یکسال پیش، در دوم بهمن ماه سال ۹۲، متمم به صورت رسمی آغاز به کار کرد. پروژهای که در ابتدا خود را محدود به «محل توسعه مهارتهای من» میدانست و امروز خوشحال است که میتواند ادعا کند، مجموعهای فعال با توانمندی تولید محتوای اصیل فارسی است. این روزها، روزنامهها، خبرگزاریها، سایتهای مختلف و وبلاگها و شبکه های اجتماعی ، از متمم نقل قول میکنند. نوشتههای متمم عموماً با نام و گهگاه بدون نام یا حتی به نام دیگران، در رسانههای مختلف منتشر میشود و ما خوشحالیم که سرچشمهای هر چند بسیار کوچک و جوان برای افزودن محتوای فارسی به فضای وب فارسی زبانان باشیم.
جدای از اینکه مطالب متمم، در بسیاری از موارد در زبان انگلیسی هم اصیل محسوب میشوند و ما افتخار داریم که امروز ایرانیان بسیاری از نقاط دیگر جهان و از دانشگاهها و مراکز علمی معتبر، همراه ما هستند.
سال پیش، من در معرض اتهام بودم که عموم فعالیتهایی که در فضای آنلاین آغاز کردهام، نیمه کاره رها شده یا سرعت توسعه آنها کند شده است. جدای از پذیرش این اتهام، من دغدغهی دیگری هم داشتم و آن اینکه نه تنها من، هیچکس نمیتواند تمام سرمایه زندگیش را به عنوان خدمت، به حراج بگذارد و همه کسانی که چنین کردهاند، جایی در این مسیر، از ادامه حرکت بازماندهاند و یا به صورت ناخواسته،کیفیت را قربانی بقا کرده اند.
در آن زمان، ما از دوستانی که دغدغهی آموزش تخصصی، متمایز، فراگیر و در عین حال کم هزینه را داشتند، خواهش کردیم که با ما همراه شوند و هزینههای اجرای چنین پروژهای را تامین کنند. متمم با این شرایط آغاز به کار کرد. در ابتدا زیرمجموعهای از سایت شعبانعلی دات کام بود به نام Shabanali.com/pd
آن زمان باور نمیکردیم که متمم فرزند مستقلی شود و روزی قدش از پدرش هم بلندتر شود. اما با حمایت معنوی و مادی دوستانمان این اتفاق افتاد. معنوی را عمداً جلوتر از مادی میگویم چون، این دوستان، عموماً با من و همکارانم صحبت میکردند و به ما امید میدادند و از نوزاد زشت و ضعیفی که نیازمند لبخند و نوازش اطرافیان بود، با محبت استقبال میکردند.
آن زمان پرداخت هزینهی ماهیانهی ۱۲ هزارتومان – بر خلاف الان که معتقدیم حجم محتوای متمم ارزشی بسیار فراتر از اینها دارد – صرفاً معنای حمایتی داشت.
آن زمان روی سایت متمم، مطلب زیادی نبود. اگر هم بود مطالب کوتاهی بود که خودم نوشته بودم و هنوز وضع مالی ما چنان نبود که هر نویسندهای از هر سطحی را با هر قیمتی از سراسر جهان به خدمت بگیریم.
شاید در هر سه روز یک مطلب کوتاه منتشر میشد و حتی کسی نبود کامنتها را ببیند و تایید کند!
آن روزها خبرنامهی ایدهی متمم، نبود و قرار نبود هر هفته، خبرهای دیروز و اتفاقات فردا را به کاربرانش گزارش کند.
آن زمان، لاگین کردن در سایت، زمان زیادی میبرد و کاربر ویژه شدن به دلیل واسط کاربری ضعیفی که داشتیم، به سطح هوشی بالاتر از عامه مردم نیاز داشت. البته ما میدانستیم چه میکنیم و به همین دلیل امیدوار بودیم و گوشمان به دلگرمی آن حامیان مانند الان، به همهی نقدهای ناامیدکننده ناشنوا بود. اگر چه میدانستیم و بعدها در متمم هم نوشتیم که حتی اگر گوگل، امروز واسط کاربری سادهای دارد، این ناشی از استراتژی شگفت انگیز آنها – بر خلاف روضههای متخصصان UX که برای هر چیزی، فلسفهای نامربوط میبافند! – نبوده. بلکه بنیان گذاران گوگل، زبان برنامه نویسی را کامل بلد نبودند و حتی نمیتوانستند دکمه Submit را در صفحه بگذارند. ما میدانستیم که همزمان با شرکتهایی مثل گوگل، کسان زیادی بودهاند که متخصص گذاشتن دکمه Submit بودهاند و الان هم فقط همان تخصص را دارند. چنین بود که ، با بی اعتنایی کامل به منتقدان و همه متخصصان(!)، کار خودمان را کردیم و هنوز هم به رغم تمام ایرادهایی که وجود دارد، به مسیر خودمان ادامه دادهایم و میدهیم.
آن زمان، هزینههای اولیه کار خیلی زیاد بود و هماهنگیها زمان زیادی میخواست. من حدود پنج ماه، تمام فعالیتهای دیگرم را به حالت تعلیق درآوردم. نه کار آموزش فیزیکی انجام دادم و نه به کسب و کار و تجارت و حوزههای شغلی خودم پرداختم. همه زندگیم صرف زندگی آنلاین شد و صرف شنیدن ابراز نگرانیهای دوستان نزدیکم که معتقد بودند این کارها، بزرگترین اشتباه استراتژیک من است.
حامیان متمم و کسانی که در آن زمان همراه ما شدند، کسانی هستند که هرگز از ذهن ما فراموش نمیشوند. اگر امروز متمم از لحاظ رتبه و ترافیک و بازدید، یکی از فعالترین سایتهای مدیریتی ایران است و روزانه صدها هزار نفر از آن بازدید میکنند و گوگل در بسیاری از واژهها، متمم را به عنوان نخستین پیشنهاد، مطرح میکند، اگر متمم به عنوان سایتی که دسترسی به محتوای آن محدود است و متخصصان میدانند که کسب رتبه بالای ترافیک ، آن هم در یک سال برای چنین سایتهایی ساده نیست، امروز در حوالی رتبه ۱۶۰۰ الکسا در ایران (جلوتر از عمدهی مراکز آموزشی ومدیریتی ایران)، قرار داد و اگر متمم هرگز مجبور نشد در سایت دیگری تبلیغ بدهد یا اینکه به خریدن حامی در شبکههای اجتماعی بپردازد، به لطف و حمایت آن حامیان اولیه بود که نه فقط با پرداخت مادی برای دریافت خدمات، بلکه با پرداخت مالی بدون دریافت خدماتی شایسته و درخور در آن روزهای نخستین، ایستادند و به ما روحیه دادند تا متمم جلو برود.
همکاران من، فهرستی از دوستانی که در ده روز نخست، برای ثبت نام در متمم اقدام کردند، تهیه کردهاند. متمم، در آن زمان سایتی بود که محتوا نداشت و آرزو داشت تولیدکنندهی محتوای اصیل مدیریتی و مهارتی باشد، پول پرداخت کردند و میدانستند که حمایت، محدود به لایک زدن و فالو کردن و نوشتن جملات محبت آمیز نیست و هر فعالیتی، اگر قرار است مانا و پویا باشد، به حمایت مادی هم نیازمند است.
فهرست این دوستان را در پایین این نوشته میآورم و دستشان را به نشانهی قدردانی از لطف و حمایتی که کردهاند میبوسم و خوشحالم که امروز زیاد شرمندهی آنها نیستیم و آنها هم میتوانند به ثمرهی تصمیم آن موقع و حمایت مادی و معنوی خود که این نوزاد را زنده نگه داشت، افتخار کنند.
خوشحالیم که امروز متمم، مستقل از من و تک تک افرادی که در آن و برای آن فعالیت میکنند، هویت دارد و با ما یا بدون هر یک از ما، به مسیر رشد و توسعه خود ادامه میدهد. خوشحالیم که هر کسی در هرجایی از کشور، میتواند به مطالب روزآمد در حوزهی مهارت و مدیریت، دسترسی داشته باشد و گامی هر چند کوچک در توسعه عدالت آموزشی برداشتهایم.
و البته فراموش نمیکنیم که امروز، متمم هزاران حامی دارد که بدون حضور و حمایت آنان، متمم باقی نخواهند ماند و ما اگر با غرور، از دوام و بقای متمم میگوییم، در واقع صرفاً به اتکای حمایت آنان است و نه صرفاً امید و انگیزهی خودمان.
ما از روز اول، شعار ندادیم و برخلاف عرف، چشم انداز و ماموریت و مستندات شگفت انگیز دهان پرکن بی هویت منتشر نکردیم. اما اکنون احساس کردیم زمان آن است که پاراگرافی را که سال پیش نوشته بودیم و در پیش نویسهای متمم مانده بود تا در آینده منتشر شود را در اینجا بیاوریم:
گروه متمم، منتقد جدی فرهنگ آموزشی حاکم بر کشور ماست. فرهنگی که رفاه و آسایش را به عنوان هدف اصلی آموزش و پرورش در میان دغدغه ی ایجاد و خلق ثروت به فراموشی سپرده است. و ایجاد و خلق ثروت را به عنوان پیش نیاز انکارناپذیر رفاه و آسایش، در میان شور و شوق دانش گرایی و تقدیس علم، ناپاک پنداشته و فراموش کرده است. و یادگیری و رشد علمی را در رقابت بی معنای کسب مدرک و مدارج دانشگاهی فراموش کرده و کسب مدرک و مدارج دانشگاهی را عامل مستقیم کسب ثروت و موقعیت اجتماعی و نه ابزاری برای خلق ثروت و رشد اجتماع در نظر گرفته است.
راه کوتاهی را رفتهایم و راه درازی پیش روی ماست. ایرادهای زیادمان را میدانیم و میدانیم که سال بعد، باید به سبک امسال از کسانی که در این روزها همراه ما بودهاند و با چشم پوشی از ضعفهای امروز، راه فردای ما را هموار کردهاند، تشکر کنیم. امیدواریم که روزی متمم، بتواند کمک کند تنها مانع قابل تصور برای رشد و یادگیری و توسعه برای هر ایرانی، ضعف و تنبلی و سستی باشد و نه محدودیت محل سکونت و یا نداشتن هزینههای میلیونی برای آموزشهایی که گاه حتی تغییری کوچک هم در سطح کیفیت زندگی و میزان درآمد ما ایجاد نمیکنند.
در پایان، دوستان عزیزی را که در ده روز نخست، از متمم حمایت کردند به همان ترتیب ثبت نام، میآوریم و مجددا از آنها و همهی کسانی که تا امروز کمک کردند متمم زنده بماند تشکر میکنیم.
۱- مهدي خانی
۲- سامان عزیزی
۳- هیوا شم
۴- نیکی کیانی
۵- علیرضا محمدی
۶- سمانه داجر
۷- حامد تولا
۸- صلاح الدين قوی پنجه
۹- کامیار مهرپور
۱۰- مینا صادق
۱۱- علیرضا اشکان
۱۲- رضا واعظ زاده
۱۳- امیرصادقی
۱۴- رضادلوری
۱۵- سید رضا میرمعینی
۱۶- زهرا محمدی
۱۷- عباس جناب
۱۸- سجاد حسین زاده
۱۹- ایمان محمدی
۲۰- مهدی عسگری
۲۱- محمد تقی امینی
۲۲- ابوالفضل عبداللهی
۲۳- سعید هاشمی
۲۴- عادل طالبی
۲۵- شایان عالمیان
۲۶- محمد حاتمی
۲۷- جعفر میرزایی
۲۸- مهدی شاهسوند
۲۹- سهیلا حاجی اسفندیاری
۳۰- محمد حسن زابلی نها
۳۱- فاطمه هاشمی نیاری
۳۲- محمد مهدی مسیبی
۳۳- حسین رئیسی
۳۴- آرام آخوندی
۳۵-عظمیه حسن زاده
۳۶- فهمیه یزدانی
۳۷- رضا کبیری
۳۸-سید اشکان میرحسینی
۳۹- ندامفاخری
۴۰- شهرزاد راسخ
۴۱- آرش وکیل زاده
۴۲- بابک یزدی
۴۳- مهشید افشایی
۴۴- مثیم حیدری
۴۵- وحید وهابی
۴۶- شیوا صالح نیا
۴۷- مریم هومن
۴۸- محمد پیام بهرامپور
۴۹-سمانه هرسبان
۵۰- انصار رضایی
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
نشد در پست نه سالگی پیام بذارم. وظیفه دانستم در همین جا، نه سالگی متمم را خدمت شما تبریک عرض کنم آقای شعبانعلی. به امید آن روزی که عضو و داشتن سابقه در متمم، پرافتخارترین رزومۀ آنلاین هر فرد نخبه، متخصص و دلسوز این مرز و بوم باشد…
سلام بر محمد رضا ی عزیز و همه دوستان محترم
و با عرض تبریک فراوان و آرزوی موفقیت بیشتر
شرمنده فرمودید اسم من رادر لیست گذاشتید. من که روی هوا کاری را نکردم. کلی از شما یاد گرفته بودم و با اعتماد به شما این کار را کردم و وظیفه خود را انجام دادم.
به هر حال، سه سال پیش کتاب فنون مذاکره شما با امضای خود شما در مدرسه علامه طباطبایی به دست من رسید و راه تغییر در زندگی برای من آغاز شد و تا کنون، بسیار از شما آموخته ام.
ممنونم به خاطر همه چیز.
سلام
به استاد عزیز و گروه با ارزش متمم خسته نباشید میگم.
امیدوارم یک روز بتونم عمق زحمات شما رو درک کنم و سهم کوچکی برای حمایت از همه ی دوستانی که بی دریغ برامون وقت میگذارند داشته باشم.
ممنون و موفق باشيد.
سلام و درود خدمت شما و تيم متمم كه بي وقفه در حال توسعه اين محيط هستند و بايد گفت دست مريزاد و خدا قوت.
يكسالگي متمم رو به همه عزيزان تبريك ميگم و اميدوارم كه مثل هميشه موفق و پيروز باشيد.