دوره آموزشی مقدمه‌ای بر تفکر سیستمی (کلیک کنید)

درباره آن ماهیگیر

دوست خوبم لینک داستانی را برایم فرستاد که اگر چه قبلاً خوانده بودمش، اما امروز حس متفاوتی نسبت به آن دارم. خلاصه داستان (که شکلهای مختلفی را از آن شنیده ایم) این است که مردی به یک ماهی گیر می رسد و سعی میکند وی را بر آن دارد که بیشتر کار کند. قایقی بخرد. با آن کار کند و کشتی ماهی گیری بخرد و … . ماهیگیر در پایان بحث می پرسد: «آخرش چه میشود؟» و پاسخ میشنود: «میتوانی، یک روز در این ساحل، آرام و راحت، بخوابی و از زندگی لذت ببری»، و مرد ماهیگیر در پاسخی حکیمانه میگوید: «هم اکنون هم دارم همین کار را میکنم!».

پیرمرد ماهیگیر

جوانتر که بودم، حسرت آن ماهی گیر را میخوردم و زندگی اش را. اما امروز که بیشتر فکر میکنم، می بینم شاید بتوان حسرت زندگی آن مرد را خورد، اما نباید از یاد ببریم جامعه ای که همه اعضایش چنین فکر کنند، جامعه ای ناسالم است. در چنین جامعه ای،  بیماری سردی و بیخیالی، همچون سرطان تمام سلولها را فرا میگیرد و در نهایت وضع همین میشود که می بینیم. آن مرد بلند پرواز و همفکرانش، آمریکا و اروپای غربی را می سازند و این ماهیگیر قانع و هم پیاله هایش، ایران را!

نگاه های عرفانی (البته در شکل بیمارگونه آنها) انسانهایی پاک میسازند و جامعه ای پوک! تهی از اقتصاد و ثروت و فعالیت. بدیهی است که چنین نگاهی، جامعه را چنان در سراشیبی سقوط می اندازد و چنان وضع اقتصادی وخیمی میسازد که ماهی گیر، باید در حسرت آن یک ماهی هم بماند و به دزدی از خانه همسایه، برخیزد.

———————————————————————————————————————————————–

پی نوشت: از وبلاگ سابقم (برای فراموش کردن)

 

فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) کارآفرینی کسب و کار دیجیتال

ویژگی‌های انسان تحصیل‌کرده آموزش حرفه‌ای‌گری در محیط کار



32 نظر بر روی پست “درباره آن ماهیگیر

  • رها گفت:

    منم هم زمانی که این داستان رو خوندم به این فکر کردم این که خیلی بده، این جوری حس پیشرفت نداری. این جوری ساکنی.

  • ali گفت:

    نگاه های عرفانی
    اشکال کجاست?
    دقیقا نگاه های عرفانی ماها
    پول بد پول چرک کف دسته
    محمدرضا اینکه ماها عقب افتادیم (نظرات دینی همه محترم هست) بخاطر نگرش دینی جامعه ماست(دین برتر وجود نداره)
    http://www.acton.org/pub/religion-liberty/volume-10-number-3/how-christianity-created-capitalism

  • فرامرز گفت:

    سلام
    من این داستان رو از سالها پیش میدونستم و جالب اینکه تا حالا به هر کی رسیدم تعریف کردم
    اما امروز با این نوشته تو نوع دیگری دارم بهش نگاه میکنم
    شاید باید به سراغشون برم و یک متمم بذارم و بگم که : “اگه فقط به فکرخودتی و اطرافیان و جامعه و … اهمیتی ندارن برو سراغ قایق و ماهیگیری اما اگه میخوای مفید باشی بیشتر ماهی بگیر .”
    الان چیزی که به ذهنم میرسه اینه که “سکون” یعنی “مردن” نه “ماندن”

  • آزاد گفت:

    این قصه بدرد بچه های دبیرستانی میخوره که متوجه نشن چه کلاهی سرشون میره!
    تعریف شما از جامعه ای پوک: تهی از اقتصاد و ثروت و فعالیت!! (و اما چه خبر از دیانت و انسانیت و رفاقت و معرفت و عشق و وفاداری؟)
    دبدگاه ها ی عرفانی بیمارگونه اصلن وجود ندارند بلکه هر شخصی بسته به ظرفیتش مقداری از اون رو برداشت میکنه.
    تا حالا به این مسئله فکر کردید که ایالات متحده در این ۲۰۰ و چند سال تشکیلش چه جوری یه تغییر اساسی توی دنیا به وجود آورده؟؟ چامسکی نکته ای رو در این باره گفته که توی اون ایران رو با آمریکا و بعدها با اسرائیل مقایسه میکنه. میتونین بگردین پیداش کنین.(نمیدونم کچاست)

  • ناشناس گفت:

    منظور شما قابل درکه. اما به نظر من هدف اون داستان اینی که شما می فرمایید نیست. در اون داستان نهایت ارزوی مرد رسیدن به چیزی هست که ماهیگیر داره. هدف اون مرد از کسب ثروت و سرمایه رسیدن به اصطلاح به اسایش شخصی و ارامشه. سرمایه و ثروت خوبه به شرطی که ادم هدفش ” کسب سرمایه ” نباشه… چیزی که الان اتفاق میفته. پول تبدیل به هدف شده به جای اینکه ابزار به حسب بیاد و … ادمها رو از خودشون و از زندگی هاشون و از چیزهایی که باید باشن دور کرده. الان ثروتمندهای ما همان قدر مصرف گرا فکر میکنند که افراد طبقه متوسط. قبلن اگر کسی پول مازاد بر مصرف روزانه اش داشت یک سری کارهای عام المنفعه هم انجام میداد… اما امروز کسی دیگه مازاد نداره. افراد طبقه متوسط که تا خرخره خودش رو در رنج و عذاب میذاره و مقروض بانکهاست برای خرید انواع لوازم خانه که خیلی هاش ارزش این تنش ها رو نداره و افراد سرمایه دار هم که مازاد سرمایه شون صرف خرید وبلا و ماشین خارجی و اجناس مارک دار و سفرهای خارجی و ….
    من فکر میکنم منظور این داستان اینه که کمی پیش از اینکه خودمون رو دچار تنش کنیم ببینیم دقیقا چی میخوایم و قراره به کجا برسیم… وگرنه که بالاخره همیشه کارافرینها و کسانی که باعث رونق اقتصاد یک مملکت هستند مورد احترام همه هستند… این داستان شاید میخواد بگه که گاهی خودمون رو برای چیزهایی به زحمت میندازیم که اگر دقیق نگاه کنیم صاحب اونها هستیم و متوجه شون نیستیم.

  • سپید گفت:

    سلام آقای محمدرضا
    معمولا چقدر طول میکشه که فرصت کنید به ایمیل ها ج بدید؟

  • mina گفت:

    نمیدونم چرا به سختی میشه همه چیزو با هم داشت وقتی کشتی ماهیگیری داریم دیگه نمیتونیم راحت و آسوده کنار ساحل بشینیم و از زندگی لذت ببریم . شاید علتش این باشه که فقط تو یه بعد رشد میکنیم واز ابعاد دیگه زندگی غافل میشیم.ثروت و پیشرفت برای بسیاری از ما اسایش را به همراه داره و با داشتن ثروت ما معمولا از ارامش دور میشیم.
    دوست ماهیگیر اون رو به داشتن هر دو اینها ترقیب میکنه که ایده ال ترین حالته.

    • رضا گفت:

      یه جمله معروف هست از جک ولش مدیرعامل جنرال الکتریک که میگه : همیشه موفقیت در کار به بهای از دست دادن کیفیت زندگی تموم میشه…

  • پاسخ دادن به ش لغو پاسخ(مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    پاسخ دادن به ش لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser