در راستای ژستهای روشنفکری خوانندگان عزیزی که بنده را به تحریم صدا و سیما دعوت میکنند، پیشنهاد میکنم:
– از این به بعد استفاده از موبایل را هم تحریم کنیم (چون تکلیف مالکیت همراه اول و ایرانسل مشخص است)
– از این به بعد به اینترنت هم وصل نمی شویم (چون هم سود اصلی در جیب مخابرات میرود و هم مالکیت مبین نت و ایرانسل مشخص است)
– از این به بعد خودروهای داخلی هم سوار نمیشویم چون شنیده ایم مالیات آن به جیب برخی … میرود.
– از این به بعد خودرو خارجی هم سوار نمیشویم چون عوارض آن را دولت دریافت میکند و ثروتمند میشود.
– از این به بعد مرغ هم نمیخوریم تا دولت بفهمد که ما به گرانی اعتراض داریم.
– اگر هم مردیم، گورستان را تحریم میکنیم تا به همه بگوییم که «قبر رایگان» حق هر ایرانی است.
اگر دکارت در ایران امروز ما زندگی میکرد، به جای «فکر میکنم پس هستم» میگفت: «تحریم میکنم پس هستم!»
به قول اخوان ثالث:
دمت گرم و سرت خوش باد
سلام
اینترنت دولتی، سیم کارت دولتی ،خودرو داخلی دولتی، خودروی خارجی در انحصار دولت، قبرستان دولتی ، نفسی که میکشیم دولتی ، ۸۵% اقتصاد دولتی.
راستی چیو میخوایم تحریم کنیم؟ زنذگی کردنو ؟با نظرت موافقم محمد رضا.
یه جا خوندم معیار توسعه یافتگی تو دنیای امروز فقط از دو کلمه تشکیل میشه ” حق + انتخاب “
آقای دکتر، از خواندن مطلبتان بسیار لذت بردم! در مورد جمله آخر:
فکر کنم جمله ی ” می اندیشم پس هستم” از رنه دکارت است نه کانت.
آره. ممنون که یادم انداختی
ببخشید دوباره کامنت گذاشتم
تغریبا تمام کامنت هایی که تا بحال برانون گذاشته بودن رو خوندم تعجب کردم! چرا با وجودی که این همه انتقاد میشید بازهم دغدغه داری که باید مردم آگاه کرد؟ این همه صحبت می کنید برای بچه های سایت مطالب رایگان می ذاری زمان می ذاری فایل صوتی درست می کنی حتی برای کسانی که نمی تونن تو کلاس شرکت کنن گفتید سی دی و فایل های کلاس رو به رایگان در اختیار بذارن؟
اینا مگه شما رو نمی شناسن؟! خیلی از اینا میگن شاگردتون بودن چطور هنوز براشون غریبه اید؟
من شما رو ندیدم اما وقتی برای ثبت نام کلاس با مسئول ثبت نام صحبت کردم و بخاطر شرایط کاری نتونستم در کلاس ها شرکت کنم بدون دریافت هزینه فایل ها رو به استانمون ارسال کردند! نه شما منو می شناختی نه من شما رو!
تازه دیدم چقدر فرقه بین ادعای محمدرضا شعبانعلی دلسوز با اون استاد دلسوز دیگه ای که قبل از شروع کلاسش اعلام کردش هرکس فایلی صوتی برداره از نظر شرعی حرام اعلام می کنم! در حالی که می دونست هزینه های کلاسش اونقدر بالاست که هر کسی نمی تونه در اون حاضر بشه (البته هرکسی صلاح خودش میدونه) …
من یکی از اون چندهزارتایی هستم که برات دعا میکنه
یادته آخر صحبتت تو ماه عسل وقتی ازت پرسیدن خدا هم ازت راضیه چی گفتی….؟!
برات آرزوی موفقیت و سلامتی می کنم
فک کنم دیگه وقت قهر و تحریم و سکوت و این حرفا تموم شده…خوبه بالغ بشیم حتی اگر دورمون پر از بچه هایی که فکر میکنن بزرگ شدن … صحبت کنیم مذاکره کنیم شاید اصلیترین تفاوت این حیوان آدم با باقیه حیوونا قدرت کلام باشه..شاید که نه حتما… حال اونی که نفوذ و قدرت بیشتری داره بیشتر میتونه از موقعیت استفاده کنه و بقیه هم در حد خودشون….
ول کن بابا چقدر حرص می خوری؟ هر کسی یه دیدگاهی داره که همشون محترم هستن این من و شما هستیم که تصمیم می گیریم کدوم انتخاب کنیم
هرکس فکر دیگه ای داره بره یه سایت طراحی کنه نظراتش بنویسه
والا به خدا اعصاب نداریم از دست این امت
هی زبون روزه حرص میدن آدمو
آقا جواد من نمیدونم شما محمدرضا رو از نزدیک اصلا دیدی یا نه؟؟؟؟؟؟؟ اما شک نکن اگه حداقل شاگردش بودی و با طرز فکر و حرف و مخصوصا عملش آشنا بودی اینقدر داد ژست روشنفکر نمیزدی و از این انگها که اصلا بهش نمیچسبه استفاده نمیگردی.
اینو بدون آدمهای بزرگ به تایید من و تو نیازی ندارن و اینم بدون که خدا هر سعادتی و نصیب هر کسی نمیکنه.
” با چشم و گوش باز حرف بزن نه فقط با دهان باز”
سلام
شاید یکی از افتخاراتی که می تونستم تو زندگی داشته باشم و متاسفانه فعلا نصیب بنده نشده دیدار دوست عزیزمان ، محمدرضا از نزدیک بوده که ان شاء الله به زودی میسر گردد.
چرا که به هر حال کسی با این همه مطالعه و افکار قشنگ به این زودیا به خطا نمیره مخصوصا کسی که سعی کرده بدون هیچ تعصب خاص مذهبی یا سیاسی یا … به دنبال حقایق قشنگ باشه که شاید امروزه دیگه از بین ماها رفته یا این که حداقل کسی حوصله ی یافتن اونو نداره .
ولی حرفتون رو اصلا متوجه نشدم . ازتون خواهش میکنم یه بار دیگه حرفای منو بخونید .
البته حتما اقا محمدرضا -که تو این کامنت ها بجای واژه ی ساده و صمیمی محمدرضا، مجبورم ازاین واژه استفاده کنم چرا که دوستان فکر می کنند ساده بودن مثل خودش عیبناکه-منظور منو فهمیده .
راستش قصد هیج انگ زدن رو نداشتم و ندارم و در این حد ها هم نیستم .
فقط قصد روشن کردن دیدگاه ها رو داشتم .
و قرار هم نبوده که من ایشون رو تایید یا رد کنم . اصلا منو چه به این حرفا .
در ضمن من تو زندگیم بیشتر دوست دارم شنونده باشم تا گوینده چرا که خدا دو گوش به من داده و یه زبون .
اما اقتضای مطلب جوری بود که زبان به سخن گشودم .
سلام
هر روز انتقاد و انتقاد و انتقاد………… انتقاد خوبه اما نه با عصبانیت و سیاه نمایی و بزرگ تر جلوه دادن مسائل. فکر می کنم این جند روزی که منزل تشریف دارید خیللللللللللللی بهتون فشار اومده. حالا که نمی تونید برید بیرون خوب دوستاتون رو دعوت کنید بیان. بلکم خوب شی!!:)
شاید برعکس فهمیدی پست من رو.
من این شوخی رو در جواب کسانی نوشته بودم که هر روز انتقاد میکنند.
واقعاً معنی کامنت تو و بعضی بچه ها رو نمی فهمم. شک میکنم که واقعاً اینقدر حرفهای من مبهمه؟
من که از همین خونه تو این چند روز چند تا کار رو میگردونم منتقد و سیاه نما و … هستم اما اگر مهمونی میگرفتم دوستام می اومدن و یک وودکا میخوردیم و کالباس گاز میزدیم، مثبت اندیش میشدم؟
فضای این وبلاگ قرار نیست وارد مثبت اندیشی کودکانه بشه. اینجا جای فعالیت و اصلاحه. سایت آدمی که روزی دو ساعت میخوابه تا ۲۲ ساعت برای بهتر شدن وضع مملکتش کار کنه. اگه نوشته ها برای شما تلخه شاید جای اشتباهی اومدین.
همش فکر میکردم شما چطوری به این همه کار میرسی وقت کم نمیاری خوب فهمیدم نمی خوابی فقط ۲ ساعت خیلی کمه خوش بحالت
ostad gerami ! khaje hafez mifarmayand : gar badi goft hasodi o rafighi ranjid __ goo tu khosh bash ke ma gosh be ahmagh nakonim. paydar bashid
سلام .
نمیدونم چرا احساس میکنم این روزها کمی ناراحتید.
امیدوارم احساس ام اشتباه کنه!
سلام
نمی دونم خوبه که من از این ژستهای روشنفکری ندارم یا بده ؟؟!!!
احتمالا بده چرا که استاد محمدرضا هم از این ژستهای روشنفکری داشته و شاید الان هم داره ، اونجا که میگه :
” من از فردا، کالاهایی را که در صدا و سیما تبلیغ میشود نمیخرم. شاید کمک کند که درآمدهای تبلیغاتی این سازمان چاق بی مصرف کاهش یابد…
اگر شما هم با من هم عقیده اید، در وبلاگهایتان تحریم کالاهای تبلیغی در صدا و سیما را مطرح کنید. فردا دیر است. امروز این کار را بکنید…”
فقط دو گروه هستند که حرفشان را عوض نمیکنند: دیوانگان و مردگان.
شما از کدامیک هستید؟
ما سالهاست که مرده ایم چون دیده نمیشویم و حضورمان را نادیده میگیرند
من که هر چی فحوا و زیر و بم نوشتمو نگاه میکنم میبینم جایی از اون عدم تغییر در رفتار و گفتار بر نمیاد .
صحبت من بر سر ژست روشنفکری بود که نالان از ان هستید .
اما خوشحالم که بالاخره روزی از ژست روشنفکری بیرون اومدید .
مطمئن باش كانت مي گفت : مرغ مي خورم پس هستم !!! اين شكسپير بود كه مي گفت : تحريم كردن يا نكردن ، مساله اين است !
کاش جمله دیگری از شکسپیر میگفتی تا مطمئن شوم مطالعات دست اول داری و از منابع دست دوم مثل برنامه های صدا و سیما استفاده نمیکنی…
خیلییییییی خوب گفتین….عجب حکایتیه شده این ایران ما.