهاند. به همین دلیل است که من یک بار نوشتم:
!Forget this f..cking box. Just think plz
وضع حوزهی مدیریت تغییر هم خیلی متفاوت نیست. جملههای کلیشهای ثابت، همه جا رایج شدهاند: «تنها چیزی که در جهان ثابت است تغییر است!». یا اینکه: «اگر ما چشممان را به روی تغییر ببندیم، تغییر چشمش را به روی ما نخواهد بست» و دهها جملهی مشابه. در این شرایط، کار کسی که میخواهد از تغییر بنویسد خیلی دشوار خواهد بود. به خاطر اینکه از یک سو نمیتوان آن موضوعات مهم را فراموش کرد و از سوی دیگر، آن موضوعات مهم، آنقدر تکرار شدهاند که تکرار آنها می تواند احساس بسیار بدی برای ما ایجاد کند.
اما به هر حال، من این ریسک را پذیرفتم و امسال در سمینار مدیریت تغییر، از ناحیه امن حرف زدم. طبیعی است که فرصت سمینارها محدود است و هیچ وقت نمیتوانی همهی آن حرفی را که داری، به مخاطب منتقل کنی. این بود که تصمیم گرفتم به تدریج، طی چند نوشته، حرفهایی را که در آنجا مطرح کردم و حرفهایی را که به خاطر فرصت محدود نتوانستم به میزان دلخواهم شرح و بسط دهم در اینجا مطرح کنم.
اسلایدهای سمینار مدیریت تغییر را در اینجا برای دانلود میگذارم تا فضای سمینار و اسلایدها مشخص باشد. اگر چه اسلایدهای من، معمولاً تعدادی عکس هستند و مطلب خاصی در آنها وجود ندارد!
اگر چه در ادامه، تمام موضوعات را به تفصیل توضیح خواهم داد، اما توضیح یک نکته (مربوط به اسلایدهای دوم و سوم) میتواند در همینجا مفید باشد. ما همیشه وقتی از تغییر و مدیریت تغییر حرف میزنیم، در مورد مقاومت در برابر تغییر هم حرف میزنیم. اما معمولاً مقاومت در برابر تغییر در نگاه اکثر ما، زمانی است که خودمان و یا دیگران به صورت شفاف و صریح با تغییر مخالفت میکنیم.
به عنوان مثال، وقتی مدیری میگوید همکاران من در استقرار نظام پاداش و پرداخت جدید مقاومت کردند، منظورش این است که یکی از همکاران، جلسهای را به نشانه ی اعتراض ترک کرده و یا اینکه پس از دریافت حقوق ماهیانه، استعفا داده است. حتی وقتی می گوییم که «من در برابر این تغییر مقاومت کردهام یا ناخواسته مقاومت دارم» معمولاً فرض ما بر این است که رفتارهای مشخصی در مقابل آن تغییر انجام دادهایم.
اما قبل از اینکه مقاومت در برابر تغییر به مرحلهی عمل و رفتار برسد، مقاومت در برابر تغییر در ذهن ما انجام میشود.
چند روز پیش، برای خوردن غذا به یک رستوران رفتم. پدر بزرگ محترم و متشخصی را دیدم که نوهی هشت یا نه سالهاش را آورده بود تا ضمن مهمان کردن او در یک وعدهی غذا، او را نصیحت کند. معمولاً این نوع جلسات، برای جوانهای بیست و چند ساله برگزار میشود و بعد هم پدر یا پدربزرگ یا مادر، تلاش می کنند به بچهها بگویند که عاشق نشو و فعلاً به درس خواندنت برس و بعداً هر کاری خواستی بکن. اما این آدم برای تو دوست خوبی نیست و …
اما این بار جالب بود. پدربزرگ داشت نوهاش را در مورد استفاده از موبایل نصیحت میکرد. اینکه چرا همیشه در مهمانیها موبایل دست توست. اینکه سواد و خلاقیت از تو گرفته می شود. اینکه چرا به جای آن کتاب نمیخوانی. اینکه پدر و مادرت نگران هستند (و البته بچه هم پاسخ میداد: بابا جان. من داخل همین موبایل کتاب میخونم. برای خلاقیت هم چند تا بازی خاص دانلود کردهام و…)
آنچه که ما در این رستوران میبینیم، مقاومت عملی در برابر تغییر است. اما مطمئن باشیم که مقاومت ذهنی در برابر تغییر، مدتها قبل آغاز شده. زمانی که نه به فرزند خود تذکری دادهاند و نه حتی، احساس ناراحتی جدی از وضعیت موجود دارند. مقاومتهای ذهنی پس از مدتی خودشان را به شکل مقاومتهای رفتاری نشان میدهند.
همهی این توضیحات را از این جهت مطرح کردم که بگویم تمام بحث من در سلسله نوشتههای مدیریت تغییر و ناحیه امن، حول محور مقاومت ذهنی متمرکز است. مقاومت رفتاری در برابر تغییر بحث مهمی است. اما شاید اگر بتوانیم مفهوم مقاومت ذهنی و ناحیه امن را بهتر لمس کنیم، کمتر نیازمند مواجهه با مقاومتهای رفتاری باشیم.
این بحث را در روزهای بعد با جزییات کامل ادامه میدهم.
سلام محمد رضا جان
من یه سوال دارم خوشحال میشم پاسخ بدهی قانع شوم.
همیشه صحبت از تغییر است مثلا این کار را انجام دهی این تغییر را خواهی دید و همواره در حال تکرار کردن انواع تغییرات هستیم.
چرا باید این همه تغییر کنیم؟
چرا تغییرات گوناگون تمام نمی شود یعنی یه روزی بیاد با کلی تغییراتی که انجام داده ایم دیگر تغییر نکنیم و راحت استراحت کنیم؟
باتشکر
http://rezaalamir.ir
هر روز میام تو سایت و هر روز این دو مطلب (مدیریت تغییر و ناحیه امن ۱ و ۲) رو میخونم و هی حرص میخورم که چرا ادامش رو ننوشتی محمدرضا.
یعنی معضل شده برام. کاش میتونستم بی خیال این دو تا مطلب بشم تا هر وقت خودت صلاح دونستی ادامش بدی اما نمیتونم
سعی می کنم کمتر حرص بخورم 🙁