مدتی پیش، در ادامهی گفتگوهایی که با یاور مشیرفر داشتم، مطلبی نوشته بودم تحت عنوانِ سرویس های وبلاگ نویسی و توافق ضمنی حضور در پلتفرمها.
در آنجا به بحث کلمات کلیدی جستجو (Top Keywords from Search Engines) در گزارش الکسا اشارهای داشتم. اینها کلماتی هستند که وقتی به سایت الکسا مراجعه میکنید و رتبه الکسای یک وبسایت را میبینید، برای شما نمایش داده میشوند.
مثلاً در لحظهای که این مطلب را مینویسم، کلمات کلیدی که الکسا برای متمم نمایش میدهد اینها هستند:
فواد و سعید، در زیر اون مطلب به این نکته اشاره کرده بودند که گاهی اوقات کلمات کلیدی که الکسا معرفی میکنه خیلی ربطی به کار ما نداره. یا واقعاً پرورودیترین کلمات ما نیست.
من چند تا نکته در ارتباط با این مسئله (و وابسته به این مسئله) به ذهنم رسید که گفتم اینجا مطرح کنم.
همونطور که در متمم، در معرفی سایت الکسا گفته شده، سیستم الکسا بر نمونهگیری استوار شده. یعنی کسانی که تولبار الکسا رو روی مرورگر خودشون نصب میکنند، در جامعهی آماری الکسا قرار میگیرن.
البته الکسا این ضعف رو میدونه و بارها اعلام کرده که ما از چند هزار پلاگین دیگه هم استفاده میکنیم و پنل ما خیلی کوچیک نیست و ادعاهایی از این جنس.
اما به نظر میاد که اینها بیشتر برای این باشه که بیزینس الکسا از بین نره. اگر چه فکر میکنم میانمدت و بلندمدت، سرویسی به اسم رتبه الکسا مثل این روزها، معنا نداشته باشه و کمرنگ بشه.
چون بعد از اینکه سواد دیجیتال کسب و کارها بالاتر بره و بتونن اثربخشی کمپین های تبلیغاتی خودشون رو بسنجن، دیگه معیارشون رو رتبه الکسا قرار نمیدن.
الکسا سرویسی هم داره که میگه اگر اکانت من رو بخرید (به قول خودمون، کاربر ویژهی من باشید)، من یه اسکریپ به شما میدم که توی صفحات سایتتون بذارید، تا دیگه نمونهگیری آماری نکنم و دقیق همه چیز رو اندازه بگیرم و اساساً مدل درآمدی الکسا بر اون اساس هست (الکسا اصرار میکنه که نصب اسکریپت، دادههای شما رو واقعیتر میکنه و نه الزاماً بهتر. اما فکر میکنم وقتی نمونهی آماری ضعیف باشه، دادهی واقعیتر معمولاً بهتر هم هست. اگر نبود که الکسا ورشکست میشد).
ضمن اینکه الکسا بیشتر کاربران روی دسکتاپ رو مانیتور میکنه و در ترکیب ترافیک امروز دنیا، این یعنی یه بخش جدی از ترافیک، به درستی سنجیده نمیشه.
همهی اینها رو گفتم که بگم، هر چقدر ترافیک ما بیشتر و پراکندهتر (و رتبهی الکسای ما بهتر) باشه، احتمال اینکه الکسا در برآورد کردن کلمات کلیدی سایتمون بهتر عمل کنه بیشتر میشه.
اما اگر بازدیدمون هنوز زیاد نشده باشه، این ریسک وجود داره که الکسا دچار خطای جدی در تشخیص کلمات کلیدی بشه (مگر اینکه سایت بسیار متمرکز روی یک موضوع کار کرده باشه که در این حالت، احتمال خطا کمتر میشه).
به عنوان مثال فرض کنید فواد انصاری جایی در سایتش از اصطلاح یک اشتباه نابخشودنی در زندگی کاری من استفاده کرده باشه.
من روی مرورگر خودم تولبار الکسا داشته باشم و در گوگل، دقیقاً همین اصطلاح رو سرچ کنم.
به احتمال زیاد، وبلاگ فواد در صفحه اول گوگل ظاهر میشه. اگر افراد دیگری که به وبلاگ فواد سر میزنن، Alexa Toolbar نداشته باشن (یا تعداد کمی از اونها داشته باشن) الکسا عبارت کلیدی یک اشتباه نابخشودنی در زندگی کاری من رو به عنوان یک ورودی جدی سایت فواد ثبت میکنه.
حتی وقتی بازدید سایت به چند صدهزار Pageview میرسه هنوز این خطاها وجود داره. مثلاً احتمالاً حدس میزنید (و گزارشهای کنسول سرچ گوگل هم تأیید میکنه) که بزرگترین ورودی سایت متمم، کلمهی مذاکره هست.
اما این در گزارش الکسا دیده نشده.
حدس زدن علتش کار دشواری نیست.
اکثر آدمهایی که توی ایران، از تولبار الکسا استفاده میکنند، دنبال بحثهایی مثل دیجیتال مارکتینگ، سئو و تولید محتوا هستند. آدمهایی که دنبال مذاکره و مدیریت و مباحث از این جنس هستند، احتمالاً از این ابزارها کمتر استفاده میکنند.
به خاطر همین، الکسا کلمات کلیدی متمم رو دقیق تشخیص نمیده (اشتباه هم تشخیص نمیده. چون به هر حال ما روی این کلمات هم ورودی سئو داریم. اما سرچ این مفاهیم قابل مقایسه با سرچ مذاکره نیست).
در کل، روشهای Cheat کردن متعددی برای الکسا وجود داره که یکی از نشونههاش، تغییر غیرمنطقی و بسیار شدید در رتبه الکسا هست (با روبات نویسی و کارهای مختلف میشه به راحتی این کار رو کرد).
من از الکسای یه سایت چند وقت پیش اسکرین شات گرفتم که شاید بتونه بهتر این رو نشون بده (طبیعتاً الان رتبهاش تغییر کرده):
معنی چنین تغییری در این نقطه از فهرست رتبهبندی الکسا، اینه که بازدید یک سایت، ناگهان روزانه به اندازهی بیش از ۱۰۰۰۰۰ pageview افزایش پیدا کرده باشه. چنین چیزی، با بزرگترین کمپینها هم غیرممکنه (بنر تبلیغی در سایتهای اول کشور، روزانه به زحمت چند هزار کلیک میاره و معمولاً هم نمیاره).
ضمن این که بعیده سایتی که چند صدهزار بازدید داره، یک درصد کل بازدیدکنندگانش با جستجوی اون عبارت عجیب و غریبِ آخر، بهش راه پیدا کرده باشن (البته این خطا در روش داشتن. وگرنه نباید این عبارت در میومد).
سایتهای اینطوری در کشور زیاد هستن و الگوی رشدشون هم Fake it to make it هست.
با این روش، رتبه رو به شکل مصنوعی خوب نشون میدن. به این امید که سایتها و کسب و کارهایی که سواد کمتر دارن و فضای دیجیتال رو نمیشناسن و نمیتونن اثربخشی تبلیغاتشون رو بسنجن، بهشون تبلیغ بدن. بعد هم امیدوارن همین تبلیغها خودش کلیک اضافه بیاره و رتبهشون خوب بمونه. تجربهی من نشون داده که کسانی که سراغ این ابزارها میرن، سه یا چهار سال پس از مشاهدهی این Jumpها روی نمودار الکسا، دیگه توی اکوسیستم کسب و کار باقی نمیمونن و کسی حتی اسمشون رو به خاطر نمیاره.
توضیحِ تأکیدی: من صرفاً برداشت خودم رو نوشتم و این یک نظر کارشناسی نیست. طبیعتاً در متمم هم مسئولیت این کارها بر عهدهی خود من نیست و همکارانم پیگیر مباحث فنی هستند.
نتیجهی اخلاقی دیجیتال:
- رتبهی الکسا، میتونه تنها یکی معیارهای سنجش ترافیک باشه؛ اما برای کسانی که صاحب اون سایت نیستند. برای سایت خودمون، وقتی دسترسی به اطلاعات کامل و دست اول داریم، این شاخصها، معیار مناسبی محسوب نمیشن.
- سایتهایی که به مباحث فضای دیجیتال میپردازند، شانس بیشتری دارند که ترافیکشون دقیقتر ارزیابی بشه و هر چی موضوع، از فضای دیجیتال و سئو و محتوا (که مخاطبهاش معمولاً در پنل الکسا قرار میگیرن) دورتر بشه، به نظر میرسه که میزان خطا افزایش پیدا کنه.
- اگر خواستید توی یه سایت تبلیغ بدید، حتماً مکانیزمهایی برای ردیابی ترافیک در نظر بگیرید (مثلاً یه لندینگ اختصاصی که آدرسش رو فقط به سایت تبلیغدهنده دادید). اینطوری مستقل از ادعاها، میتونین اثربخشی واقعی یک برنامه تبلیغاتی رو بسنجین.
- حتی اگر ترافیک سایتتون کم باشه، اما متمرکز روی یک موضوع بنویسین، احتمالاً خطای الکسا در تشخیص کلمات کلیدی به میزان قابل ملاحظهای کاهش پیدا میکنه.
نتیجهی اخلاقی غیردیجیتال:
بهترین شاخصها برای رشد و موفقیت و رضایت، اونهایی هستند که خودمون میتونین ببینیم و بسنجیم و اندازه بگیریم.
شاخصهای بیرونی، خطای زیادی دارند. ضمن اینکه تلاش برای بهینهسازی اونها، خیلی وقتها میتونه به شاخصهای واقعی و همینطور رشد و موفقیت و رضایت پایدارمون لطمه بزنه.
بیشترین ورودی وبلاگ من از سمت گوگل، از سمت کلمهکلیدی هست که هیچوقت روی آن کار نکردم. اونموقع حتی پلاگین یوست رو نداشتم و حتی الان هم نرفتم برای اون پست تنظیمات یوست رو انجام بدم. اصلا قصدم این نبوده و نیست که کسی با سرچ اون کلمه به بلاگ من برسه.
تو این کلمهکلیدی رتبهی اول گوگل هستم”پشت نویسی عکس” : | و من فقط یک خاطره نوشتم در این مورد، ولی قطعا کسی که اون کلمه رو سرچ میکنه دنبال خاطره نیست.
به این نتیجه رسیدم که گاهی رتبهی اول بودن در یک کلمهی کلیدی نادرست(متن نامرتبط با هدف سرچکننده)، خودش باعت بیشترین bounce rate میشه.
پینوشت: البته برام سوال هست که چرا انقدر این کلمه رو سرچ میکنن و مثلا “پشتنویسی عکس” به چه دردی میخوره که من در روز حداقل یکی-دو مورد ورودی با این کلمه رو دارم.
لیلا. این که میگم خیلی جدیه (من جای بقیهی بچهها هم بودم چنین کاری میکردم).
ببین. به هر حال، یه عده دارن میان اون پست رو میبینن و میرن. درست نیست دلخورشون کنی. 😉
من اگر جای تو باشم این کارها رو میکنم:
ا) در عنوان پست، پشتنویسی رو به پشت نویسی تغییر میدم (البته در URL نه؛فقط عنوان).
چون کسی که هنوز نمیدونه برای پشت نویسی عکس باید چی بنویسه، بعیده تایپ نیمفاصله بلد باشه.
اگر کلمهی پشتنویسی یا پشت نویسی رو در گوگل سرچ کنی، پیشنهادهای پایین صفحه، همه با فاصلهی کامل هستند و نه نیم فاصله.
۲) اول پست مینوشتم: دوست عزیز. اگر برای این اومدی اینجا که ببینی پشت نویسی عکس یا پشت نویسی چک چجوری انجام میشه، به یکی از این سه تا سایت سر بزن: ….. / …. / …..
چون من اینجا فقط یه خاطره نوشتم.
۳) واقعاً سه صفحه یا چهارصفحه اول گوگل رو میچرخیدم و کسانی که مطلب خوب در این زمینه نوشتن پیدا میکردم، به جای اون سه تا سایت میذاشتم.
بالاخره زحمت کشیدن. منطقیه حالا که اشتباهی به تو رسیدن، تو به سمت جای درست هدایتشون کنی؛ اون سایتها هم تشویق شن (اینکه ترافیک رو به سمت درست هدایت کنی، خیلی ثواب داره. خود گوگل هم اصلاً ماموریتش همینه. ببین چقدر پولدار شدن با این کار خیر).
۴) سایز عکس بالای صفحه ۲۴۱ کیلوبایت هست که خیلی زیاده. من اگر بودم قرار میذاشتم با خودم که عکس بالای ۱۰۰ یا ۱۵۰ توی وبلاگم نذارم. یه بار با فتوشاپ بازش کنی میتونی save for web بکنی با Quality متوسط یا high فکر کنم کمتر بشه.
۵) به جای عکس بالا یا در کنار عکس بالا، یه عکس پشت نویسی چک میذاشتم. زیرش هم خاطرهی خودم رو اینطوری شروع میکردم:
شاید شما هم با شنیدن پشت نویسی، یاد پشت نویسی چک و عکسهایی مثل عکس بالا بیفتین.
اما این کلمه من رو یاد پشت نویسی عکس میندازه.
بعد متن خودم رو مینوشتم.
۶) اینکه یه عده توی وبلاگت بیان و راضی برن (یا از محتوای خودت یا با هدایت به جای درست) باعث میشه اعتماد گوگل به دامین تو بیشتر بشه. در پستهای دیگه هم، پیشقضاوت بهتری نسبت بهت داشته باشه (البته همیشه پیشقضاوت رو به تدریج با رفتار بازدیدکنندهها تعدیل میکنه).
۷) به نظرم به جای بانس به رضایت فکر کن. اگر واقعاً طرف بیاد و پست تو رو بخونه و مشکلش حل شه و بره و دیگه توی گوگل سرچ نکنه، گوگل میفهمه تو کارش رو راه انداختی.
بانس تو بالا میره اما در اعتبارت تاثیر منفی نداره (حتی تأثیر مثبت هم میتونه داشته باشه).
اینها رو جدی گفتما. بعداً سر میزنم ببینم انجام دادی یا نه.
بقیه نکات هم که توی درسهای صفحه اول گوگل و آموزش سئو هست.
ما وبلاگ نویسی میکنیم که سواد فنیمون و شناختمون از دنیای تکنولوژی بالا بره (حداقل تا وقتی آماتور هستیم).
هیچ ایرادی نداره از این بازیها بکنیم و نتیجهاش رو ببینیم.
با همین آزمایش و خطاها میشه کلی نکتهی جدید یاد گرفت.
خیلی ممنون.
اصلا اینطوری بهش فکر نکرده بودم و با خودم میگفتم چیکار کنم که این کلمه دیگه رتبهی اول نباشه. چون به جز خود ” پشت نویسی عکس” هفت مدل دیگه این عبارت با پیشوند و پسوند، تو لیست کلمات کلیدی بیشترین ورودی دهنده به بلاگم هست.
نکاتی که گفتید رو انجام دادم، عنوان رو هم تغییر دادم ولی توجیه نشدم، یعنی همیشه باید ببینیم مخاطب چی سرچ میکنه؟ حتی الان که خود مطلب رتبهی خوبی داره؟ یا حتی در مورد کلمات کلیدی بلندی که احتمال اینکه کسی روی آنها کار کنه، کم هست؟(البته درک میکنم که در نهایت این مخاطب هست که سرچ میکنه و باید ذهنم نزدیک به ذهن مخاطب باشه تا من رو پیدا کنه ولی راستش حس خوبی ندارم که اون کلمه رو بدون نیمفاصله نوشتم.)
در مورد عکس، متاسفانه همهی عکسهام تا قبل از پیدا کردن tinypng.com حجمشون بالاست، حتی عکس چندمگ هم دارم : ( و میدونم روی سرعت لود صفحاتم تاثیر بد میذاره، اما خیلی تنبلیم میاد برم سر وقتشون، خیلی زیادن. : / درست مثل برچسبهایی که استفاده کردم، واقعا عزمی جدی و مدیریتی جهادی میخواد.
و عکس رو هر کاری کردم کمتر از ۱۶۷k نشد، با سایتی که گفتم به این حجم رسید(البته عکس رو هم عوض کردم) با روشی که شما گفتید حجمش بیشتر از این میشه.
پینوشت: من همیشه حرفهای شما رو جدی میگیرم، فقط گاهی از انجامش عاجزم. : )
هیچوقت تقلب در رتبه الکسا و خریدن لایک و فالوئر فیک در اینستاگرام و اجیر کردن یه عده آدم برای گذاشتن یه سری کامنت بیمحتوا و هولهولکی زیر مطالب سایت و یا درج کامنتهای خودساخته و … رو درک نکردم.
شاید همون بحث fake it until make it باشه اما من به شعورم برمیخوره که همچین افرادی رو دنبال کنم و یا مطالبشون رو بخونم. هیچوقت هم نتونستم با این گارد سختی که دارم، مقابله کنم. البته به نظرم همه چی برمیگرده به اینکه مخاطبشون رو چه کسانی درنظر گرفتن، و برای خودشون چقدر ارزش قائل شدن.
ممنونم بابت توضیحاتی که دادید آقای شعبانعلی
سه سال پیش یک وب سایت خبری تحلیلی در حوزه تکنولوژی با دوستانم راه اندازی کردیم به اسم بی نهایت . بیش از ۲۰ میلیون تومان هزینه کردیم و آخرش هم سایت رو بستیم! یه مدت با فشار و زود میخواستیم آمار آلکسای سایت رو بالا ببریم که تبلیغ بگیریم. یک بیزنس پیدا کردیم که کارش همین بود بعد از ۲۰ روز رتبه آلکسای ما با حجم ترافیک Fake به ۳۰۰۰ رسید . من خیلی خوشحال بودم و این آمار ور هم به همه نشون میدادم و ذوق میکردم هر بار که پول میدادیم رتبه مون بالا میرفت. ولی چون رشد ما ارگانیک نبود و لیاقت این رتبه را نداشتیم خیلی زود با شکست مواجه شدیم و کسی هم به ما تبلیغی نداد که درآمد زایی کنیم. شخصا حدود ۲۰۰ مقاله برای سایت ترجمه کردم آخرش هم هیچی نشد.
از اون موقع به بعد حس خوبی به آلکسا نداشته ام و فقط گاهی اوقات گزارش های گوگل آنالیتیکس رو نگاه میکنم .
چند وقت پیش ویدئویی منتشر شد که در سطوح اول آژانسهای تبلیغاتی و سایتهای ایرانی هم بازدیدهای تقلبی ایجاد میشه.
روشش هم این طوری بود که یه اسکریپتی اجرا میشد و تندتند سایتهای مختلفی رو لود میکرد که بازدید اونا بالا بره. اگه ویدئو رو تماشا کنید اسم تعداد زیادی از سایتای معروف رو میبینید:
https://t.me/oorah/281
همین روش به صورت پاپآپی که گوشهی سمت راست پایین صفحه و به صورت خیلی کوچیک لود میشه قابل پیادهسازیاه. یعنی مثلا شعبانعلی دات کام رو که باز کردیم، همزمان یه صفحهی کوچیک اون پایین باز میشه که هی سایتای مختلف رو باز میکنه و چون سریع اتفاق میافته متوجه باز شدنش نمیشیم و همین طوری به کار خودش ادامه میده.
جدیدترین روشی هم که من برای بالا بردن مصنوعی بازدید سایت دیدم، استفاده از نسخههای تغییر داده شدهی تلگرام و هماهنگی با سازندههای اوناست.
یه بررسی جدید رو معروفترینش انجام دادن و دیدن با ارسال یه پیام از سمت سرور خودشون به تلگرام کاربر میتونند گوشی رو مجبور کنند تو پسزمینه یه سایتی رو لود کنه. که هم به درد افزایش بازدید سایت میخوره و هم به درد حملهی DDoS. حتی میتونه کاری کنه از سمت شما یه کانال ریپورت بشه یا شما از مدیریت یه کانال حذف بشین و الخ.
کل فیچر داره((:
http://vrgl.ir/pLlXf
یکی از اعضای کمیته مصادیق مجرمانه گفته این نسخهی خاص از تلگرام ۲۵ میلیون نفر کاربر داره:
http://www.icana.ir/Fa/News/389569
شرکت ما ۱۲ سایت که بازدید های قابل توجهی هم دارند را در اختیار دارد.
رتبه الکسا به اندازهای که بشود خیلی کم رقبا را با هم مقایسه کرد، ابزار مفیدی است. هر ابزاری خطاهای خود را دارد، بُرد ما در این است که بدانیم هر ابزاری را در کجا و به چه میزان استفاده کنیم.
در این ۱۲ تا سایت، سایت هایی هستند که یک چهارم دیگری بازدید کننده دارند، اما الکسای بهتری دارند و جالب است بدانید stay time بالاتری هم نسبت به آن یک سایت ندارد.
نکته ای که در استفاده از الکسا مهم است این است که سایت هایی را بهتر است با هم مقایسه کنیم که هم صنف و مرتبط باشند. به عنوان مثال dimaht.com یک سوم بازدید کننده های khedmatazma.com را دارد، اما الکسایش بهتر است. چون مخاطب های سایت دیماتی (dimaht) مدت زمان بیشتری را در سایت می گذرانند.
ما از این ۱۲ سایت هم کسب درآمد می کنیم هم محلی برای آزمایشات مختلف ما هستند.
به عنوان مثال برخی از این سایت ها دامنه را خود کلمه کلیدی انتخاب کردیم، برخی را .ir و برخی را .com گرفتیم. برخی هاست ها خارجی و برخی ایرانی هستند. برخی محتوای تخصصی می گذارند و برخی محتوا در تخصص های مختلف تولید می شود. ما تا جایی که می توانیم رفتار گوگل با هر کدام را بررسی می کنیم. اما در مورد الکسا با حرف نیلوفرجان خیلی موافقم. الکسا به میزان تولیید محتوا خیلی اهمیت می دهد. یعنی به عنوان مثال (عددها حدودی هستند) اگر ما بتوانیم روزی ۵ محتوا (فارغ از کیفیت و تعداد کلمات) به مدت یکسال در یک سایت قرار دهیم به احتمال خیلی زیاد الکسای زیر ۱۰۰۰ ایران را خواهیم داشت. حتی اگر محتوا ها سئو نشده باشند. چون سئو با الکسا آنچنان رابطی ندارند (نگفتم اصلا ندارند)
اما اگر محتوا با کیفیت و سئو شده براساس اصول بازاریابی محتوا و استراتژی مناسب بارگذاری شوند و رضایت مخاطب را جلب کند سهم زیادی از نتایج صفحه اول را در کلمات مختلف از آن خود می کند.
به نظر من و براساس مشاهدات و آمارگیری های من ( که جامعه آماری پایینی است) تجربه و نگاه به رفتار مختلف گوگل با سایت های مختلف و کسب وکارهای مختلف خیلی خیلی نتایج خوبی به ما می دهند.
ما روش های مختلف برای تبلغات و بازاریابی را امتحان کرده ایم (برای بیزنس های خودمان) در آخر من به این نتیجه رسیدم و همیشه می گویم:
ورودی های گوگل را باید طلا گرفت
نرخ تبدیل مخاطب به مشتری از ورودی گوگل بسیار بالا و بسیار با کیفیت است (اگر محتوا مربوط باشد)
دو ماه پیش که برای سایت “خدمت از ما” می خواستم شروع به تبلیغات کنیم با حدود ۵ تا از بزرگترین آژانس های تبلیغات دیجیتال تهران که صحبت می کردم و می گفتم که ما تا به حال کمتر از دو میلیون هزینه تبلیغات این سایت کرده ایم (آن هم برای آمار گیری های مختلف از اثربخشی و شناسایی حرفه ای بودن آژانس ها) باورشان نمی شد. وقتی می گفتم که این سایت فقط با محتوا بالاست و ما به نرخ تبدیل های بالا و کیفیت لید تولید شده بالا عادت کرده ایم، خوشان می گفتند تبلیغات برای شما هرگز لید با این کیفیت و به این میزان نمی دهد. بگذریم از اینکه ما همین الان هم از پس لید های تولید شده از گوگلمان هم بر نمی آییم. (این روزها به دنبال تبلیغی هستم که اسم ما را نشان دهد اما لید تولید نکند ??)
به نظر من و با توجه به تجربه شخصی، الکسا بیشتر از اون که معیار خوبی برای جایگاه و حتی تعیین کلمات کلیدی پر ورودی سایت باشد، معیاری از نظم شخصی تولید کننده محتوا در تولید محتوا می تواند باشد. یعنی زمان هایی هست که ارگانیک سرچ روی کلمات کلیدی متفاوت رو به رشد هستش، تعداد بازدیدها هم همین طور، اما الکسا مدتها No data باقی می مونه . اما اگر دو تا فاکتور قبلی یعنی ارگانیک سرچ و بازدید تقریبا ثابت بمونه و محتوا با ریتم مشخصی آپلود بشه، الکسا به طور دراماتیک شروع به کم شدن می کنه.
اما در کل به نظرم الکسا وقتی که ابزارهای با دقت بالاتر مثل گوگل آنالیتیک و سرچ کنسول وجود دارند بیشتر یک معیار از رقابت با خود است و نه خیلی بیشتر.