خانه چرکنوشتهافتتاح سرفصل چرک‌نوشته‌ها در روزنوشته‌ها

افتتاح سرفصل چرک‌نوشته‌ها در روزنوشته‌ها

توسط محمدرضا شعبانعلی

همیشه دفترچه‌ی یادداشتی همراه خودم دارم و هر چه به ذهنم می‌رسد آنجا می‌نویسم تا در آینده به نوشته‌ای تبدیل شود. گاهی از نوشتن آنها صرف‌نظر می‌کنم. گاه بارها و بارها، عنوان نوشته را تغییر می‌دهم. گاهی نظرم تغییر می‌کند و اصلاً برعکس می‌شود. گاهی این فهرست کذایی را می‌خوانم و موضوعات دیگری برایم تداعی می‌شود. گاهی به یک توییت صد و چهل کاراکتری بسنده می‌کنم. گاهی به مقاله‌ای در متمم تبدیل می‌شود. گاهی در رسانه‌ها منتشر می‌شود و گاهی پاره می‌شود و دور ریخته می‌شود.

احساس کردم، فضای روزنوشته‌ها، آن قدر صمیمی هست که بشود آن دستنوشته‌ها را به صورت دیجیتال نگهداری کرد و دوستان خوبم هم بتوانند نگاهی به آنجا بیندازند. شاید هم دلشان بخواهد به من کمکی کنند. نظری بدهند. منبعی معرفی کنند و هر چیز دیگری.

سرفصلی به نام چرکنوشته ها تعریف کردم. هر وقت موضوعی به ذهنم برسد و بخواهم آن را بعداً تکمیل کنم، در حد یکی دو خط آن را می‌نویسم و با طبقه بندی چرکنوشته، آرشیو می‌کنم. تا بتوانیم فضای روزهای آینده روزنوشته‌ها را هم آنجا ببینیم و بخوانیم و من هم بتوانم نظرات شما را – نه پس از نوشتن مطلب بلکه قبل از انتشار آن – داشته باشم و آنها را در حرف‌هایم لحاظ کنم.

امیدوارم به خاطر داشته باشیم که فضای «چرکنوشته» جایی برای ایده‌پردازی است و نه نقد‌های منطقی و فلسفی. ایده، حتی اگر نادرست یا غیراجرایی یا غیرکاربردی باشد، هنوز می‌تواند موجب تولد فکرهای جدید شود…

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

21 نظرات

سیمین-الف مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۱

سلام.
بر شما و بر همگی دوستانم این گوشه ء دنج خونمون مبارک باشد.
امیدوارم همگی دست در دست یکدیگر بتوانیم شاهد رونق و صفای آن باشیم.
چرکنویس برای من یاد آور دوران مدرسه و کودکی و صفای آن دوران است. باشد که در این زمان نیز با دوستانم آن روزگاران را تورقی بزنیم.
ممنونم از همهء خوبی هایتان.

پاسخ
هومن کلبادی مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۷

سیمین جان
چه یادآوریِ زیبایی کردی دوست من . این خونه خیلی باصفاست و مطمئناً ما هم تمام تلاشمون رو میکنیم
به امید دیدار

پاسخ
سعید مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۰

سلام محمدرضا جان
من از شاگردای خاموشتم و خیلی کم پیش میاد نظر بدم، حتی دانشگاه هم که بودم خاموش بودم و فقط یاد گرفتم.
لیسانسمو از بافق گرفتم و وقتی جایی تو این خونه گفتی بافقم اومدی و میشناسیش یه حس خوب بهم دست داد. پنج سال اونجا بودم و زتدگی و تجربه ای کردم که شاید هیچ وقت و هیچ جای دیگه ای تکرار نشه.
تو بافق ما (جمعی از دوستان) سعی کردیم غیرممکن ها رو ممکن کنیم و تا حدودی تونستیم که یکی از اونا ساخت خودرو الکتریکی دونفره برای مسابقات دانشگاه شریف بود در کمترین امکانات و لذت بخش ترین روزها. کارای دیگه ای هم کردیم که بحثش اینجا لازم نیست.
خیلی دوستتون دارم و افتخارم اینه که یکی از شاگردای مجازیتونم و تو این خونه جایی واسه منم هست.
من دوست شیرازی شمام و اگر گذرتون اینور افتاد خوشحال میشم یه چایی مهمونتون کنم.
ببخشید اینجا حرفامو زذم، شاید جاش نبوده آخه حرف از دلم اومد بیرون و دوس داشتم هرچه زودتر بزنمش البته چرک نویس بود.

پاسخ
امید مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۱

سعید جان سلام، نوشته ات خیلی گرم و صمیمی بود . می توانستی گرمای جنوب و صداقت و مهربونی مردمش را حس کنی .نمی دانم صحبت های محمدرضا با آقای پلخوابی را شنیدی یا نه.ایشان صدای آرام و مهربونی دارند.وقتی حرفهایت را می خواندم دیدم دارم با صدای آقای پلخوابی می شنوم. با همان صمیمیت و بی ریائی.

پاسخ
سعید شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۶

سلام امید جان
ممنون از لطف و نگاه قشنگت
این خونه و صاحبخونه اش یکی از معدود جاهاییه که راحت میشه حرف زد و صحبت کرد.

پاسخ
Ali مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۲

من که موافقم…

پاسخ
شهرزاد مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۷

سلام. چه ایده ی قشنگ و عالی و خووبیه این طرح
نمیگم انشاله در این طرح موفق باشی،
میگم انشاله در این طرح موفق باشیم… چون قراره ما هم در ظهور این نوشته ها مشارکت داشته باشیم…:)
و چقدر این خوب و لذتبخشه… 🙂

پاسخ
هومن کلبادی مرداد ۳۱, ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۴

سلام شهرزاد جان
راست گفتید دوستم ، انشاالله موفق میشیم و در کنار محمدرضای عزیز ، تمام تلاشمون رو میکنیم
به امید دیدار همۀ دوستای عزیزم در سمینار ششم شهریور (6/6) و جای دوستای عزیزی که مثل بهاربهارِ عزیز که نمیتونن کنارمون باشن ، سبز

پاسخ
مریم.س .. شهریور ۲, ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۸

سلام کچا میشه درمورد سمینار شش شهریور اطلاعات کسب کرد اگر حقوق بازنشسته هارو بریزن میام

پاسخ
سیمین-الف شهریور ۲, ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۳

مریم جان تا سه شنبه بیشتر وقت ندارید.
می تونید تو همین صفحه سمت چپ که عکس استاد هست و نوشته: سمینار مذاکره رو کلیک کنید. بعد اطلاعاتش در مورد ثبت نام آمده.
امیدوارم موفق شوید و به سمینار بیاید.

پاسخ
رها-اسفند شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۰:۳۸

:))
:))

پاسخ
رها راد شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۶:۳۳

سلام
خیلی خوبه….چقدر خوبه که انقدرمبتکرانه دغدغه های جامعه به تصویرکشیده میشن.انشاالله مانند طرح های گذشته شما عالی پیش بره..امیدوارم به خوبی از این درخت جدید مراقبت کنیم و درآخر میوه های خوبی چیده بشه.

پاسخ
علی گوهربخش شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۶:۳۹

سلام جناب شعبانعلی
خیلی از شما یاد می گیرم
شاید یکی از اصلی ترین مسایلی که در اینجا می آموزم نوع نگاه متفاوت شماست
به همین دلیل می خواستم خواهش کنم در مورد خواب نیز مطلبی بنویسید چون به نظر من اصلی ترین منبع انسان وقت اوست و درست خوابیدن میتواند کمک زیادی در استفاده بهینه از وقت هر کس داشته باشد
بدلیل اینکه اسم این قسمت را چرکنویس گذاشتید من این موضوع را عنوان کردم تا در صورت صلاح دید بررسی شود
ممنون

پاسخ
هدیه شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۶

سلام
جناب اقای گوهر بخش,شما با سرکار خانم لیلا گوهر بخش نسبتی دارید؟خوشحال می شوم دوستان وآشنایانم را توی خانه آقا علیرضا پیدا کنم.

پاسخ
سارا شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۵

خیلی دوست دارم جایی باشه که بتونیم ایده هامون رو مطرح کنیم حتی اگر غلط باشه بدون هیچ قد و منطقی ممنونیم از شما

پاسخ
آزاده اَم شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۲

این چرکنویسها یک خاصیت دیگر هم دارد و آن اینست که چون ایده ها بصورت کوتاه و مختصر بیان می شوند، فرصت فکر را برای خواننده باز می گذارند و بعدها وقتی که مطلب کامل را از شما خواندیم، می تونیم از تفاوت های الگوی ذهنی و فکری درس بگیریم.
برای مثال خیلی برایم جالب بود که در مورد قمارهایی که در زندگیم انجام می دهم و به قمار بودن آن هوشیار نیستم فکر کنم. حالا برایم جالب است که بدانم آنچه که به آن فکر کرده ام، چقدر به آنچه مورد نظر شما بوده است، نزدیک است.
یک درس دیگه که گرفتم اینست که می تونم یک لیست ایده ها برای خودم داشته باشم. هر چند شاید خیلی به کندی خط هایی به آن اضافه شود، اما مطمئنم در زندگیم بسیار موثر خواهد بود.
شاید جالب باشد بدانید که همیشه افتخار می کردم که لیست کارهای انجام نشده و لیست خرید و غیره دارم. اما حالا آن لیستها در برابر لیست ایده ها، بسیار بدوی بنظر میرسند!

پاسخ
مریم ک. شهریور ۸, ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۹

خیلی خوب نوشتی در مورد تفاوت الگوی ذهنی! نه اینکه لزوما و همیشه قرار باشه خودمونو بچسبونیم به الگوی ذهنی محمدرضا شعبانعلی! بلکه یاد بگیریم اصلا ایده پردازی و حتی الگوی ذهنی داشتن رو و مهم تر از همه عادت به تفکر و توجهات ویژه تر و مکتوب تر

آقای شعبانعلی یا خواننده ی پر وقت ترِ این کامنت!
آیا توی مثلث شعبانعلی-متمم-تراست زون، مطلبی راجع به اعتیاد سایت گردی، خاصتا شعبانعلی گردی موجوده؟
وقتی میام! منم و شونصد تا لینک باز شده و قاعدتا دنیایی کارِ مونده!
چه کنم؟

پاسخ
mohammad شهریور ۱, ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۲

سلام محمدرضاي عزيز
خيلي ايده و حركت قشنگي هست
من كه حتما مشاركت ميكنم و لذت ميبرم از اين فضاي مهيج.
ممنونم ازت بخاطر اينكه سعي و تلاش ميكني كه به من و به قول هومن كلبادي اعضاي اين خانه ،تفكر كردن ياد بدهي.
از صميم قلب دوست دارم

پاسخ
مریم شهریور ۲, ۱۳۹۳ - ۹:۲۱

Something to think… Can I invite you to ice bucket challenge?!!!!!!:))

پاسخ
علی شهریور ۲, ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۹

استاد ایمیل هاتون رو کی جواب می دهید? من از 4,8,2014 چند بار ایمیل زدم ولی جوابی نگرفتم, میدانم سرتون شلوغ هست.

پاسخ
سیامک شهریور ۴, ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۸

چرکنویس شامل دلنوشته هاتون هم میشه؟
پیشهاد میکنم یه جای هم واس تک جمله هاتون که تواینستگرام میزارید بازکنید

پاسخ

پاسخ دادن به آزاده اَم لغو پاسخ